eitaa logo
اشعار ناب آیینی
31.6هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
95 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . . ☫ ﷽ ☫ 🔸مجموعه بزرگ تبلیغات برتر👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 . ⭐️مجموعه تبلیغاتی ناب 👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59
مشاهده در ایتا
دانلود
استاد معتز آقائیqoran-28.mp3
زمان: حجم: 4.07M
📖 تحدیر(تندخوانی) 🎤 استاد معتز آقایی ┄┅┅┄❅💠❅┄┅┅┄
@babolharam_net1403012009.mp3
زمان: حجم: 20.81M
|⇦•دیدم به چشم‌خویش... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج مهدی عزیزیان •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امام صادق (علیه السلام) فرمود: هر کس یک روز ماه رمضان را (بدون عذر)، بخورد - روح ایمان از او جدا می‏شود.  📚وسائل الشیعه، ج 7 ص 181، ح 4 و 5 _ من لا یحضره الفقیه ج 2 ص 73، ح 9 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
|⇦•دیدم به چشم‌خویش... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجراشده به نفسِ حاج‌ مهدی عزیزیان •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دیدم به چشم خویش غمی ناشنیده را در یک غروب سرخ بلایی عدیده را با ناله‌ام زمین و زمان گریه می‌کند از مادر ارث بردم این اشک دیده را من با همین لبان خودم نیمه‌های شب بوسه زدم گلوی بریده بریده را یادم نمی‌رود که چگونه مقابلم بستند دست عمهٔ قامت خمیده را یادم نمی‌رود سر شب لحظه فرار فریادهای دختر گیسو کشیده را لعنت بر آنکه مرکب خود نعل تازه زد دیدم سپاه روی بدن‌ها دویده را یک تار موی عمه ما را کسی ندید پوشانده بود نور حسین این حمیده را *اگه تو اون مجلس بودی چطور خودتو می‌زدی کدوم مجلس؟ ..* بزم شرابو تشت طلا جای خود ولی خون کرده این صحنه دل محنت کشیده را یا صاحب الزمان !دشمن کنیز خواند... * نوشتند نامرد اول با چوب به لب تشت می‌زد بچه‌ها حواسشون جمع می‌شد بعد با چوب به لب و دندان ابی عبدالله می‌زد. قاری قرآن احترام داره شروع کرد ارباب ما: "سیعلم الذین ظلمو ای منقلب ینقلبون"مقتل می‌نویسه: نامرد صدا زد حسین تو تشت هم داری منو تهدید می‌کنی نوشتن جلو چشم زن و بچه چنان محکم به لب و دندان زد....* 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
@babolharam_net1403012008.mp3
زمان: حجم: 38.35M
|⇦•منو جدا شدن از کوی... و توسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجراشده به نفسِ حاج محمدرضا طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: درهای آسمان در اولین شب ماه رمضان گشوده می‏شود و تا آخرین شب آن بسته نخواهد شد.  📚بحار الانوار، ج 93، ص 344 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
و توسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌ محمد رضا طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *می‌خوای گریه کنی باید برای اینا گریه کنی* عزیزان خدا را خوار دیدم میان مجلس اغیار دیدم چهل منزل که نه.. عمری حزینم چهل سال است من چله نشینم شبانه روز یاد اربعینم همیشه چشم خود پربار بینم *آقا جان امشب شما روضه بخون ما پا به پات گریه کنیم ..* شده اشکم روان با که بگویم غم هفت آسمان با که بگویم از این داغ گران با که بگویم حرم را بر سر بازار دیدم الهی که زنی مضطر نماند میان کوچه بی یاور نماند اگر هم ماند بی‌ معجر نماند خودم این درد را ناچار دیدم ازین غصه گریبان می‌دهم چاک میان خنده‌های قوم ناپاک عقیله، عمه‌ام را بر روی خاک به زیر کعب نی بسیار میزد نرفت از تن نشان سلسله نه نرفت از گوش صوت هلهله نه نرفت از خاطر من حرمله نه از آن ملعون غمی دشوار دیدم به روی سینه ی بابا دویدن تنش را سمت گودالی کشیدند سرش را با چه زجری می‌بریدند خودم دیدم اگر ناچار دیدم *اشاره روضه‌ام هم همین باشه، گفت برم آقامو خوشحال کنم از کوفه با شتاب خودشو رسوند مدینه..گفتم برم پهلو آقام اگر اینو بگم حضرت لباس عزا را از تن بیرون می‌کنه .آقا جان !چشمت روشن مختار قیام کرده قتله باباتو همه رو به سزای اعمالشون رسونده. یک به یک گفتم شمر را گفتم همه رو گفتم دیدم. آقا شروع کرد گریه کردن.. گفتم آقا خوشحال نشدی. گفت خدا رحمت کنه مختار رو من یه سوال دارم ازت به من بگو آیا حرمله را هم گرفتن؟ گفتم آقا من همه رو گفتم چطور این نانجیب.. فرمود: نمی‌دونید چه دلی از ما سوزوند. آخه مگه شیرخواره چقدر آب می‌خوره نذاشتن حرف بابام تموم شه، این نانجیب جیگر بابامو آتیش زد..* ای حسین 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
|⇦•منو‌جدا شدن از کوی... و توسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌ محمد رضا طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ گفت خشکسالی در مدینه بود مردم اومده بودن برا دعا، نماز استسقا دیدم میون این مردم یه غلام سیاهی راهشو جدا کرد از هیبت این غلام ناخواسته دنبالش رفتم دیدم رفت یه گوشه‌ای به تنهایی دستشو بالا آورد شروع کرد دعا کردن، تو نخ این غلام سیاه بودم یه مرتبه دیدم باران رحمت الهی نازل شد، گفتم این از دعای اینه، من ببینم کجا میره اومد دنبالش راه افتادم تو کوچه پس کوچه‌های مدینه دیدم آمد تو کوچه بنی هاشم، شک کرده بودم. اما دنبالش رفتم به یقین برسم دیدم وارد خونهٔ امام سجاد شد گفتم بله، غلام این خونه باید هم اینطوری دست به دعا هم برداره و خدا باران رحمتش رو نازل کنه، خیلی روایته هم لطیفه هم آدم دلش می‌سوزه یه جاهایی تو این روایت.. میگه فرداش رفتم در خونه آقام زین العابدین در زدم آقا با محبت باهام برخورد کرد گفتم اقاجان یه درخواستی ازت دارم حضرت فرمود بخواه، یه غلامی داری می‌خوام ازت بخرمش با هر قیمت شده حضرت گفت چرا بخری ما این غلام را به شما هبه کردیم هدیه دادیم کی هست؟ یک به یک غلام‌ها رو آوردند گفتم نه این نیست دوباره آوردن نه اینم نیست آقا فرمود: دیگه کسی نمونده گفتن آقا فقط یه نفر هست به اسب‌ها رسیدگی می‌کنه اونجا هم می‌خوابه حضرت فرمود: اونم بیارین شاید اونو می‌گه تا اومد دیدش گفت: آقا خودشه ..حضرت فرمود: دیگه از این به بعد غلام ایشون هستی برو خونهٔ ایشون، یه مرتبه غلامه زد زیر گریه.. گفت: آقا چه کردم که داری منو از در خونت دور می‌کنی؟ چه غلطی کردم؟ حضرت فرمود: غلام، کاری نکردی این دوست ما چشمش تو رو گرفته.. رو‌کرد به اون به التماس گفت من چه کردم که داری منو از آقام جدا می‌کنی. گفتم عزیزم گریه نکن من تو رو برا کار نمی‌برم می‌خوام ببرمت خونم من غلامیتو بکنم .گفت حالا بگو چی شده؟ گفت: من دیدم چطور رفتی مناجات کردی خدا به دعای تو باران رحمت رو نازل کرد. می‌خوام بیای برکت خونه امون بشی گفت: آ خدا این راز بین من و تو بود دیگه نمی‌خوام زنده بمونم. میگن همه دورو بر حضرت، غلاما، خود آقا امام سجاد هم شروع کرد گریه کردن این مرد هم پشیمون شد رفت، تو راه هم گریه کرد گفت: عجب کاری کردم هنوز به خونش نرسیده بود پیک امام سجاد رفت دنبالش، فلانی این رفیقت از دنیا رفت اگه می‌خوای تشییع جنازش خودت رو برسون..اینجا که می‌رسی باید به آقامون اینطور عرضه بداریم..* منو جدا شدن از کوی تو خدا نکند خدا هر آنچه کند از توام جدا نکند تمام عمر خود آزار دیدم جهان را بر سرم آوار دیدم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
26.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💧داستان متفاوت آب؛ روایت جمع‌آوری و تصفیه پساب فاضلاب شهرهای اطراف و بازچرخانی آب در شرکت فولاد مبارکه 🔸باتوجه به محدودیت منابع آبی در استان اصفهان؛ از سال ۹۲ به این فکر افتادیم تا از منابع پساب موجود در منطقه که بلااستفاده در محیط رها می‌شد، استفاده کنیم. با اجرای این پروژه دو هدف بسیار بزرگ برای خودمان تعریف کردیم: 🔸اول؛ عمل به مسئولیت اجتماعی در قبال استان اصفهان و شهرهای اطراف آن و دوم؛ تامین بخشی از آب مورد نیاز تولید در شرکت 🔸این مجموعه با جمع‌آوری پساب فاضلاب شهر‌های اطراف خود و بازچرخانی آب به‌میزان ۸ الی ۹ بار برای مصارف صنعتی، علاوه بر صرفه‌جویی در مصرف آب، کمک شایانی به بهداشت منطقه پیرامونی خود کرده است. 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
@babolharam_net1403012010.mp3
زمان: حجم: 20.98M
|⇦•به ما تنها اهانت... و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج حسین طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امام محمد باقر علیه السلام: روزه این افراد کامل نیست: کسی که امام (رهبر) را نافرمانی کند. بنده فراری تا زمانی که برگردد. زنی که اطاعت شوهر نکرده تا اینکه توبه کند. فرزندی که نافرمان شده تا اینکه فرمانبردار شود.  📚دعائم الاسلام ج1، ص 268 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
|⇦•به ما تنها اهانت... و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجراشده به نفسِ کربلایی حسین طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ به ما تنها اهانت می‌ شد ای کاش و جسارت نه شهادت بود ارث خاندان ما اسارت نه تا حالا از این خونواده زنی رو نبردن اسارت الهی میمردم نمی دیدم این قدر جسارت یا مظلوم به آتیش کشیدن حرم رو یا مظلوم کجایی شکستن سرم رو یا مظلوم * فرمود: آقا جان یا صاحب الزمان !شما برا کدوم روضه فرمودید اشک چشمم خشک بشه خون گریه میکنم؟ روضه جده غریبت ابا عبدالله؟ فرمود: نه..روضه عموجانت ابوالفضله؟ نه.. روضه شیرخواره ست؟ نه.. کدوم روضه ست آقا جان؟ فرمود: من برای روضه اسارت عمه جانمون اگه اشک چشمم تموم شه خون گریه میکنم کجای روضه ؟ سه روز و سه شب عمه ی ما رو پشت دروازه ی ساعات معطل نگه داشتند. گفتند الان رقاصه ها رو خبر می‌کنیم.. حالا میخوای گریه کنی مثل امام زمانت گریه کن بلند گریه کن..حالا میفهمی برا چی امام سجاد اینطور می‌ فرماید:..* به ما تنها اهانت می‌شد ای کاش و جسارت نه شهادت بود ارث خاندان ما، اسارت نه نوامیس رسول‌ الله در آن خیمه‌ ها بودند به آتش می‌ سپردم خیمه را، اما به غارت نه *دیدن ناموس خدا دارن از خیمه ها می‌دوند بیرون آی حسین...بعد از قریب به چهل سال آقامون زین العابدین که جزو بکایین عالم بوده..به هر طریقی روضه دست و پا میکرد. یه روز داشتند از بازار رد می شدند همینکه از بازار رد میشد خودش یه دنیا روضه داشت براش.. اما رسید به بازاری که قصاب های مسلمون بودن.. دید یه قصابی داره ذبحشو، مذبوحشه ذبح میکنه.دیدند امام سریع دوید سوال کرد بی تاب شده به من بگو ببینم آب به این مذبوح دادی یا نه؟ نگاه کرد گفت: آقا جان این چه سوالی ما مسلمونیم مگه میشه، ذبح احکام خودش رو داره اول آبش میدیم بعد رو به قبله اش می‌کنیم دیدند امام سر به دیوار گذاشت گفت: به من بگو ببینم بابای من مگه مسلون نبود؟ دست بالا بیار این روضه ها رو نمیشه بیشتر از این باز کرد هرچقدر دلت برا حسین آتیش گرفته با همون آتیش دلت داد بزن حسین ...* 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
@babolharam_net1403012004.mp3
زمان: حجم: 20.55M
|⇦•ما را بدون تو... و مناجات با امام زمان روحی له الفدا ویژهٔ ماه مبارک رمضان اجرا شده به نفسِ حاج محمدرضا طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امام حسن عسکری علیه السلام: عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار خدا اندیشیدن است.  📚تحف العقول ص 442  🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
|⇦•ما را بدون تو... و توسل با امام زمان روحی له الفدا ویژهٔ ماه مبارک رمضان اجرا شده به نفسِ حاج‌محمد رضا طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ما را بدونِ تو نَبُود راهِ چاره ای یا أیُّها العزیز! نگاهی، اشاره ای ... چَشم انتظار بر لبِ ساحل نشسته ایم دریایِ انتظار، ندارد کناره ای ... آقا جان! ما را به غیرِ گریه‌ی طفلانه راه نیست پس گریه میکنیم به شوقِ نظاره ای ...آقاجان ! از بَس که با دروغ دَم از ماه میزنیم سوسو نمیزند به شبِ ما ستاره ای ... ما بَرِّ شوره زارِ نمک دان شکستنیم تو بحرِ بی کرانه‌ی لطفِ دوباره ای ... پایِ مرا به خیمه‌ی خود باز کن که نیست در کارِ خیر حاجتِ هیچ استخاره ای ... *شبِ امامِ سجاده، به آقامون اینطوری عَرضه بداریم...* ای روضه خوانِ روز و شبِ مقتلُ الحسین تو سفره دارِ درد و غمی بیشماره ای ... چون زین العابدین جِگرت تیر میکشد تا میرسی به طفل و گل و گاهواره ای ... یا بیقرارِ یوسُفِ بر نیزه رفته ای یا داغدارِ پیروهنی پاره پاره ای ... یا سوگوارِ اکبرِ در خون تپیده ای یا روضه دارِ تشنگیِ شیرخواره ای ... یا اشکبارِ خیمه‌ی آتش گرفته ای یا در عزایِ مَعجری و گوشواره ای ... «یا صاحب الزمان ...» 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
افتاده دست مردک پستی سرت حسین خس خس فتاده دروسط حنجرت حسین درزیرخنجرش بدنت فحش میخورد مشتی زدو همه دهنت مُش میخورد نامرده پست موی سرت راکشیده است ملعون مست بال وپرت رابریده است کشتار چلچله چقَدرباب شدحسین ازسوزتشنگی جگرت آب شدحسین اینگونه پیش دیده ی من دست و پا مزن اینگونه چنگ بر روی این خاک ها مزن گریم برای وسعت دریای تشنه ات خواهر فدایی توو لب های تشنه ات آبی نبود درکف ودر نای تشنه ات عالم فدای آن لب عطشان و تشنه ات خونابه ی سر از دهنت ریخت یاحسین آلاله روی پیرهنت ریخت یاحسین دیدم که روی لعل لبت خیزران نشست دیدم حسین روی گلویت سنان نشست چکمه به روی پیکر تو بی امان زدند سر نیزه وحشیانه به روی دهان زدند جزخاک وخس دگر کفنت نیست تشنه لب بر جسم خویش پیرهنت نیست تشنه لب شعر.آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7