#امیرالمومنین_علی
با سر به خاطر تو سرِ دار میروم
آخر به شوقِ وعدهی دیدار میروم !
حالا که شاهراه رسیدن به تو یکیست
دنبالِ راهِ میثم تمّار میروم
یک بار اگر قدم بگذاری به چشم من
قربانِ خاک پای تو صدبار میروم
مستم؛ نوازشم نکنی گریه میکنم !
با سر میانِ دامنِ دیوار میروم !
نوکر قبول کن؛ بخرم؛ مُفت هم بخر
دارم به شوقِ سود، به بازار میروم
بین غلامهای تو یوسف نشسته است
باشد قبول !، من تهِ انبار میروم
تو کعبهای و قبلهنما ردّ پای توست
وقتی به طوف قبلهی سیّار میروم
در سایهسار هیبتِ ایوانْطلای تو
قربانِ دست و پنجهی معمار میروم
سوی بهشت، از حرمت کوچ میکنم
راه گریز نیست، به اجبار میروم
جنت برای مزدِ گدایان تو کم است
حالا که چاره نیست، به اصرار میروم !
رضا قاسمی
سلام
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امیرالمومنین_علی
اگر تو را نداشتم، بدان خدا نداشتم
آری خدا نداشتم، اگر تو را نداشتم
نبود اگر کرامتت، نبود اگر طبابتت
هزار درد داشتم ولی دوا نداشتم
به نام تو خدا صفا به زندگیم داده است
بدون نام تو در این جهان صفا نداشتم
نوای من علیعلی،صدای من علیعلی
بدون این علیعلی،خداخدا نداشتم
سنگ شدم طلا شدم،شاه شدم گدا شدم
چه میشدم اگر علی مرتضی نداشتم
اگر نبود زادگاه تو قسم به فاطمه
این همه سمت کعبه هم برو بیا نداشتم
من اسمه دوا علی و ذکره شفا علی
کمیل تو اگر نبود به لب دعا نداشتم
نبودی یاعلی اگر، حسن نبود و هم حسین
بدون تو مدینه و کرب و بلا نداشتم
علی اکبر لطیفیان
سلام
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امیرالمومنین_علی
ای هست من ز هست تو یامرتضی علی
دست خداست دست تو یا مرتضی علی
چشم كسی ندیده به هنگام کارزار
یك بار هم شكست تو یا مرتضی علی
اوج تمام بال و پر هر پرنده ای
باشد همیشه پست تو یا مرتضی علی
بیچاره دشمنت که به تیغت دو نیم شد
به به؛به ضرب شصت تو یا مرتضی علی
مشكل گشای خلقی و حل میشود فقط
كار همه به دست تو یا مرتضی علی
ساقی كوثری و دو دستت پیاله است
هستم خراب و مست تو یا مرتضی علی
محمد حسن بیات لو
سلام
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امیرالمومنین_علی
خوشم با حب حیدر قد کشیدم
دلم را از همه عالم بریدم
به غیر از مرتضی چیزی ندارم
به غیر از مرتضی چیزی ندیدم
چه شوری در دلم افکنده عشقش
پر از عشقم، پر از از خوف و امیدم
خوشم حلقه به گوش این سرایم
به هر محفل ثنایش را شنیدم
حیاتش ساده تر از بندگان بود
عجب شاه و امیری برگزیدم
گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
صد و ده بار ذکر هو گرفتم
از این دنیا و اهلش رو گرفتم
مگر عقلم کم است از او نخوانم
مگر کم آبرو از او گرفتم
دل من زیر و رو شد از شبی که
به دستم در حرم جارو گرفتم
خراسان و نجف، این آبرو را
هم از این سو، هم از آن سو گرفتم
علی گفتم کمی زهرا بخندد
چه پاداشی از این بانو گرفتم
گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
خدا رو کرد با او گوهرش را
تجلی صفات و مظهرش را
زمان وحی نور قل هو الله
میان کعبه خوانده مادرش را
نبی هم در شب تاریک فتنه
به حیدر می سپارد بسترش را
میان اوج پرواز نمازش
به سائل می دهد انگشترش را
همه بی تاب بر سجده می افتند
اگر افشا نماید قنبرش را
گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
نجاتم داده استغفارهایش
دلم را برده با رفتارهایش
شده سرتاسر نهج البلاغه
نَمی از باطن پندارهایش
ملائک از شعف هو می کشیدند
همیشه لحظه ی پیکارهایش
نبی دلگرم بازوی علی بود
به جای تک تک سردارهایش
چنان از قلعه در را مرتضی کند
ترک برداشت تا تالارهایش
گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
رها کردن مرامِ پیر من نیست
به دست دیگران زنجیر من نیست
مرا دیوانه می خوانند مردم
اگر مجنون شدم تقصیر من نیست
اگر از مرتضی کمتر بخوانم
اثر بر ناله ی شبگیر من نیست
بدون گوهر حب ولایت
به غیر از معصیت تکبیر من نیست
گره خورده دلم با حب حیدر
به جز این عشق در تقدیر من نیست
گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
ازل از جام خود بر ما چشانده
همین باده دل ما را کشانده
زمان خلقت آب و گل ما
کمی خاک عبایش را تکانده
کسی که روی دوش مصطفی رفت
یتیمان را سر دوشش نشانده
خدا هم از زبان مرتضایش
پیمبر را شب معراج خوانده
به شوق وعده ی " یا حارَ هَمْدان..."
برایم طاقت و صبری نمانده ¹
گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
برای مؤمنین یعسوب دین است
خداوند کرم روی زمین است
عبای وصله دار کهنه ی او
تجلی همان حِصن حصین است
نشستن زیر ایوان طلایش
برایم بهتر از خلد برین است
اگرچه منکرانش هم نفهمند
فقط حیدر امیرالمومنین است
به یمن شیر پاک مادر خود
تمام عمر، حرفم این چنین است
گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
محمدجواد شیرازی
سلام
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امیرالمومنین_علی
باشد علی خدا نه، ولی ناخدا که هست
بعد از خدا بزرگ همه ماسوا که هست
بعد از خدا و بعدِ رسول خدا، علی
ساقی است گر شراب نداری بیا که هست
گیرم که با علی دل ما نیست آشنا
اما دل علی به غریب آشنا که هست
مشکل گشا علی است و لشکرگشا علی
فرمانروا که بود و شه لافتی که هست
ما سائل رکوع علی نیستیم اگر
او إنّما ولیّکم اللهِ ما که هست
محشر صفی به وسعت آغوش مرتضاست
ای عاشقان هجوم نیارید، جا که هست!
عاشق گناهکار اگر شد در آتش است
اما حسابش از همه عالم جدا که هست...
آن بی نشانه ای که نشان داشت از علی
دل بی قرار یافتنش، هرکجا که هست
مهدی جهاندار
سلام
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امیرالمومنین_علی
حالا بگو به گوش زبانها که قاصرند
در این بیان که وصف تو افتاده شاعرند
یک بار اشتباه زچشم تو سر نزد
تا حق دهم به جانب آنها که منکرند
آنها که در نبرد گریزان شوند و باز
وقتی که نان گرم تو پخته ست حاضرند
تو اوّلی ّ و اوّل بسم اللّهی «علی»
سبقت گرفته گان همه نزد ِ تو آخِرند
همسایه ی قنوت تو عرش است و شانه هات
با دست بیقرار یتیمان مجاورند
آری اگر قیاس مسلمان شدن علی ست
بی شک تمام مردم این شهر کافرند
مرتضی حیدری آل کثیر
سلام
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امیرالمومنین_علی
سَر سِلسِلة عشق به موی ِتو گره خورد
چرخی زد و آمد سرِ کویِ تو گره خورد
لبهایِ ترک خوردة مستان زخماری
در بوسة اول به سبویِ تو گره خورد
عشق آمد و آنقدر به دورِ سرِ تو گشت
تا بر گِرهِ «لام» زرویِ تو گره خورد
عیسی نَفَسَش قدسی از آن بود که گاهی
آهِ جگرش با دمِ هویِ تو گره خورد
داود اگر مردِ خوش الحان خدا شد
یک تار گلویش به گلویِ توگره خورد
آن آب حیاتی که چکیده به لبِ خضر
بی شک به نمِ آبِ وضویِ تو گره خورد
تو ظاهری وباطنی وسِرِّ وجودی
با رویِ خداوندیِ خود جلوه نمودی
عمری به رَهَت بود دو چشمِ ترِ توحید
تاکعبة گِل را بِکنی مظهرِ توحید
تاپای نهادی تو در این عالمِ خاکی
شد نام علی نقش، به تاجِ سرِ توحید
دیدند همه جایِ قدمهایِ شمارا
بر شانة عرشیة پیغمبرِ توحید
حُبِّ تو جگر داده به ما تاکه بیاییم
بااین دلِ آلوده به دور وبرِ توحید
یک سوّم اوصافِ تو این است علی جان
تنها تو کنی همسری دخترِ توحید
حق است،، بِنامیم اگر« بنت اسد» را
با آمدن تو پس این مادرِ توحید
باید که بدوزم لبِ خود با نخ وسوزن
شایدکه توان گوشه ای از مدح تو گفتن
ما عاشقت از صبح اَلَستیم علی جان
ازبویِ سبویت همه مستیم علی جان
تاروزِ قیامت به همه فخر نماییم
ماساختة دستِ تو هستیم علی جان
هر بار که طوفِ حرم ِ کعبه نمودیم
درراهِ خروجِ تونشستیم علی جان
کردیم اگر سجده سویِ رکنِ یمانی
دل از همه اغیار،گُسَستیم علی جان
دانند همه سجده کُنِ صاحبِ بِیتیم
ما کعبه خالی نَپرَستیم علی جان
قربانی اگر خواست نگاهِ تو، بفرما
ماطایفه ای سر روی دستیم علی جان
بر آدم اگر اشرف مخلوق خطاب است
بی نورِ ولای تو همان مُشت تراب است
حالا که چنین طبعِ غزل خوان سرِحال است
در کفر نَیُفتم سرِ مدحِ تو محال است
اصلا به کسی ربط ندارد تو خدائی
وادیِ خرابات کجا جایِ جدال است
ای سِرِّ «هوالهو» و «هوالحیُّ» و«هوالحق»
روی تو تجلیِّ« هوالعِزُّ »جلال است
این نُطقِ اِلاهیّه جبریل مُقَرُّب
تنها اثر ِ خوردنِ یک غورة کال است
مِی کوثر و ساقی علی و میکده کعبه
شب تا به سحر مستیِ عشاق حلال است
ما با تو مدحِ تو شناسیم خدارا
آئینه نمایشگرِِ کامل ز جمال است
زلفت دلِ آشفته به رنجیر کشیده
کارم سرِ عشقِ تو به تکفیر کشیده
ماصاحبِ اشکیم که گریانِ تو باشیم
هرنیمة شب زائرِ چشمان تو باشیم
زلفِ سرِ دوشیم که در دستِ نسیمیم
پشتِ سرِ تو بی سروسامانِ تو باشیم
مارا زسرت باز مکن لیلیِ لیلا
بگذار همه عمر، پریشانِ تو باشیم
ما پایِ کمیلِ سحرِ جمعه نشستیم
تاریزه خورِ سفرة احسان توباشیم
سوگند به یک بوسه ز انگورِ ضریحت
عمریست که در حلقة مستانِ توباشیم
یا حضرت سلطان ِ نجف حیدرِ کرار
بگذارگدایِ دمِ ایوان تو باشیم
ابرویِ کَجَت را بدهی گر توتکانی
حق است که ما کشتة چشمانِ تو باشیم
از چلة چشمان ِتر ای شیر بزن تیر
چون آهوی سرگشته به جولانِ تو باشیم
بیهوده نبوده ست نبی مستِ تو بوده
نازم به خدائی که علی خلق نموده
هر گوشة میدان ، نظرافتاد توبودی
هر جاکه نبی در خطر افتاد تو بودی
آن لحظة که در حلقة پُر فتنة کُفار
ازدستِ پیمبر سپر افتاد توبودی
در آخر معراج که جبریل درآنجا
تهدید شد، از بال و پر افتاد توبودی
درشهر مدینه که نمودند جسارت
بر دامنِ زهرا شرر افتاد توبودی
باورکن علی جان که چه سخت است بگویم
ناموسِ خدا پُشت در افتاد توبودی
در کرببلاهم که عطش باهمة سوز
چون گرگ پیِ هر جگر افتاد توبودی
وقتی سرِ ششماهه رویِ بازویِ بابا
باضربة تیرِ سپر افتاد توبودی
آندم که رباب آمد و بامویِ پریشان
چشمش به گلویِ پسر افتاد توبودی
امشب شبِ عیداست بیا رحم به ما کن
این قافله را در به در کرببلا کن
قاسم نعمتی
سلام
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امیرالمومنین_علی
با جامِ نامِ خود دهانم را شرابآلود کن
در «عین و لام و یا» الفبای مرا محدود کن
یکدم اگر دَم مرتضی و بازدم حیدر نشد
با دستِ خود راهِ نفسهای مرا مسدود کن
هر شب طوافت میکنم؛ پروانهوار اسپندوار
هر شب مرا دورِ سرِ شمعِ خیالت دود کن
از آسمان انداختم خود را به شوقِ دیدنت
این قطره را تا مرزِ دریایت سوار رود کن
درگیر کن بود و نبودم را به بودن پای تو
آنی اگر فعلم نبودن شد مرا نابود کن
غسلِ شهادت کردم از بس مدحِ باده گفتهام
مثل مناره اشهدم را ایستاده گفتهام
ای کاش، جبرائیل با صد مثنوی نازل شود
تا بیتی از مدحِ عبایت لااقل کامل شود
هر شاعری که دفترش خالیست، از نام علی
هذیانسرایی میکند؛ حتی اگر دِعبل شود
یک ذره بغضِ قنبرت هم در دلی باشد اگر ...
کافیست، تا هر چه عبادت میکند باطل شود
باید بیاموزد الفبای گدایان تو را ...
هر کس که میخواهد بیاد در حرم سائل شود
باید دهان را پاک، با خاکِ کفِ پایت کنم
آنقدر، اشکم را بنوشم تا گِلِ من دل شود
دورم؛ زمین تا آسمان از دستِ عالمگیرِ تو
باید دخیلم را ببندم بر دَمِ شمشیرِ تو
نامت گره میخورد، در جنگاوری با ذوالفقار
دم «یاعلی» میشد مسیحِ بازدم «یاذوالفقار»
هر تشنهی دستِ نوازش آمد و سیراب شد
از دستهای چاهآلودِ تو؛ حتی ذوالفقار
از بس نمیشد گفت از تو از دَم شمشیر تو
گفتیم، هذا حیدر کرار، هذا ذوالفقار
گفتیم، بعد از «قلهواللهاحد» این آیه را
«قل لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار»
نامِ مرا بنویس، پای دفترِ قربانیان
دستی بکش بر گردنم؛ بنویس، «امضا ذوالفقار»
ذبحِ منایت کن مرا؛ هر چند، قابل نیستم
وقتی که مالک میشود قربانِ تو؛ من کیستم ؟!
من چیستم ؟! خاری نشسته در گلستان نجف
یک سنگریزه زیر کوهی در بیابان نجف
من چیستم ؟! شاید غباری روی بالِ بادها
ای کاش، بنشینم به کاشیهای ایوان نجف
من چیستم ؟! بذری که دور افتاده از دستِ کویر
با التماس افتاده روی پای باران نجف
من چیستم ؟! کفری که پنهان بود، پشتِ دین خود
سلمان به من آموخت، تا باشم مسلمان نجف
من چیستم من کیستم ؟! در حدّ گفتن نیستم
حتی به لبهای غلامانِ غلامان نجف
جلد توام؛ افتادهام از بام، دستم را بگیر
بابای دنیا؛ یاابالایتام، دستم را بگیر !
رضا قاسمی
سلام
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امیرالمومنین_علی
خیالش باز، شعری بر لبم بی اختیار آورد
که اوصاف علی طبع مرا اینگونه بار آورد
کلاف شعر دارم، سالها کارم غزل بافی ست
دراین بازار آشفته، علی تحسین کند کافی ست
نوشتم شاعرش هستم، عجب وهم و خیالاتی
نوشتم بی علی هیچم، چه توضیح اضافاتی...
نوشتم شمس... دیدم گنبدش زیباتر از آن است
نوشتم کعبه و دیدم نجف بالاتر از آن است
به قرآن سر زدم دیدم علی گویا تراز آن است
نوشتم عرش...دیدم مرتضی اعلی تر از آن است
شبیه جبرئیل از درک این اوصاف درماندم
صد و ده بار امشب قل هوالله احد خواندم
من از شوقش زمین خوردم، ولی مولا بلندم کرد
همیشه یاعلی گفتم، علی از جا بلندم کرد
سَر و سِرّ مرا با او، کسی جز او نمی داند
علی نادیده می بیند،علی ننوشته می خواند
چه بهتر ازهمین اول بگویم حرف آخر را
کسی از ابتدا تا انتها نشناخت حیدر را
کسی نشناخت حیدر را به غیر از مصطفی وقتی...
گره زد دست خود را سخت در دست خدا وقتی....
...به چشم حاجیان شور تماشا می رسید آنروز
کنار برکه ای دریا به دریا می رسید آنروز
نگاه نافذ احمد، زمین را در تصرف داشت
زمان هم از نبی انگار دستور توقف داشت
نفس ها حبس شد...، در سینه ها خوف و رجا افتاد
بدون همهمه زنگ شتر ها از صدا افتاد
زمینِ گرمِ صحرا از پریشانی سراسر بود
همه باخویش می گفتند آیا حج آخر بود؟!
نبی فرمود بسم الله،ای ارض و سما بشنو!
گواهی باش ای تاریخ! پیغام مرا بشنو
دوباره صحبت از اسرار خلقت می کنم آری
ولی این مرتبه اتمام حجّت میکنم آری
تفاوت در میان حق و باطل چیست، معلوم است؟
بدون این خبر اسلام کامل نیست، مفهوم است؟
نمانَد زحمت پیغمبران بیهوده، ای مردم!
نه اینکه حرف من باشد خدا فرموده، ای مردم!
نبی همدوش مولا آسمان ها را هوایی کرد
خدا از شاهکار آفرینش رو نمایی کرد
نبی فریاد زد، بر عالم و آدم مسلم شد
علیّ بن ابی طالب، ولیُ الله اعظم شد
برای خاتم پیغمبران جزاو نگینی نیست
شهادت می دهم جز او امیرالمومنینی نیست
شکاف کعبه آیا ماند در نزد شما مغفول؟
طواف مرتضی کردید آری ((حَجُّکم مقبول))
الهی گُر نگیرد آتش خاموشِ بعضی ها
الهی که بسوزد پنبه ی در گوش بعضی ها
پیمبر گفت آری انتظار آمد به سر دیگر
ازین دنیای فانی بسته ام بار سفر دیگر
وصیت می کنم هرکس که من مولای او هستم
بداند این علی هارون و من موسای او هستم
که عقبی بی علی فانی و دنیا باعلی باقی
غدیر خم به جوش آمد...الا یا ایها الساقی!
امام المتقین، عین الیقین، حبل المتین، حیدر
عَماد الآصفین، شمس المبین، یعسوب دین، حیدر
علی غایب، علی حاضر، هُوالاوّل هُوَالآخِر
علی پنهان، علی پیدا، هُوَالباطن هُوَالظاهر
((اَشدّاء علی الکفار)) قَتّال العرب... یعنی...
جهان از شوکتش فریاد زد: یاللعجب، یعنی...
...خدا وقت تماشایش، دلِ بی طاقتی دارد
خوشا قنبر برای خود چه اعلی حضرتی دارد
پناه آهِ مظلومان کجا فکر خلافت داشت؟
علی بی تاج و مسند نیز بر دلها حکومت داشت
برایش فتح خیبر مثل تفریحی در اوقات است
دلِ مسکین به دست آوردنش فتح الفتوحات است
میان جنگ هم شمشیر او چون تیغ جراحی ست
اگر خون ریخت،درمان کرد،اعجازش یداللهی ست
ریاضت دیده هم از خاک با جادوگری، زر ساخت
هنر او داشت که از خاک پای خود ابوذر ساخت
عوالم را ببین،آتش علی دریا علی گفته
که حتی دشمنش در وصف او ((لولا علی)) گفته...
علی هرگز نمی بندد به روی هیچ کس در را
کسی از ابتدا تا انتها نشناخت حیدر را
مجید تال
سلام
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امیرالمومنین_علی
دفتر وصف تو یک عمر روایت دارد
بردن نام تو هم حکم عبادت دارد
در مقام تو همین نکته کفایت دارد
که خدا نیز به نام تو ارادت دارد
حالمان خوب نبوده است ولی خوب شدیم
تا که خواندیم کمی نادعلی خوب شدیم
کوهی از عشق نه، اما پر کاهی دارد
سینه ای کز غم دوری تو آهی دارد
نوکر شاه نجف منصب شاهی دارد
دل ما نیز به ایوان تو راهی دارد
ما گرفتار تو هستیم ولی آبادیم
پای ایوان طلای نجفت افتادیم
ما که هستیم گدای تو و فرزندانت
پشت ما هست دعای تو و فرزندانت
مقصد ماست خدای تو و فرزندانت
جان عالم به فدای تو و فرزندانت
ای دو عالم نخی از تار عبایت حیدر
خلق عالم شده یک کار عبایت حیدر
ما که هستیم فقط بنده ی سلطان نجف
اعتکاف دل ما هست به ایوان نجف
زنده شد خاک زمین با نم باران نجف
حسرت ماست فقط آب نجف نان نجف
ما خدا را وسط صحن تو پیدا کردیم
چِقَدَر در حرمت گریه به زهرا کردیم
از نفس های تو هر لحظه خدا می ریزد
از قنوت سحرت عطر دعا می ریزد
از قدم های تو هم گرد شفا می ریزد
از دو دست کرمت آب بقا می ریزد
بس که اوصاف تو هم جلوه ی پیغمبر داشت
جبرئیل آب وضویت به تبرک برداشت
شاه، هم سفره ی پیران و فقیران بشود؟
مرکب بازی اولاد شهیدان بشود؟
رازق نیمه شب خان یتیمان بشود؟
این فقط با هنر دست کریمان بشود
عالمی مست از این شیوه ی سلطانی توست
ما همه مور و جهان ملک سلیمانی توست
قنبرت باشم اگر ملک سلیمانم چیست؟
نوکرت باشم اگر بوذر و سلمانم چیست؟
غیر نام تو مگر ذکر فراوانم چیست؟
غیر این عشق مگر برکت ایمانم چیست؟
تا ابد ذکر لب این دل آگاهم باش
اشهد ان علیا ولی الله ام باش
غیر تو کیست کسی جان پیمبر بشود
یا که با حضرت صدیقه برابر بشود
یا که نامش همه جا زینت منبر بشود
ابداَ هیچ کسی حضرت حیدر بشود
تو فقط آمده ای ساقی کوثر باشی
جانشین نبی از بعد پیمبر باشی
قصد اگر وصل تو، هجران وطن می چسبد
گر چه شیرینی اسمت به دهن می چسبد
ذکر این جمله به دل ها عملاً می چسبد:
بعد نام تو فقط ذکر حسن می چسبد
بعد از این قافیه حیران حسن خواهد شد
عین ایوان تو ایوان حسن خواهد شد
حرم و گنبد و باران! چقدر رویایی
گوشه ی خلوت ایوان! چقدر رویایی
وسط صحن، چراغان! چقدر رویایی
گفتن ذکر حسن جان! چقدر رویایی
می رسد آنکه امید تو و من خواهد بود
او همان بانی ایوان حسن خواهد بود
وحید محمدی
سلام
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امیرالمومنین_علی
بهتر از این حرم پناهی نیست
از نجف تا بهشت راهی نیست
به بلندای آسمان سوگند
مثلِ این قرصِ ماه، ماهی نیست
در تمامِ سطورِ این دفتر
شک نکن نقطهی سیاهی نیست
برو در راهِ مستقیمی که
هیچکس بر سرِ دوراهی نیست
آی مردم! برای پیغمبر
مثلِ او هیچ تکیهگاهی نیست
این که خوابیده جای پیغمبر
خودِ طاهاست، اشتباهی نیست
فاطمه اولین مدافعِ اوست
پس دگر در پیِ سپاهی نیست
عادل حسین قربان
سلام
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امیرالمومنین_علی
#صد_و_ده_فضیلت
علی کیست ، ذوالفَضلِ وَالاِمتنان
علی کیست ، ذوالحِکمةِ وَالبَیان
علی کیست ،آیینة ذوالجلال
علی کیست ،ذوالرَأفةِ و اَلامان
علی کیست ،گو : اَحسنُ الخالقین
به او نام داده چنین ، مستعان
علی کیست ، معنای توحیدِ محض
علی کیست ،مسجودِ روح و روان
علی کیست ،اَسماءِ حُسنای حق
علی کیست ،الله را ترجمان
علی کیست ،از « وَجهُ رَبِک » بپرس
همه فانی اَند و علی جاودان
علی کیست ،دانای لوح و قلم
علی کیست ،اَسرارِ گَنجِ نهان
علی کیست ،فرماندهِ اَنبیاء
علی کیست ،با اَنبیا همزبان
علی کیست ،عبد خدای کریم
علی کیست ،سلطان جان و جهان
علی کیست ،کعبه ،علی کیست ،رُکن
علی کیست ،زمزم ،صفا، سَعی ،هان...
علی کیست،صوت رسای خدا
علی کیست ،رازِ مگویِ زبان
علی کیست ، آن خِلقتِ بی نظیر
که هرگز نگُنجد به وصف و بیان
علی کیست ذکرِ کُلونِ بهشت
علی کیست ،سرمایة جَنَتان
علی کیست ،حج و جهاد و زکات
علی کیست ،احکام دین را نشان
علی کیست ،همتای زهرا علیست
علی کیست ،بر مصطفی روح و جان
علی کیست ،سالار خُم غدیر
علی کیست ،رهبر به پیر و جوان
علی کیست ،آقای هر مُتَقی
علی کیست ،مولای ما مؤمنان
علی کیست ،خورشید دستِ نبی
ستون زمین ،لنگرِآسمان
علی کیست ،میزان اعمالِ ما
علی ، آن قسیمِ جحیم و جنان
علی کیست ،رمز حیات و ممات
علی کیست ،سِرِ صَلات و اَذان
علی کیست ،آنکه به اَمرِ خداست
به یک شب چهل جا عیان، همزمان
علی کیست ،دل رحم ،با دوستان
علی کیست ،دل سخت، با دشمنان
علی کیست ،مَرد قنوتِ سحر
علی کیست ،محراب را ارمغان
علی کیست ،بخشنده ، وقت رکوع
علی کیست ،در سجده ، فارغ ز جان
علی کیست ،گریان ز اشک یتیم
علی کیست ،الحق کسِ بی کسان
علی کیست ،پشت و پناه ضعیف
علی کیست ،حامیِ مستضعفان
علی کیست ،آن سفره دارِ فلک
بحق ، عالمی را علی میزبان
علی صاحبِ سفرة مجتباست
کریمانِ عالم بر او میهمان
علی کیست ،بابای زینب ،حسین
حسن، اُمِ کلثوم ، ما شیعیان
علی کیست ،شیر خدا و رسول
علی کیست ،سرمایة کُن فَکان
علی کیست ،خشم خدا در عِقاب
علی کیست ،چشم خدا در عَیان
علی کیست ،خیبر شکن، بت شکن
علی کیست ،بر مصطفی جانفِشان
علی کیست ، هشیارِ صَفِین ها
علی کیست ، بیدار در نهروان
علی کیست ،فیروزِ جنگ جَمل
علی کیست ،درپیری اَش پهلوان
علی کیست ،شایستة ذوالفقار
ولی بی سپر،بی زِره، بی کمان
علی کیست ،مظلوم،تنها، غریب
علی کیست ،با چاهها همزبان
علی کیست ،هر کس که پرسد بگو:
علی را تو در شقشقیه بخوان
علی کیست ،آرامش)ِ فاطمه
علی کیست ،همدردِ یارِ جوان
علی کیست ،با دستِ بسته صبور
علی کیست ،پیروزِ هر امتحان
علی دست بسته نگردد ولی
برای خدا می شود آنچنان
علی را اگر میشناسی دلا
خودت را مُریدِ مَرامش بدان
علی بر همه بی پناهان ، پناه
علی بر سرِ بی کسان ، سایبان
علی نَه فقط هست بابای ما
علی دین ما هست و ایمانمان
و تا حوض کوثر علی ، راهبَر
علی ساغر و ساقی و ساربان
علی کیست ،بابای ارباب ما
علی کیست ،مولای صاحب زمان
رسد انتقام غدیرِ علی
به دستانِ آن رهبرِ اِنس و جان
و مهدی ، مسیرِ علی میرود
امامت همین و ولایت همان
ولیِ زمان را که دریافتی
همان بیعت است و همین آرمان
و آنان که پَرپَر در این رَه شدند
همه کربلایی ، همه قهرمان
محمود ژولیده
سلام
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7