eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
978 ویدیو
43 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
نيلى بوَد ز سيلى بيگانه، روى من داغ پدر، سپيد نموده‌ست موى من! شب‌هاى درد و ناله و غم، تا سپيده دم با پهلوى شكسته بود گفتگوى من! تابى به تن نمانده و زينب ز روى مهر وقت نماز آورَد آب وضوى من! بيزارم از جفاى نفاق افكنانْ پدر! جز مرگ در جهان نبوَد آرزوى من! دخت تو از حريم ولايت دفاع كرد چون بود آبروى على، آبروى من رخت از جهان به سوى جنان مى‌كشيم ما از كردگار خواهشم اين‌است: شوى من تا ننگرد به بازوى آزرده و كبود از زير پيرهن بدهد شستشوى من روز جزا پناه دهم "تائب" حزين گر آيد از طريق محبت به سوى من مرحوم تائب 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد گریه ها می کردد تا امت شود بیدار... حیف از صدای گریه اش امت فقط بی خواب شد پشت در آمد بگوید، گوش عالم بشنود ارث دریا بود آنچه قسمت مرداب شد تا پدر بود آمدن در خانه اش آداب داشت به گواه شعله ها این کار بی آداب شد بشکند دستی که پای شعله را اینجا کشاند باب را آتش کشید آتش کشیدن باب شد حضرت صدیقه از گستاخی مسمار نه از طناب دور دستان علی بیتاب شد ما نمی دانیم، نَعلُ السیف* می داند چرا «مرتضایم را نبر» « فضه مرا دریاب» شد کربلا مسمار در با انشعاب بیشتر با شتاب اینبار سمت تشنه ای پرتاب شد بعد مادر علت مرگ تمام عاشقان آتش و مسمار و سیلی و صدای آب شد... * نَعلُ السَیف : آهنی است که در انتهای غلاف شمشیر وجود دارد برای اینکه وقتی شمشیر از غلاف بیرون کشیده می شود ، غلاف تعادل خود را دور کمر شخص حفظ کند... مرضیه نعیم امینی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یا فِضّه خُذینی که دگر تاب ندارم مانند علی بی کسم اَحباب ندارم پیغام مرا زود به حیدر برسانید: جز گوشه ی اَبروی تو محراب ندارم باید که بپوشانم از او چهره ی خود را با زخم و کبودی رخ مهتاب ندارم طِفلی حسنم دیده که نامرد مرا زد با گریه بمن گفت: دگر خواب ندارم فِضّه بگمانم که حسینم زده فریاد: مادر شده ام تشنه ولی آب ندارم دیدم که علی خیره به در مانده و با خود می گوید از این پس گل نایاب ندارم پنهانی و شب دفن کنید این تن من را یک دلخوشی از این دو سه اَصحاب ندارم پهلو و سر و صورت و بازو، در و مِسمار یا فِضّه خُذینی که دگر تاب ندارم سیدعلی حسینی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هنگام دردسر که گذر میشود شلوغ درخانه بیشتر دم در میشود شلوغ مادر جلوست دور پدر میشود شلوغ این کوچه ها چقدر مگر میشود شلوغ؟ چندین نفر به زور دراین کوچه جا شدند نمرودها مزاحم پروانه ها شدند دریا خروش کرد تلاطم شروع شد دوران جاهلیت مردم شروع شد وقتش رسیده بود تهاجم شروع شد انگار کار آتش و هیزم شروع شد در پشت در زبانه ی آتش که پا گرفت دودش بلند شد همه جارا فرا گرفت دربسته بود درشکنی ایستاده بود در جنگ نور اهرمنی ایستاده بود در بین خانه ممتحنی ایستاده بود نامرد رو بروی زنی ایستاده بود فریاد میکشید ولایت گرفتنی ست با زور هم اگر شده بیعت گرفتنی ست مشغول حرف بود که با پا به در زدو صدیقه را مقابل مولا به در زد و فهمید مانده پشت در اما به در زد و همراه مادری پسرش را به در زد و گل را گلاب کرد و بدستان خار داد مسمار را به پهلوی زهرا فشار داد فضه اگر نبود به دادش که میرسید؟ چادر به روی پیکر زهرا که میکشید؟ در بین شعله بانوی این خانه را که دید محکم بصورتش زد و به سمت در دوید این پاسخ سفارش عمر رسول بود مولا به فکر حفظ حجاب بتول بود سیدپوریا هاشمی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. 🏴 يا فاطمة الزهرا (س) 🏴 باز هم ای دختر پیغمبر اکرم بمان مرهم درد علی ای درد بی مرهم بمان زندگیِ روبه راهی داشتم؛ چشمم زدند کوری چشم همه با شانه های خم بمان دست های تو شکسته ش هم پناه مرتضی ست تکیه گاه محکم من پشت من محکم بمان تو نباشی پیش من، این ها زمینم می زنند ای علمدار مدینه پای این پرچم بمان این نفس های شکسته قیمت جان من است زنده ام با یک دمت پس لطف کن یک دم بمان کم ببوس دست مرا دارم خجالت میکشم من حلالت میکنم اما تو هم یک کم بمان آب ها از آسیاب افتاد خوبت میکنم یار هجده ساله، هجده سال دیگر هم بمان با همین دستی که داری، باز دستم را بگیر پیش این مظلوم ای مظلومۀ عالم بمان آه آهِ... تو مرا به آه آه... انداخته جای کم کم رفتن از پیش علی کم کم بمان روی تو گرچه ورم کرده ولی با آن خوشم با همین روی به هم پیچیده و درهم بمان  رفته رفته کار من دارد به خواهش میکشد التماست میکنم، پیشم بمان پیشم بمان /علی اکبر لطیفیان/ . 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
♥️•~° 🕊 گر بگویم که مرا با تو سرو کاری نیست در و دیوار گواهی بدهد کاری هست . 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. 🏴 يا فاطمة الزهرا (س) 🏴 باز هم ای دختر پیغمبر اکرم بمان مرهم درد علی ای درد بی مرهم بمان زندگیِ روبه راهی داشتم؛ چشمم زدند کوری چشم همه با شانه های خم بمان دست های تو شکسته ش هم پناه مرتضی ست تکیه گاه محکم من پشت من محکم بمان تو نباشی پیش من، این ها زمینم می زنند ای علمدار مدینه پای این پرچم بمان این نفس های شکسته قیمت جان من است زنده ام با یک دمت پس لطف کن یک دم بمان کم ببوس دست مرا دارم خجالت میکشم من حلالت میکنم اما تو هم یک کم بمان آب ها از آسیاب افتاد خوبت میکنم یار هجده ساله، هجده سال دیگر هم بمان با همین دستی که داری، باز دستم را بگیر پیش این مظلوم ای مظلومۀ عالم بمان آه آهِ... تو مرا به آه آه... انداخته جای کم کم رفتن از پیش علی کم کم بمان روی تو گرچه ورم کرده ولی با آن خوشم با همین روی به هم پیچیده و درهم بمان  رفته رفته کار من دارد به خواهش میکشد التماست میکنم، پیشم بمان پیشم بمان /علی اکبر لطیفیان/ . 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. هزار شکر خدارا گدای زهراییم. همیشه گریه کن روضه های زهراییم .تمام خلق جهان زیر منت زهرا. خدا بخاطر او آفریده عالم را. محبتش ازلی و بدون خاتمه است .قشنگترین تفسیر عشق فاطمه است .محبتش بخدا کل دینو آیین است گدای فاطمه ام افتخار من این است. تورا به حق غریبی مرتضی مادر. برس به داد من بی نوا دم آخر .میان قبر زمانی که نوکرت تنهاست .بگو نترس عزیزم که مادرت اینجاست . روایت است که گویند حضرت زهرا. به روز حشر جدا میکند محبش را . میان محشرو آن واهمه خدا بکند .بیایدو من آلوده را سوا بکند .نشد که مادرمان صاحب حرم باشد .قدش خمید که نام علی علم باشد .تمام هستی خودرا گذاشت پای علی .میان شعله ی در کرده جان فدای علی .امان ز خاطره ای که نمیرود از یاد ز آتشی که به کاشانه ی علی افتاد .و ناگهان رسید ناله های یا ابتا. مگر چه بود جرم دختر رسول خدا ‌ .در آن میانه کسی هم لگد زدو ای داد. دری که سوخت بر روی فاطمه افتاد .امان ز ضربه ی پاو امان ز میخ در. امان ز آتش و دستان بسته ی حیدر .همین که دست علی را بستند نامردان‌ .مغیره همره قنفذ شدن هم پیمان یکی غلافش را آنچنان به بازو زد .مغیره شلاغش را به دست و پهلو زد . دیانت این مردم حب دنیا شد .ولایت مردان مدینه قضا شد .شروع شد غم خانه نشینی حیدر‌ . از آن به بعد زهرا افتاد در بستر بجای اینکه برای خودش دعا بکند. و یا شکایت اهل مدینه را بکند . دوماهونیم به بستر خدا خدا کرده‌. برای خود نه به همسایه ها دعا کرده. نکرده درک کس معنی قیامش را .نزاشت تنها یک لحظه هم امامش را‌. میان خلق نفهمید کس مقامش را .میاید آنکه بگیرد انتقامش را رجبعلی صفری . 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. 🏴 يا فاطمة الزهرا (س) 🏴 باز هم ای دختر پیغمبر اکرم بمان مرهم درد علی ای درد بی مرهم بمان زندگیِ روبه راهی داشتم؛ چشمم زدند کوری چشم همه با شانه های خم بمان دست های تو شکسته ش هم پناه مرتضی ست تکیه گاه محکم من پشت من محکم بمان تو نباشی پیش من، این ها زمینم می زنند ای علمدار مدینه پای این پرچم بمان این نفس های شکسته قیمت جان من است زنده ام با یک دمت پس لطف کن یک دم بمان کم ببوس دست مرا دارم خجالت میکشم من حلالت میکنم اما تو هم یک کم بمان آب ها از آسیاب افتاد خوبت میکنم یار هجده ساله، هجده سال دیگر هم بمان با همین دستی که داری، باز دستم را بگیر پیش این مظلوم ای مظلومۀ عالم بمان آه آهِ... تو مرا به آه آه... انداخته جای کم کم رفتن از پیش علی کم کم بمان روی تو گرچه ورم کرده ولی با آن خوشم با همین روی به هم پیچیده و درهم بمان  رفته رفته کار من دارد به خواهش میکشد التماست میکنم، پیشم بمان پیشم بمان /علی اکبر لطیفیان/ . 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نوحه سنگین حضرت زهرا علیها سلام. درود همه اهل بیت و، نبی مُکرّم به زهرا مِن الآن الی روز محشر ، سلام دو عالم به زهرا قسم بر شرافت، شرافت بُوَد روز و شب در طوافش درود تمام ملائک به صبر و حجاب و عفافش نوای دل ما چو حیدر چو طاها همیشه به هر جا یا زهرا یا زهرا(۲) یا زهرا یا فاطمه(۴) پس از هجر بابا به یثرب ، به تو شد ز دشمن ستمها پی یاری دین و قرآن ، شدی توگرفتار غمها چنان بر تو شد ظلم بی حد ز سوی عدو ظالمانه که باید بپرسم غمت را ز میخ در و تازیانه ز بار مصائب خمیده شدی تو به پشت همان در شهیده شدی تو(۲) یا زهرا یا فاطمه(۴) 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
mahmoudkarimi-@yaa_hossein.mp3
4.37M
🎵دیشب تا صبح... 🎤محمود 📋 دیشب تا صبح گریه کردی ⬛️ | ⬛️ ۱۳۹۷ ⬛️ "ع" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دیشب تا صبح گریه کردی گریه کردی گریه کردی من هم با تو گریه کردم گریه کردم گریه کردم دیشب که رویت، شد قاتل من دست تو می لرزید، چون دل من ای وای مادر، وای مادر، وای مادر از این ماتم، خانه ی ما را غباره غم گرفته مادر بنگر، که حسن با چشم گریان دَم گرفته در خواب گوید، مادر کجایی راهی نمانده تا، خانه بیایی دیشب دیدم تا بخواهی روی پهلو بازگردی با هر لرزش، آاااه، ناله کردی، آاااه، ناله کردی ناله کردی دیدم که بابا دور از گُلِ روت با دست لرزان، شد سرگرم تابوت دیشب تا صبح گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی از درد چشم گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی از درد پا گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی از درد گوش گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⬛️ کانال رَفَــعَ اَللّٰهٌ رایَــةَ اَلْعَـبّاٰسْ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در، در خونه ی فاطمه مرز بین بهشت و جهنمِ جنگ، جنگِ بین حق و باطلِ در برای ما خط مقدمِ این طرف، توی سپاه حیدر و اون طرف، توی سپاه دشمنی میرسه، هنوز صدای فاطمه: سینه زن، با دشمنی یا با منی؟ میتونی انتخاب کنی همیشه با ولی باشی یه خورده پاتو کج بذاری دشمن علی باشی وای از این اختیار اگه تو این بازی روزگار بشیم ما هیزم کش جهنم و نشیم هم سنگر ذوالفقار (آه امان امان امان امان امان۴) شاعر: محسن عربخالقی 📢حاج مهدی رسولی 🔶در، در خونه ی فاطمه... ویژه مراسم شهادت حضرت زهرا(س) ۱۴۴۱ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای وای ای وای ای  وای از این ماتم قلبم قلبم قلبم شده پر غم(۲) [آتش بود و دیوار و در(۲) بین دیوار و در مادر(۲)]۲ مادر مادر مادر مادر * برگشت به اول متن (من ز نفس افتادم مادر نفس میزد مثل پرنده ای تنها پر در قفس میزد)۲ با دستای مجروهش (آتش و پس میزد )۲ یک سو مادر با سینه خسته یک سو بابا با دستای بسته من بودم و چشمای تر (۲) بین در و دیوار مادر مادر مادر مادر مادر مادر * یه دنیا انگارم از غم رو سرم آواره مادرم افتاد از پا شد جگرم پاره چی بگم از رخسار و سیلی و‌گوشواره (شد جگرم پاره ۲) دریا دریا زهر بلا خوردم (۲) ای کاش قبل از این غصه میمردم دیدم زینب میزد بر سر(۲) بین در و دیوار مادر مادر مادر مادر مادر *** ای آه صد وابیلا ای آه صد آه و به ناله غریبی ما نداد کس پاسخ خواهر خود را دیدم که میخراشدرخ مردم مردم از این ماتم مردم از این غم عظمی(۲) یک سو مادر یک سو غم بابا اتش بود و دیوار و در بین دیوار و در مادر مادر مادر مادر مادر 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یا فِضّه خُذینی که دگر تاب ندارم مانند علی بی کسم اَحباب ندارم پیغام مرا زود به حیدر برسانید: جز گوشه ی اَبروی تو محراب ندارم باید که بپوشانم از او چهره ی خود را با زخم و کبودی رخ مهتاب ندارم طِفلی حسنم دیده که نامرد مرا زد با گریه بمن گفت: دگر خواب ندارم فِضّه بگمانم که حسینم زده فریاد: مادر شده ام تشنه ولی آب ندارم دیدم که علی خیره به در مانده و با خود می گوید از این پس گل نایاب ندارم پنهانی و شب دفن کنید این تن من را یک دلخوشی از این دو سه اَصحاب ندارم پهلو و سر و صورت و بازو، در و مِسمار یا فِضّه خُذینی که دگر تاب ندارم 🔸شاعر: ___________ 🔹 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بند1⃣ هزار دفه زمین خوردم تا که به خونه رسیدم دنیا پیش چشمام تار شد تا چشماتو بسته دیدم نمونده واسه من راه چاره اشک چشمام تمومی نداره چی میشه از جا پاشی دوباره زهرای‌من چی میشه که وا کنی چشاتو چی میشه باز بشنوم صداتو پاشو و بغل کن بچه‌ها تو زهرای‌من پاشو همدم و یار علی پاشو دار و ندار علی پاشو ای قرار دل من پاشو که بیقراره علی جون حسن نرو نرو زهرا بی من نرو نرو بند2⃣ بچه‌ها دارن جون میدن حالشونو تماشا کن با همون صدای خستت علی رو بازم دعا کن تو بری علی تنها می‌مونه تو دنیای بی زهرا می‌مونه تنها تو موج غمها می‌مونه زهرای‌من بعد تو کی اشکامو میگیره بعد تو حیدر از دنیا سیره آرزوشه که زودتر بمیره زهرای‌من پاشو قوت زانوی من پاشو قدرت بازوی من پاشو یاس کبود علی پاشو ای گل خوشبوی من جون حسن نرو نرو زهرا بی من نرو نرو بند3⃣ زینب زانو بغل کرده یه گوشه با چشم گریون امشب از بس گریه کرده چشماش شده کاسه‌ی خون دست لرزونش به آسمونه زیر لب میگه مادر می‌مونه میزنه بازم موهامو شونه زهرای‌من پاشو ببین حال و روز مارو بغض شکسته‌ی بچه‌ها رو پاشو روشن کن این شام تارو زهرای‌من بمون امید خونه بمون دلخوشی نمی‌مونه بمون واسه داغ شهادت تو علی خیلی جوونه بمون جون حسن نرو نرو زهرا بی من نرو نرو شعر‌ و سبک: محمدجواد ابوتراب‌زاد ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ @ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
غزل بعد از شهادت همسايه ها ، مَردُم ، دگر راحت بخوابيد زهراي من رفته سفر راحت بخوابيد آن دختري كه باعث آزارتان بود مهمان شده نزد پدر راحت بخوابيد با دست خود هستي خود را دفن كردم شد پير خيبر بي سپر راحت بخوابيد ديگر نمي آيد صداي آه آهش از درد پهلو تا سحر راحت بخوابيد فكر خبر بوديد از بيمار بدحال جان داد زهرا بي خبر راحت بخوابيد بانوي من با سينة مجروح رفت و ... من ماندم و اين ميخِ در راحت بخوابيد حورية انسيه كه سيلي نمي خواست كشتند او را در گذر راحت بخوابيد باخنده هستيِ مرا آتش كشيدند دامان زهرا شعله ور راحت بخوابيد دل تنگم و ديدار يارم مي روم من هر نيمه شب با چشم تر راحت بخوابيد 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نوحة حضرت زهرا سلام الله علیها بانویِ – دوعالمی – تکیه گهِ شیر خدا دست ما – به دامنت – شفیعة روز ِ جزا ای اولین مدافع حرم شبیه تو فدایِ رهبرم تمام فخر من همین شده هردو جهان توئی تو مادرم پشت و پناهِ مرتضی - سیدتی یازهرا پشت در – صدا زدی – به چشم تر – فضه بیا ای بانو– به راهِ دین – محسن تو –گشته فدا ز بسکه با تو وعلی بدند برای کشتن تو آمدند شکسته شد غرور شوهرت میان خانه تا تورا زدند چه آمده سرِ شما – سیدتی یازهرا حورایِ بهشتی و شدی اسیرِ شعله ها مانده بر صورت تو نشانه ای ز ضربه ها چه شد سفارشات مصطفی به چادر تو مانده جای پا شکسته بازوی تو باغلاف شدی چگونه از علی جدا افتادی دگر زپا – سیدتی یازهرا 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یازهراسلام الله علیها سر تا سر وجود مرا غم فرا گرفت آتش کشید شعله و دور مرا گرفت شکر خدا که دود به داد علی رسید امکان دیدن رخم از مرتضی گرفت تا آمدم به خویش در افتاد و میخ در از بین دنده در وسط سینه جا گرفت چون سرخ گشته بود نیامد ز جا برون تا پــــــــــــــــاشدم زجا بغلم را خدا گرفت برخواستم زجا به هواخواهی علی برروی چادرم اثراز جای پا گرفت نفرین به این زمانه ی بی معرفت چه زود ضرب قلاف جای لب مصطفی گرفت تادید بین کوچه علی نیست همرهم راه عبور تنگ مرا بی حیا گرفت یک ضربه زد دو لاله گوشم شکاف خورد نور دو دیدگان مرا بی هوا گرفت این ضرب دست آمد و پنجاه سال بعد معجر ز موی دختر من کربلا گرفت 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
|⇦•با این که غم داشتیم.. 🌾سینه_زنی تقدیم به ارواح همۀ گذشتگان ، خصوصاً سردار رشید اسلام حاج قاسم سلیمانی به نفس حاج محمود کریمی تشنه بودیم، بوی آب می رسید از علقمه از تو نخلا، می رسید رایحۀ فاطمه از میونِ، گرد و خاک سمت حرم می رسید بابا گریون، قدّه خم روی لباش زمزمه با این که غم داشتیم صاحب عَلَم داشتیم عَمومونُ کُشتن همینُ کم داشتیم... عمو جونم! تا تو بودی، سر و سامونی داشتیم تو که رفتی، چشِ گریونی داشتیم بعد تو بیچاره شدیم، دنبال زینب همه آواره شدیم بی هوش و گوشواره شدیم با این که غم داشتیم صاحب عَلَم داشتیم عَمومونُ کُشتن همینُ کم داشتیم... رفتی و رفت، دشمنت سمت حرم صف به صف ناله ها و ضجه ها می رسید از هر طرف تا عمودِ خیمتُ، دستای بابا کشید عمه میزد بر سرش، دستشُ رو به نجف عمه هزار بار مُرد خیمه گرفت آتیش همه میگن: بابا! چرا نیاوردیش؟ عمه هزار بار مُرد خیمه گرفت آتیش عمه میگه:داداش! چرا نیاوردیش؟ عمو جونم! تا تو بودی دشمنامون می ترسیدن تا تو رفتی، چشم تو رو دور می دیدن ماها گریون بودیمُ، اونا همش می خندیدن با این که غم داشتیم صاحب عَلَم داشتیم عَمومونُ کُشتن همینُ کم داشتیم... اشک باباس، که نشوند ما رو به روزِ سیاه بی قرارُ، تشنه و بی کَسِ و بی پناه جای خالیت، میکِشه پنجه به زخم دلش اون دمی که، قاتلش می رسه تو قتلگاه چشمت و دور دیدن غارتمون کردن سر بسته باید گفت همه چیُ بُردن عمو جونم، تا تو بودی چاره داشتیم کی لباس، پاره داشتیم؟ تو که رفتی سر به صحراها گذاشتیم پا برهنه، روی خارا گذاشتیم با این که غم داشتیم صاحب عَلَم داشتیم عَمومونُ کُشتن همینُ کم داشتیم... 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
امشب گمان کنم نرود سمت کربلا حالش بد است،مادرمان رو به قبله است 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
روبه علی بستی چرا چشم ترت را درحسرت رویت نشاندی همسرت را مُچ درد دارد فضه ،از بس مخفیانه! هی شب به شب شسته لباس و معجرت را پهلو به پهلو دنده هایت درد میکرد پهلو به پهلو خون گرفته بسترت را این بغض های وقت و بی وقتت مرا کشت این بغض هایی که گرفته حنجرت را صدبار مُردم شب به شب وقتی که دیدم بادستمال گریه ات بستی سرت را جارو نزن هی خانه را باحال زارَت زحمت نده اینقدر هی بال و پرت را من که نمردم تا توبا دست شکسته شانه کنی هی  زلف های دخترت را شرمنده ام ازاین امانتداری خویش هر دفعه که کردی صدا پیغمبرت را حرف وصیت می زنی اما عزیزم! بعداز خودت بر که سپردی حیدرت را 🔸شاعر: __________________________ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ضعفی شدید نیروی او را گرفته بود دیگر توان ز زانوی او را گرفته بود در ازدحام پشت در و دود و شعله ها آتش سراغ گيسوي اورا گرفته بود می خواست تا جدا شود از پشت در ولی تیزی میخ ، پهلوی او را گرفته بود تحتِ فشار لنگه ی در گیر کرده بود بی خود نبود در ، بوی او را گرفته بود مولا چه می کشید چو می دید لشگری در کوچه دور بانوی او را گرفته بود باید به وضع خانه کسی می رسید پس زینب به دست جاروی او را گرفته بود فرصت نکرده بود که چادر به سر کند شکر خدا که در روی او را گرفته بود 🔸شاعر: _____________________________ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از  تبلیغات پر بازده هادی
⭕️توسل دختر زشت شب عروسی به سیدالشهدا 🔴 دختری صورتش چاله چوله و لک داشت.خواستگار نداشت. بالاخره یه خواستگار پیدا شد😔 یه آرایشگر اوردن کاری تونست بکنه. دختر گفت قیافم همینه از این بهتر نمیشم خیلی گریه کرد😭 سجاده رو باز کرد، مهر کربلا رو برداشت. به امام حسین (ع) گفت: من بخاطر صورتم خواستگار ندارم مشکلم آسون کن. تربت امام حسین (ع) رو به صورتش کشید.شب خواستگار رسید😱 همین که داماد دختر رو دید...😱😱😔 🔰ادامه ماجرا اینجا شده👇 http://eitaa.com/joinchat/630849539C3403cf3433
🏴فاطمیه اول تصویر هجر تو که به ذهنم خطور کرد آه فراق آینه ام را نمور کرد جز اشک چیست چاره ی یوسف ندیده ها؟ یعقوب چشمهای مرا گریه کور کرد بین من و تو پرده ی عصیان حجاب شد ما را گناه کاریمان از تو دور کرد یکبار هم گناه مرا روی من بیار آخر خدا چه قدر شما را صبور کرد در راه دوست هر چه هزینه دهی کم است اصلا به پای یار نباید قصور کرد تمرین سوختن به تماشا نمیشود باید میان شعله همین را مرور کرد مست از شراب عشق به آغوش شمع تا پروانه سوخت میکده را غرق نور کرد گاهی صلاح طفل به تنبیه مادر است باید به سر راه شدن را زور کرد دست از تعلقات بکش وصل را بگیر شرط ورود وادی حق پابرهنگی است باید کلیم وار عزیمت به طور کرد هجران بس است ای پسر فاطمه بیا شاید که مرگ جسم مرا سهم گور کرد ما را به حق روضه ی زهرا درست کن حوریه ای که در دل آتش ظهور کرد آیینه زلال نبی پشت در شکست آیینه را چگونه علی جمع و جور کرد 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: ▶️ یار ما هر نیمه شب که بر سر سجاده است آنقدر آقاست یاد قوم نوکر زاده است گر گدا کاهل بود تقصیر صاحب خانه نیست ما نمیخواهیم ورنه لطف او آماده است گریه هایم کم شده یعنی که بی برکت شدم بی حیایی من آخر کار دستم داده است به دل سنگی من این حرف ها سودی نکرد حل کار سنگ کی در طاقت سمباده است امر مولا روی چشم و نهی مولا روی چشم کار سختی نیست اصلا،عبد بودن ساده است در تمام سالها من فکر خود بودم ولی او دم خیمه به شوق دیدنم اِستاده است فاطمیه جمع را یک کربلا مهمان کنید قلب ما سینه زنان دربه بدر آن جاده است بوی دود از خانه مولا به عالم میرسد بوی دود از چادر آن بانوی آزاده است 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7