eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.7هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
984 ویدیو
48 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
شب تاسوعا برخیز علمدار . پشتم شکسته تیر سه شعبه . چشم تو بسته ای علمدارم . بی کس و بی یارم بارفتنت عباس . خورده گره کارم یاابوفاضل جانم ابوفاضل افتاده دستت در بین راهم خیره به جسمت . مانده نگاهم خوش قد و بالا . پاشیده ای حالا گوید کنار تو . یاولدی زهرا یا ابوفاضل جانم ابوفاضل بعد تو زینب . در اوج غربت آماده گردد. بهر اسارت خیمه بلوا شد . روی دشمن وا شد برخیز و کاری کن . خواهرم تنها شد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یا ابوفاضل مدد زبانحال حضرت سکینه با قمربنی هاشم علیهم السلام رفتی و بی سروپاها همگی شیر شدند با من و عمه سرِ پوشیه درگیر شدند فاطمیات حرم یک شبه تحقیر شدند دختران پایِ سرِ تو همگی پیر شدند نیزه از حنجرِ آشفته تو کار کشید رفتی و کارِ عقیله سرِ بازار کشید رفتی و خون به دل دخترِ زهرا کردند گره روسری ِ دخترکان وا کردند دمِ دروازه عجب هلهله بر پا کردند محمل عمه سادات تماشا کردند نوه فاطمه دنبال جواب است عمو جای زینب وسط بزم شراب است عمو؟؟؟؟ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا ابوفاضل مدد سخت است یل باشی ولی با دستِ بسته لعنت بر آن کس که غرورت را شکسته دیدند روی تو حرم حساس هستند با یک امان نامه غرورت را شکستند فامیلِ بد را تو نشد ساکت بسازی با آبرویت پیش ِ زینب کرد بازی اما تو فرزند امیرالمومنینی در معرفت آیینهٔ ام البنینی شمر و امیرش را چه رسوا ساختی تو آب دهان بر نامه اش انداختی تو گفتی که من تا آخرش پای حسینم با نوکری او امیر عالمینم ای کاش آقا دیده از دریا نبندد با ریسمان صبر دستم را نبندد ای کاش وقت حمله رویم را بگیرد ترسم که حکم صبر ، بازویم بگیرد سخت است یل باشی ولی با دست بسته بینی که نا محرم حریمت را شکسته من مرده باشم دست زینب را ببندند وقت زمین خوردن به ناموسم بخندند با تیر چشمانم الهی پاره باشد اما نبینم خواهرم آواره باشد من حاضرم نیزه به چشمانم نشیند اما کسی یک موی زینب را نبیند بر صورت من آی لشگر پا گذارید پوشیه را از روی زینب بر ندارید 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نوحه سبک قدیمی من وارث علی مرتضایم صاحب لوای دشت کربلایم ماه عالمینم_من عبدالحسینم من ساقی تشنه لبانم عموی صاحب الزمانم والله ان قطعتمو یمینی انی احامی ابداعن دینی ای ابوالفضائل_حیدری شمایل در عالمی نام تو رائج ادرکنی یا باب الحوائج شاهدجانبازی من علقمه آمده بالای سرم فاطمه بوسه زد به رویم_خرید آبرویم دست مرا بهر شفاعت زهرا بیاورد قیامت مادر من حضرت ام البنین ملیکه ادب به روی زمین گفته این مطلبم_کنیز زینبم توهم اگر چه نور عینی خاک کف پای حسینی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه‌السلام 🔹علمدار نیامد🔹 رخصت بده از داغ شقایق بنویسم از بغض گلوگیر دقایق بنویسم می‌خواهم از آن ساقی عاشق بنویسم نم‌نم به خروش آیم و هِق‌هِق بنویسم دل خون شد و از معرکه دلدار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» در هر قدمت هر نفست جلوۀ ذات است وصف تو فراتر ز شعور کلمات است در حسرت لب‌های تو لب‌های فرات است عالم همه از این همه ایثار تو مات است از علقمه با دیدۀ خونبار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» سقا تویی و اهل حرم چشم به راهت دل‌ها همه مست رجز گاه به گاهت هر چند تو بودی و عطش بود و جراحت دلواپس طفلان حرم بود نگاهت سقای ادب جلوۀ ایثار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» افتاد نگاه تو به مهتاب، دلش ریخت وقتی به دل آب زدی آب، دلش ریخت فرق تو شکوفا شد و ارباب، دلش ریخت با سجدۀ خونین تو محراب، دلش ریخت صد حیف که آن یار وفادار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» انگار که در علقمه غوغا شده آری خون‌بارترین واقعه برپا شده آری در بزم جنون نوبت سقا شده آری دیگر پسر فاطمه تنها شده آری این قافله را قافله‌سالار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» ای علقمه از عطر تو لبریز، برادر! ای قصۀ دست تو غم‌انگیز، برادر! بعد از تو بهارم شده پاییز، برادر! برخیز! حسین آمده برخیز! برادر! عباس‌ترین حیدر کرار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» 📝 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه‌السلام 🔹زندۀ شهید🔹 نازم آن زنده شهیدی که برِ داور خویش سازد از خونِ گلو تاج و نهد بر سر خویش تا دهد صبح ازل، هدیه به سلطان ابد به سر دست بَرَد جسم علی‌اکبر خویش تا شود مُهر نماز مَلک اندر ملکوت ریخت بر بام فَلک خون علی‌اصغر خویش می‌رود راهِ خدا با سر خود بر سر نی چون به زیر سُم اسبان نگرد پیکر خویش... آن سلیمان که اگر خاتم از او خواهد دیو بند انگشت دهد، همره انگشتر خویش در شگفتم چه جوابی به خدا خواهد داد قاتل او چو در آید به صف محشر خویش... چشمهٔ چشم «ریاضی» گهر از خون جگر ساخت تا هدیهٔ آن شاه کند گوهر خویش 📝 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چند بیت روضه قمربنی هاشم بر سرش تا عمود کوبیدند با صدای بلند خندیدند پای او در رکاب گیر افتاد وسط گرگها شیر افتاد آن سپاهی که پست و نامردند از نگاهش فرار می کردند یک نفر داد زد همه بدوید حرمله داد زد همه بزنید پیکر او ز روی مرکب ریخت او زمین خورد ... قلب زینب ریخت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
السلام علیک یا اباعبدالله بی‌دل ترینم و ز همه دل بریده‌ام تا طعم گریه کردن بر تو چشیده ام بازار عشق رفتم و پای بساط عشق هستی خویش داده و مهرت خریده ام خونم حلال آنکه مرا نوکر آفرید زین نوکری ز سوی خدا برگزیده ام بر صفحه‌ای ز سینه به تأیید فاطمه ابراز شد به ساحت قدس ات عقیده‌ام الحق که اصل طینت ما خاک کربلاست شادم خدا ز طینت تو آفریده ام ارباب جان بیا که کمی درددل کنم تا گویمت چه زخم زبان‌ها شنیده ام هر جا که باب روضه عباس وا شود چشم انتظار دو مادر قامت خمیده ام من هم شبیه ام بنین غصه می‌خورم آن قبر کوچکی که شنیدم ندیده ام 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یاکاشف الکرب عن وجه الحسین (ع) برخیزومرا تا درِ خیمه برسان والله، که راه ِ خیمه راگم کردم دانی زچه دست میزنم پشت دست بالایِ سرِ تو دست وپا گم کردم تا خم شدم این تیر زچشمت بِکِشم خم ماند، کنارِ پیکرِ تو کمرم یک لشگر ویک دشت عبا میخواهد تا جسم تورا جانبِ خیمه ببرم * کار تو چه برعکس شده، چون هرکس کوته زحرم رفت کشیده برگشت تو یک سروگردن از همه سربودی حالا چه کنم گم شده جسمت در دشت * نعره زنم از جگر ولی بی تاثیر دور بدنت ز بس شلوغ است شلوغ لب وا کن وبهر دلخوشی من گو این صحنة رفتنت دروغ است دروغ * ای پشت وپناهِ دخترانِ زهرا بارفتنِ تو بگو که زینب چه کند؟ هشتاد و چهار دختر و زن ، زینب با سوخته ها بگو که امشب چه کند؟ **** من دلهره دارم ای یَلِ اُمِّ بنین یک لشگری آمده غنیمت بِبَرد بازار، ندیده اند دخترهایم!!!! ناموسِ مرا شمر اسارت بِبَرد؟ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه‌السلام 🔹چشمه‌سار رحمت🔹 آن عاشقِ بزرگ چو پا در رکاب کرد جز حق هرآنچه ماند به خاطر جواب کرد چشم از جهان و هر چه در او هست و نیست بست‏ آن راه را که گفت خدا انتخاب کرد چون دوست بهر دیدن او بود منتظر او نیز عزم دیدن او با شتاب کرد بیمی نبود در دلش از حادثات دهر وقتی به دشمنان ز شهامت خطاب کرد او چشمه‌سار رحمت فیاض دوست بود در امتحان اگر طلب از دشمن آب کرد مظلوم بود و صبر بزرگش بر آن بلا بنیاد ظلم را به حقیقت خراب کرد مقصود یک‌دم است که با حق برآورند هر لحظه را که عمر نباید حساب کرد 📝 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه‌السلام 🔹مصباح الهُدی🔹 به خون غلتید جانی تشنه تا جانان ما باشد که داغش تا قیامت آتشی در جان ما باشد سری گردن کشید از مرگ، قدر نیزه‌ای روزی که نامش آفتابِ جان سرگردان ما باشد لبش بر نیزه قرآن خواند تا ثقلین جمع آیند لبش بر نیزه قرآن خواند تا قرآن ما باشد چراغ چشم‌هایش زیر نعل اسب‌ها می‌سوخت که مصباح الهدایِ دیدهٔ حیران ما باشد... کنون ننگ است ما را تا به محشر، مرگ در بستر حسین آمد به سوی کوفه تا مهمان ما باشد 📝 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔻بازی یاران قالیباف در شورای شهر/ علت جنجال های این روزهای شورای شهر چیست؟ 🔹تبعات ناکامی لیست قالیباف در انتخابات مجلس دوازدهم و شکست او در انتخابات ریاست جمهوری، این روزها در صحن شورای شهر تهران نمایان شده است. به حدی که پس از انتخابات مجلس در اسفند ۱۴۰۲ و ریاست جمهوری ۱۴۰۳، شورای شهر تهران با چالش های زیادی روبرو شده است. 🔹امروز پس از اظهارات نرجس سلیمانی از اعضای طیف قالیباف در شورای شهر تهران، درباره عملکرد زاکانی و پاسخ حجت الاسلام آقامیری فضای شورا به تشنج کشیده شد. 🔹نرجس سلیمانی بدون اشاره به مرخصی زاکانی در زمان انتخابات گفت: پرسنل شهرداری با تلاش خود کارهای خوبی را رقم زدند، بهتر از زمان حضور مدیران ارشد شهرداری، شهر را اداره کردند. 🔹این اظهارات با واکنش محمد آقامیری مواجه شد و به دفاع از عملکرد سه ساله مدیریت شهری پرداخت. اما مهدی اقراریان از دیگر اعضا طیف قالیباف در شورای شهر تهران، اجازه نطق به آقامیری را نداد و با صدای بلند آقامیری را متهم می کند که به شهید سلیمانی توهین کرده و جلوی سخنرانی او را می گیرد و لحظاتی جو شورای شهر به تشنج کشیده می شود. 🔹اقراریان برای حاشیه سازی های خود حتی پای برادر آقامیری را هم به وسط می کشد. سخنانی که نشان می دهد نه از سر دلسوزی که صرفا برای شانتاژ و شلوغ کاری بیان می شود. ⬅️ ادامه این گزارش را در سایت رجانیوز بخوانید: 🌐  Rajanews.com/node/381819 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه‌السلام 🔹علمدار نیامد🔹 رخصت بده از داغ شقایق بنویسم از بغض گلوگیر دقایق بنویسم می‌خواهم از آن ساقی عاشق بنویسم نم‌نم به خروش آیم و هِق‌هِق بنویسم دل خون شد و از معرکه دلدار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» در هر قدمت هر نفست جلوۀ ذات است وصف تو فراتر ز شعور کلمات است در حسرت لب‌های تو لب‌های فرات است عالم همه از این همه ایثار تو مات است از علقمه با دیدۀ خونبار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» سقا تویی و اهل حرم چشم به راهت دل‌ها همه مست رجز گاه به گاهت هر چند تو بودی و عطش بود و جراحت دلواپس طفلان حرم بود نگاهت سقای ادب جلوۀ ایثار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» افتاد نگاه تو به مهتاب، دلش ریخت وقتی به دل آب زدی آب، دلش ریخت فرق تو شکوفا شد و ارباب، دلش ریخت با سجدۀ خونین تو محراب، دلش ریخت صد حیف که آن یار وفادار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» انگار که در علقمه غوغا شده آری خون‌بارترین واقعه برپا شده آری در بزم جنون نوبت سقا شده آری دیگر پسر فاطمه تنها شده آری این قافله را قافله‌سالار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» ای علقمه از عطر تو لبریز، برادر! ای قصۀ دست تو غم‌انگیز، برادر! بعد از تو بهارم شده پاییز، برادر! برخیز! حسین آمده برخیز! برادر! عباس‌ترین حیدر کرار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» 📝 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه‌السلام 🔹زندۀ شهید🔹 نازم آن زنده شهیدی که برِ داور خویش سازد از خونِ گلو تاج و نهد بر سر خویش تا دهد صبح ازل، هدیه به سلطان ابد به سر دست بَرَد جسم علی‌اکبر خویش تا شود مُهر نماز مَلک اندر ملکوت ریخت بر بام فَلک خون علی‌اصغر خویش می‌رود راهِ خدا با سر خود بر سر نی چون به زیر سُم اسبان نگرد پیکر خویش... آن سلیمان که اگر خاتم از او خواهد دیو بند انگشت دهد، همره انگشتر خویش در شگفتم چه جوابی به خدا خواهد داد قاتل او چو در آید به صف محشر خویش... چشمهٔ چشم «ریاضی» گهر از خون جگر ساخت تا هدیهٔ آن شاه کند گوهر خویش 📝 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
∝ 🍀عـلامه امـینى (ره) فـرمودند: شـب و روز عاشورا براى سلامتی امام زمان عج دهید چون قلبِ حــضرت اندوهناک جَدِّ غریب ‌شان، حضـــرت سیدالشهداء اســـت.🖤😞
نوحه سبک قدیمی من وارث علی مرتضایم صاحب لوای دشت کربلایم ماه عالمینم_من عبدالحسینم من ساقی تشنه لبانم عموی صاحب الزمانم والله ان قطعتمو یمینی انی احامی ابداعن دینی ای ابوالفضائل_حیدری شمایل در عالمی نام تو رائج ادرکنی یا باب الحوائج شاهدجانبازی من علقمه آمده بالای سرم فاطمه بوسه زد به رویم_خرید آبرویم دست مرا بهر شفاعت زهرا بیاورد قیامت مادر من حضرت ام البنین ملیکه ادب به روی زمین گفته این مطلبم_کنیز زینبم توهم اگر چه نور عینی خاک کف پای حسینی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه‌السلام 🔹تماشایی‌ترین خورشید🔹 ظهر عاشورا زمان دست از جان شستنت آب‌ها دیگر نیاوردند تاب دیدنت چشمۀ نوش لبت می‌سوخت از هُرم عطش هم لبانت خشک بود از تشنگی، هم گلشنت آب می‌گرید برای لعل عطشانت هنوز خاک می‌نالد برای جسم بی‌پیراهنت... آسمان لرزید آن ساعت که طفلت حلقه کرد دست‌های کوچک خود را به دور گردنت... ای تماشایی‌ترین خورشید، عالم زنده شد بر ستیغ نیزه از آوای قرآن خواندنت... 📝 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
السلام ای شه لب تشنهء بی سر ارباب می رسد از حرمت نالهء مادر ارباب گیسویش را به روی حنجر تو ریخته است می گذارد لب خودرا روی حنجر ؛ارباب خاطراتی ز تو و بوسه ء زینب دارد میکند یاد گرفتاری خواهر؛ارباب خواهرت را ته گودال کنار تو زدند خاک گودال نشسته روی معجر ؛ارباب مثل او باکتک ازیار جدایش کردند جای پا مانده به روی همه پیکر ؛ارباب 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه‌السلام 🔹هوای پر زدن🔹 به میدان می‌برم از شوق سربازی، سر خود را تو هم آماده کن ای عشق! کم‌کم خنجر خود را مرا گر آرزویی هست باور کن به جز این نیست که در تن‌پوشی از شمشیر بینم، پیکر خود را هوای پر زدن از عالم خاکی به سر دارم خوشا روزی که بینم بی‌قفس بال و پر خود را ز دل‌تاریکی باد خزان تا پرده بردارم به روی دست می‌گیرم گل نیلوفر خود را... من از ایمان خود یک ذرّه حتی بر نمی‌گردم تلاوت می‌کنم در گوش نی هم باور خود را 📝 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه‌السلام 🔹آرامش شمشیرها🔹 همواره حُسن مطلع و حُسن ختامم حتی برای شمر و خولی من امامم من آمدم از سنگ‌ها هم دُر بسازم از کوفیان تا می‌توانم حر بسازم بگذار ابر تیرها بارش بگیرند شمشیرها از جسمم آرامش بگیرند باید بمانم گرچه تیغ و دشنه باشد شاید یکی از این جماعت تشنه باشد شاید یکی یک جلوۀ روشن بخواهد شاید یکی انگشتری از من بخواهد پیراهنم وقتی که سهم این و آن است آغوش من با نعل اسبان مهربان است شاید دل سنگ کسی را نرم کردم شاید تنور خانه‌ای را گرم کردم تاریخ را پای کلام خود نشاندم من خطبه‌ام را با زبان زخم خواندم تاریخ را آزاد کردم با قیامم همواره حُسن مطلع و حُسن ختامم 📝 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه‌السلام 🔹جمع مُکسّر🔹 لب‌تشنه‌ای و یادِ لب خشک اصغری آن داغ دیگری‌ست و این داغ دیگری گاهی زره به تن به علی می‌شوی شبیه گاهی عبا به دوش شبیه پیمبری گفتند کوفیان به تو از هر دری سخن واشد به دردهای تو از هر سخن دری با صد هزار جلوه برون آمدی... دریغ با صد هزار دیده ندیدند برتری تنهایی تو بیشتر از پیش واضح است حالا که در میان شلوغی لشکری... شمشیر می‌کشی... چه شکوهی، چه هیبتی تکبیر می‌کشند... چه الله اکبری یاران بی بدیل، عجب جمع سالمی اعضای چاک چاک، چه جمعِ مُکَسّری آن‌ها که روی دستِ محمد ندیده‌اند بر نیزه دیده‌اند که از هر نظر سری... 📝 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه‌السلام 🔹لا یوم کیومک اباعبدالله🔹 حمله‌های موج دیدم، لشکرت آمد به یادم کشتی صدپاره دیدم، پیکرت آمد به یادم باد تنها بود، اما خار و خس‌ها را عقب زد تاختن‌های علیِ اکبرت آمد به یادم بحث عقل و عشق شد، هر کس بیانی، داستانی من ترک‌های لب آب‌آورت آمد به یادم «لَن تَنالُوا البِرَّ حَتّی تُنفِقُوا مِمّا تُحِبُّون» لحظه‌های سرخ بعد از اصغرت آمد به یادم جویباری بر شکوه کوه مستحکم می‌افزود اشک‌های از رجز محکم‌ترت آمد به یادم گفت سعدی دیده با چشم خودش می‌رفت جانش من وداع آخرت با خواهرت آمد به یادم باغبان با طفل گفت: این سیب! دیگر شاخه نشکن! قصهٔ انگشتت و انگشترت آمد به یادم روضه‌خوان می‌گفت: یا مهدی! محبان تو هستیم از محبان آنچه آمد بر سرت آمد به یادم... 📝 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه‌السلام 🔹لا یبایع مثله🔹 با زخم‌های تازه گل انداخت پیکرش تسلیم شد قضا و قدر در برابرش مردی که عاشقانه‌ترین داغ را نوشت از بس شکوه داشته لبخند آخرش می‌خواست نور تازه بپاشد در آسمان مردی که آفتاب، شد آن روز منبرش می‌گفت «لا یبایع مثله» نه با زبان با لحن قطره قطرۀ خون، زیر حنجرش او جانماز سرخ زمین را که باز کرد هفت آسمان رسید به الله اکبرش تنها گواه زلف پریشان او، نسیم حرفی نزد، از اینکه چه شد روی نی سرش تنها بسنده کرد به یک جمله بعد از آن سر بسته بود روضه که «ای وای خواهرش» 📝 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۱۴۰۳ روز تاریخیِ عاشورا رسید لحظه های بیقراری ها رسید خواهری امروز در تاب و تب است چون وداع آخرین زینب است هستیِ زینب به میدان می رود بهر جان دادن به جانان می رود در همین وقت وداعِ آخرش یادش آمد حرف زهرا مادرش دلبر من ای برادر صبر کن یادگار خوب حیدر صبر کن صبر کن تا من ببوسم حنجرت چون وصیت کرده زهرا مادرت تا که خم شد بوسه زد بر حنجرش ریخته غم های عالم بر سرش چون که بوسید حنجرش ، بیتاب شد با همین بوسه وجودش آب شد چون برادر می رود در قتلگاه ناله می زد خواهرش با سوز و آه آسمان کربلا محزون شده یوسف زهرا به خاک و خون شده قِصه ی کرببلا پایان رسید غرق در حق گشت و بر جانان رسید 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
زمینه ، سنگین ، واحد ، شور (به همه سبکها خوانده میشود) شده روز عاشورا دل زهرا شده غمین غم و عشق و بلا شد درکربلا با هم عجین می شینه غم به دل از روی تل زینبیه صدا خواهر میاد از سوی تل زینبیه در زوال عاشورا همه میشند جانفدا امون از دل زینب زینب کبری امروز با دلی غمگین و مضطر در پِیِ حسین خود می زنه بر سینه و سر گوید ای آرام جان برو ولی آهسته تر تا ببوسم حنجر پاک تو رو جای مادر یا حسین مهلا مهلا یا حسین یابن الزهرا امون از دل زینب پیش چشمان زینب میشه جدا سرِحسین روی خاک کربلا به خون فتاده نور عین تا که بالای مقتل خواهر او زینب رسید تا که حسینش رو دید یه ناله ای از دل کشید اشک زینب شد روان قامت او شد کمان امون از دل زینب جلوی چشم زینب میشه جدا سرِ حسین روی خاک کربلا به خون فتاده نورِ عین کربلا شد لاله گون ای خدایا از خون او رفته بر روی نیزه راس پاک و گلگون او داره می میره زینب رسیده جونش بر لب امون از دل زینب 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7