eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
976 ویدیو
43 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد دعا کبوتر عشق است، بال و پر دارد بخوان دعای فرج را و عافیت بطلب که روزگار، بسی فتنه زیر سر دارد تو در هجوم حوادث، صبور باش، صبور که صبر، میوۀ شیرین‌تر از ظفر دارد در آستان ولا، جای ناامیدی نیست بهشتِ پاک اجابت هزار در دارد دلِ شکسته بیاور، که با شکسته‌دلان نسیم مهر خدا، لطف بیشتر دارد بخوان دعای فرج را که صبح، نزدیک است که شام خسته‌دلان مژدۀ سحر دارد صفا بده دل و جان را به شوقِ روزِ وصال مسافر دل ما، نیّت سفر دارد زمین چو پُر شود از عدل، آسمان‌ها را_ شمیم غنچۀ نرگس، ز جای بردارد بخوان دعای فرج را، زِ پشت پردۀ اشک که یار، چشم عنایت به چشمِ تَر دارد دهند مژده به ما از کنار خیمۀ سبز که آخرین گل سرخ از شما خبر دارد مراقبت بکن از دل، که یوسف زهرا زِ پشت پردۀ غیبت به ما نظر دارد برآر دست دعایی، که دست مهر خدا حجاب غیبت از آن ماه‌روی بردارد غروب و دامنۀ نور آفتاب و «شفق» بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای وای چه می‌بینم؟ ای وای مسلمان‌ها! جاری شده جوی خون، در سطح خیابان‌ها برخیز و قیامت را، در تماشا کن افتاده زمین کودک، فکر غم بابا کن کو باغچه و کوچه؟ من خانه نمی‌بینم افتاده زمین شمع و، پروانه نمی‌بینم پرپر شده هر غنچه، در دامن گلدانش آخر چه کند مادر، با داغ عزیزانش؟ برخاسته اسرائیل، با لشگری از موشک از طفل زبان بسته، ترسیده بدون شک برخاسته با غیرت، طوفان حماس اما افتاده چنین صهیون، هر دم به هراس اما هر سنگ شهابی شد، آن‌قدر که موشک شد تصویر سلیمانی، در خاطر ما حک شد امروز دگر موشک، در دست فلسطین است بر صورت اسرائیل، این سیلی سنگین است آید ز هوا موشک، بارد به زمین سجیل فریاد زند غزه، الموت لِاسرائیل خواندیم اذا جاءَ، چشمی به فلق داریم دیگر دو قدم نصرت، تا وعده‌ی حق داریم ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم هادی سیاهی زینت شب نیست، شب را زینت از ماه است اگر هادی او باشی خوشا هرکس که گمراه است من از آیینه‌ی "بَل هُم أَضَل"ها خوب فهمیدم از انسان برتر آن حیوان که از شأن تو آگاه است هزاران ابن‌اَکثَم از حضورت فیض می‌بردند که ریگی در میان کوه چیزی کمتر از کاه است تویی بالاتر از بالا و ما پایین‌تر از پایین میان ما و تو بیش از زمین تا آسمان راه است نخواهد رفت تا معراج درک تو خیال ما که نخل قدر تو بالا و دست عقل کوتاه است تمام گوش‌ها را تشنه‌ی جام سخن کردی که در دنیا هرآن‌چیزی که شیرین‌است، دلخواه است به هر تصویر از آیینه‌های "جامعه" خواندیم که هر معصوم یک آیینه‌ی شفافِ الله است روایات شما آنقدر دل‌برده از این شاعر که تنها از مضامین شما دم می‌زند تا هست. 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به ساغر غمت ای شاه! تا حواله شدم خراب باده‌ی عشقت به یک پیاله شدم گناه، از من اگر ساخت یک بُتِ سنگی به هیأت آمدم و در دم استحاله شدم همیشه آه کشیدم غم فراقت را از این که وصل ندیدم، همیشه ناله شدم به دوش بردم از این داغ، سوزنی! امّا شکسته شد کمرم، از غمت مچاله شدم "حسین" گفتنِ من ناگهان و آنی نیست من از قدیم گرفتار این سلاله شدم غلام حلقه به گوشم، مرا مران از خود بس است هرچه در این راه بی قباله شدم ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چِقَدر خیر دیده‌ایم از محبّت حسین به روی شانه‌های ماست دست رحمت حسین زبانزدِ تمام عالم است مهربانی‌اش دل مرا که بُرده است این عطوفت حسین روایت است این که هر سحر فرشته می‌بَرد سلام صبحگاهی مرا به خدمت حسین شفیعِ روز محشر است، آجُرِ «حُسینیه» به این بهانه که در آن شده‌ست صحبت حسین چه بهتر است با وضو، میان روضه گریه کرد عبادت است گریه‌های بر مصیبت حسین رفیق! روضه‌خانه سنگرِ ولایت علی‌ست هزینه داده است شیعه پایِ هیئت حسین رضایت حسین باطناً رضایت خداست رضایت خداست باطناً رضایت حسین به یک نظر دلِ خراب را درست می‌کند خدا کند شویم شامل عنایت حسین نترس! ظرفیت برای حُر شدن هنوز هست رسول ترک، حُر شده است با هدایت حسین گناهکار تا دو قطره اشک، حِین روضه ریخت خدا هم از گناه او گذشت بابت حسین «حسین» بانی قبولِ توبه‌های «آدم» است همین هزار و چند ساله نیست قِدمَت حسین به گرد و خاک معجر سه ساله دخترش قسم برای درد‌های ما دواست تربت حسین * * به حشر هم قدم که می‌نَهَد هنوز بی سر است قیامتی‌ست لحظه‌ی ورودِ حضرتِ حسین . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عالم ز آه، تیره‌تر از صبح محشر است خونِ جگر به دیده‌ی آلِ پیمبر است شهر مدینه گشته عزاخانه‌ی وجود رخت سیاه بر تن زهرا و حیدر است   گفتم چه روی داده که از خاطرم گذشت امشب شب یتیمی موسی ابن جعفر است گِریَند بر امام ششم هفت آسمان در نُه فلک قیامتِ عظمای دیگر است خواهی اگر که بوسه زنی بر مزار او قبرش کنار تربت زهرای اطهر است آتش زدند خانه‌ی او را حرامیان این اجر خوبی پدر و ارث مادر است جز تل خاک نیست نشانی از آن مزار الحق که ننگ آل سعودِ ستمگر است قامت خمیده، تن شده مانند شمع آب این شاهد جنایت منصور کافر است :: با آنکه بسته است به رویش در بقیع "میثم" هماره چشم امیدش به این در است . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای رتبه‌ات فراتر از ادراک، از عقول آیینه‌ی بصیرت چشمت جهان شمول حلم تو بی نهایت و علم تو لایزول یا کاشف الحقایق و یا جامع الاصول کوچکترم از آنکه بخواهم بخوانمت یا برترین سروده‌ی عالم بدانمت علم اصول و علم قرائت از آن توست تفسیر و فقه، پله‌ای از نردبان توست علم نجوم در رصد کهکشان توست راز علوم کل جهان بر زبان توست شیخ الائمه هستی و دریای بی کران ای باقرالعلوم‌ترین صادق جهان مردان سرزمین تو عاشق نبوده‌اند در باب عشق با تو موافق نبوده‌اند چون آشنا به کُنه حقایق نبوده‌اند در پیشگاه درس تو صادق نبوده‌اند تو در علوم عقلی و نقلی سرآمدی تا روز حشر، صادق آل محمدی حکام جور خلوتتان را به هم زدند گردونه‌ی زمین و زمان را به هم زدند سرچشمه‌های اشک روان را به هم زدند باکشتن تو نظم جهان را به هم زدند ای جای پای غربت تو در دل بقیع هرکس که گشت دور تو، گردید مستطیع . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چه خسته‌ایم ، شبِ خوابِ جاودانه کجاست یگانه راه گریز از غم زمانه کجاست مرا که نای نفس نیست در تراکم بغض مجال خنده کجا، فرصت ترانه کجاست ! زِ خوش‌زبانی خصمانه‌ی تو بیزارم حلاوتِ سخنِ تلخ دوستانه کجاست مقیمِ مشغله‌ی شهر گیسوانِ توایم پریش‌حال و پریشان‌سریم، شانه کجاست کجاست سادگیِ آسمانِ چشمانت هوای پاک غزل‌های عاشقانه کجاست . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نمی‌دانم سرانجام دل بی آرزویم چیست ولی هرگز بدون عشق در دنیا نباید زیست به چشم مستت ایمان داشتم اما ندانستم دوای دردهایم این دروغ خنده‌آور نیست چنان این روزها از چشم دنیا عشق افتاده‌ست که تنها راه عاشق زیستن امروز تنهایی‌ست در این دریای طوفانی تو هستی و خدای خود مپرس ای کشتی در هم شکسته ناخدایت کیست همیشه آن که دل کنده است را نفرین نباید کرد کسی که بی‌محابا دل ببند کم مقصر نیست ...! . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
پیش مردم چیستم؟ رخساره‌ای ناآشنا آشنایی بی‌نشان، بیچاره‌ای ناآشنا ما فقط یک سیب چیدیم از بهشت و ناگهان چشم واکردیم در سیاره‌ای ناآشنا بی‌سبب با گریه در دنیا قدم نگذاشتیم طفل گریان‌ست است در گهواره‌ای ناآشنا نابرادرها ستم کردند و بر گردن گرفت خون یوسف را لباس پاره‌ای ناآشنا سنگفرش کوچه‌ها از ردِِپای من پر است کیستم؟ در شهر خود آواره‌ای ناآشنا . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از باغ می‌برند چراغانی‌ات کنند تا کاج جشن‌های زمستانی‌ات کنند پوشانده‌اند صبح تو را ابرهای تار تنها به این بهانه که بارانی‌ات کنند یوسف! به این رها شدن از چاه دل مبند این بار می‌برند که زندانی‌ات کنند ای گل گمان مکن به شب جشن می‌روی شاید به خاک مرده‌ای ارزانی‌ات کنند یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست از نقطه‌ای بترس که شیطانی‌ات کنند آب طلب نکرده همیشه مراد نیست گاهی بهانه‌ای است که قربانی‌ات کنند . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هر کسی هست گرفتارِ خط و خال کسی از همه کار جهان من به علی مشغولم دور او گشتم و میگردم و خواهم گردید سالیانیست به شغل زُحلی مشغولم خبری نیست در این دهر خبر نامِ علیست غیر او من به امور بدلی مشغولم از نجف آمده بودم به نجف خواهم رفت من برای نجفم من به علی مشغول . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به منبر می‌رود دریا، به سویش گام بردارید هلا! اسلام را از چشمهٔ اسلام بردارید مبادا از قلم‌ها جا بیفتد واژه‌ای اینک که بر منبر قدح کج کرده ساقی، جام بردارید «سَلونی» را هدر کردند روزی مردمان، امروز بپرسیدش! از اسرار جهان ابهام بردارید الا ای شاعران! چشمان او آرایهٔ وحی است برای ما از آن باران کمی الهام بردارید نسیم صبح صادق می‌وزد از گیسوی صادق از آن مضمون پیچیده جناس تام بردارید به فرزندان، به اهل خانه جز ایشان که می‌گوید غلام خسته‌ام خفته، قدم آرام بردارید اگر فرمان او باشد، نباید پلک بر هم زد به سوی شعله چون هارون مکّی گام بردارید «رُویَّ عَن امامِ جعفر الصّادق لَه الرّحمَه...» به جز احکام او چشم از همه احکام بردارید به جای حج به سوی کربلا رفتن خداجویی‌ست کفن باید به جای جامهٔ احرام بردارید اگر در گوش نوزادی اذان می‌خواند، می‌فرمود که با آب فرات و تربت از او کام بردارید میان شعله‌ها آیات ابراهیم می‌سوزد میان گریه ختم سورهٔ انعام بردارید . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بگیر بالِ مرا باز در هوای خودت مرا بِبر به کنارت؛ به کربلایِ خودت من آشنایِ توأم؛ خانه‌زادِ مادرتان نصیبِ دربه‌درت کن شبی دعایِ خودت نفَس بزن که مذابم کنی در این شب‌ها نفَس بده که بسوزم فقط برایِ خودت دلم کتیبه‌یِ اشعار محتشم شده است بزن به سینه‌ام آتش، به روضه‌هایِ خودت ببین که نذرِ درِ زینبیه‌ات شده‌ام بکِش به دیده‌ام از گرد و خاک پایِ خودت از آن زمان که مرا نوکرت خدا خوانده نشسته بر جگرم داغِ بوریای خودت وصیتم شده آقا! مرا کفن نکنند مگر به پیرهن مشکی عزای خودت . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شمع شب‌های تار می‌آید خبر آمد که یار می‌آید عطر گمنامی شهیدان از کوچه‌ی انتظار می‌آید مجلس مادر است و آقامان از کنار مزار می‌آید مادر از دست داده‌ها! امروز گریه کردن به کار می‌آید از همان خانه‌ای که می‌سوزد مهدی داغدار می‌آید نزنی حرفی از در و دیوار چون به قلبش فشار می‌آید جلوی بانویی که حامله است چه کسی با هوار می‌آید؟ فضه دیده چطور در این باغ روی گل، پای خار می‌آید زینب از درد مادرش جان داد دختر اینگونه بار می‌آید من بمیرم که هرچه چادر را... می تکانَد... غبار می‌آید * * گفت ای بازوی کبود شده: وارث ذوالفقار می‌آید . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
میان خاکیِ دنیا، پُر از خلد برین بودن در اوج آسمان‌ها ماندن اما در زمین بودن زنی آبی‌تر از دریا، چراغ خانه‌ی مولا که در طوفان و تاریکی، چنان بودن، چنین بودن چه حس بی نظیری می‌شود در خانه‌ای ساده دمادم محرم راز امیرالمؤمنین بودن بشر را ساحتی تازه به مفهوم ادب دادن مدام از فاطمه، از کودکانش شرمگین بودن قمرهایش، پسرهایش، جوانمردان تاریخ‌اند شگفتا زن که در دنیا چنین مردآفرین بودن زنی این‌گونه باید بود تا ام‌البنین گشتن خوشا ام‌البنین بودن، خوشا ام‌البنین بودن.... . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بی گمان امّ البنین با عشق نسبت داشته چون که در نزد علی بسیار حرمت داشته التفاتی کرده مولامان و با این التفات بر سر آن مهربان بسیار منّت داشته بی جهت ننشسته مهرش بر دل و جان علی فاطمه با فاطمه، قطعاً شباهت داشته نام این بانو کنار نام زهرا می‌برند بس که این بانو به آن بانو ارادت داشته صاحب این روح زهرایی‌شدن آسان نبود سال‌ها روی لبش کوثر تلاوت داشته تا که بغض بچه‌ها با نام مادر نشکند از همین هم‌نام بودن هم خجالت داشته رنگ نخلستان گرفته چشم‌های عاشقش بس که با غم‌های مولایش رفاقت داشته مادر عبّاس شد تا علقمه باور کند خون او در اصل عاشورا شراکت داشته از مزار خاکی‌اش هم می‌توان فهمید که هر کسی شد فاطمه، سهمی ز غربت داشته یا اباالفضلی بگو کز خانه‌ی امّ البنین دست خالی بر نگشته هر که حاجت داشته . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🚩 حرم ْتهران حرم مشهد، حرم کرمان، حرم ساری، حرم تهران مبادا زیر بمباران تهدید و ستم تهران اگر جمهوری اسلامی ایران حرم باشد حرم زنجان، حرم گرگان، حرم سمنان، حرم تهران میان مکه و تهران کدام امروز واجب‌تر؟ جوابم ای مقدّس‌پیشه‌های محترم! تهران سر و جانم فدای شوق زوّار حسین اما برای اربعین پای پیاده می‌روم تهران! قسم بر کلُّ أرضٍ کربَلا، جنگی اگر باشد زمین کارزارم هم تلاویو است، هم تهران* *دفاعِ از حرم یعنی قرار جنگ اگر باشد زمین کارزار ما تل‌آویو است، تهران نه! (محمدحسین ملکیان) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
برای شهید اسماعیل هنیه آنکه بهرِ سربلندی آفرید این ایل را بعدِ ابراهیم عزت داد اسماعیل را باز خواهد دید دشمن مثلِ فوجِ ابرهه بر سر خود ناگهان بارانی از سجیل را ما ابابیلیم، ما را بیمی از کفتار نیست پیش از این از پا درآوردیم صدها فیل را مرگِ هابیلی دوباره طاقتش را طاق کرد حق به مسلخ می‌کشد امروز این قابیل را خوب می‌دانم به زودی این خبر خواهد رسید: آسمان با خاک یکسان کرد اسرائیل را احمد شهریار 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اتفاقم به سر کوی کسی افتاده‌ست که در آن کوی چو من کشته بسی افتاده‌ست خبر ما برسانید به مرغان چمن که هم آواز شما در قفسی افتاده‌ست به دلارام بگو ای نفس باد سحر کار ما همچو سحر با نفسی افتاده‌ست بند بر پای تحمل چه کند گر نکند انگبین است که در وی مگسی افتاده‌ست هیچ‌کس عیب هوس باختن ما نکند مگر آن‌کس که به دام هوسی افتاده‌ست سعدیا حال پراکندهٔ گوی آن داند که همه عمر به چوگان کسی افتاده‌ست . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
💎دور دونه ارباب ای یادگار دشت خون دردانه مولای ما در وادی پر ماجرا گشتی توقربانی چرا ریحانه کرب وبلا بنت الحسین فاطمه گویم سلامت نازنین ای لاله خون خدا همراه با بایت شدی زخم بلای کوفیان در شام هجران پدر گشتی تو آماج جفا بر دامن صحرا شدی موج تلاطم بیقرار ازطعن قوم پر جفا زخمت شده بی انتها درهجر جان ماه خود گشتی اسیری غرق آه با ناله های بیصدا بودی سفیر کربلا آواره شام بلا در ظلمت شبها شدی ای دختر خون خدا بر تو بسی مدح وثنا لرزیده قلبت بارها در حسرت هجران خود با غم شدی همدم چرا در هر خرابه بارها در لابلای قصه ات دل گشته پررنج وغمین ای قصه بی انتها در کوچه های پر عزا آتش گرفته دامنت از شعله های اهرمن ای لاله خونین حق در چنگ ارباب شقا من عاجزم از وصف غم در جان تو بنت الحسین ع این قلب پر زخم توشد دنیای پر مهر ولا آتش گرفته شعر من از واژه های پر بلا ای یادگار دشت خون دردانه مولای ما 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
زبانحال حضرت زیبب (س) ای بارقه‌ی رحمت! ، نور بصرم بودی در ظلمت شب‌هایم همچون قمرم بودی زآندم که تو را دیدم رفتی به سرِ نیزه هر نیزه که می‌دیدم تو در نظرم بودی ای نور دل حیدر ، ای زاده‌ی پیغمبر بی بال و پَرم زیرا ، تو بال و پَرم بودی مانند حسن حتیٰ ، از بعد پدر عمری در راحت و سختی‌ها همچون پدرم بودی ای کاش نمی‌دیدم، افتاده تنت بر خاک ای اُلفت دیرین که، دایم به بَرم بودی رگهای گلویت را ، در قتلگهت دیدم قربان سرت گردم که تاج سرم بودی برخیز و ببین زینب، افتاده ز تاب و تب ای آن‌که مرا بر تن، روح دگرم بودی هرگه که سفر کردی، دل از تو نشد غافل هرجای که می‌رفتی، گو در حضرم بودی اکنون شده‌ام تنها ، با قافله‌ی غم‌ها هرچند که بر نیزه، تو همسفرم بودی در کرب و بلا جان را ، کردی سپر دشمن هرجا که بلایی بود ، آن جا سپرم بودی ویرانه‌نشین گشتم هرچند به شام غم در تشت طلا دیدم ، زیبا گهرم بودی تلخ است کنون کامم دلخسته ازین شامم عمری چو برادرجان! شیرین شکرم بودی در شام ستم با غم، با یاد تو سر کردم چون ماهِ شب تار و، مِهر سَحرم بودی (ساقی) ز غمت گفتا : ای نور دل زهرا هرگه که سخن گفتم تو شعرِ ترم بودی سید محمدرضا شمس (ساقی) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از  تبلیغات پر بازده هادی
با سلام وآرزوی سلامتی (گروه صنعتی خلیفه ) استخدام نیروی خانم فعال حداقل سابقه یک سال مسلط به فضای مجازی ۱.جهت بازاریابی درفضای مجازی ۲.پاسخگویی و ثبت سفارش ۳.محولات امور اداری در کارگاه ۴.پیگیری سفارشات ساعت کاری :۸الی ۱۷ روزهای تعطیل وپنج شنبه ها نیمه وقت حقوق : ۸تومان ثابت و صدهزار تومان پورسانت فروش هرکالا بیمه سه ماه بعد از فعالیت آدرس: تقاطع اتوبان آزادگان و پل سردارکاظمی شهرک گلریز خیابان اول پلاک۱۱۹ ۰۲۱۵۵۳۵۹۵۷۳ ۰۹۱۲۴۳۹۵۳۶۶
السلام علیک یا ریحانة الحسین جنّت شده ایجاد به اعجاز رقیه فردوس ِ ملائک شده یک ناز رقیه آن خورده زمین که شده دمساز رقیه رفته به فلک با پر ِ پرواز رقیه بر اهل زمین حبّ رقیه شده چون بال هم مُهر قبولیست برای همه اعمال هم انسیّه هم حوریه ی کربوبلا اوست در کودکی اش،اسوه ی تقوا و حیا اوست آن عالمه ی مدرسه ی صبر و رضا اوست ریحانه ترین فاطمه ی خون خدا اوست هر وقت که شد روی لبش زمزمه بابا گویا که عطا گشته به ارباب، دو دنیا او خَلقاً و خُلقاً شده آیینه ی زهرا شد وارث هر منقبت حضرت مولا لطفش حسنی،در عظمت رفته به بابا خطبه که بخواند بشود زینب کبری' گردد دل هر عرش نشین، غرق در احساس سر را که گذارد به روی شانه ی عباس شد خادم هر روز و شبش حضرت مریم جاروکش صحن حرمش حضرت آدم هر کس که شده زائر او گشته معظّم با دست پُر از محضر او رفته مسلّم خورشید ،درخشان شده از نور حریمش شد عطر جنان شمه ای از عطر شمیمش شد نام رقیه عَلَم کلّ محافل این نام ِ مجرّب شده حلّال مسائل وقتی که بگیرد مدد از او، دل سائل گردد به مقامات خدا یک شبه نائل با ذکر رقیه دل ما شور گرفته هر سینه ی ظلمت زده ای نور گرفته در شام بلا ناجی جان دو امام است چون عمه ی سادات علمدار قیام است دُرّی که اگر چه وسط ظلمت شام است پوشیده میان صدف از چشم حرام است صد پرده ی نورست نگهدار عفافش هستند ملائک همه دم گرم طوافش هجده تن بی سر وسط معرکه دیده چون عمه ی خود تلخی صد داغ چشیده از زجر ِحرامی چقَدَر، زجر کشیده از فاطمه شد ارثیه اش قدّ خمیده وقتی که به لب، دید شرر از نفس افتاد با بوسه به لب های پدر از نفس افتاد ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
1723123838719_-2147483648_-212515.ogg
1.97M
زمینه شهادت حضرت رقیه(س) خوش اومدی بابا صفا آوردی به خرابه یتیم نوازی کن می دونی که چقدر ثوابه یه نذری کردم که نبینی دستام توو طنابه قدم گذاشتی رو چشای تارم چی جوری اومدی که پا نداری! عمه که گفت میای، همه ش می گفتم شاید داداش علی رو هم بیاری بابا بابا بابا پرت کو، سرت کو بگو ببینم علی اکبرت کو رباب چش به راهه اصغرت کو سرت کو، پرت کو ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شونه ندارم حیف موهات پریشونه عزیزم خسته شدم دیگه منو ببر خونه عزیزم حال دل ما رو کسی نمی دونه عزیزم خبر که داری دخترای شامی بابا حسابی خندیدن به دردم حیف که دیگه مو ندارم و الا موهامو فرش راه تو می کردم بابا بابا بابا حرم سوخت، پرم سوخت شبیه مادرت، موی سرم سوخت توو آتیش خیمه ها معجرم سوخت پرم سوخت، حرم سوخت ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ببر منو بابا یه جا که حرمله نباشه یه جا که حرفی از پای پر آبله نباشه الهی که دیگه بین ما فاصله نباشه من که توو این عمر سه ساله هرگز جایی بدون تو پدر نرفتم یه عمری من توو بغل تو بودم حالا سرت رو توو بغل گرفتم بابا بابا بابا بریدم، خمیدم تو شام و کوفه بسکه غصه دیدم نمی دونی چه حرفایی شنیدم خمیدم، بریدم ۱۸ مرداد ۱۴٠۳ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7