#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
ما اهل بارانیم و اهل روضه هاییم
عمریست محتاج گداهای شماییم
آواره های کوچه ی حُسن بهاریم
کاسه بدست سفره های هل اتاییم
از روز اول خادم این خانواده
تا شام آخر هم مقیم این حراییم
ما نسل در نسل عاشق این خانه هستیم
مانند یک دیوانه از عالم جداییم
تا دست بر دامان مولایی کریمیم
بر سفره های عالم و آدم خداییم
از اولش هم قلب ما دست شما بود
توفیق ما و سلب ما دست شما بود
تا پای احسان شما پرواز کردم
این نامه را با نام مولا باز کردم
رویم سیاه آقا اگر حرف شما را
با دست کوتاه از سر خود باز کردم
غیر از شما دست کسی باران صفت نیست
نادانی من بود اگر هم ناز کردم
در زیر باران زمستان عاشقی را
با رخصت از چشم شما آغاز کردم
وقتی که آغوش بهارت گرمتر شد
تا پای احسان شما پرواز کردم
ای عالم و آدم گرفتار بقیعت
ما را ببر تا پشت دیوار بقیعت
#محمد_بختیاری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
دل من داره هوای یارو
با امید وآرزو میخونم
نیمه ماه رمضون افطارو
خونه امام حسن مهمونم
دل عاشقم ، دوباره میشینه
سرسفره ، کریم مدینه
از خدا میخواد،آقارو ببینه
میخونه،کسی که،میره به دیدار بقیع
نماز ،زیارت ،به پشت دیوار بقیع
یاحسن ،یاحسن،کریم آل علی
دل من دست به دعا بردارو
بگو ای خدا ازت ممنونم
نیمه ماه رمضون افطارو
خونه امام حسن مهمونم
به زیارتش ،دل من رسیده
همیشه برام،بهترین امیده
تا صداش کنم ،جوابم رو میده
یه عمره،دل من،شده یکی از مریداش
میبوسم ،یه شال،سبزو به روی شونه هاش
یاحسن ،یاحسن،کریم آل علی
میشینم تا خود صبح بیدارو
سر حرفم به خدا میمونم
نیمه ماه رمضون افطارو
خونه امام حسن مهمونم
از تو آسمون میرسه ندایی
با محبتش اگه آشنایی
یا حسن بگو میشی کربلایی
تو راه،عبورش،به زیر پاشه گل یاس
تو دست ،کریمش ،هواله ،کرب و بلاس
#محمد_طاهری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
عالم و آدم بداند من گداي مجتبايم
هر چه هستم هر چه باشم از براي مجتبايم
از تولد يا كه نه روز ازل تا روز محشر
عاشق و مجنون و مست و آشناي مجتبايم
رو گرفته ماهِ امشب از حلولِ ماهِ زهرا
در نماز و سجدهي شكرِ خداي مجتبايم
عِطرِ ياس و ياسمن زد بر مشامِ روزهداران
من چو مبهوتان ديگر در هواي مجتبايم
جان دهم گر جان پذيرد، پيش پايش دل بميرد
خود به مسلخ ميبرم چون من فداي مجتبايم
اي تو يوسفتر ز يوسف، با كرم كنعانيام كن
تا شود روزي بگويم خاكِ پايِ مجتبايم
چشمِ ابري من امشب پر ز بارانِ مدينه
سينه گويد عقده دارِ عقدههاي مجتبايم
فطرس از بس در گلويش غم چو بغضي خانه كرده
قطرهي اشكش بگويد بي صداي مجتبايم
#حسن_فطرس
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
ای ماه آسمانیِ ماه خدا! حسن
خورشید، مستمند تو از ابتدا حسن
روز نخست نقش جمال تو را کشید
نقاش حسن با قلم ابتدا حسن
از شرم آفتاب رخت خفت آفتاب
در پشت کوهها و پس ابرها حسن
ترسم از این که عقل، خدا خوانَدَت به جهل
از بس که دیده در تو جمال خدا حسن
از کائنات نغمۀ آمین شود بلند
دست تو تا بلند شود بر دعا حسن
افکنده گل صحیفۀ حسنت چو باغ گل
از بوسههای پشت هم مصطفا حسن
روح نبی، روان علی، قلب فاطمه
گیرد به یک اشارۀ چشمت صفا حسن
از صد هزار فیض مسیحا نکوتر است
دردی که با دعای تو گردد دوا حسن
باب تو باب حاجت ارباب حاجت است
ای عالمی به کوی تو حاجت روا حسن
جسم مسیح نه که روان مسیح هم
میگیرد از تبسم گرمت شفا، حسن
گر قاسمت به عرصۀ محشر قدم نهد
بهر نجات خلق کند اکتفا حسن
گویی که از لب تو عسل خورده مصطفی
از بس که داده بوسه دهان تو را حسن
یک جلوه از فروغ تو ماه است و آفتاب
یک صحنه از بقیع تو ارض و سما حسن
وقتی که جای دست خدا میشوی سوار
حیف است پا نهی به سر چشم ما حسن
باید رسول و حیدر و زهرا شوند گوش
تا ذات حق برای تو گوید ثنا حسن
باید نبی زیارت حُسن تو را کند
در لالهزار وحی به صبح و مسا حسن
زوار توست جان و رواقت بهشت دل
بالله بوَد مدینۀ تو قلبها حسن
گنجد چگونه عرش به یک گوشۀ بقیع؟
ای گوشهای ز خاک تو عرش عُلا حسن
روزی که نیست روز تو باشد کدام روز؟
جایی که نیست خاک تو باشد کجا؟ حسن
صلح تو کرد روز معاویّه را سیاه
صبر تو داد دین خدا را بقا حسن
از بامداد اول خلقت تو بودهای
بنیانگذار نهضت کرب و بلا حسن
آل نبی تمام کریمند و تو شدی
مشهور در کرامت و لطف و عطا حسن
خلقند میهمان و تویی میزبان خلق
ملک وجود آمده مهمان سرا حسن
عمری اگر که بند ز بندم جدا کنند
حاشا که لحظهای ز تو گردم جدا حسن
وهابیان به زائر تو راه بستهاند
سد میکشند دور مزار تو، یا حسن
بیچارههای کوردل پست، غافلند
دارالزیارۀ تو بوَد قلب ما حسن
دشمن چو دید خُلق خوشت را به خنده گفت:
غیر از تو کیست صاحب خلق خدا؟ حسن
سوگند میخورم به خدا نیست ناامید
هر کس که آورد به تو روی رجا حسن
دست بریدۀ پسر کوچکت بس است
در حشر بر نجات همه ماسوا، حسن
هر گوشه روز حشر، دراز است سوی تو
دست هزار «میثم» بی دست و پا حسن
#میثم_سازگار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
مسير عشقبازان سوي يار است
زمين عشقبازي کوي يار است
به هر جان بنگري بيني خدا را
که دائم در تجلي روي يار است
اگر دعوت شدي در اين ضيافت
ز يمن مقدم نيکوي يار است
شب قدري که قرآن گشته نازل
همه قدرش ز عطر بوي يار است
اگر دلها در اين شبها خدايي است
بدان ماه مبارک مجتبايي است
*****
حسن سرمايه ي زهرا و حيدر
مبارک سوره ي قرآن داور
دليل برکت نسل محمد
حسن زيباترين تفسير کوثر
پس از جد و اب و ام، مجتبي هست
براي چهارده معصوم، سرور
ز يا محسن اگر حاجت بخواهي
قسم بر او بده، با ديده ي تر
بود نزد خدايش آبرو دار
به نام او گنه از دوش بردار
*****
خدا را شکر نامت بر لب ماست
که نام تو صفاي مکتب ماست
حسينت بر تو ما را رهنمون است
رسيدن بر تو اوج مذهب ماست
اگر اهل مناجات خدايي
نگاه تو صفاي هر شب ماست
نه که امشب، تمام عمر سوگند
حسن جان يا حسن جان يارب ماست
دو چشمت از گدا خسته نباشد
درت بر سائلان بسته نباشد
*****
نبي هنگام ديدار تو، مدهوش
که ديدار تو از سر مي برد هوش
بدي ديگران و خوبي خود
کني با حُسن خلق خود فراموش
ادب سازي کني، در کودکي هم
به نزد مرتضي هستي تو خاموش
بود عمري که از زهرا بخواهيم
کند ما را به راه تو کفن پوش
اگر از نام ثاراله مستيم
رهين لطف و احسان تو هستيم
*****
تو قرآن کريم و راستيني
خداوند کرم روي زميني
تمام سوره ي المؤمنوني
که فرزند اميرالمؤمنيني
ز تو کم خواستن نوعي گناه است
تو دست باز رب العالميني
تو آني که بدون شک بگويم
حسين و کربلا مي آفريني
تو با صلحي که اندر کوفه کردي
مسير عشق را مکشوفه کردي
*****
الا اي که به هر دوران غريبي
نشان تو بود، جانان غريبي
معاويه تو را بهتر شناسد
که تو در لشگر ياران غريبي
زيارتنامه هم حتي نداري
قسم بر تربت ويران غريبي
امام دوم خانه نشيني
ز نامردي نامردان غريبي
تو کودک بودي و غربت کشيدي
تو مادر را به خاک کوچه ديدي
*****
شاعر: #جواد_حیدری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#رباعی_صلواتی
در جود و کرم دست خدا هست حسن
دست همه را وقت عطا بست حسن
نوميد نگردد کسي از درگه او
زيرا که کريم اهل بيت است حسن
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
بر ماه تمام ماه رحمت صلوات
بر نور جمال حُسن و حکمت صلوات
در سفره ي ماه رمضان فيض حَسن
بخشيده به عرش و فرش ، نعمت ، صلوات
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
امشب ز سما نور خدا مي آيد
سر منشاء احسان و عطا مي آيد
در دهر تمام شيعيان مسرورند
زيرا که امام مجتبي مي آيد
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
نور خدا نخله ى سینا، حسن
هوش ربا، از دل موسى حسن
نغمه ى داوود از او پر ز شور
راز شفا بخشى عیسى حسن
داد سلامش، ز ادب چون خلیل
كرد سلام آتش او را حسن
نوگل و ریحانه ى ختم رسل
شاخه ى پر سایه ى طوبى حسن
یاسمن سرو قد سبز پوش
سیم تن گلرخ زیبا حسن
بنده ى محبوب خدا مجتبى
روشنى دیده ى زهرا حسن
در صفت جود یدالله را
آیت كبرى، ید بیضا حسن
شاه جوانان بهشت برین
سبط نبى فاطمه سیما حسن
كفه ى شاهین ترازوى عشق
هست حسین بن على با حسن
هر دو به عرش عظمت گوشوار
سرخ حسین آمد و خضرا حسن
هر دو یكى، هر دو نكوتر ز خوب
چون حسنین اند دو همتا حسن
تا نشود این یك از آن، اشتباه
یاء حسین است در اینجا حسن
گر نبود كوچكى سن و سال
نام حسین است به معنى حسن
فرق حسین است و حسن حرف یاء
این حسن است، آن دگرى یا حسن
من كه «حسان» این همه دارم گناه
كیست پناهم دهد الا حسن
#حبیب_الله_چایچیان (حسان)
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
گلی زیبا نمایان در چمن شد
شب میلاد مولایم حسن شد
شدم امشب سراپا مست نامش
یقین مرغ دلم گردیده رامش
نمی دانم چه گویم از وجودش
تمام عـــرشیان محو سجودش
حسن را لطف یزدان بی حساب است
که قدر و شان ایشان در حجاب است
حسن تنهاترین سردار دین است
که ایشان بی گمان حبل المتین است
ز مدحش بی گمان قاصر زبان است
حســـن دوم امام شیعیان است
#سید_کمال_الدین_خردمندان
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
حس خوبی ست که امشب به زبان آمده است
در تن عاطفه ام، باز توان آمده است
به! چه فرخنده شبی و چه مبارک سحری!
که در آن عطر خوش خوش نفسان آمده است
چه نشستی که درِ میکده ها باز شده
آی مستان خدا! پیر مغان آمده است
بی نصیبم مگذارید ز جام کوثر
حال که صحبت مستی به میان آمده است
روزه دارانِ شبِ پانزدهم مژده دهید
نمکِ سفره ماه رمضان آمده است
سفره تکمیل شد و بزم خدا کامل گشت
سوره قدر شب پانزدهم نازل گشت
فصل تنهایی زهرا و علی سر شده است
شب این شهر چنان روز منور شده است
زودتر از همه مژده به پیمبر دادند
نوه ات آمده و فاطمه مادر شده است
نمک از روی تو می ریزد و خرمای لبت
رطب سفره افطار پیمبر شده است
طعم چشمان بهاری تو ای روح بهار
میوۀ نوبر هر روزۀ حیدر شده است
سفره ماه مبارک، برکت دارد، لیک
با قدم های شما با برکت تر شده است
چه اسیر و چه فقیر و چه یتیم آمده اند
بر در خانۀ ارباب کریم آمده اند
پادشاهیِ تو و من نیز همان مسکینی
که به جز عشق تو در سینه ندارد دینی
قدمت بر سر چشمم اگر ای مرد کریم
سحری هم به کنار دل من بنشینی
مستجاب است دعای من آلوده اگر
پای هر برگ دعا از تو بود، آمینی
به صف مشتریانت نظر اندازی، گر
ته صف یوسف دل باخته را می بینی
کوه کن می شوم از شوق شکر خندهٔ تو
آب افتاده دهانم چه قدَر شیرینی!
ای که بر خیل جوانان بهشت آقایی
اولین سید آل علی و زهرایی
حسنی، چون که از احسان خدا بودی تو
میوۀ عرشیِ پیغمبر ما بودی تو
لقب سبزترین نور برازندۀ توست
قد یک عرش پر از عشق و صفا بودی تو
چند باری همه دارایی خود بخشیدی
از ازل در کرم، انگشت نما بودی تو
شبی افطار بیا خانه ی ما مهمان باش
چون که همسفرۀ بزم فقرا بودی تو
اهل این خاک نبودی و نگفتی آخر
مرد خاکی زمین اهل کجا بودی تو؟
ماورای همه افکار نگاه تو بُود
آخر عرش خدا، اول راه تو بود
گاه سوگند خدا گشتی و انجیر شدی
گاه با آیۀ طفلین تو تفسیر شدی
گاه با صلح زدی در دل دشمن، تنها
گاه در جنگ جمل دست به شمشیر شدی
زانو از غم به بغل گیری و سر بر زانو
به گمانم دگر از زندگیت سیر شدی
آه، آقای غریبم چه به روزت آمد
چه شد آخر که تو در کودکیت پیر شدی؟
قاب شد در نگهت چهره یاس نیلی
زده چشمان تو را برق شدید سیلی
#محسن_عرب_خالقی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
باز به من راه سخن باز شد
نای دلم زمزمه پرداز شد
روزه ام ،اما زمدیح حسن
یکسره قندست مرا در دهن
مرغ دلم نغمه خوش ساز کرد
تا حرم گمشده پرواز کرد
نیمه مهی کرده دلم اعتکاف
تاکه کنم گرد جمالش طواف
شهر نبی طور تجلا شده
غرق شعف خانه مولا شده
بهر علی نور بصر آمده
فاطمه را نیز پسر آمده
شمس نقاب از رخ خود وا نمود
تا که نگه بر مه زهرا نمود
قوس و قزح طاق دو ابروی او
بست زمین سلسله موی او
شمه ای ازنور رخش مهر و ماه
جمله گدایان درش شیخ و شاه
خیل ملک ساقی میخانه اش
عالمیان مست ز پیمانه اش
حضرت جبریل بود مست او
روزی میکال بود دست او
با ملک الموت اگر مرگ ماست
زندگی او به کف مجتبی ست
هست کریمان همه از هست اوست
بعد خدا رزق همه دست اوست
حاتم طائی به سر خوان او
حضرت داوود غزل خوان او
صد چو کلیم آمده بر درگهش
صد چو خلیل اند به قربانگهش
یوسف کنعان شده آواره اش
دست مسیحاست به گهواره اش
کیست حسن یوسف اهل ولاست
کیست حسن بانی کرببلاست
کیست حسن معنی حبل المتین
مرشد و پیر مه ام البنین
کیست حسن ثانی پیغمبر است
ثانی او نیز علی اکبر است
کیست حسن محرم اسرار مام
بعد علی حضرت دوم امام
کیست حسن نیست بجز یک کلام
حضرت زهراست علیها سلام
#یاسر_رحمانی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
چونانكه خالق احد ذوالمنن يكي است
بين تمام حُسن فروشان حَسن يكي است
عالم اگر شود زگل دل چمن چمن
در باغ حسن مثل تو سرو چمن يكي است
بين هزار خرمن گل مثل بوي تو
بوي لطيف عطر گل ياسمن يكي است
تو ماه عالمي و هزارانت انجمن
گويند متفق كه مه انجمن يكي است
هر كس كه ديد روي تو را بين پنج تن
اقرار كرد كآينة پنج تن يكي است
ماه خدا دو نيمه شد و گفت آسمان
هرچند از ستاره پُري ماه من يكي است
گرچه تو و علي و نبي را سه پیکر است
جان تو و علی و نبی در بدن یکی است
آن چارتن كه زير كسا باتواند پنج
يك نور واحديد همانا سخن يكي است
اسرار غيب آينه اي روبروي توست
عين اللّهي و پيش تو سِرّ و علن يكي است
صبر تو بست دست تو را ورنه دست تو
با دست هاي حيدر خيبر شكن يكي است
هرجا سفر كنم دل من در بقيع توست
آري بر اين مسافر تنها وطن يكي است
مردي چو جدّ و باب و حسين و تو نيست نيست
چونانكه مثل حضرت صديقه زن يكي است
مِهر تو ثبت مُهر مسلماني من است
بي تو طريق كفر و مسلمان شدن يكي است
هرچند نيست قابل وصف تو يا حسن
اينجا عقيق "ميثم" و دُرّ عدن يكي است
#میثم_سازگار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اَللّهُمَّ صَلّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَ عَجّل فَرَجَهُم
غزل – مناجات و روضه اباعبدالله غروب عاشورا
دارد زمان از دست من در می رود انگار
ساعات بخشش رو به آخر می رود انگار
از چـشمهایم می چـکد اشک فـراق یار
این کاسه یِ صبر است که سرمی رود انگار
وقتی مـناجاتم نمیگیرد دل بی تاب ....
سوی حـریم شاه بی سر می رود انگار
به یازده که می رسـم خیـلی پریشانم
دست پلـیدی سوی معـجر میرود انگار
پای برهـنه می دود بر روی خـاک و خار
دخـتر سراغ شیرِ خیبر می رود انگار
هر کس بگوید یا علی پهلو و بازویش...
روی کبودش هم به مادر می رود انگار
بحران بی آبی که طی شد میرسد آتش
از دامـنی تا مـوی دخـتر میرود انگار
سر می کـِشم جام غم ارباب بی سر را
انگشت و انگشتر که یکسر می رود انگار
سـرها به روی نیـزه تا بازار میآینـد
زخـم زبان خـیلی جـلوتر میرود انگار
قاریِّ قرآن روی نیـزه ندبه خوانی کرد
جانم برای ندبه خـوان درمیرود انگار
#مناجات_رمضان
#امام_حسین
#حسین_ایمانی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7