برای همدردی!
ساعت انگار سوی فاجعه، فرمان دارد
شهر یک جاده پر از نعش، به دامان دارد
آسمان، واقعه در واقعه غم می بارد
و زمین اشک از این داغ، به چشمان دارد
باز گلزار شهیدان بگشاید آغوش
که چنین حادثه در حادثه، مهمان دارد
زخم اگر چند عمیق است، ولی می دانم
زخم دلتنگی این طایفه، درمان دارد
صبح خواهد شود و شام جنایت آخر
دل به باز آمدن روشنی ایمان دارد
این غزل، بابت همدردی «کابل» باشد
که به دل، داغ به خون خفتن «کرمان» دارد
#شریف_عظیمی
#کرمان_تسلیت
#ایران_تسلیت
#افغانستان
#همدردی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#غزل_همدردی ...!
به دست حادثه، گُل شاخه شاخه پرپرشد
فضا به رایحه ی لاله ها معطّر شد
چنان گریست در این داغ، ابر همدردی
که جاده جاده جماعت، به غم شناور شد
دوباره مسئله ی همزبانی اوج گرفت
دری و فارسی باهمدیگر برابرشد
فقط نه غمزده زین ماجرا دل «تهران»
که دیدگان پریشان «بلخ» هم ترشد
در این عزا دل تاریخ ما به درد آمد
از این عزا همه احساس ها مکدّر شد
نشست خاک «خراسان» به سوگ فرزندش
برای مردم این مرز کهنه، مادر شد
گِره گِره همه پیوندها به هم آمیخت
درخت همدلی در بین ما تناور شد
کتاب قصه ی همسایگی به حرف آمد
مرور صفحه ی همبستگی میسّر شد
شکوفه داد هم آوائی، زیر این باران
نشای نوشده ی دوستی صنوبر شد
فراق «مشهد» و شهر «مزار» ممکن نیست
چرا که این دو حرم، تا ابد برادر شد
#شریف_عظیمی
#افغانستان
#ایران
#تسلیت
#همدردی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7