آیا شک داری،
که بخشی از وجود منی؟
من از چشمان تو آتش را دزدیدم
و مهمترین انقلابها را رقم زدم،
تو ماهی هستی که
در آب حیات من شنا میکنی
تو ماهی هستی که
هرشب از پنجره کلمات من طلوع میکنی،
تو بزرگترین
فتح در میان فتوحات منی،
تو آخرین وطنی که در آن زاده شدم،
و در آن دفن خواهم شد...!
#نزار_قبانی
کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
💬
عيناك مثل الليلة الماطرة،
مراكبي غارقة فيهما
كتابتي منسية فيهما
إن المرايا ما لها ذاكرة
چشمانت چون شب بارانیست،
کشتیهایم در آنها غرق میشوند..
نوشتههایم در آنها فراموش میشوند..
آیینهها حافظهای ندارند
#نزار_قبانی
کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بگذار برایت چای بریزم
امروز به شکل غریبی خوبی
صدایت نقشی زیباست بر جامهای مغربی
و گلوبندت چون کودکی بازی میکند
زیر آیینهها
و جرعهای آب از لب گلدان مینوشد
بگذار برایت چای بیاورم،
راستی گفتم که دوستت دارم؟
گفتم که از آمدنت چقدر خوشحالم؟
حضورت شادیبخش است
مثل حضور شعر
و حضور قایقها و خاطرات دور...
#نزار_قبانی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نمیتوانم نامت را در دهانم
و تو را
در درونم پنهان کنم
گل با بوی خود چه میکند؟
گندمزار با خوشهاش؟
طاووس با دمش؟
چراغ با روغنش؟
با تو سر به کجا بگذارم؟
کجا پنهانت کنم؟
وقتی مردَم،
تو را در حرکات دستهایم
موسیقی صدایم
و توازن گامهایم میبینند...
#نزار_قبانی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
لأن كتفكِ كان بمثابةِ غيمةٍ أتّكئُ عليها،
لم أذبل،
حتّى عندما صارت الأيام جَفافاً قِفاراً،
لم أذبل،
لأن المطر لم يكن في السماء،
بل في أعماق قلبي
شانههایت به سانِ ابری است،
بر آنها تکیه میکنم،
پژمرده نمیشوم،
حتی اگر خشکسالی باشد،
پژمرده نمیشوم،
زیرا باران نه در آسمان،
که در اعماقِ قلبِ من است...
#نزار_قبانی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عشق آن است که
هزار بار دوستت داشته باشم
و هربار حس کنم اولین باری است
که دوستت دارم.
#نزار_قبانی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7