#امام_حسن
جانم فدای آن بنایی... که نداری
قربان آن گلدستههایی... که نداری
هرجا حرم دیدم سرودم زیر لب از
دلتنگی گنبدطلایی... که نداری
بابالرضا رفتم نشستم گریه کردم
با یاد بابالمجتبایی... که نداری
قالیچهی ارثیهی مادر بزرگم
نذر تو و صحن و سرایی... که نداری
من هر شب جمعه سلامی میدهم به
ششگوشهی کرببلایی... که نداری
ما سینهزنهایت حسن کم گفتهایم آه
در مجلس دارالبکایی... که نداری
دردی که داری در خودت میریزی آقا
حق میدهم درد آشنایی... که نداری
محمدجواد پرچمی
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سراپا وسعت دریا گرفتند
همان مردان كه در دل جا گرفتند
تمام خاطرات سبزشان ماند
به بام آسمان مأوا گرفتند
به دوش ما چه ماند اى دل، كه وقتی
خدا را شاهدى تنها گرفتند
چه شد اى دل، كه در این راه رفته
جواز وصل را بى ما گرفتند
مگر مردان غریبى میپسندند
غریبانه ره دریا گرفتند!
🌷 #شهدا را یاد کنیم با ذکر #صلوات🌷
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن #مرثیه_امام_حسن
این نمکـدارترین روضه نمک گیرم کرد
پسرِ فاطمه با دستِ خودش سیرم کرد
روضه یِ کـوچه یِ غمهایِ کـریمِ طاها
در همین اوجِ جوانی به خدا پیرم کرد
مادر افـتاد زمـین و پسر افتاد زمین
مـَردک پست بلافاصله تحقـیرم کرد
چادرِ عصمت و پاکی شده خاکی اِی وای
معجرِ خاکی و خونیشْ زمین گیرم کرد
آمد و زد لگد و بد زد و بد گفت و سَند…
پاره کرد و پس از آن حادثه تکفیرم کرد
پس از آن واقعه هر روز به من گفت: سلام
آن سلام عـاشقِ زَهـر و اَجَل و تیرم کرد
خواهرم داخلِ این تشت اگرخونِ دل است
روضه یِ بند و غلِ کوفه به زنجیرم کرد
ندبه خوان باش که فرزندِ حسن میآید
جـمـعه یِ آمدنش عـاشقِ تکـبیرم کرد
🔸شاعر:
#حسین_ایمانی
________________________
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
@Maddahionlinمداحی آنلاین - عشق قیمت نداره - نریمانی.mp3
زمان:
حجم:
5.99M
🏴 #شهدای_خان_طومان
⏯ #شور #شهدا #مدافعان_حرم
🍃عشق قیمت نداره
🍃تو بگو این قیمت چند
🎤 #سید_رضا_نریمانی
🌷 #شهدا را یاد کنیم با ذکر #صلوات🌷
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
@MaddahionlinYEKNET.IR - shoor - shabe 5 moharram1399 - narimani.mp3
زمان:
حجم:
5.05M
⏯ #شور احساسی
🍃تویی آروم و قرار دل بی تاب و اسیرم
🍃یاحسن با اسم زیبات بخدا آروم میگیرم
🎤 #سید_رضا_نریمانی
👌فوق زیبا
🌷 #دوشنبه_های_امام_حسنی
🌷 #شبتون_امام_حسنی
🌷 #التماس_دعا
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یک سوی دلم مرقد ارباب حسن بود
یک سوی دلم تربت ارباب حسین است
این عشق فقط موهبت حضرت زهراست
دل کفتر دیوانه ی بین الحسنین است
#من_امام_حسنےام 💚
#دوشنبه_های_امام_حسنی❤️
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
@Maddahionlinمداحی آنلاین - تنگه دل من برا زیارت - وحید شکری.mp3
زمان:
حجم:
5.67M
⏯ #شور #جاماندگان #اربعین
🍃تنگه دل من برا زیارت
🍃حس عجیب غریبیه این همه غربت
🎤 #وحید_شکری
👌فوق زیبا
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
@Maddahionlinمداحی آنلاین - بر کشتگان نینوا اربعین آمد - موذن زاده.mp3
زمان:
حجم:
3.29M
🔳 #سینه_زنی #فارسی #ترکی #اربعین
🌴بر کشتگان نینوا #اربعین آمد
🌴آل پیمبر #کربلا دل غمین آمد
🎤حاج #سلیم_موذن_زاده
👌بسیار دلنشین
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_اربعین
#حضرت_زینب_س_در_مسیر_کوفه_و_شام
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
#روح_الله_قناعتیان
▶️
در سفر می زدند ، ما ها را
هر گذر می زدند ، ما ها را
یک نفر "یا حسین" اگر می گفت
صد نفر می زدند ، ما ها را
سیلی و تازیانه ها کم بود ...
با سپر می زدند ، ما ها را
نه به لب های تو فقط ، پای
طشت زر می زدند ، ما ها را
وای اگر یک نفر "علی" می گفت
این قدر می زدند ، ما ها را
پشت دروازه های شام ای وای
یاد ِ در می زدند ، ما ها را
دخترت تا تو را صدا می زد
بیشتر ، می زدند ، ما ها را
وسط کوچه ی یهودی ها ...
در به در می زدند ، ما ها را
توی خواب و به وقت بیداری
بی خبر می زدند ، ما ها را
در خرابه به سیلی و شلاق
تا سحر می زدند ، ما ها را
ای فدای سرت ، هر چند...
مستمر می زدند ، ما ها را
⏹
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا
#هجوم_به_بیت_وحی
یاس حساس است از گل های دیگر بیشتر
پس همیشه می شود در باد پرپر بیشتر
هر چه هیزم پشت در می سوخت با بادی شدید
کوچه از بوی گلی می شد معطر بیشتر
در سقیفه بود یا نه حتم دارم بعد از آن
داده شد در کوچه ها مزد پیمبر بیشتر
میخ و آتش هر دو بر در بود، پس با این حساب
هر چه از دیوار بد دیدیم از در بیشتر
با سه آیه خوب تا کردند تا ثابت کنند
حکمتی دارد نشد آیات کوثر بیشتر
کاش می دانست آن بادی که در کوچه وزید
یاس حساس است از گل های دیگر بیشتر
حسین صادقی
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا
#هجوم_به_بیت_وحی
هنگام دردسر که گذر میشود شلوغ
درخانه بیشتر دم در میشود شلوغ
مادر جلوست دور پدر میشود شلوغ
این کوچه ها چقدر مگر میشود شلوغ؟
چندین نفر به زور دراین کوچه جا شدند
نمرودها مزاحم پروانه ها شدند
دریا خروش کرد تلاطم شروع شد
دوران جاهلیت مردم شروع شد
وقتش رسیده بود تهاجم شروع شد
انگار کار آتش و هیزم شروع شد
در پشت در زبانه ی آتش که پا گرفت
دودش بلند شد همه جارا فرا گرفت
دربسته بود درشکنی ایستاده بود
در جنگ نور اهرمنی ایستاده بود
در بین خانه ممتحنی ایستاده بود
نامرد رو بروی زنی ایستاده بود
فریاد میکشید ولایت گرفتنی ست
با زور هم اگر شده بیعت گرفتنی ست
مشغول حرف بود که با پا به در زدو
صدیقه را مقابل مولا به در زد و
فهمید مانده پشت در اما به در زد و
همراه مادری پسرش را به در زد و
گل را گلاب کرد و بدستان خار داد
مسمار را به پهلوی زهرا فشار داد
فضه اگر نبود به دادش که میرسید؟
چادر به روی پیکر زهرا که میکشید؟
در بین شعله بانوی این خانه را که دید
محکم بصورتش زد و به سمت در دوید
این پاسخ سفارش عمر رسول بود
مولا به فکر حفظ حجاب بتول بود
سیدپوریا هاشمی
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سید:
خواب می دیدم شب مرگ من است
فصل پاییز گل و برگ من است
غسل کردند و کفن پوشاندنم
در میان قبر خود خواباندنم
زیر طلّ خاک نا پیدا شدم
همرهان رفتند و من تنها شدم
از نهیب ترس اعضایم گرفت
لرزه از وحشت سراپایم گرفت
بعد چندی باز شد چشم ترم
دو ملک بودند بالای سرم
آن یکی با قهر سرکش آمده
این یکی با گرز آتش امده
آن یکی می گفت: از ربت بگو
این یکی می گفت: اعمال تو کو؟
آن یکی می گفت: هان وامانده ای
این یکی می گفت: تنها مانده ای
از رفیقان و شفیقانت بگو
از جسارت های پنهانت بگو
با خودم گفتم: عذابم می کنند
از شرار غم آبم می کنند
وای بر من ! قلب من را می درند
عنقریبم سوی آتش می برند
ترس و وحشت فوق حالت بود و بس
پای تا فرقم خجالت بود و بس
زیر لب گفتم به آوایی حزین
پس کجایی یا امیرالمؤمنین
ناگهان نوری به قلبم چیره شد
دیده های بسته من خیره شد
از کنار قبر من در باز شد
قبر من گلخانه ممتاز شد
آمد آقایی که یکسر نور بود
قبر من از نور، کوه طور بود
از کلامش درد من درمان گرفت
از نگاهش مرده ی من جان گرفت
در کنارم ایستاد و خنده کرد
خنده ای کرد و مرا شرمنده کرد
گفت: با اذن حق امدادش کنید
با تولّای من آزادش کنید
گر چه دور از انتظارم بوده است
لیک عمری ریزه خوارم بوده است
سال ها در هیئت من گریه کرد
بارها در غربت من گریه کرد
در عزای همسرم فریاد زد
لطمه ها بر خود از آن بیداد زد
اینک این بند کفن را وا کنید
تا پلاک عشق او پیدا کنید
یک کبودی هست روی سینه اش
حاکی از درد و غمی دیرینه اش
از اوان کودکی در شور و شین
سینه زن فریاد می زد یا حسین
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7