#یا_حسن_عسکری_روحی_فداک
السلام علیک یا اباالحجّه
یا حسن عسکری علیه السلام
دسته گل باغ رسالت حسن
سیزدهم لاله ی عصمت حسن
هم پسر ده گهر سرمدی
هم پدر منجی امّت حسن
چون پدرت حضرت هادی شدی
مطلع خورشید هدایت حسن
برده ای از جدّ رئوفت جواد
ارثیه ی بخشش و رأفت حسن
مِهر تو و بغض عدویت شده
شرط قبولی عبادت حسن
شکر خدا که شده از کودکی
ذکر تو روی لبم عادت حسن
فخر من این است که شد منصبم
نوکر تو تا به قیامت حسن
کرده دلم را غم عشق تو پاک
یا حسن عسکری روحی فداک
ای که برای دو جهان زیوری
مخزن نور قمر آخری
در تو خداوند عیان شد به حق
جلوه گر هر صفت داوری
گر که بگیری به کفت ذوالفقار
در وسط رزم یل حیدری
جار زنم کوری عباسیان
بر همه ی اهل جهان سروری
ترس ندارم ز قیامت دگر
در صف محشر تو مرا می خری
کاش شود با نظرت قسمتم
در حرمت تا به ابد نوکری
کی تو مرا زائر خود میکنی
سیّدنا یا حسن عسکری
در حرمت شد دم هر سینه چاک
یا حسن عسکری روحی فداک
ای حسن دوّم آل عبا
شاه دو عالم تویی و من گدا
لایق مدح تو نباشد کسی
ذاکر تو نیست کسی جز خدا
عرش بُود قسمتی از صحن تو
شد حرمت جنّت اهل ولا
قبله ی قلب همه ی شیعه هاست
چار مزار حرم سامرا
ای پدر حضرت صاحب زمان
بهر ظهور پسرت کن دعا
ما که نداریم به جز او کسی
اوست فقط بر همگان مقتدا
روی لب ما شده این زمزمه
ای پسر عسکری ،مهدی بیا
کاش شوم گوشه ی صحن تو خاک
یا حسن عسکری روحی فداک
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم
#میلاد_امام_حسن_عسکری_ع
آن کریم بن کریمی که سخاوتها داشت
به گدایان در خانه عنایتها داشت
حسن ابنِ علی دیگری از نسل علی
به علی و به حسن او که شباهتها داشت
راویان مست عسل های کلام حسنند
نَقل نُقل کلماتش چه حلاوتها داشت
ابن اسحاق اگر جام هدایت نوشید
از حدیث حسن آنگونه سعادتها داشت
کعبه می خواست طوافش کند اما افسوس
آرزو مانده به دل،غِبطه و حسرتها داشت
سامرا شد ز دمِ قدسی او سامرّا
چون به شدّت نفسش لطف و طراوتها داشت
#عباس_گودرزی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
میلاد خورشید یازدهم
باز رنگ آسمان می شود نیلوفری
یاس دارد روی لب نغمه های دلبری
می نشیند روی گل گَردی از جنس سحر
می وزد از باغ ها بوی عطر عسکری
چلچراغ عشق شد خوشه پروین ازو
دامن خود را زمین می کند رنگین ازو
می شکافد آسمان می شکوفد اطلسی
عطر و نور و روشنی می چکد از او بسی
مثل تو ای آفتاب ای بلور چشم گل
یا ندارد هیچ کس یا نیاورده کسی
پرده دار حُسن تو آفتاب خاوری
ای درخشان تر ز عشق یا زَکیُّ الْعسکری
ای معطّر جان و دل از ربیع الثّانی ات
جَنَّةُالْمَأوای جان جلوه ی روحانی ات
ای بهشت بی بدیل آفتاب روی تو
وی رواق چشم ها طلعت نورانی ات
ماه و خورشید از رُخت در جهان تابیده اند
بوده ای لایق تو را گر حسن نامیده اند
مادر پاکت حُدَیْث از گل روی تو گفت
از طراوت بخشیِ روی نیکوی تو گفت
روی فرش پرنیان ماه را در بر گرفت
در تبسّم شد ، شکفت از شب موی تو گفت
با زلال چشم تو موج می زد خنده اش
آسمان روشن شد از مولِد فرخنده اش
ای مدینه ، آسمان می درخشد با گُلت
روی دستان زمین شد شکوفا تا گُلت
می نشاند روی دل دسته گلهایی ز نور
می تکاند روی ماه رنگ سبزش را گُلت
این گُلت آئینه ی نقش های دلبری ست
روی گلبرگ فلق عطر روی عسکری ست
ای حریمت وسعت بی کران سبزه زار
چارده خورشید را یک بهار آئینه دار
ای که ماه چهره ات روشنای دیده هاست
وی که حُسنت عشق را می برد سمت بهار
ما همه دلداده ی حُسن دلجوی توایم
آفتابا کن نظر ذَرّه در کوی توایم
کوی تو در سامرا قبله گاه جان ماست
آن حریم با صفا روضه ی رضوان ماست
مروه دل مرقدت ، زمزم جان عطر توست
جای جایِ تربتت باغ گل افشان ماست
در طواف چشم تو آمده جان یا حسن
در حضورت می شود غنچه خندان یا حسن
آسمانی بنگریم روز میلاد تو را
ماه دلها کرده اند روی شمشاد تو را
یا امام عسکری برده ای دل از بهشت
داده اند انگور عشق باغِ آباد تو را
شد مزیّن هر افق از نگین چشم تو
گشت "یاسر" از شعف خوشه چین چشم تو
محمودتاری
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ولادت_با_سعادت_حضرت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
رسیده حجتِ دینِ خدا، اباالمهدی
امینترین وصیِ مصطفا، اباالمهدی
دعای روز و شب مرتضا، اباالمهدی
عطای حضرتِ خیرالنسا، اباالمهدی
کسی که چشم و چراغ تمامِ آل علی است
امامِ یازدهم. جلوهی جمالِ علی است
به یُمنِ سورهی کوثر، نِکو ثمر حسن است
سلالهی حسنین، عشق را اثر حسن است
حسینِ فاطمه را هشمین پسر حسن است
برای هادیِ دین، پارهی جگر حسن است
به شعرِ زندگیاَش بیت بیت مینازیم
به دومین حسنِ اهلبیت مینازیم
کسی که معدنِ اسرار، در کرانهی اوست
کسی که گل پسرِ فاطمه، جوانهی اوست
کسی که حجتِ ثانی عشر، نشانهی اوست
کسی که یاریِ دین، کارِ جاودانهی اوست
نگاهِ جملگیِ انبیاست، سوی حسن
تمامِ زندگیِ اولیاست، روی حسن
برای یاریِ دین، غصههای دوران دید
ز نقشهی خلفا، سالهای هجران دید
جفا و خدعه و تبعید و داغ و زندان دید
چقدر طعن و اهانت، ز مکرِ عدوان دید
برای آنکه نیاید، وصیِّ او به جهان
هَماره تحتِ نظر بود آشکار و نهان
چه خوب، امتِ خود را، رهِ سعادت داد
به شیعه، سَطوَت و آقائی و سیادت داد
پیام و نامه، به یارانِ با رشادت داد
مُحبّ و پیروِ خود را، به هجر عادت داد
تقیّه کرد و به کِتمانِ سِرّ، قیام نمود
وظیفه را همه، تفهیمِ خاص و عام نمود
برای فاطمه صبر و قرار، عسکری است
حسنمدار و حسینی تبار ، عسکری است
برای شیعه، همه اعتبار، عسکری است
چراغِ روشنِ شبهای تار، عسکری است
به آن نشانه، که از اربعین به ما داده
هزار قافله را، اِذنِ کربلا داده
نشانههای خدا را، دقیق فرموده
ز اِلتزامِ ولایت، عمیق فرموده
برای شیعه سفارش، عقیق فرموده
چه خوب، از برکاتِ رفیق فرموده
رفیقِ خوب، بدیِ ترا برَد از یاد
هزار بار کند، خوبیِ ترا فریاد
بگو کدام رفیق، از اماممان بهتر
چه نصرتی به رهَش، از دَوامِمان بهتر
اِطاعتش، ز قعود و قیاممان بهتر
به فعل، یاریِ مان، از کلاممان بهتر
اگر امام شناسی، خوشا بر اَحوالت
قبولِ لطف و کرم میشوند، اَعمالت
هزار شکر به ما، مهدیاَش نظر دارد
به اعتبارِ پدر، مرحمت پسر دارد
اگرچه دوریِ او، سخت دردِ سر دارد
ولی ز حالِ همه، دوستان خبر دارد
به دردِ شیعه اگر لطف، آن طبیب کند
خدا جمالِ دلآرای او نصیب کند
محبِّ او همهجا درد و داغ میبیند
گهی به غزه و گه، شاچراغ میبیند
خرابه را به غمِ یار، باغ میبیند
بدان امید، که وصل از فراق میبیند
سری به حجرهی سردابِ سامرا بزنیم
و با امام زمان، سر به کربلا بزنیم
بخوان دعای فرج را به حالِ مضطر، آه
بگو به درد و غمِ کودکان بی سر، آه
به یادِ اشکِ رباب و لبانِ اصغر، آه
که آب بسته به لبهای طفل و مادر، آه
به کامِ تشنهی نوزادِ زیرِ آن آوار
به پشتِ خیمه بِگِرییم، تا قیامت زار
به پشتِ خیمه ببین، کودکی در آغوش است
بغل گرفته پدر، طفلکی که مدهوش است
گلوی پارهی نوزاد، گوش تا گوش است
جوابِ هِلهِلهی حرمله، چه خاموش است
حسین گریه کند بیصدا، ولی لشکر
گرفته جشن، برای شهادتِ اصغر
حاج محمودژولیده
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
این جمعه هم گذشت و دعاها اثر نکرد
ما را کسی ز آمدنت با خبر نکرد
این جمعه هم شکست دل انتظارها
دل را کسی به قافله ات همسفر نکرد
شاید که آمدی و به این روسیاه شهر
چشم دقیق بین شما هم نظر نکرد
شاید که آمدی و دلِ شوره زار ما
ما را برای دیدنتان مفتخر نکرد
شاید که آمدی و ندیدی و رفته ای
برهان ماندنی به خیالت گذر نکرد
هر چه نماز خواند تن بی قرار ما
پیش نگاه حضرتتان معتبر نکرد
صد روضه و هزار دعا باز سربلند
ما را به دیدگاه شما مختصر نکرد
این جمعههم بدونشماطی شدوکسی
شام ظهور و دیدنتان را سحر نکرد
#امام_زمان_عج
#اللهمعجللولیکالفرج
#امالبنین_بهرامی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_عسکری_علیه_السلام
باز دل شکستهام نوای دیگر آورد
پرده ی بهتری زند، نغمه ی خوشتر آورد
لئالی کلام را ز طبع من بر آورد
مگر ثنای عسکری، حجّت داور آورد
که آگه از مقام او، کسی به جز اله نیست
نسیم درک و عقل را در این حریم راه نیست
عبد خدا که داده حق، خدایی از عبادتش
بسته شده به طوق جان سلسله ی ارادتش
رام شده وحوش هم، به درگه سیادتش
حقیقت غدیر خم، جلوه گر از ولادتش
ولادتش به هشتم ربیع ثانی آمده
جهان پیر را از این مژده، جوانی آمده
به سامرا نظر کن و جلوه ی ذوالکرام بین
قِران مهر و ماه را در این خجسته شام بین
بابِ امام عصر را فراز دست مام بین
دهم اما را به بر، یازدهم امام بین
چشم علی منوّر از جمال ماه پارهاش
فاطمه کو؟ که بنگرد، بر حسن دوبارهاش
نور ولایتش به رخ ردای خلقتش به بر
لوای عصمتش به کف تاج شفاعتش به سر
بر همه هستیاش نظر در همه عالمش گذر
اما هادیاش پدر حضرت مهدی اش پسر
خلایقند چاکرش، ملائکند عسکرش
هیچ کسی نمیرود به نا امیدی از درش
رسالت پیمبران تکیه زده به دوش او
درس هدایت بشر زمزمه ی سروش او
وضع جهان و چشم او راز نهان و گوش او
حصار ظلم ظالمان شکسته از خروش او
به دورهای که معتمد کرد فزون نفاق را
به هم درید سعی او پرده ی اختناق را
بهشتِ علم پرورد آب و هوای گلشنش
اهل کمال، خوشه چین، ز گوشههای خرمنش
حکیم مانده از سخن، به وقت درس گفتنش
امام عصر تربیت، یافته روی دامنش
نهال عصمتی چنان بر آورد چنین ثمر
درود ما بر آن پدر سلام ما بر این پسر
سلاله ی پیمبر و مبشّر پیام حق
که دیده بس شکنجه تا زنده شود مرام حق
مبیّن اصول دین مفسّر کلام حق
داده به دست مهدیاش رسالت قیام حق
که بعد من امام بر جوامع بشر تویی
مهدی منتقم تویی امام منتظر تویی
رفت یکی ز شیعیان به پیشگاه حضرتش
برای حاجتی ولی اذن نداد خجلتش
امام را ببین که چون داشت خبر ز نیتش
نخوانده گفت پاسخش، نگفته داد حاجتش
ز یک اشاره از کف امام کامیاب شد
به قدر احتیاج او خاک طلای ناب شد
ای جلوات کبریا جلوه گر از جمال تو
کتاب تفسیر تو خود آیتی از کمال تو
من که ز پا نشسته ام به درگه جلال تو
امید رحمتم بود، ز لطف بیزوال تو
"مویّدم" گدای تو بر آستان مهدیات
امید آن که خوانی ام ز دوستان مهدیات
مرحوم #استاد_سید_رضا_موید
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ربیع ِربیع الثانی
السلام علیک یا ابالمهدی علیهماالسلام
باز هم دل وا شد از فصل بهار سامرا
آمده نوراله والاتبار سامرا
دومین ماه دل آرای دیار سامرا
در حقیقت بر دل عالم قرار سامرا
آمده دوم حسن در خانه ی چارم علی
از جبین انورش کلّ جهان شد منجلی
بر روی دست حُدَیثه ،دُرنشان حیدر است
هم جواد وهادی و ابن الرضای دیگر است
او صدف بر گوهر والامقام آخر است
کوری عباسیان بر اهل عالم سرور است
او دهم نائب برای منبر حیدر شده
هر که باشدمنکر این امر حق کافر شده
او بهار ِ در زمستان ِ ربیع الثانی است
از طلوعش بر غروب غم دم پایانی است
بر روی عرش معلا بزم نغمه خوانی است
گوئیا شخص خدا در این مجالس بانی است
آمده دوم حسن زان رو ربیع دوم است
درحقیقت مطلع این ماه روز هشتم است
من شدم نوکر شده آقا امام عسکری
تا ابد آن نور پابرجا امام عسکری
شد نجات محشر فردا امام عسکری
دین من گردیده کامل با امام عسکری
بر روی قلبم خدا نام حسن جان را نوشت
خاک من را از ازل با بغض اعدایش سرشت
خوانده او راه تقرب را تولای بتول
دشمنی با دشمنان آل او اصل اصول
طبق قرآن،طبق هر وحی خدا،گفته رسول
هر عبادت با تبری می شود تنها قبول
او تمام هست را پابست حیدر خوانده است
هر که دارد بغض اعدا را برادر خوانده است
ای پدر بر آخرین گلدسته ی آل عبا
بر ظهور مهدی ات آقا دگر بنما دعا
کی شود شیعه ز درد دوری اش دیگر رها
بر رخ زیبای او این دیده گردد آشنا
می شود روزی تماماً شیعه شهر سامرا
می رودبا مهدی ات شیعه پیاده کربلا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#یا_حسن_عسکری_روحی_فداک
السلام علیک یا اباالحجّه
یا حسن عسکری علیه السلام
دسته گل باغ رسالت حسن
سیزدهم لاله ی عصمت حسن
هم پسر ده گهر سرمدی
هم پدر منجی امّت حسن
چون پدرت حضرت هادی شدی
مطلع خورشید هدایت حسن
برده ای از جدّ رئوفت جواد
ارثیه ی بخشش و رأفت حسن
مِهر تو و بغض عدویت شده
شرط قبولی عبادت حسن
شکر خدا که شده از کودکی
ذکر تو روی لبم عادت حسن
فخر من این است که شد منصبم
نوکر تو تا به قیامت حسن
کرده دلم را غم عشق تو پاک
یا حسن عسکری روحی فداک
ای که برای دو جهان زیوری
مخزن نور قمر آخری
در تو خداوند عیان شد به حق
جلوه گر هر صفت داوری
گر که بگیری به کفت ذوالفقار
در وسط رزم یل حیدری
جار زنم کوری عباسیان
بر همه ی اهل جهان سروری
ترس ندارم ز قیامت دگر
در صف محشر تو مرا می خری
کاش شود با نظرت قسمتم
در حرمت تا به ابد نوکری
کی تو مرا زائر خود میکنی
سیّدنا یا حسن عسکری
در حرمت شد دم هر سینه چاک
یا حسن عسکری روحی فداک
ای حسن دوّم آل عبا
شاه دو عالم تویی و من گدا
لایق مدح تو نباشد کسی
ذاکر تو نیست کسی جز خدا
عرش بُود قسمتی از صحن تو
شد حرمت جنّت اهل ولا
قبله ی قلب همه ی شیعه هاست
چار مزار حرم سامرا
ای پدر حضرت صاحب زمان
بهر ظهور پسرت کن دعا
ما که نداریم به جز او کسی
اوست فقط بر همگان مقتدا
روی لب ما شده این زمزمه
ای پسر عسکری ،مهدی بیا
کاش شوم گوشه ی صحن تو خاک
یا حسن عسکری روحی فداک
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کریم آل الله
نشسته ام بنویسم گدا گدا آقا
چقدر محترم است این گدای با آقا
نشسته ام بنویسم حسن ، کریم ، کرم ،
مدینه ، سفره ی آقا ، برو بیا ، آقا
نشسته ام بنویسم به جای العفوم
الهی یا حسن یا کریم یا آقا
تو مهربانی ات از دستگیری ات پیداست
بگیر دست مرا هم تو را خدا آقا
دخیل های نبسته شده زیاد شدند
چرا ضریح نداری ؟ چرا چرا آقا
تویی کریم کرم زاده من گدا زاده
مرا خدا به تو داده تو را به من داده
همه فقیر تو هستند ما گدا ها هم
گدای لطف تو هستند خضر و موسی هم
سه بار زندگی ات را به این و آن دادی
هر آنچه داشته بودی و گیوه ات را هم
قسم به ایل و تبارت - قسم به طایفه ات
غلام قاسم عبدالله توآم با هم
عجیب نیست بگردد فرشته دور سرت
عجیب نیست بگردد علی و زهرا هم
من از بهشت به سمت شما سفر کردم
که من بهشت بدون تو را نمی خواهم
بدون عشق مسلمان شدن نمی ارزد
بدون مهر تو انسان شدن نمی ارزد
ندیده اند افاضات آفتابت را
نخوانده است کسی سطری از کتابت را
به دستهای گدایان فقط دعا دادند
به چشم های تو دادند استجابت را
چرا غلام نداری ؟ مگر که ما مردیم
نشسته ایم ببینیم انتخابت را
تو تکسواری حتی کسی شبیه حسین
عجیب نیست بگیرد اگر رکابت را
نه که نظر نخوری- نه - مدینه میمیرد
اگر که دست علی وا کند نقابت را
نقاب خویش بیفکن مرا دچار کنی
نقاب خویش بیفکن که تار و مار کنی
نشسته ام بنویسم که قامتت طوباست
نگات مثل علی و صدات مثل خداست
نشسته ام بنویسم علی است بابایت
نشسته ام بنویسم که مادرت زهراست
نشسته ام بنویسم هزار ای والله
هنوز هم که هنوز است پرچمت بالاست
سکوت کردی اما حسین شهر شدی
سکوت کردن تو کربلاست - عاشوراست
اگر که جلوه نکردی همه کم آوردند
نبود دست تو آری خدا چنین میخواست
قرار بود که در صلح - کربلا بشوی
سکوت پیش بگیری و لافتی بشوی
نشسته ام بنویسم که سفره داری تو
همیشه بیشتر از حد انتظاری تو
به دست با کرمت می دهی کریمانه
به سائلان حسینت هر آنچه داری تو
تو نیمه ی رمضانی ولی شب قدری
مرا به دست خداوند می سپاری تو
اگر بناست بسوزم به هیزم فردا
قسم به چادر زهرا نمی گذاری تو
نخواستم بنویسم ولی نفهمیدم
چطور شد که نوشتم حرم نداری ت
نوشتم از سر این کوچه رد مشو اما
نگاه کردم و دیدم چگونه داری تو ...
... تلاش میکنی از مادرت جدا نشوی
تلاش میکنی او را حرم بیاری تو
میان کوچه به دنبال توست مادر تو
میان کوچه به دنبال گوشواری تو
مگر چه دیده ای از زندگیت سیر شدی
چقدر زود شکسته شدی و پیر شدی
علی اکبر لطیفیان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#غروب #جمعه #امام_زمان
روی تو را دوباره ندیدم ، غروب شد
بغضم گرفت ، تا که شنیدم ، غروب شد
تا یادم آمد این همه سال است رفته ای
آهی ز عمق سینه کشیدم ، غروب شد
باران نداشت شهر ، که او شرم هم نداشت
یک قطره اشک هم نچکیدم ، غروب شد
آقا به ندبه ات نرسیدم مرا ببخش
شرمنده تا ز خواب پریدم ، غروب شد
آقا کلافه ام من از این نفس سرکشم
جمعه به پای نفس پلیدم ، غروب شد
خورشید سرخ شد ، به گمانم که گریه کرد
بیچاره گفت تا که خمیدم ، غروب شد
از عصر جمعه بغض عجیبی است در گلو
این بار هم تو را ندیدم ، غروب شد
روزی که بود فرصت دیدارتان گذشت
مثل همیشه تا که رسیدم ، غروب شد
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🌷صلیالله علیک یا امام حسنعسکری🌷
#امام_حسن_عسکری_ع
میجویم از دل بهترین وجه سخن را
گویم مگر یک جلوه از حُسن حَسَن را
میگویم از خورشیـــد عالم تاب، آنکه
یک جلوهاش روشن کند هر انجمن را
او که ظهور سبز فرزندش به زودی
از باغ عالــم میبَرَد رنج و مِحَن را
آخر تحقق بخشد این فرزند، یک روز
ایــن آرزوی روزگــــــــــــاران کُهن را
آن گـل که میآید بهــار از مقـــدم او
عطرش صفایی ناب بخشد این چَمن را
آن گل که از جور ستمگــر میرهاند
غزه، عراق و شام و بحرین و یمن را
در انتظـــــار مقدمش داریم بر لب
هر لحظه فریادِ بیا یابن الحسن را
مــا خادمــانِ آستـــان اهــل بیتیـــــم
با عشقشان آموختیم عاشق شدن را
دلدادگان حیدر(ع) و زهرای اطهر(س)
در این حرم دیدیم عمری، مرد و زن را
هر کودکی وقتی زبان واکرده گفته ست
نـــام علـــیِ عالــــیِ خیبــــرْ شکن را
چون آستان عشق ناب اهل بیت(س) است
با هستی خود دوســت دارم این وطن را
ما پای این عشقیم و این پرچم همیشه
دشمن اگر در خون کشاند تن به تن را
نفرین به آن دستی که بینام خداوند
در دست گیرد پرچـــم ایـــران من را
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7