eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.8هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
987 ویدیو
48 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
عمریست که ما دست به دامان حسینیم در مجلس روضه همه مهمان حسینیم چون عشق حسین بن علی راه نجات است پس تا به ابد مست و پریشان حسینیم بیمار فقط در طلب لطف طبیب است ما منتظر نسخه ی درمان حسینیم ما را نبود واهمه از آتش دوزخ وقتی همگی گوش به فرمان حسینیم فردوس برین خانه ی عشاق حسین است صدشکر که ما جزو محبان حسین . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
پدرم کرده دعا پیرغلامت بشوم یا جوانمرگ ، شهیدِ سر راهت بشوم مادرم خواسته از مادرتان بعد نماز تا نفس هست فقط خرج عزایت بشوم کیمیایی ست عجب روضه ی جانسوز حسین مددی صاحب عزا تعزیه دارت بشوم کوچه کوچه بزنم حب تو را جار و سپس از روی بام پریشان فراقت بشوم کاش میشد گِل تقدیرم عوض گردد تا ظهر عاشور سیاهیِ سپاهت بشوم رخصت خیمه ی خود را بده تا مثل زهیر متحول شده از فیض وصالت بشوم مثل حر توبه ی من را بپذیر آقاجان تا رها از قفس و بند اسارت بشوم گوشه چشمی که شبیه وهب نصرانی من مسلمان شده ی طرز نگاهت بشوم وسط معرکه مجنون بشوم چون عابس پیرُهن پاره کنم مست ز جامت بشوم قاسم ابن الحسنی قد بکشم پای غمت زیر بار مِحنت خوش قد و قامت بشوم مثل شهزاده علی در صف میدان جهاد با لب تشنه اذان گوی نمازت بشوم یک سه شعبه ز کمان آید و چون طفل رباب عاقبت با گلوی پاره فدایت بشوم سر من باشد و دامان تو ، چون جون سیاه بین آغوش تو نائل به شهادت بشوم گوشه ای از حرمت خاک شوم مثل حبیب من هم همسایه ی نزدیک مزارت بشوم حضرت عشق به آمال دلم خرده مگیر من بقربان سر نیزه سوارت بشوم بشکند گردنم اما نرسد روزی که لکه ی ننگ شما باشم و بارت بشوم یدالله شهریاری . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بنویسید مرا بی سر و سامان حسین جگری سوخته و پاره گریبان حسین پای شش گوشه گدا را بنشانید و سپس بنگارید مرا دست به دامان حسین روضه ای باز بخوانید و، هلاکم بکنید روی قبرم بنویسید پریشان حسین پروراندند مرا پای همین هیئت ها از همان روز ازل خورده ام از نان حسین کاش در کرببلا جام شهادت نوشم بسرایند مرا جزء شهیدان حسین شبِ بی گریه در این عشق حرام است مرا این چنین است شبِ ریزه خور خوان حسین بنویسید روی مشک علمدار حرم جان عالم به فدای لب عطشان حسین *** به خدا این پسر حضرت زهرا باشد روی خاک است چرا پیکر عریان حسین رضاباقريان . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تمام حنجره ها نینوای توست حسین دل شکسته ی ما کربلای توست حسین بهای خون تو را جز خدا نداند کس تو کیستی که خدا خونبهای توست حسین برات عفو به امضاى مادرت گیرد کسی که زائر صحن و سرای توست حسین بهشت باد به اهل بهشت ارزانی  بهشت ما حرم باصفای توست حسین به عالمی در دل بسته ايم از اول مگر به روی تو، این خانه جای توست حسین هنوز دوست به یاد تو اشک می ریزد هنوز بر لب دشمن ثنای توست حسین سلام بر تو که قاتل، کریم خواند تو را سلام بر تو که عالم گدای توست حسین سلام بر تو که حتّی سپاه دشمن هم رهین منّت و لطف و عطای توست حسین   زیارت همه پیغمبران، زیارت حق  زیارت سر از تن جدای توست حسین   سر تو دفن شد امّا چهارده قرن است جهان پر از تو و بانگ رسای توست حسین تو آن صحیفهء صد پارهء ورق ورقی  که زخم های تنت آیه های توست حسین...   استاد حاج غلامرضا سازگار . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دوباره می رسداز ره محرمت آقا وبوی روضه و شبهای ماتمت آقا کتیبه ها و علم نقش پرچمت آقا همیشه در دل مابوده این غمت آقا فدای نام تو و بچه هایتان آقا که روضه ام شده کرب وبلایتان آقا سلام ماه غریبی،سلام ماه عزا دوباره برکت یکسال مابه دست شما چه عزتی که عطا کرده ای به نوکرها نشسته اندسر سفره ی تو خون خدا به پا شود نوحه ها در عزایتان آقا که روضه ام شده کرب وبلایتان آقا دوباره روضه ی مشک وصدای طفل رباب دوباره یک حرمی مانده بی عمو بی آب دوباره غارت و سیلی دوباره رد طناب دوباره کوچه و بازار، ازدحام و عذاب شروع میشود این روضه هایتان آقا که روضه ام شده کرب و بلایتان آقا شروع میکنم اینبار از لب گودال و عصرروز دهم پیکری شده پامال وخواهری که ز بالای تل شده بیحال خدا به خیر کندگوش و معجر اطفال همیشه لطمه زدم من برایتان آقا که روضه ام شده کرب و بلایتان آقا محمدحسین بناریان . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
پدرم کرده دعا پیرغلامت بشوم یا جوانمرگ ، شهیدِ سر راهت بشوم مادرم خواسته از مادرتان بعد نماز تا نفس هست فقط خرج عزایت بشوم کیمیایی ست عجب روضه ی جانسوز حسین مددی صاحب عزا تعزیه دارت بشوم کوچه کوچه بزنم حب تو را جار و سپس از روی بام پریشان فراقت بشوم کاش میشد گِل تقدیرم عوض گردد تا ظهر عاشور سیاهیِ سپاهت بشوم رخصت خیمه ی خود را بده تا مثل زهیر متحول شده از فیض وصالت بشوم مثل حر توبه ی من را بپذیر آقاجان تا رها از قفس و بند اسارت بشوم گوشه چشمی که شبیه وهب نصرانی من مسلمان شده ی طرز نگاهت بشوم وسط معرکه مجنون بشوم چون عابس پیرُهن پاره کنم مست ز جامت بشوم قاسم ابن الحسنی قد بکشم پای غمت زیر بار مِحنت خوش قد و قامت بشوم مثل شهزاده علی در صف میدان جهاد با لب تشنه اذان گوی نمازت بشوم یک سه شعبه ز کمان آید و چون طفل رباب عاقبت با گلوی پاره فدایت بشوم سر من باشد و دامان تو ، چون جون سیاه بین آغوش تو نائل به شهادت بشوم گوشه ای از حرمت خاک شوم مثل حبیب من هم همسایه ی نزدیک مزارت بشوم حضرت عشق به آمال دلم خرده مگیر من بقربان سر نیزه سوارت بشوم بشکند گردنم اما نرسد روزی که لکه ی ننگ شما باشم و بارت بشوم یدالله شهریاری . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از همان بدو تولد ز همه سر بودی خب تعارف که نداریم تو بهتر بودی باده‌نوشان غدیر از نفست حیرانند تو چه دریای شرابی؟ تو چه ساغر بودی؟ با نگاهی به تواریخ عرب دانستم دو سه جا جای پیمبر تو پیمبر بودی ذوالفقارست به دستان تو و پیغمبر آن زمانی که خودت یک‌تنه لشگر بودی گفت ؛ لا حول ولا قوت الا بالله اسدالله دمت گرم که محشر بودی . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تمام حنجره ها نینوای توست حسین دل شکسته ی ما کربلای توست حسین بهای خون تو را جز خدا نداند کس تو کیستی که خدا خونبهای توست حسین برات عفو به امضاى مادرت گیرد کسی که زائر صحن و سرای توست حسین بهشت باد به اهل بهشت ارزانی  بهشت ما حرم باصفای توست حسین به عالمی در دل بسته ايم از اول مگر به روی تو، این خانه جای توست حسین هنوز دوست به یاد تو اشک می ریزد هنوز بر لب دشمن ثنای توست حسین سلام بر تو که قاتل، کریم خواند تو را سلام بر تو که عالم گدای توست حسین سلام بر تو که حتّی سپاه دشمن هم رهین منّت و لطف و عطای توست حسین   زیارت همه پیغمبران، زیارت حق  زیارت سر از تن جدای توست حسین   سر تو دفن شد امّا چهارده قرن است جهان پر از تو و بانگ رسای توست حسین تو آن صحیفهء صد پارهء ورق ورقی  که زخم های تنت آیه های توست حسین...   استاد حاج غلامرضا سازگار . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
با مهر حیدر است که عالم بنا شده دنیای بی ولای علی پوچ و بی‌بهاست بیعت نکرد بیت علی با خلیفه‌ای راه غدیر و راه سقیفه ز هم جداست دشمن سه‌بار حمله بر این خانه کرده است بیتی که داغ‌دار غم ختم‌الانبیاست یا صاحب‌الزمان نظری کن به پشت در این مادر شماست که در بین شعله‌هاست محسن به پشت در به چه جرمی شهید شد؟ قلب امام عصر بر این غصّه مبتلاست ای وای از غلاف مرا می‌کشد همین ردی که روی بازوی ریحانه خداست کوچه مقدّم است به گودال قتلگاه زیرا مدینه نقطه آغاز کربلاست . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
صفحه مجنون دلم بسته به موی حیدر است خواب و خیال من فقط دیدن روی حیدر است کعبه من منای من مروه من صفای من عقربه قبله‌نما یک‌سره سوی حیدر است حج نروم بدون او از چه به احرام شوم چون حجرالاسود من چشم نکوی حیدر است باد صبا که مرده را حیات نو عطا کند وزیدنش ذره‌ای از شمیم بوی حیدر است گاه دلم سوی نجف گاه رود غدیر خم این دل دیوانه من به جستجوی حیدر است عزم سفر نموده‌ام تا حرم ابوتراب مسافرم مقصد من رفتن کوی حیدر است طعنه دشمن علی هیچ اثر نمی‌کند مرهم نیش دشمنان نوش سبوی حیدر است نغمه جمع شیعیان یک‌سره باشد این چنین لعنت بی‌شمار بر آن که عدوی حیدر است . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در هوایت بی قرارم یا اباصالح مدد سر ز پایت برندارم یا اباصالح مدد جان احمد جان حیدر جان زهرا جان عشق هجر تو برده قرارم یا اباصالح مدد بنده ای هستم گنهکارو فقیر و رو سیاه از گناهان شرمسارم یا اباصالح مدد ای تو آقا ای تو مولا ای تو والا ای ولی ای همه دار و ندارم یا اباصالح مدد جز به درگاهت که گردی شافعم در نزد حق رو به درگاه که آرم یا اباصالح مدد گر نگاهی از سر لطفت بر این عاصی کنی خوش شود این روزگارم یا اباصالح مدد ذره ای هستم نگاهت آفتابم می کند نزد گل کمتر ز خارم یا اباصالح مدد آفتاب ای آفتاب ای آفتاب ای آفتاب ای مه شب های تارم یا اباصالح مدد در فراقت شد بهار دل خزان ای نازنین برگ خشکی در بهارم یا اباصالح مدد رشته ای بر گردنم افکنده شوق وصل دوست من اسیر زلف یارم یا اباصالح مدد شعله بر جانم فتاده آنچنان کز عشق تو آتشی در سینه دارم یا اباصالح مدد اعتبارم گشته حب مرتضی و آل او سربدار ذوالفقارم یا اباصالح مدد کاش می شد خاک پایت گردم و آخر شود خاک کوی تو مزارم یا اباصالح مدد تا ظهورتان قسم بر گردش لیل و نهار روز و شب را می شمارم یا اباصالح مدد کاش این جمعه شود روز ظهور و وصلتان مژده ی وصلت شعارم یا اباصالح مدد جواد کریم زاده . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کیست تا کشتی جان را ببرد سوی نجات دست ما را برساند به دعای عرفات... یا حسین بن علی عشق، دعای عرفه‌ست عشق آن عشق که بیرون بردم از ظلمات پشت بر کعبه نکردی که چنان ابراهیم به منا با سر رفتی پی رمی جمرات... تو همه اصل و اصولی، تو همه فرع و فروع تو همه حج و جهادی، تو همه صوم و صلات ظاهر و باطن تو نیست به جز جلوۀ حق که هم آیین صفاتی و هم آیینۀ ذات مرحبا آجرک الله بزرگا مردا نیست در دست تو جز نسخۀ حاجات و برات شعر ناقابل من چیست که نذر تو شود جان ناقابل من چیست که گویم به فدات تو کدامین غزلی عطر کدامین ازلی؟ از تو گفتن نتوانند چرا این کلمات؟ جبل الرحمه همین جاست همین جا که تویی پای این سفره که نور است و سلام و صلوات . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
رسيد روضه به جايي كه ديدنش سخت است به حنجري كه يقيننا بريدنش سخت است تني كه مثله شود پاكشيدنش سخت است صداي واي بني شنيدنش سخت است اگرچه سخت سرت را ولي جدا كردند چنان كه فاطمه را از علي جدا كردند همين كه تير رها كرد تيغ مي بُرد رفيق مي زند و نارفيق مي برد و بوسه گاهِ نبي را دقيق مي برد عميق بوسه زده پس عميق مي برد چنان پرنده كه هي بال را به هم زده است صداي فاطمه گودال را به هم زده است خدابخير كند لحظه هاي اخر را خدا بخير كند رفتن برادر را يكي بگيرد از ان دور چشم خواهر را كه شمر بين دو دستش گرفته يك سر را به نيزه زلف كمند است ساعتي ديگر سري به نيزه بلند است ساعتي ديگر بلند گفت یکی آن وسط، سرش با من ولی مزاحممان است خواهرش، با من! تو پا گذار به گودال، خنجرش با من شروع کار قتال از تو، آخرش با من! بریدن سر او مثل آب خوردن بود جداشدن ز قفا، ظلم بر سر و تن بود ز قتلگاه، اگر بوی سیب می آید حبیبه ای به مزار حبیب می آید صدای ناله ی زهرا عجیب می آید که آخرین پسرم عنقریب می آید در آن زمان سر خون حسین من جنگ است به هر کجا بروید آسمان همین رنگ است سعید پاشازاده 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دشمنانت یک طرف ، آن آشنا از یک طرف بی وفایی یک طرف ، زهرِ جفا از یک طرف کُل عالم خون بگرید در عزایِ تو کم است ارضیان از یک طرف ، اهلِ سما از یک طرف تشنه ای و طالبِ آبی و این ها یک طرف بر زمین می ریزد آب ، آن بی حیا از یک طرف خاطرات کوچه و گودال پیرت کرده اند داغِ مادر یک طرف ، کرب و بلا از یک طرف تشنگی تاب و توانش را ربود و ناگهان بر زمین افتادِ از زین شاه ما از یک طرف پیر مردان آمدند و بهر قربت می زدند ... با لگد از یک طرف ، چوب عصا از یک طرف روزیِ ماه محرم از شما خواهم گرفت رزقِ اشک از یک طرف ، سوز و نوا از یک طرف از سوی قم یا خراسان هر کدامش میلِ توست راهی ام کن اربعین کرب و بلا از یک طرف .... . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سلام ما به بقیع و بُقاع ویرانش بر آن حریم که باشد ملک نگهبانش سلام ما به بقیع، آن تجسّم غربت گـواه بر سخنـم تربـت امـامـانش بقیع کعبه ی قدس چهار معصوم است چـهار نور خدا مـی دمد ز دامـانش یکی است حضرت باقر از آن چهار امام که داغ او زده آتش به قلب یارانش شهید شد ز جفای هشام آن مولا زِ زهرِ تعبیه در زین که آب شد جانش غریب اوست که در موسم زیارت حج مدینه و آنهمه زائر که هست مهمانش شـب شهادت او یـک نفر نمـی ماند که اشک غم بفشاند به قبر ویرانش دری که سجده گه قدسیان بود خاکش به زائرش ندهـد اذن بوسـه دربــانش استاد سیدرضا مؤید . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
‌ 🏴 السَّلامُ عَلى عَبدِاللهِ بنِ الحُسَینِ الطِّفلِ الرَّضیع بر داغ‌هایش داغ دیگر می‌نشیند داغی که بر قلبش چو اخگر می‌نشیند از داغ‌های پیش از آن سر تا به پا سوخت این اخگر است و روی آذر می‌نشیند داغ بزرگ شیرخوار کوچک است این این داغ روی داغ اکبر می‌نشیند مولا که پشتش از غم عباس خم شد از غصۀ شش‌ماهه مضطر می‌نشیند این تیرهای غصه پیش از قلب مولا بر قلب زهرا و پیمبر می‌نشیند طفلی که از گهواره‌اش لب‌تشنه پر زد بر دست بابا چون کبوتر می‌نشیند در قاب خیس چشم آقای غریبم تصویری از سرباز آخر می‌نشیند شش‌ماهه‌ای که تشنۀ یک قطره آب است بر دست‌های پور کوثر می‌نشیند مولا لباس مصطفی را کرده بر تن عالم دوباره پای منبر می‌نشیند از تشنگیّ طفل می‌گوید به دشمن این روضه کی بر جان لشکر می‌نشیند؟ اصغر تَلَظّی می‌کند، مولا تمنّا رحمی مگر بر قلب کافر می‌نشیند؟ دادند جای آب هم تیر سه‌شعبه تیری که بر حنجر چو خنجر می‌نشیند معلوم شد که می‌شود وحشی‌تر از گرگ آن‌که به قلبش بغض حیدر می‌نشیند از گوش تا گوش علی را می‌بُرد وای! تیری که در حلقوم تا پر می‌نشیند بر روی خون‌آلود و محزون حسینم خون دل است این یا که اختر می‌نشیند؟ مادر چه حالی می‌کند پیدا خدایا وقتی‌که روی نیزه آن سر می‌نشیند خون در دل سبط پیمبر می‌زند موج بر داغ‌هایش داغ دیگر می‌نشیند ✍️ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
‌ 🏴 السَّلامُ عَلَیْکَ يا عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ الْأکْبَر با حرم کرد وداع و به لبش آمد جان "شاه شمشادقدان خسرو شیرین‌دهنان" تا گرفت از پسر فاطمه اذن میدان از دل خسته و بی‌تاب پدر برد توان پدرش اذن به او داد و برآورد فغان چشم بارانی او بود به اکبر نگران رفت آن ماه و دوید از پی او بر لب شاه ذکر لا حَولَ وَلا قُوَّةَ اِلّا بِاللّه رفت و می‌خواند رجز اکبر شیرین‌گفتار که منم حامی فرزند رسول مختار می‌زنم تیغ چنان بر سرتان ای فُجّار تا که این تیغِ گران خم شود از شدت کار رفت چون حیدر کرّار و برآورد دمار تیغ رحمانی‌اش از لشکر شوم بدکار طاقتش کم شد و برگشت به‌سوی پدرش تا توان گیرد از آیینۀ روی پدرش آمد و چشم به چشمان پدر دوخته بود از غم غربت او زار و برافروخته بود محو در دوست شدن از پدر آموخته بود شد جدا و به لبش آتشی اندوخته بود جانش از آتش لب‌های پدر سوخته بود در دلش غربت او آتشی افروخته بود باز شد آتش و در خرمن دشمن افتاد از هجومش یل و نستوه و تهمتن افتاد خَلق و خُلقش چو رسول و غضبش حیدر بود چشم او روضۀ رضوان و لبش کوثر بود یک نفر بود و خودش یک‌تنه یک لشکر بود یک‌تنه از همۀ لشکر دشمن سر بود کربلا جلوۀ جنگاوری اکبر بود ضربتش آتش قهر و غضب داور بود پیش شمشیر علی هر یلی انداخت سپر محشری کرد به‌پا همچو علی در خیبر مست از جام می لم‌یزلی می‌جنگید تشنۀ جام بلا بود، بلی می‌جنگید در دل لشکر شب، نور جلی می‌جنگید شیر صحرای بلا همچو علی می‌جنگید گوییا دست خدای ازلی می‌جنگید خسته از زخم و عطش بود ولی می‌جنگید بود در عشق خدا زادۀ لیلا مجنون در دل معرکه بود و ز دو عالم بیرون وای از آن لحظه که افتاد علی از مرکب حمله آورد به نور ازلی لشکر شب از گلستانِ رُخش دست خزان برد طرب ناله‌ای کرد که جان پدر آمد بر لب پدرش در بر او آمد با حالِ عجب پیش از او مویه‌کنان بر سرش آمد زینب زینب انداخت خودش را به روی جسم علی از علی دید نمانده است به‌جز اسم علی نالۀ "یا وَلَدی" از دل مولا برخاست از لبش نغمۀ جانسوز تمنّا برخاست در پی نالۀ او شیون زهرا برخاست گریه و همهمه در عالم بالا برخاست شادی و هلهله از لشکر اعدا برخاست از همه اهل حرم ناله و غوغا برخاست اُف به دنیا که چنین هستی مولا را سوخت آتش غم به دل زینب کبری افروخت آه از این داغ جگرسوز و از این جور و ستم غزل پیکرش از تیغ جفا ریخت به هم هر طرف مصرعی از اوست در این دشت، عَلَم شعله زد بر دل خونین حسین آتش غم بُرد در بین عبا اکبر خود را به حرم آتش این غم جانسوز نخواهد شد کم باز در حلقۀ ما قصۀ گیسوی علی است تا دل شب سخن از سلسلۀ موی علی است ✍️ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
‌ 🏴 السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبَا الْفَضْلِ الْعَبّاس ▪️ ماه به‌خون‌افتاده تا عکسی از رخسار ماه افتاد در آب رفت از جلال و هیبتش آیینه از تاب برداشت آب و بر لب آورد و فرو ریخت در حسرت یک بوسه‌اش خون شد دل آب پیچید در پایش که دست از او نشوید شد آب هم پابند آن گیسوی پُرتاب بگذاشت پا در علقمه دریای غیرت بگذشت تشنه از کنار آبْ مهتاب او تشنه رفت و تا قیامت آبِ ناکام در دل گرفته عکس آن دردانه را قاب ساقی به‌سوی تشنگان می‌رفت سرمست تا که به میخانه رساند بادۀ ناب مشکی پر از امید را بر دوش می‌برد آن شاه خوبان، شیر هَیجا، شمع احباب بارانی از تیر آمد اما او سپر شد می‌رفت در موج خطر بی ترس گرداب کی از هجوم شب‌پره ترسد عقابی؟ پولاد کی می‌لرزد از غوغای سیماب؟ هرگز نلرزد پشت کوه از لشکر کاه دریا نخواهد شد اسیر چنگ مرداب از تیرها با جانش استقبال می‌کرد تا که بَرد آبی سوی گل‌های بی‌تاب انداختند از پیکرش دست و نلرزید تنها امیدش را به دندان کرد قلاب آن مشک را چون طفل در آغوش می‌برد سقا صدف شد، مشکْ مرواریدِ خوشاب تا که رساند قطرۀ آبی به اصغر شاید شود آن غنچۀ پژمرده شاداب در چشم او تصویری از لب‌های تشنه در گوش او بانگ «عمو بشتاب، بشتاب» پا تا سرش خون بود و فکر خیمه‌ها بود تا تشنه‌کامان را کند از آبْ سیراب دشت تنش شد بیشه‌ای از تیر دشمن خون دل او می‌چکید از چشم نُشّاب شد تیرها بال و پرش، در اوج می‌رفت تا آنکه شد تیری به‌سوی مشک پرتاب هم آب مشک و هم امیدش بر زمین ریخت شد جام ساقی خالی از آن دُرّ نایاب دیگر نه شوق راندن و نه پای رفتن درمانده و نومید شد ماه جهان‌تاب با هم یکی شد آب مشک و اشک عباس از مشک سقا بر زمین می‌ریخت خوناب شد بوسه‌گاه تیرها آن ماه خونین یک تیر هم زد بوسه بر آن چشم جذاب مرغ دلش یک‌باره پر زد تا مدینه چون روضه‌های فاطمیه دارد آداب از روضه‌های فاطمه می‌مرد اباالفضل هر بار حرفی مجتبی می‌زد از این باب می‌سوخت عمری از غم زهرا و حیدر شد بی‌قرارِ مادر آن محبوب احباب ناگاه دستی آمد و شق‌القمر کرد افتاد با صورت به خاک آن ماه محراب دستش جدا فرقش دوتا چشمش پر از خون در راه وصل دوست شد آماده اسباب ناگه پسر خواندش صدایی مهرپرور او دید مادر را به بیداری، نه در خواب آمد به ساحل کشتی پهلوگرفته از داغ دلبندش کشید آه جگرتاب پیچید بوی عطر یاس و سیب در دشت از خیمه‌ها می‌آمد آوای "عمو، آب" شد بار اول که صدا می‌زد: برادر ماه به‌خون‌افتاده را خورشید دریاب... ▪️▪️▪️؛ مولا به‌سوی خیمه‌ها برگشت تنها دیگر نه در تن تاب و نه در پاش پایاب پشتش شکست و باغ امیدش خزان شد بی چاره شد آن چارۀ خویشان و اصحاب از علقمه می‌آمد اما بی علمدار می‌آمد و از چشم او می‌رفت سیلاب زینب شود کم‌کم مهیای اسارت ای وای من از روضۀ خلخال و جَلباب ✍️ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🟥 قاب عاشقی دیده است قلب خستۀ او داغ بی‌شمار اما چو کوه مانده چنین قرص و استوار هر بار می‌رود یلی از لشکرش ولی دشمن ندیده است در او غیر اقتدار داغ حبیب و داغ علمدار دیده است همچون امام خویش ولی مانده پایدار در کربلا اگرچه نبودیم، دیده‌ایم هفتادودو شهید به پای قیام یار روزیّ عاشقان حسین است رنج عشق تفسیر عاشقی است همین قاب ماندگار این مکتب خمینی مردآفرین ماست داریم درس عاشقی از آن بزرگوار فردا به یُمن رهبر جانبازمان رسیم بر قله‌های عزت و امید و افتخار تا دولت کریمۀ موعود منتقم یارب، امام خامنه‌ای را نگاه دار ✍️، ۱۴۰۳/۰۴/۲۴ 📸 تصویری از مراسم عزاداری شب تاسوعای حسینی علیه‌السلام در حسینیۀ امام خمینی قدس‌سره با حضور حضرت امام خامنه‌ای روحی‌فداه (۱۴۰۳/۴/۲۴). 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
‌ 🏴 عشق ما نوکری است باز فصل غم حسین رسید بازهم شور کربلا برپاست هرکجا خیمه‌ای به‌پا گشته همه‌جا داغ‌دار خونِ خداست سردرِ خانه‌های ما هر سال شش دهه می‌شوند مشکی‌پوش تا که داغ محرم و صفرش نشود در دل کسی خاموش زنده مانده است با حسین اسلام بوده او رمز جاودانگی‌اش دارد انگار فیض و لطفی خاص مجلس روضه‌های خانگی‌اش شده امسال هم به لطف خدا روزی خانه‌ها عزای حسین می‌شود خیر و زینت و برکت بر سر سفره‌ها غذای حسین بازهم دیگ‌ها به صف شده‌اند می‌وزد بوی نذری هیئت اصلاً انگار قیمۀ نذری می‌رسد از حوالی جنّت کار نذری که می‌شود آغاز خانه انگار می‌شود گلشن آتش زیر دیگ‌ها گویی شده با دست فاطمه روشن آشپزهای روضۀ ارباب چه مقام و چه منصبی دارند در پذیرایی از عزاداران همگی شغل زینبی دارند هرکه در دستگاه شور حسین می‌کند نوکری بها دارد هرکه شد نوکر کسی دیگر صاحبی این‌چنین کجا دارد؟ همۀ عمر نوکر اوییم قد کشیدیم در عزای حسین توشۀ جان ماست گریه بر او توشۀ جسم ما غذای حسین حتماً ارباب می‌کند نظری بر هرآن‌کس که می‌کند خدمت نوکریّ حسین آقایی است عشق ما نوکری است در هیئت ✍️ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ 🏴 جانم فدایت "إركَبْ بِنَفْسي أنْت" ای روح و روانم جانم فدایت! ماه من، آرام جانم عباس من، یک شب بگیر از خصم مهلت ای تکیه‌گاهم، ای پناه کودکانم تا که زنم شانه به گیسوی رقیّه تا ساعتی در خیمۀ زینب بمانم امشب شب ذکر و مناجات و نماز است وقت نیایش با خدای مهربانم می‌خواهم امشب تا سحر در سجده باشم می‌خواهم امشب اندکی قرآن بخوانم ✍️ 🌷شهید سیدابراهیم رئیسی: وقتی به حضرت امام حسین سلام‌الله‌علیه خبر دادند که دشمن ما را محاصره کرده و می‌خواهد حمله کند، حضرت اولین جمله‌ای که فرمودند، این بود که عباس کجاست؟ وقتی اباالفضل سلام‌الله‌علیه خدمت حضرت آمد، حضرت فرمودند: إركَبْ بِنَفْسي أنْت... اگر هیچ شأنی برای اباالفضل سلام‌الله‌علیه ثبت نشده بود، همین واژۀ بلند "بِنَفْسي أنْت" کافی بود برای اینکه بزرگ‌ترین مدال برای اباالفضل سلام‌الله‌علیه باشد... جان حسین قربانت! 📚 يا عَبّاسُ إركَبْ بِنَفْسي أنْتَ يا أخي؛ اى عباس، بر اسب سوار شو؛ جانم فدايت! اى برادرم (الإرشاد، ج۲، ص۹۰). 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
‌ 🏴 ــ صَلَّی اللهُ عَلیکَ یا سَیِّدَنَا العَطشان بانگ شادی و هلهله برخاست چون به میدان نشست گرد و غبار غرق خون بود هستی زینب زخم‌های تنش هزارهزار سوی مقتل دوید مویه‌کنان تا خودش را سپر کند زینب اندکی دیر اگر رسد باید خاک ماتم به سر کند زینب غرق در خون نفس‌نفس می‌زد حضرت عشق بی‌کس و تنها رمقی چون نداشت با چشمش از خودش دور کرد خواهر را پس‌ازآن شمر سوی مقتل رفت رفت تا کار را تمام کند کار او که تمام بود! خدا رحم بر خواهر امام کند می‌برید از حسین سر ظالم نبرید از حسین دل زینب به سر و سینه می‌زد و می‌کرد خاک‌ها را به اشکْ گِل زینب مویه می‌کرد زینب و برخاست نالۀ "یا بُنَیَّ" از گودال در زمین و در آسمان پیچید نالۀ مادری پریشان‌حال ناله می‌کرد و پیش چشم ترش سر برید از حسین شمر لعین با سر از قتلگاه بیرون رفت پیکر شاه ماند روی زمین تشنه بود و سرش جدا کردند پیش چشمان مادرش، ای وای! نکند دشمن ازسرِ کینه بکند قصد پیکرش، ای وای! پس‌ازآن ده حرامی ملعون بر سر کینه و جفا ماندند اسب‌ها را که نعل تازه زدند بر روی جسمش اسب تازاندند پس‌ازآن شد سری به نیزه بلند نالۀ اهل‌بیت افزون شد پیرهنْ کهنه هم از او بردند دل سنگ از مصیبتش خون شد ▪️▪️▪️؛ بوسه بر رگ نداشت سابقه‌ای زینب این بوسه از کجا آموخت؟ چون‌که لب بر رگ حسین گذاشت دل دشمن به حال زینب سوخت... ✍️ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
‌ 🏴 وامُحَمَّداه، صَلّیٰ عَلَيكَ مَليكُ السَّماءِ، هٰذَا حُسَینٌ بِالعَراءِ مُرَمَّلٌ بالدِّماءِ مُقَطَّعُ الأعضَاءِ، وَاثَکلاه وَبَنَاتُكَ سَبَایَا... بوی تو دارد این بدن، اما نقشی از تو در آن نمی‌بینم! خوانده‌ای تو مرا کنار خودت از تو اما نشان نمی‌بینم! من صدا می‌زدم: حسین... حسین تو "اُخَيَّ إلَيَّ" می‌گفتی من فدای صدای محزونت ای گل من چرا به خون خفتی؟ ای تن بی‌سر رها در خون تو حسینی؟ تویی برادر من؟! باورم نیست ای تن بی‌سر! تو حسینی؟ عزیز مادر من؟! این تویی سایۀ سر زینب که روی خاک مانده‌ای بی‌سر؟ این تویی جان حیدر و زهرا؟ این تویی نور چشم پیغمبر؟ هرچه در پیکر تو می‌نگرم اثری از حسین پیدا نیست! زینت شانه‌های پیغمبر جای تو روی خاک صحرا نیست آتشی در دلم به‌پاست حسین پیرهنْ کهنه‌ات کجاست حسین؟! تن تو مانده روی خاک، ولی سر تو روی نیزه‌هاست حسین دارم از غصۀ تو می‌میرم پاره‌پاره چرا شده بدنت؟ هرچه می‌گردم ای برادر نیست جای یک بوسه در تمام تنت! دیدم از دور می‌زدند تو را این شیاطین به‌قصد قرب خدا دم‌به‌دم بر سر تو می‌بارید تیر و تیغ و سنان و سنگ و عصا دیدمت نیمه‌جان و لب‌تشنه من بمیرم برای غربت تو! تکیه بر نیزه‌ای شکسته زدی قامتم خم شد از مصیبت تو! من بمیرم! سر تو را بردند کفش و انگشتر تو را بردند اسب‌هایی که تازه نعل شدند بخشی از پیکر تو را بردند ▪️▪️▪️؛ حَرَمت پر شد از حرامی‌ها در حرم هرچه بود غارت شد قسمت تو شهادتی جان‌کاه قسمت خواهرت اسارت شد... ✍️ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
‌ 🏴 یا حسین تا از جهان پر کشیدی، رفتی در آغوش مولا ای بی‌قرار شهادت، ای غرق دلبر سراپا ما روضه‌ها را شنیدیم، تو روضه‌ها را چشیدی تا کربلا بُرد ما را داغ تو سردار دل‌ها ✍️، ۱۴۰۳/۰۴/۲۹ ساعت به وقت ۰۱:۲۰ 💔 هدیه به ارواح ملکوتی و بلندپرواز حاج‌قاسم سلیمانی و سیدابراهیم رئیسی صلوات 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
▪️در سوگ جهادگر بسیجی و مسئول گروه جهادی مهاجر، خادم‌الحسین محمدحسین دریس 🕊 مرغ مهاجر رفت از دل گروه مهاجر، مُظاهری رفت از سرانِ مهرفروزان، مباشری از حلقۀ نفیس نفوسِ عقیق‌فام کم شد به دست حادثه یکتا جواهری رفت از تبار دُردکشان مستِ عاقلی رفت از شمار دَردکشان دستِ قادری خاموش کرد شمع دل بی‌قرار را افروخت جان به خلوت خورشیدِ نائری بدرود گفت قُرب غریب غیاب را تا گشت غرقِ شوقِ دلارامِ حاضری پرپر شد از هجوم خزان لاله‌ای نجیب کم شد ز خیل لشکر ارباب، ناصری رفت از بسیجیان جهادی سرآمدی رفت از جهادیان بسیجی معاشری جان مهاجران شده محزون که پر گشود از همرهان قافله، مرغ مهاجری یک عمر بود در سفر و هجر بی‌امان اکنون به وصل دوست رسیده مسافری بودی همیشه از دل و جان خادم حسین حالا کنار دلبر و با او مجاوری ✍️، ۱۴۰۳/۰۴/۲۹ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7