eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.7هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
987 ویدیو
48 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم مهجور این حرف‌های ناروا از ساحتت دور است وقتی که مثل نور اوصاف تو مشهور است انکار ایمان تو کسب و کار بعضی‌هاست جای تعجب نیست، ظلمت دشمن نور است از خاندان حقّی و حق مطلقاً با توست هرکس حقیقت را نمی‌بیند یقین کور است یک عمر پشتیبان دین بودی و با این حال نام تو در آیینه‌ی تاریخ مهجور است از فضل بسیار تو کمتر گفته شد، زیرا در سایه‌ی نور علی نور تو مستور است وقتی تو عمران هستی و فرزند تو موسی پس ارزش بیت تو آیا کمتر از طور است؟ با دست تو شد خانه‌ی دین خدا آباد با بودنت این بیت‌الاحزان، بیت معمور است شیرین‌تر از نام محمد بر زبانت نیست از مدح او دیوان اشعار تو پرشور است بعد از تو "عام‌الحزن" شد هرسال پیغمبر اما همیشه نزد او یاد تو مذکور است بی‌شک شفاعت می‌کند پیغمبر خاتم از هرکسی که در دوعالم با تو محشور است . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عشق یعنی بی‌کرانی که کرانش زینب است عشق خورشید است اما آسمانش زینب است عشق یعنی آن ظهوری که شکوهش از علی‌ست عشق یعنی آن نمازی که اذانش زینب است دین به جز حب نیست یعنی که ستونش فاطمه است فاطمه آن بی‌نشانی که نشانش زینب است قبله‌ای دارد جهان با نام ایوان جف در نجف دیدم که نقش آستانش زینب است حا و سین و یا و نون عین و شین و قاف اوست کاف و ها و یا عین صاد جانش زینب است کعبه است آن محملی که پرده‌دارش اکبر است کعبه است آن خیمه‌ای که در میانش زینب است کربلا رود است و اقیانوس آرامش حسین کربلا منظومه است و کهکشانش زینب است روی زانوی علمدار است نقش پای او حضرت عباس می‌داند توانش زینب است آن‌که آهش شد حسین و آن‌که دادش شد حسن خوش به حالش که همیشه خانمانش زینب است هفت دفعه می‌دهد حق را به نام او قسم حضرت صاحب زمان هم بر زبانش زینب است زینبیون سرفرازان قیامت می‌شوند سربلند است آن‌که در محشر امانش زینب است . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اگر پنج نوبت اذانم علی است اگر خاکم و آسمانم علی است اگر قبله‌ی آستانم علی است اگر روز و شب بر زبانم علی است علی دردِ عشق است و درمان حسین علی گفت و گفتیم ای جان حسین مرا آفریدی که حیران شوم مرا چشم کردی که باران شوم مرا جذبه دادی غزل خوان شوم مرا آینه کردی ایوان شوم زدم نعره در زیرِ ایوان حسین که ای جانِ من جانم ای جان حسین همانکه دلم شعله‌ور آفرید همانکه مرا در به در آفرید همانکه به شوقِ تو پَر آفرید به عشقت برایم جگر آفرید کسی نیست ما را به قرآن حسین خدا گفت و گفتیم ای جان حسین تو هستی محمد محمد تویی وَ حَی و علی هم به اَبجَد تویی براتِ نجف لطفِ مشهد تویی فقط آرزویِ مجدد تویی مدینه شد امشب چراغان حسین نبی گفت با تو که ای جان حسین اگر لطف زهرا مسلمان شدیم اگر ما سلیمان و سلمان  شدیم اگر در حسینیه درمان شدیم اگر عاشقیم از حسن جان شدیم حسن جان نوشتیم و جانان حسین حسن گفت و گفتیم ای جان حسین نشسته است موسی عصایش دهی رسیده است یوسف که جایش دهی دویده است یحیی عطایش دهی به خاک است عیسی عبایش دهی حرم شد قُرقُ از گدایان حسین حرم پُر شد از ذکر ای جان حسین شبی که حرم مادرم رفته بود پُر از یادِ تو هر قدم رفته بود شبی که پُر آه و غم رفته بود شبی که برایم حرم رفته بود مرا نذر او کرد گریان ، حسین که قربان سَنَ طفلیم ای جان حسین اگر رود یا که کویرت شدم جوانم ولی زود پیرت شدم اگر کنج شش گوشه گیرت شدم من از نانِ بابا اسیرت شدم تو آبی تو نانی تو سامان حسین تویی برکتِ خانه ای جان حسین اگر آمدم عشق یادم دهید اگر خواستم کم ، زیادم دهید مرا منصبِ خانه زادم دهید به بادم دهید و به بادم دهید منم کاهِ ناچیز و طوفان حسین مرا می‌کُشی آخر ای جان حسین سه شب آمدم تا که چیزی بَرَم بهاری پیِ برگ ریزی بَرَم دعایی برای عزیزی بَرَم شفایی برای مریضی بَرَم سه شب آمدم زیر باران حسین که هرشب بگویم که ای جان حسین تو بی‌انتها‌... نقطه چین میدهی که از پشتِ در بیش از این میدهی چنان میدهی و چنین میدهی که حتی به قاتل نگین میدهی نگینت چه شد ای سلیمان حسین که نالید زینب  که ای جان حسین رسید و صدا زد پَرَش را مَبَر زِره را که بُردی سرش را مَبَر از انگشتش انگشترش را مَبَر براین ناقه‌ها دخترش را مَبَر صدا زد به لبهای سوزان حسین که عریان حسین و که ای جان حسین حسن لطفی . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دست مرا بگیر که دستم به سوی توست از خود مرا مران که دلم مرغ کوی توست ای پادشاه لطف و کرم قبله‌گاه عشق دریای جود تشنه‌ آب سبوی توست هرگز ز بارگاه تو جایی نمی‌روم آقا که زندگی من از آبروی توست آهویم و به شوق تو در دام مانده‌ام چشمان من نظاره‌گر ماه روی توست چون غنچه‌‌ دلم که شکفته‌ست در حرم بر هر گلی که می‌نگرم مست بوی توست هر جا که جای پای تو باشد سر من است هر جا که پای من برسد گفتگوی توست از راه دور آمده‌ام باز می‌روم چشم امید من به سپیدی موی توست می‌گریم از فراق تو چون ابر نوبهار باران سیل اشک مرا میل جوی توست در آتش فراق نسوزان دل مرا مشکن دلی که داخل آن آرزوی توست ای شاه روی نوکر خود را زمین نزن حالا که دست‌های گدایی به‌سوی توست . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه‌السلام بوی گل از سپیده می‌آید اشک شوقم ز دیده می‌آید اختران لحظه لحظه با تسبیح دم‌به‌دم می‌کنند کار مسیح همه سیّارگان همه افلاک تا سحر سجده می‌برند به خاک آیۀ نور، زینتِ فلک است سورۀ فجر، بر لب مَلَک است نُه فَلَک باغ نرگس‌اند امشب اختران ماه مجلس‌اند امشب انبیا اشک شوق می‌بارند همه سوی مدینه رو آرند همه آرند در حریمِ عفاف دورِ گهوارۀ حسین طواف شب جشن و سرورِ خلق و خداست شب میلاد سیدالشهداست شب لبخند احمد است امشب شب عید محمّد است امشب.. عالم از عفو، گشته گل‌باران این حسین است ای گنه‌کاران مهر او تا ابد به ذِمّۀ ماست بعد حیدر ابوالائمۀ ماست.. عقل کلّ محو در نظارۀ او چشم فطرس به گاهوارۀ او.. خواجۀ کائنات، فخر بشر چون کتاب‌اللَّهَش گرفته به بر به چه خوش گفت سَیدالکونین: که حسین از من است و من ز حسین.. انبیا زنده‌اند از خونش تا قیامت نماز مدیونش حجّ ز خون حسین محترم است حرم از کربلای او حرم است به نیازش نیاز برده نیاز از نمازش نماز گشته نماز کربلا کعبه، حجّ شهادت او قتلگه کُشتۀ عبادت او لب خشکش حیاتِ آب بُوَد بعد حیدر ابوتراب بود مکتبش تا خداست مشعل راه نهضتش بعثت رسول‌الله دست حقّ بازوی علمدارش جان ما خاک پای انصارش روی آزادگی و عشق و امید از غلام سیاه اوست سفید روی «جُونش» چراغ دیدۀ ناس عابسش را شجاعت عبّاس مسلمش پیر عشق و پیرو راه در حبیبش کمال حُبّ‌الله روی حُرّش چراغ حرّیّت لالۀ سرخ باغِ حرّیت اکبرش حجّت خدای همه اصغرش پیر پارسای همه قاسم او قسیم ظلمت و نور چشم بَد از مه جمالش دور روح، سرمست روضۀ یاسش جان عالم فدای عبّاسش.. . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مدیح گفتنت از هر دهان بزرگ‌تر است و نامت از همه‌ی آسمان بزرگ‌تر است پیاله‌ایم و به دریا نمی‌رسد این درک که شرح حال تو از هر زبان بزرگتر است مساحتی‌ست  کران تا کران شش گوشه بهشت ما اگر از دیگران بزرگتر است تو سینه سینه رسیدی به قلبمان یعنی حدود سروری ات از زمان بزرگ تر است چه ابتلای عزیزیست عاشقت بودن چه شور عشق تو از شوق جان بزرگ‌تر است نماز و نیت ما بوده بر خدای حسین خدای توست که در هر اذان بزرگتر است و قائلیم به الله اکبر ، اما باز علی اصغر تو از جهان بزرگ‌تر است تو کهکشانی و شش ماهه ات به ما فهماند که راه شیری این کهکشان بزرگتر است نمانده تاب جدایی ، حرم ببر مارا غم فراق تو از قلبمان بزرگ تر است برای هرکه چشیده ست چای موکب را همیشه تشنگی از استکان بزرگ‌تر است اگر که شعر به پایان رسید لکنت ماست وگرنه مدح تو از هر بیان بزرگتر است ببخش لکنت مارا عزیز آل عبا همیشه بخشش این خاندان بزرگتر است . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نخستين نقش عالم یاعلی بود تمام اسم اعظم یاعلی بود ملایک را پس از ذكر خداوند ز هر ذكری مقدّم یاعلی بود اذان شد بر خليل آتش گلستان كه ذكر او دمادم یاعلی بود اگر آن بت‌شكن بر كف تبر داشت همان نقش تبر هم یاعلی بود عصا در دست موسی ياعلی گفت دم عيسی‌بن‌مريم یاعلی بود از آن شد بطن ماهی جای یونس كه ذكرش در دل يم یاعلی بود به چاه و تخت شاهب ذكر يوسف چه در شادی چه در غم یاعلی بود اگر موسي كليم الله گرديد كلام او مسلّم یاعلی بود دعای حاجيان بر گرد كعبه صدای آب زمزم یاعلی بود به بام آسمان از صبح آغاز فلک نقش پرچم یاعلی بود چو هنگام ولادت گريه كردم به صورت نقش اشكم یاعلی بود چو جان در پيكر آدم دميدند همان دم ذكر آدم یاعلی بود كجا می‌سوخت شيطان گر ندايش در اعماق جهنّم یاعلی بود . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
«مظهر اجلال حسین» . نازم به تجلّای جمال علی اکبر دل برده ز ما حُسن کمال علی اکبر . خال سیَه اش نقطۀ بسم الله عشق است خورشید زند بوسه به خال علی اکبر . ارباب خِرَد منتظرِ مقدم اویند بی تاب بود دل به وصال علی اکبر . آداب پسندیده اش الگوی جوانهاست غبطه بَرَد احباب به حال علی اکبر . بنگر به جهادش که به میدان شهادت شد خون سر و سینه مدال علی اکبر . او اَشبه طاها بود ای یوسف مصری در ملک ادب کیست مثال علی اکبر . او مظهر اجلال حسین است، «کلامی» عالم همه قربان جلال علی اکبر . . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
برای آمدنش ، انتظار کافی نیست سری خمیده و چشمانِ زار، کافی نیست اگرچه دست تضرع به سر نهی خوب است ولی نشسته به منبر، دچار؛ کافی نیست غمِ بزرگِ دلش فهمِ اندکِ من و توست شعور خود برسان، چون شعار کافی نیست بسنجد او چو تمنا ز روی اعمالت بدان دعای فرج بی شمار، کافی نیست بدونِ اذنِ نگاهش اجابتی نرسد به ندبه ای که در آن جان نثار، کافی نیست بساطِ جشنِ تولد به نیمه ی شعبان برای جلبِ رضای نگار، کافی نیست به این رویه چو عزمی بر ارتباط کنی تو را خبر برسد، اعتبار کافی نیست برای رؤیتِ سیمایِ منجیِ عالم بجز تنی که شده بی قرار، کافی نیست چهار فصل وجودت شود چو بی تابَش رسد گلی که برایش بهار، کافی نیست غزل سروده دلِ شاعرِ گنه کاری ز نرگسی که به دیوان هزار کافی نیست به یک کرشمه ی چشمش گِره گشا گردد کسی که بر قدمش روزگار کافی نیست        . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بیا وَ گرنه در این انتظار خواهم مرد اگر که بى تو بیاید بهار، خواهم مرد به روى گونه من، اشک سال‌ها جارى است و زیر پاى همین آبشار، خواهم مرد نیامدى و خدا آگه است، من هر روز به اشتیاق رخَت چند بار خواهم مرد خبر رسید که تو با بهار مى آیى در انتظار تو، من تا بهار خواهم مرد تمام زندگی من در این امید گذشت که در رکاب تو با افتخار خواهم مرد . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
وقتی که می خواهد دلم سامان بگیرد باید که چشمانم کمی باران بگیرد مثل همیشه این غزل تا بیت آخر حال و هوایی مبهم و پنهان بگیرد تا اینکه آید ذکر مهدی بر لبانم شاید که بغضی در گلویم جان بگیرد با چشم گریان ندبه می خوانم برایت شاید دعا با دیده ای گریان بگیرد آقا بیا تا در میان قلب شیعه این زخم کهنه عاقبت درمان بگیرد هر جمعه من روی تو را را چشم انتظارم تا اینکه عصر غیبتت پایان بگیرد... . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آه می‌کشم تو را با تمام انتظار پر شکوفه کن مرا، ای کرامت بهار در رهت به انتظار، صف به صف نشسته‌اند کاروانی از شهید، کاروانی از بهار... بر سرم نمی‌کشی دست مهر اگر، مَکش تشنۀ محبت‌اند لاله‌های داغدار دسته‌دسته گم شدند سهره‌های بی‌نشان تشنه‌تشنه سوختند، نخل‌های روزه‌دار می‌رسد بهار و من بی‌شکوفه‌ام هنوز آفتاب من بتاب، مهربان من ببار! . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
جهان اگرچه که در ظاهر امن‌وآرام است ولی بدون تو در هاله‌ای از ابهام است تمام آن‌چه که درباره‌ی تو می‌دانیم اگر درست تامل کنیم، اوهام است قسم به‌دوستی گرگ‌ومیش صبح‌وغروب که غیر بام تو هر بام دیگری دام است در این زمانه‌ی‌شهرت خوشا‌به‌حال دلی که آشنای تو و بین خلق گمنام است تفاوتی نکند پیر یا جوان بودن کسی که از غم هجران نمرده ناکام است در این تلاطم امواج تند سردرگم خیال هر اقیانوس با تو آرام است برای سوختن آماده‌اند عشاقت چرا که پخته شدن آرزوی هر خام است سپیده‌وار سر از شب برآر ای خورشید که آفتاب جهان بی‌تو بر لب بام است . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نزدیک‌تر از خوب و بد هرعملت باخبرم من چون از رگ‌گردن به‌تو نزدیک‌ترم من صدبار اگر توبه شکستی و گذشتم صدبار دگر توبه کنی می‌گذرم من درخواب فرومی‌روی و غافل ازاین‌که مشتاق به دیدار تو در هرسحرم من تو ثانیه‌ای حال‌خوش خویش بیاور تا با همه‌ی جاه و جلالم بخرم من وقت‌خوشی‌و‌خنده به‌من نیست‌حواست در وقت گرفتاری‌ات اول نفرم من ترسی‌به‌دلت راه‌نده، چون‌که برایت در واهمه‌ی روز قیامت سپرم من از رحمت و بخشندگی‌ام باخبری تو از خوب و بد هرعملت باخبرم من . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
پرنده‌ها که می‌پرند از صدای انفجار انارهای سرخ، محو می‌شوند در غبار و دفتری که پاره است، تند برگ می‌خورد ورق ورق کتاب را گرفته موج انفجار یکی یکی مدادهای رنگی از کنار میز یکی یکی فشنگ‌ها که از کنار تیربار... کنار تخته، دانه‌ دانه گچ که پخش می‌شود جنازه‌ی معلمی گرفته دست خود انار و دست‌های کوچک قلم گرفته توی مُشت و دست‌های کوچک قلم‌شده به هر کنار قطار کرده روی خط، حروف سرخ و ساده را جنازه‌های کودکانه‌ای که می‌شود قطار... میان کادر، خنده‌های سرد یک جنازه است شبیه خنده‌های خشک مهرماه یک انار . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
غزل مناجات با امام زمان عج پایان سال و وقت حساب و کتاب شد پیشانی ام به محضرتان خیس آب شد هر روز با گناه دلت را شکسته ام بین من و تو این همه عصیان حجاب شد گفتند پای نامۀ ما گریه می کنی حال شما ز دیدن نامه خراب شد با این وجود تا که گره خورد کار من یا صاحب الزمانِ دلم مستجاب شد این عمر بی وفا و تو هم دیر کرده ای آوای اَلرحیل به جانم عذاب شد امسال هم گدای شب جمعۀ حرم با یک دعای مادرتان بی حساب شد ما را بخر عزیز دل شاه کربلا جان کسی که صورتش از خون خضاب شد نازم به بانویی که به معراج قتلگاه در پاسخش نوای الیّ خطاب شد گودال فوق عرش و تجلی رب آن در پاره حنجر پسر بوتراب شد عمری ست روضه خواندم و باور نمی کنم زینب چگونه وارد بزم شراب شد . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
راضى شده بودیم به املاى محمّد امّا نرسیدیم به معناى محمّد   هر آن‌چه که دارند رسولان همه دارند از معجزه خاک قدم‌هاى محمّد   مولاست همان رحمت امروز پیمبر زهراست همان رحمت فرداى محمّد   تفسیر کمالات جلالى على بود لاحول و لا قوه الّاى محمّد ث این وحدت محض است و دوئیّت به میان نیست خوابید اگر شیر خدا جاى محمّد   اسلام محمّد به جز اسلام على نیست منهاى على یعنى منهاى محمّد   در آینه فاطمه دیده‌ست خودش را بنشسته محمّد به تماشاى محمّد   . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دارد گناه قلب مرا تار می کند این نا نجیب کار مرا زار می کند می خواستم وقف تو باشم ولی نشد دنیا خلاف میل دلم کار می کند حب الحسین قلب مرا نور می دهد اما گناه جان مرا نار می کند با این که روزها همه اش غرق غفلتم من را نگاه لطف تو بیدار می کند از تو عجیب نیست مرا رد نمی کنی وقتی کریم خنده به اغیار می کند قطره به قطره اشک تو دل را جلا دهد روضه مرا ز عشق تو سرشار می کند حسین ایزدی . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نفس امّاره مرا اهل خطا کرد خدا غفلت از تو، چه بگویم که چه ها کرد خدا پرده انداخت میان من و تو، این "دنیا" این "عجوزه" است مرا از تو جدا کرد خدا من و این حال مناجات؟!... خودم می دانم رحمتت بود مرا اهل دعا کرد خدا اشک وقت سحر و دیده ی آلوده ی من؟! چشم  من را چه غمی اهل بکا کرد خدا این که بخشیده شدم کار حسین است، حسین باز هم روضه ی ارباب چه ها کرد خدا پیش زینب، سر او را که روی نیزه نشاند بدنش را وسط دشت رها کرد خدا دور یک مشت حرامی چه کسی زینب را وسط هلهله انگشت نما کرد خدا امیر عظیمی . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
می‌کند درک پس از سجده خدا را بهتر هر کسی سجده کند چند صباحی به علی تکیه کرده به خودش تا که چنان کوه شده هر کجا کرده توکّل پر کاهی به علی شک ندارم وسط باغچه آدم بشود متوسّل بشود گر که گیاهی به علی نه از او از کرم قنبر او فهمیدم می‌رسد در دو جهان منسب شاهی به علی بادها! میل نجف دارم و دستم خالی‌ست گله‌ام را برسانید شفاهی به علی . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تو کریمی وکرامت همه زیبنده ی توست و ردای کرم و جود برازنده ی توست نیمه ی ماه خدا ماه رُخت جلوه نمود ماه در نزد مه روی تو شرمنده ی توست نور تو مظهر انوار الهی و جهان روشن از آن رُخ نورانی و تابنده ی توست بیت زهرا و علی گشته گلستان  ولا نوگلی خانه پُر از عطر فزاینده ی توست نغمه ی یا حسن از عرش برین می آید حضرت روح الامین نغمه سراینده ی توست سرمه ی چشم ملک خاک کف پات حسن روشنی بخش فلک گوهر رخشنده ی توست خنده ات دل ببرد،جان بدهد شاه کرم فاطمه محو تماشای تو و خنده ی توست تو خودت کوثری و ساقی کوثر پدرت جام مستان ولایت، پُر و آکنده ی توست ز دمَت مُرده، نه، جان تازه کند صد چو مسیح تو که هستی که مسیحا ز دمَت زنده ی توست جدّت احمد،پدرت حیدر و مامت زهراست بی سبب نیست که سلطان و گدا بنده ی توست تو خدای کرم استی،به خدا دشمن تو ز کرامات تو پیداست که شرمنده ی توست فضل و جود وکرم و بخشش و احسان و عطا نَمی از بحر کریمانه و بخشنده ی توست و گدائیِ سر کوی حسن ما را بس فخرِ ما سائلی دولت پاینده ی توست جواد کریم زاده . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مناجات با خدا و گریز به روضه حضرت زینب سلام الله علیـــها دوباره آمده ام، گرچه دیر برگشتم ولی شبیه گدا سر به زیر برگشتم به صد امید به سوی تو روی آوردم به سوی خانه ی نعم الامیر برگشتم شدم ذلیل گناهم، خودم پشیمانم ببین شکسته و زار و حقیر برگشتم گرفت دست مرا دست مهربانی تو به دستگیری تو یا مجیر برگشتم ز باب لطف تو رفتم ولی غلط کردم پر از گناه صغیر و کبیر برگشتم گناه بال و پرم را شکسته مولا جان شدم دوباره زمین گیر، گیر برگشتم اگرچه پیش تو احساس فقر بی معناست ولی دوباره به سویت فقیر برگشتم عطش دوباره لبم را ترک ترک کرده به حرمت لب مثل کویر... برگشتم به یاد خواهر غمدیده ای که می فرمود ببین برادر زینب که پیر برگشتم به کوفه شهر علی بعد بیست سال حسین به لطف حرمله ها من اسیر برگشتم ولی برادر زینب همینکه فهمیدم کفن شده است تنت با حصیر... برگشتم . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هردم بخوان آیات جاری حسن را جود و سخا و بردباری حسن را در زیر قبه که دعاها مستجاب است کن آرزو خدمتگزاری حسن را این قبه خود یک عمر بین سینه دارد شوق بقیع و همجواری حسن را در کربلا موکب به موکب جلوه دادند یک گوشه ای از سفره‌داری حسن را در کربلا قاسم ضریح مجتبی شد بوسه بزن این یادگاری حسن را با ذکر "لا یوم کیومک" شرح دادند مرثیه‌خوانها بی قراری حسن را گودال بود و از تنی بیرون کشیدند پیراهن سبزِ بهاری حسن را یک تشنه در گودال "یا اُمّاه" میخواند برپا کند تا سوگواری حسن را در بین کوچه گوشواره درک کرده لحظه به لحظه شرمساری حسن را حوریه ای در بین کوچه گیر افتاد سیلی رقم زد جان سپاری حسن را محسن حنیفی . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هر زمان مجنون شدی؛ لیلا تلافی می‌کند زشتی‌ات را نیز، او زیبا تلافی می‌کند سر به راهش باش، دست از دامن او برندار تا که دید افتاده‌ای از پا تلافی می‌کند غصه‌ی روزی نخور؛ خود را برایش خرج کن نوکری کن؛ عاقبت مولا تلافی می‌کند قطره‌ای هم ابرِ چشمت ریخت، پای روضه‌اش روز محشر مادرِ دریا تلافی می‌کند با «حسن جان» نوحه‌خوانی کن؛ نفس را خرج کن هر دمت را حضرت زهرا تلافی می‌کند نوکرِ جا مانده‌ای که بین آن کوچه نبود روضه‌خوانش می‌شود؛ حالا تلافی می‌کند آنکه در میدان حریف جنگ، با حیدر نشد گوشه‌ی کوچه شکستش را تلافی می‌کند کودکی با هق هقش می‌گفت، دستش بشکند مادرم غصه نخور !؛ بابا تلافی می‌کند هر کسی جا ماند، از روزی که مادر را زدند با حسینش روز عاشورا تلافی می‌کند رضا قاسمی . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گدا زیاد  رسیده .  حقیر هم هستم. سرم فدای سرت سربِزیر هم هستم. زمانِ  آمدنت  در  محله  آمده ام... دلم خوش است که بینِ مسیر هم هستم . عزیزِ  فاطمه هستی ، کریم هم هستی غلامِ  فاطمه هستم  ، فقیر هم هستم. ابوتراب اجازه بده که گریه کنم... که خاکِ خشک شبیهِ کویر هم هستم. مگر  امام حسن  دستگیری ام  بکند نیازمند  به  دستِ  بِگیر  هم هستم . ذَلیل ُ خاضِع ُ مِسکین ُ  مُستَکینم من "اعوذوا   بِالکرمت " مُستَجِیر هم هستم. مرا اسیرِ خودت کن . اسیرِ نَفس شدم تصدّقت  بشوم  ، من  اسیر  هم هستم. به یادِ گریه ی قاسم زمانِ دفنِ تنت به یادِ بارشِ بارانِ تیر هم هستم ! همین  کنار  نشستم  مرا  نگاه  کنی گدا  زیاد  رسیده . حقیر  هم  هستم! همینکه سایه ی لطفت به سر بود کافیست فقیرِ  کوی  تو  باشم  امیر  هم هستم ! حبیب نیازی . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7