eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.7هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
986 ویدیو
48 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😔غزل دلتنگی به عشقِ براتِ حرم باز هم دلتنگم و با حسرتِ خیلی زیاد می نشینم در خیالم گوشهٔ باب الجواد(ع) عاشقانه، با تواضع؛ از سرِ عادت که نه! عرض کردم یک سلام از عمق جان؛ با اعتقاد بر فرازِ گنبدت میگردد از روز ازل باد دور پرچم و پرچم کماکان دورِ باد لحظه لحظه جلب کرده چشم هایم را به خود عشقبازی هایِ خیلِ نوکرانِ خانه زاد هم عرب، هم از عجم مشغولِ پابوسیِ تو ای بر این عشقِ إلهي صد هزاران «إن یکاد» رأفتَت شد آشکار آنجا که دیدم در حرم میشود همصحبتِ علامه ها یک بیسواد عشق تو همواره از نسلی به نسل دیگر و دارد از شهری به شهرِستانِ دیگر امتداد ترک و لر، مازندرانی، اصفهانی و قمی دور تو گشتند و حیران ماندم از این اتحاد هر که بر لطف تو رو زد آبرویش حفظ شد بُرد کرد آنکس که بر آقایی ات کرد اعتماد روضهٔ جدت به یادم آمد و جاری شد اشک تا که دیدم پیرمردی بر عصایش تکیه داد تکیه زد با تشنگی بر نیزهٔ تنهایی اش رفت و در گودال زخمی شد تنش خیلی زیاد! 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى علیه السلام قَالَ: مَنْ زَارَهُ وَ بَاتَ عِنْدَهُ لَيْلَةً كَانَ كَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِي عَرْشِهِ انگار به خانه‌ی خدا آمده است گویا که به مروه و صفا آمده است مشغول زیارت خدا در عرش است هر کس به زیارت رضا آمده است ✍ التماس دعا از عزیزانی که به زیارت مولایمان امام رضا ع مشرف شدن خادم الرضا "رئیسی عزیز" 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سینه زنی شوروزمینه 🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹 ای آفتاب تابان یا ثامِنَ الْائمه ای گوهر درخشان یا ثامِنَ الْائمه وَالشَّمْسِ وَ ضُحی ها نور شماست آقا تفسیر ناب قرآن یا ثامِنَ الْائمه 🥀جانم رضاجانم رضاای جان جانانم رضا۲ شَمْسُ الشُّمُوس رویت لَیْلُ النَّهار مویت ای مِهر و ماه دوران یا ثامِنَ الْائمه در بارگاه هستی چون عاشقان بی دل ما بنده و تو سلطان یا ثامِنَ الْائمه 🥀جانم رضاجانم رضاای جان جانانم رضا۲ ای مهربانِ عالَم از نسل پاک خاتم ما را چو گل بر افشان یا ثامِنَ الْائمه ما را بگیر دست و بنشان کنار دستت ای دستگیر انسان یا ثامِنَ الْائمه 🥀جانم رضاجانم رضاای جان جانانم رضا۲ چشمانِ حق نشانت ای گوهر ولایت چون لُوءْ لُوءَ است و مرجان یا ثامِنَ الْائمه در سایه سار چشمت ما را پناه دادند ای خوبِ خوبِ خوبان یا ثامِنَ الْائمه 🥀جانم رضاجانم رضاای جان جانانم رضا۲ از ابتدا که آمد عشق تو در دلِ ما بستیم با تو پیمان یا ثامِنَ الْائمه هستیم ما غلامِ حلقه بگوشت آقا ما را بده تو فرمان یا ثامِنَ الْائمه 🥀جانم رضاجانم رضاای جان جانانم رضا۲ در بحرِ بی کرانه هستیم در مسیرت همواره دُرِّ غَلتان یا ثامِنَ الْائمه در گوشه ی رَواقت آنجا که جان مقیم است دل گشت شمع سوزان یا ثامِنَ الْائمه 🥀جانم رضاجانم رضاای جان جانانم رضا۲ عطر کرامت تو پیچیده در وجودم سرو بلندِ ایمان یا ثامِنَ الْائمه در سایه ی تو خفته هر دل شکسته مولا ای درد را تو درمان یا ثامِنَ الْائمه 🥀جانم رضاجانم رضاای جان جانانم رضا۲ ما سائلیم آقا ، بر سائلان کَرم کن معنای سبز احسان یا ثامِنَ الْائمه ما غرقِ موج دردیم ای ساحل رهایی ما را رهان ز توفان یا ثامِنَ الْائمه 🥀جانم رضاجانم رضاای جان جانانم رضا۲ ما بی سریم و سامان در این دیار غربت ما را بده تو سامان یا ثامِنَ الْائمه ای ضامن غریبان از ما سری بگیر و بگذار روی دامان یا ثامِنَ الْائمه 🥀جانم رضاجانم رضاای جان جانانم رضا۲ ما را غلام کویت خواندند ، چون که مولا داریم از تو عنوان یا ثامِنَ الْائمه بر دیده ی ضریح ات من دوختم دو دیده چون «یاسرِ» پریشان یا ثامِنَ الْائمه 🥀جانم رضاجانم رضاای جان جانانم رضا۲ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تقدیم به امام رضا ع بر فراز کوی تو پر می زنم من گدایم حلقه بر در می زنم عاشق و دیوانه ام فریاد عشق از جگر با دیده ی تر می زنم آستان بوس توام از شوق وصل بر درت بوسه مکرر می زنم چون کبوترهای عاشق از شعف بر حریمت روز و شب پر می زنم گفته بودی وقت مردن از کرم من به ببالین شما سر می زنم جان زهرا تو فراموشم مکن بی کسم بر درگهت گر می زنم تا که عشق تو مرا در سر بود نام تو بر زیب دفتر می زنم تا نفس دارم به عشقت خسروا دم زتو تا روز محشر می زنم تا ‌که آید تک سوار حیدری من دم از آل پیمبر می زنم ناطقم من واله و شیدای تو پر به کویت چون کبوتر می زنم غلامرضا محمودنژاد (ناطق) قم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به خاک‌پای حضرت ثامن الحجج علیه السلام با بادها آرام و نامحسوس می آید بوی خوشی از سمت و سوی طوس می آید هنگام تطهیر است و باید دل به دریا زد مرداب تا آغوش اقیانوس می آید خورشید در دست از حریمت باز می گردد آنکه به پابوس تو با فانوس می آید تیر و کمان از دست هر صیاد می افتد تا بچه آهویی به سوی طوس می آید خورشید، سر در پیرهن، از سمت «پایین پا» هر شب سلامی می دهد، پابوس می آید تسبیح در دست از دل «صحن عتیق» ات ماه هر صبح با «یا نور و یا قدوس» می آید دل کندن از دامان تو سخت است و زائر، باز از شهر تو با اشک و با افسوس می آید.. سیدمحمدمهدی شفیعی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
289.5K
علی ابن موسی الرضا علیه السلام تک حماسی نور سخن یا علی کعبه ی من یا علی ابالحسن ابالحسن یا علی روی تو خورشید ماست خنده ی تو عید ماست ولایت تو شرط توحید ماست پاره ی پیکر رسول خاتم تویی همچو مادر تو هم وارث ماتم تویی ای شده خونجگر جگرت شعله ور ای رضا جانم آینه ی کبریا سیدنا یا رضا زائر تو زائر عرش خدا جنت ما مرقدت قبله ی ما گنبدت بوی نجف می‌رسد از مشهدت به هزار و یکی اسم خدا مَظهری یا علی ابن موسی ، علی دیگری ای امید همه پسر فاطمه ای رضا جانم میثم مومنی نژاد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔹در باران...🔹 مسیر من به سوی خانه‌ات افتاد در باران ورق می‌‌زد زیارت‌نامه‌ات را باد در باران چنان آغوش گرمت را دل هر صحن حس می‌کرد که هر آیینه‌ای حتی صدا را منعکس می‌کرد صدایی ناگهان آمد که در آن یک جهان جان بود صدا آرام و آشفته، هماهنگ و پریشان بود نفس‌ها هم‌نفس در سینه‌‌ها فریاد هم بودند تمام زائران نقّاره‌‌زن‌های حرم بودند بکوب‌ آری، بکوب آری که سر تا پا جهان گوش است شفا می‌ریزد از دیوار و در، نقّاره چاووش است بکوب آری که با نقاره‌ات در دل ملالی نیست که در دنیا به‌جز آهنگت آهنگ حلالی نیست به وجد آمد وجودم، بی‌خود از خود پر درآوردم میان شعر از نقّاره‌‌خانه سر درآوردم از آن بالا هزاران شعر در تصویر می‌دیدم تو را از دیدۀ کُرنانواز پیر می‌دیدم تو را می‌دیدم آری در نگاه مادری خسته که جان خویش را بر پنجره فولاد تو بسته تو را در بغض سربازی که پوتین در بغل دارد تو را در چشم مداحی که روی لب غزل دارد یکی در بین مردم داشت با دلواپسی می‌گشت تو گویی در حرم یک عمر دنبال کسی می‌گشت یکی از تو برات اربعین در هر قدم می‌خواست یکی با التماس اذن دفاعِ از حرم می‌خواست خلاصه روضه‌ای شد، مشهدت را کربلا کردند دَمِ نقّاره‌زن‌ها گرم، غوغایی به‌پا کردند به سوی خانه برگشتم؛ تمام راه باران بود... 📝 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
من نه سلطان، نه پادشاه، فقط گفته ام دائما امام به تو تو امامی برای ما و چقدر، خوب می آید این مقام به تو تو نه آن پادشاه جباری که من از جبر نوکرش باشم تو امام منی و از سر مهر، می کنم دائم احترام به تو در علیک السلام تو آقا چه نهفته مگر که اینگونه هر کسی آمده به دیدارت گفته با گریه السلام به تو گوشه ی آسمان تو هر شب، دست بر سینه "یا رضا" برلب تا که بر گرد گنبدت باشد ، رو زده ماه ناتمام به تو تا که نام تو را شنیده ام و ...عشق پاک تو برگزیده ام و ... من که از این و آن بریده ام و ...کرده ام اقتدا مدام به تو با تو هر چند رو به راهم من، بی تو یک شهر بی پناهم من پس بگو از شما چه خواهم من، غیر از عشقی علی الدوام به تو گر چه از روزگار خونخواری بر جگر زخم شوکران داری در حریم تو می دهد آری ..حال خوب من التیام به تو من خداحافظی نخواهم کرد با تو تنها سلام باید گفت من جواب سلام میشنوم قبل از آنکه دهم سلام به تو # ای که در غصه ها گرفتاری! یا که بد کرده ای، خطا کاری  هم سوی شاه و هم امام برو، رحم دارد ببین کدام به تو 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سائلت نشسته زیر باران_1_1.mp3
3.46M
زمزمه یا شور سینه زنی امام رضا علیه السلام از حسین رئوفی سائلت نشسته زیر باران زائرت رسیده رو مگردان اشک و آه من چه کرده توفان آمدم رضا جان ۲ بر گدایتان راه چاره بسته است میهمان تان زار و دل شکسته است آمد است و از هر که جز تو خسته است یا امام رضا یا امام رضا مدد ۳ اشک شرم من چو شمع سوزان می دود به گونه ام شتابان خوانده ای مرا ز جود و احسان آمدم رضا جان ۲ رزق عمر من در اشاره ی شماست چشمتان ز کار جهان گره گشاست رو سیاه شد هر که از شما جداست یا امام رضا یا امام رضا مدد ۳ با دلت چه کرده زهر سوزان بهر غربتت شه خراسان مثل اهل عرش ، دیده گریان آمدم رضا جان ۲ روی سر کشیدی به کوچه ها عبا مثل مادرت خورده ای زمین چرا پهلو تو گرفتی میان کوچه ها یا امام رضا یا امام رضا مدد ۳ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم زِ درد بال و پری زد ولی پرش اُفتاد میان کوچه عبایِ مطهرش اُفتاد دوباره کوچه‌ی باریک و سنگهایِ زمین مواظب است نیاُفتد که آخرش اُفتاد نهاده است به دیوار شانه هایش را اگر چه تکیه زده باز پیکرش اُفتاد بلند شد به سرِ زانویَش ، زمین نخورَد چه کرده زَهر که اینبار با سرش اُفتاد نشد صدا بزند یک نَفَس جوادش را که کارِ او به نَفَسهایِ آخرش اُفتاد رسید یک طرفِ حجره و زمین غلطید دُرست مادرِ او سمتِ دیگرش اُفتاد نبود طَشت به پیشش ولی یقین دارم که تِکه‌هایِ جگر در برابرش اُفتاد گِریست دامنش از پاره‌ی جگر پُر شد که یادِ خاطره‌ی گریه آورش اُفتاد تمامِ حُجره پُر از روضه‌های محسن بود همینکه خانه پُر از شعله شد دَرَش اُفتاد شکسته شد در و یک ضربه میخ را هول داد همینکه محسنش اُفتاد مادرش اُفتاد * * * رسید کاسه‌یِ آبی حسین گفت حسین دوباره لرزه به لبهای مضطرش اُفتاد حرامزاده‌ای آمد به سینه‌اش پا زد در آن طرف سرِ گودال خواهرش اُفتاد چه سخت شد ، اثر بوسه از گلو نگذاشت که شمر از نَفَس اُفتاد ، خنجرش اُفتاد یکی دو تا... نه خدایا دوازده ضربه میان پنجه سری ماند و حنجرش اُفتاد حسن لطفی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم عبا به روی سر خود کشید و هِی اُفتاد همینکه زهر جگر را درید و  هِی اُفتاد سرِ مبارک و چشمان تار و سنگِ مسیر میانِ راه زمین را ندید و هِی اُفتاد چه کرده با جگرش زهر  مادرش می‌دید چگونه تا درِ حجره رسید و هِی اُفتاد گرفته بود اباصلت  از بغلهایش نشست و پاشُد و آهی کشید و هِی اُفتاد برای زهر نه در کوچه یادِ مادر بود صدای ناله‌ی زهرا شنید و هِی اُفتاد گذاشت دست به در ، میخِ شعله‌ور را دید گذاشت دست به پهلو خمید و هِی اُفتاد رضا نبود حسن بود و پاره‌های جگر  به خاک ، خون زِ لبانش چکید هِی اُفتاد به یادِ روضه‌ی یابن الشبیب و یادِ سر و لباس کهنه و آنکه برید و ... هِی اُفتاد زِ خیمه تا به بلندی ، زِ تل سویِ گودال چقدر عمه‌ی ما هِی دوید و هِی اُفتاد نکرد رحم حرامی به طفلِ بی بابا که پابرهنه دوید و بُرید و هِی اُفتاد به من دهید که سر را برایتان ببَرم شما که هِی نوکِ نیزه  زدید و هِی اُفتاد حسن لطفی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم روضه امام رضا علیه‌السلام از بس به خاکِ بی کسی‌اش پا کشیده‌است سر را به رویِ دامن زهرا کشیده‌است در را ببند اباصلت ، نشنوند دادی که مادر از غم آقا کشیده‌است انگورِ زهر‌دار چه کرده است ، واضح است آتش تمامیِ جگرش را کشیده‌است آه ای جوادِ شهر کمی زودتر بیا کارش  خدای من به تقلا کشیده‌است خواهر ندارد اینکه چنین می‌زند نفَس خود را به حُجره‌اش تک و تنها کشیده‌است معصومه خوب شد که ندیده‌است حالِ او این دست و پا زدن به درازا کشیده‌است این گوشه قتلگاه حسین است ، نه رضا از سینه بس‌که  وای حُسینا کشیده‌است زینب اگرچه بود   ولی کاشکی نبود گودال هست و کار به دعوا کشیده‌است سهمش میانِ اینهمه غم ، تازیانه است سهمش میان غارت و بلوا کشیده‌است نگذاشت تا حسین بگوید برو حرم... بی غیرتی که روی لبش پا کشیده‌است دَرهَم شده‌است خونِ دو دستش به خونِ او از بسکه تیغ از تَنِ آقا کشیده است.... حسن لطفی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مدح شهادت امام رضا علیه السلام شهر خراسان ز چه غوغا شده دیده ی شیعیان چو دریا شده جان رضا به راه دین شد فدا شهر خراسان شده چون کربلا هشتم امام ما رضای مظلوم از ستم و کینه بگشته مسموم رضا عزیز مصطفی شد شهید قامت عالم ز غم او خمید شهید راه دین بگشته رضا بزم عزا از غم او شد به پا قصر عدو بهر رضا قتلگاه ناله زند به حجره با اشک وآه گوشه ی حجره‌اش رضا فتاده سرش به روی خاک غم نهاده در گوشه حجره چه بی‌قرار است فتاده در حجره در انتظار است رضا که شد مسموم ظلم و عناد چشمش به در، در انتظار جواد کنار جسمش پسرش آمده جواد نور بصرش آمده رضا شهید ظلم مأمون شده دل جواد ابن رضا خون شده آن که بود شافع روز شمار کنار پیکرش شده بی‌قرار زهر ستم بر پدرش کرد اثر ابن الرضا از غم او دیده‌تر قامت عالم ز غم او خم است صبر جوادش ز غم او کم است ز داغ او جواد شد دیده‌تر کنار پیکر پدر خون جگر جواد او ز داغ او در محن نموده پیکر پدر را کفن رضا شده از ستم زمانه به سوی رضوان خدا روانه (رضایم) و عبد و غلام توام امید من عاشق نام توام شب شهادت توام عزادار کن نظری بر این دل بی‌قرار 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مدح امام رضا علیه السلام خورشیدی اَمّا سایه‌ات رویِ سرِ دنیاست صحن‌وسرایِ تو رضاجان جَنَّةُالاعلاست تنها خراسان جیره‌خوارِ نانِ خوانَت نیست عالَم گدایِ سفره‌دارِ کشورِ دلهاست بالاترین مَنصب در این عالَم برایِ ما فَرّاشیِ صحنِ علیِ عالیِ اَعلاست در کفشداریِ حرم جِبریٖلْ مشغول است از بهرِ اِسرافیل نقّاره زدن رویاست مثلِ کبوترهایِ مشهد رِزق و روزی‌ام بر سفره‌یِ شاهِ رئوفِ خانه‌یِ زهراست سلطان‌علی‌موسیَ‌الرّضا ما از غلامانیم روزِ قیامت پرچمِ خُدّامِ تو بالاست اِذنِ زیارت می‌دهی دلتنگ و بی‌تابیم مشهد  نجف  مکّه  مدینه  کربلایِ ماست بیچاره‌یِ شبهایِ زیبایِ حرم هستیم از زائرانِ دائمیِ مشهدت  آقاست 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از پشت ابر ، ای مه تابان ِ احمدی جانها به لب رسیده و بیرون نیامدی مانده هنوز روی لب شیعه بی امان عجّل علی ظهورک یا صاحب الزمان هر روز ما گذشته چرا با نبودنت مانده همیشه در دل ما شوق دیدنت در پای منبر تو نشد سینه زن شویم با تو نشد که ثانیه ای هم سخن شویم قسمت نشد که گریه کند پا به پای تو این دیده، بین روضه ی صبح و مسای تو روز عزای حضرت سلطان طوس شد برپا دوباره هیئت شمس الشموس شد روی کتیبه ضامن آهو نوشته ای یک (یا رئوف)گوشه ی هر سو نوشته ای قربان شال مشکی و اشک عزای تو در زیر خیمه زمزمه ی یا رضای تو این روزها تو زائر سلطان مشهدی دل را به بحر صحن و سرای رضا زدی داری برای غربت او گریه می کنی بر آن عبا و محنت او گریه می کنی در زیر آن عبا که به رأسش کشیده است در بین قصر و حجره قد او خمیده است خورده زمین و پا شده با زحمت زیاد از دست زهر و دوری فرزند خود جواد جوری به خاک حجره سرش را نهاده است گویا به صورت از روی مرکب فتاده است افتاده باز یاد تن غرق خاک و خون داغ عظیم،اشک حرم ،زین واژگون یاد تنی که گوشه ی صحرا رها شده با نیزه عضوعضو تنش جابه جا شده دارد هزار و نهصد و پنجاه زخم کین جسمش بدون غسل و کفن مانده بر زمین ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ماه صفر گذشت بدون شما چرا؟ در پشت ابر، مانده ای ای ماه ما چرا؟ شاه جهان که ساکن صحرا نمی شود! هستی همیشه در به در  ِذی طُویٰ چرا؟ دشمن که جای خود، چه توقّع از آن ولی از یاد برده است تو را آشنا چرا؟ غیر از دعا برای ظهورت که چاره نیست اما نمی رسد به اجابت دعا چرا؟ هستی کجای مجلس ما،صاحب  ِعزا؟ حاضر شوی به مجلس ما در خفا چرا؟ روضه برای حضرت سلطان گرفته ایم کشته شده ست جدّ رئوفت رضا چرا؟ ای منتقم بگیر دگر انتقام  ِاو اجر امامتش شده زهر جفا چرا؟ در بین قصر و حجره ی خود خورده بر زمین انداخته به روی سرش یک عبا چرا؟ حالا که روی خاک، سرش را گذاشته جدّش حسین را زده دائم صدا چرا؟ گوید: حسین از چه تو را تشنه کشته اند موی سپید تو شده با خون حنا چرا؟ وقتی که پیش عمّه، سرت را بریده اند دیگر جدا شده سر تو از قفا چرا؟ در زیر نعل تازه ی ده مرکب عدو شد عضوعضو پیکر تو جابجا چرا؟ جسمی که جای بوسه ندارد سه روز و شب شد روی خاک گودی مقتل رها چرا؟ ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اگرچه گریه نمودم دو ماه با غم‌تان مرا ببخش نمردم پس از محرم‌تان لباس مشکی من یادگاری زهراست چگونه دل کنم از آن؟ چگونه از غم‌تان؟ بگیر امانتی‌ات را، خودت نگه دارش که چند وقت دگر می‌شویم محرم‌تان برای سال دگر نه برای فاطمیه برای روضه‌ی مادر برای ماتم‌تان هزار شکر که از لطف پنجره فولاد میان حلقه‌ی ماتم شدیم هم‌دمتان بیا دوباره بخوان روضه‌های یابن شبیب که من دوباره بسوزم دوباره با دم‌تان چه شام‌ها که زدی سر به گریه‌ام اما مرا ببخش نمردم به پای مقدم‌تان ... ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
♦️‌سلام امام زمانم 🔹‌بوی گل‌های بهشتی ز فضا می‌آید 🔹‌عطر فردوس هم آغوش صبا می‌آید 🔹‌نوگل مصطفوی، زینت باغ علوی 🔹‌مظهر پنج تن آل عبا می‌آید 🔹‌ولادت حضرت حق، یگانه منجی عالم بشریت، مهدی صاحب الزمان بر عاشقانش مبارک ...
🔹جادۀ توحید🔹 کنار پنجره‌فولاد، گریه مغتنم است در این حریم برای تو گریه محترم است جهان سادۀ من: گریۀ وصال و فراق تمامی دو جهان، گوشۀ همین حرم است شروع مرگ، زمان جدا شدن از تو به پایِ عشق تو مردن، حیاتِ دم به دم است چه دورم از تو... خدایا چه دیر فهمیدم! تو در کنار من و سرنوشت من عدم است تو را در آینه‌هایم نشد نشان بدهم چقدر ساحت این شعر کوچک است و کم است برای جستن دُرّ حدیث سلسله‌تان زمان به حال رکوع است و پشت عرش، خم است حدیث گفتی، حقا چه اتفاق افتاد به حکم «اِلّا»‌یت، پرده از نفاق افتاد.. نفاق و کفر به حکم تو راهشان سد شد مسیر کوی ولا غرق رفت و آمد شد سرودی «اَشهَدُ اَن‌ لا ‌اِلهَ اِلّا ‌الله» ولایت تو نشان داد راه را از چاه به«لا اله»، اذان را دوباره جان دادی برائت از همۀ کفر را نشان دادی «بشرطها»‌ی شما راه را به ما فهماند حضور منتشر ماه را به ما فهماند به«لا اله» رسیدیم و نفی غیر شما به بارگاه ولا، حصن محکم «الا» به حصن محکم خود راه داده‌ای ما را به زیر پرچم خود راه داده‌ای ما را حدیث گفتی و از حکمتت جهان پر شد کنار دریایت، هرصدف پر از دُر شد حدیث سلسله، تفسیر ناب توحید است تجلیات ولایت به قاب خورشید است به سمت جادۀ توحید می‌برد ما را به سوی خانۀ خورشید می‌برد ما را کلیم‌وار به طور تبسم آمده‌ایم به شوق «و رضی‌الله عنهم» آمده‌ایم زیارت تو شبیه عروج تا عرش است حریم تو ملکوت است؟ فرش یا عرش است؟ عروج عرش‌نشینان، هبوط در حرمت مقام سلطانی، خوشه‌چینی از کرمت به لطف نور تو هر ظلمتی سحر گردد گناه‌کار بیاید فرشته برگردد به اشتیاق نگاه تو زائرت شده‌ام همین بسم که بگویی که شاعرت شده‌ام تو قول داده‌ای ای مهربان- که هم‌نفسی- سه‌جا به داد دل شیعیان خود برسی سه‌جا؟ نه در همه‌جا لطف تو کنار من است تو آن امام رئوفی که بی‌قرار من است... 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7