#رسول_اکرم #مبعث
شما زمان شروع من ابتدای منید
مسیر سبز نجاتِ در انتهای منید
اگر چه "اسهد" لحنم مرا بلال نکرد
ولی همیشه شما اشهد صدای منید
به شوق روی شما هست وقف محرابم
شما تهجدمید و شما دعای منید
شما برای خدایید و من برای خودم
نه من برای شما نه شما برای منید
گل اضافیتان بودم و اضافه شدم
به آفرینشتان پس شما خدای منید
شما بهار، شما آسمان، شما برکات
به خاندان شما اهل بیت حق صلوات
بهشت را تو ظهور مصوّرش بودی
خدای آینه ها را تو دلبرش بودی
تو حق محضی و در خلوت خداوندی
کسی نبود فقط تو، تو در برش بودی
برای آن که خدا ناظر خودش باشد
شبیه آیینه ای در برابرش بودی
در آن زمان که درختی نبود و برگی هم
خدای بود و تو هم سیب نوبرش بودی
قرار نیست چهل سال بگذرد از تو
تو قبل از آمدنت هم پیمبرش بودی
مدینه تا که تو را داشت تا محمد داشت
خدا همیشه در آن شهر رفت و آمد داشت
فدائیان نگاهت شهید جانانند
ملازمان سر کوی تو بزرگانند
فراریان سر گیسویت پر از کفرند
اسیرهای سر زلفت اهل ایمانند
به عقل ناقص ما حق بده به تو نرسد
مگر عقول بشر از خدا چه می دانند
نگاه خاک نشینان خانواده ی تو
به غمزه مسئله آموز صد مسلمانند
رسول سبز ببینم که می شناسیشان
همین قبیله همین ها که شکل سلمانند
نگاه روشنت آن روز صرف سلمان شد
عرب کنار تو بود و عجم مسلمان شد
بهشت باغچهی روشن سرای تو بود
گل محمدیِ دست بچه های تو بود
سلام اول صبح و غروب این خانه
مسیح خانه ی زهرای تو صدای تو بود
کمال روح تو با وحی پا نمی گیرد
نزول آیه نزول خودت برای تو بود
فقط نسیم خوشی شد نصیب جبرائیل
همین که مدت کوتاهی آشنای تو بود
تو را کمال نوشتند یا رسول الله
بزرگ آل نوشتند یا رسول الله
تو آفتابی و انوار آفتاب علی ست
کتاب سرّی و اسرار این کتاب علی ست
قرار شد همه عقد برادری خوانند
برای سهم شما حسن انتخاب علی ست
اگر تو خضر رهی مرتضاست موسایت
اگر تو آب بقایی بقای آب علی ست
اگر سوال کنند از تو حضرت حق کیست
قسم به ذات تو محکم ترین جواب علی ست
برای فخر تو این بس یگانه دامادت
جناب حضرت حیدر ابوتراب علی ست
"به ذره گر نظر لطف بو تراب کند
به آسمان رود و کار آفتاب کند"...
🔸شاعر: #علی_اکبر_لطیفیان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#عید_مبعث
طي ميكنيم سمت ملاقات جاده را
شايد كسي سوار كند اين پياده را
وقتش رسيده است كه با گريه ريختن
جبران كنيد توبه ي از دست داده را
تكريم ديگري است همين امتناع ها
پس شكر ميكنيم عطاي نداده را
ما در ركوع نافله با آبروتريم
اصلاً نخواستيم تن ايستاده را
خُدّام آستانْ هميشه جلوترند
يا رب نگير خدمت اين خانواده را
مكه شرافتش به حضور محمد است
پس قصد ميكنيم فقط مكه زاده را
گر بي علي بناست كه اين راه طي شود
مگذار پس مقابل ما راه جاده را
ما درب خانه اي به جز اين در نميرويم
ما بي علي كنار پيمبر نميرويم
خوان كريم خالي و بي نان نميشود
فقر گدا حريف كريمان نميشود
گويي نمي برد ز عنايت سعادتي
آنكه اسير زلف پريشان نميشود
اين چه حكايتي است كه اصلاً براي ما
مبعث بدون شاه خراسان نميشود
از بركت دعاي رسول است هيچ جا
در دوستي فاطمه ايران نميشود
يكبار يا نبي و دگر بار يا علي
يا مصطفي بدون علي جان نميشود
چون شرح زندگاني مولاست خواندنيست
ورنه كسي كه پيرو قرآن نميشود
جبريل علي ، وحي علي و زبان عليست
قرآن بخوان رسول،كه قرآن همان عليست
مبهوت مانده است تماشاي خويش را
روح بلند و جلوه ي والاي خويش را
سوگند ميخوريم همه تَرك ميكنيم
بردارد از بهشت اگر پاي خويش را
اصلاً همان زمان چهل سال پيش هم
اثبات كرده بود بلنداي خويش را
آنكس امام ماست كه در ليلة المبيت
وقتي كه رفت داد به او جاي خويش را
او ماندني نبود اگر پُر نكرده بود
با مرتضي و فاطمه دنياي خويش را
از ديدن تجلي خود دست ميكشيد
ميديد تا تجلي زهراي خويش را
يا فاطمه وَ يا كه علي جلوه ميكند
وقتي نشان دهد قد و بالاي خويش را
نور است و در تن سه نفر جلوه كرده است
اين نور قبل خلق بشر جلوه كرده است
اي خاك پاي توست تمام وجودها
هفت آسمان و خلقت گنبد كبودها
اي كيسه ي هميشه كرامت ميان شهر
آقاي مهرباني و آقاي جودها
آري نماز بي تو به قرآن قبول نيست
اي اولين سلام همه در قعودها
جبريل ما چگونه تو را پا به پا شود
درماندگي كجا و مسير صعودها
قربان چشم هاي تو دار و ندارها
قربان خاك پاي تو بود و نبودها
شكرخدا قبيله ي توكامل است و بس
كوري چشم شب زده ها،اين حسود ها
ما باتوأيم و با همه ي خانواده ات
عالم فداي زندگي صاف و ساده ات
از ما مگير تاب و تب شور و شين را
حُبِ علي همان شرف نشأتين را
از ما مگير شوق سفرهاي تا نجف
مكه ،مدينه ،سامره و كاظمين را
با حب خانواده ي تو سالهاي سال
بخشيده اند آبروي عالمين را
ما نذر كرده ايم كه بيرون بياوريم
از زير دِين،اين جگر زير دين را
ما قصد كرده ايم به ياري فاطمه
نائل شويم كرب و بلاي حسين را
بوسه مزن كنار تمناي دخترت
زير گلوي كوچك اين نور عين را
واي از دمي كه زينب كبري رسيده بود
وقتي رسيده بود كه حنجر بريده بود
#علی_اکبر_لطیفیان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#بیست_و_هشت_رجب
#خروج_قافله_از_مدینه
#علی_اکبر_لطیفیان
وقتی که می رفتند دنیا گریه می کرد
شهر مدینه مثل زهرا گریه می کرد
وقتی که می رفتند پشت پای آنها
چشمان جبرائیل حتی گریه می کرد
پائین پای ناقه مریم گریه می کرد
دورِ سر گهواره عیسی گریه می کرد
این است آن داغ عظیمی که برایش
حتی میان تشت یحیی گریه می کرد
این است زینب بانویی که زیر پایش
زانوی لرزه دار سقا گریه می کرد
بوسید اکبر دستهای مادرش را
در زیر چادر، ام لیلا گریه می کرد
بر روی دامن مادری در گوش طفلش
آهسته تا میگفت لالا گریه می کرد
یک کاروان گریه شد وقتی رقیه
با گفتن بابا، بابا گریه می کرد
در زیر پای محمل مستوره ی عشق
منزل به منزل ریگ صحرا گریه می کرد
وقتی که میرفتند عالم سینه میزد
وقتی که میرفتند دنیا گریه می کرد
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_سجاد_ع_مدح_و_ولادت
از سکوتم صدا درست کنید
ذکر یا ربنا درست کنید
ببرید و بیاورید مرا
بلکه از من گدا درست کنید
در دلم گر بناست خانه کنید
اول این خانه را درست کنید
میشود سنگ دستتان بدهم
میشود که طلا درست کنید
هر چه میل شماست تسلیمیم
یا خرابم و یا درست کنید
فقر ما را کسی درست نکرد
ای کریمان! شما درست کنید
شد اگر، شکر؛ اگر نشد یک وقت
مینشینم تا درست کنید
بعد از آن که مدینهام بردید
سفر کربلا درست کنید
از لب ما دعا نمیافتد
کربلا، کربلا نمیافتد
این قبیله همه شبیه هماند
این کَرَمزادهها چه با کرماند
چه نیازیست تا بزرگ شوند
در همان کودکی مسیح دماند
زندهام میکنند مثل مسیح
بر تن مردهام اگر بدمند
همه آمادهی بلا هستند
جادههای عروج پیچ و خماند
عاشقان بیشتر پی نامند
عاشقانی که عاشقند کماند
عاشقان در نگاه آل علی
گر اسیرند باز محترماند
دختران قبیلههای عرب
خادم شهربانوی عجماند
عجمی کردهاند جانان را
آبرو دادهاند ایران را
ای مناجات تا خدا رفته
عرش را تا به انتها رفته
کیسه کیسه به شانه نان برده
خانه خانه سوی گدا رفته
بی تو معراج هم کسی برود
بی وضو محضر خدا رفته
بس که در حال سجده افتاده
رنگ پیشانی شما رفته
برکت میرسد غلامت اگر...
سر سجادهی دعا رفته
محمل ما به گِل فرو رفته
محمل ما شکسته وا رفته
چارهای کن برای ما، ور نه
رمضان، آبروی ما رفته
آبرودار پنجم شعبان
دارد از راه میرسد رمضان
چه مقامیست مادر تو شدن
مثل پروانهی سر تو شدن
بال جبريلِ عرش مال خودش
راضيام با كبوتر تو شدن
علیِ اكبر است و آرزوي
چند سالي برادر تو شدن
میشود برتر از سليمان شد
ظرف يك روز نوكر تو شدن
اين غلام سياه را نفروش
كردم عادت به قنبر تو شدن
به خداي يگانه میارزد
كشتهی نام اطهر تو شدن
پدرت هم به تو "ولی" میگفت
«بابي أنت يا علي» میگفت
آمدي و حسين خندان شد
همه جا جز بقيع چراغان شد
آمدي و به بركت نامت
نام جدت علي فراوان شد
مادرت شد عروس زهرا و
افتخارش نصيب ايران شد
آشنا با صحيفهاش كردي
هر كه بر سفرهي تو مهمان شد
رمضان ماهِ سِرِّ شعبان است
رمضان شرح ماه شعبان است
ابر و خورشيد و ماه در كارند
خاكي از زير پات بر دارند
تب تو تب نبود، درمان بود
راويان تب تو بيمارند
دوستان قديمي زهرا
به تو و مادرت بدهكارند
در اسيري مادرت حتي
از مقامات او خبر دارند
هر چه مِهريهاش گران باشد
باز قوم علي خريدارند
به غلامت بگو دعا بكند
اين گرفتارها گرفتارند
با مناجات تو ملائكه هم
سر شب تا به صبح بيدارند
تا نگاهي به بالشان بكني
از كرم خوش به حالشان بكني
كاش ميشد بنا درست كنند
گنبدي از طلا درست كنند
همه جاي مدينه را نه، نه
لااقل پنج تا درست كنند
گرد و خاك بقيع را ببرند
تا برايم دوا درست كنند
شيعيان حاضرند با گريه
آستان تو را درست كنند
با النگوي دختران عجم
چند ايوانْ طلا درست كنند
سنگها میخورد بر سر تو
تا كه شايد صدا درست كنند
عمه را زد ولي سر تو شكست
هم سر عمه، هم سر تو شكست
ای مناجاتی سرای حسین
ذکر آمین ربنای حسین
ای تمام صحیفهات شرحِ
آخرین ناله و دعای حسین
مقتل تو صحیفهات باشد
دادهای شرح کربلای حسین
کاش مثل تو روضهخوان بشویم
تا اقامه کنیم عزای حسین
به زبان دعا بیان کردی
چه کشیدند بچههای حسین
آه تیر سه شعبه و حلقِ
طفل معصوم بی خطای حسین
الامان از حکایت زینب
وای از روز ماجرای حسین
بعد از آن که بدن مرتب شد
سر بنه روی بوریای حسین
روی قبرش نوشتی یا مظلوم!
لک روحی فدا ابا المهموم!
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🌸جشن بزرگ نیمه شعبان🌸
#شعر_مهدوی
جز رحمتِ چشمانِ تو، دنیا چه میخواهد
تشنه به غیرِ آب، از دریا چه میخواهد
حالا که موسایم شدی، راهی نشانم دِه
غیر از نجات، این قوم از موسی چه میخواهد
شاید بپرسی از چه دنبال دَمَت هستم
دل مرده نوعاً از دَمِ عیسی چه میخواهد
پیغام و پس پیغام یعنی یادِ ما هستی
مجنون جز این پیغام، از لیلا چه میخواهد
پیراهنی بفرست؛ شاید زنده ماندم من
جز دلخوشی، یعقوبِ نابینا چه میخواهد
تا کیسهی ما پُر شود احسان تو کافیست
مِسکین به جز خیرات از آقا چه میخواهد
چیز مهمی نیست این که ما چه میخواهیم
باید ببینیم آن جناب از ما چه میخواهد!
::
ای انتقامِ پهلویِ پُشتِ دَرِ خانه!
غیر از ظهور تو مگر زهرا چه میخواهد..
#علی_اکبر_لطیفیان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_با_خدا
#ماه_مبارک_رمضان
از ما عجیب نیست دعایی نمیرسد
از تحبس الدعا که صدایی نمیرسد
ما تحبس الدعا شدهی نان شُبههایم
آنجا که شبهه است، عطایی نمیرسد
پَر باز میکنم بپرم، میخورم زمین
بال و پَر شکسته به جایی نمیرسد
ای میزبان! فدای تو و سفره چیدنت
آیا به این فقیر غذایی نمیرسد؟
من سالهاست منتظر یک ضمانتم
آخر چرا امام رضایی نمیرسد
از من مخواه بیش از این زندگی کنم
وقتی برات کرب و بلایی نمیرسد
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_با_خدا
يک قطره اشک شرم مرا "يم" حساب کرد
کوثر حساب کرد، و زمزم حساب کرد
آه يکى گرفت، به پاى همه نوشت
ما باهم آمديم که با هم حساب کرد
با اين خدا هر آنکه طرف شد ضرر نکرد
يک دم صدا زديم، دمادم حساب کرد
کارم اگر نداشت پس اينجا چه میکنم؟!
منت سرم گذاشت مرا هم حساب کرد
معلوم بود آبرويم را نمیبرد
از اولش گناه مرا کم حساب کرد
اول بنا نداشت حسابم کند ولى
وقتى که ديد فاطمه دارم، حساب کرد
ما را اگر خدا نخرد، میخرد على
بايد به روى شاه دو عالم حساب کرد
اين گريه قابليت غفران نداشت که...
پس روى گريههاى محرم حساب کرد
فرمود "بالحسين" بگو؛ گفتم و خريد
يعنى مرا دومرتبه آدم حساب کرد
چيزى نمانده بود که بيرونمان کنند
ممنون حيدريم که درهم حساب کرد
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسین_علیه_السلام_نجوا
سودش فراوان است و خیرش نیز بسیار است
آنکه تو را با قیمت جانش خریدار است
یاد من و دربدریهای دلم باشید،
پروانهای دیدید اگر تا صبح بیدار است
عاشق شدن، هم سوختن هم ساختن دارد
بیخود نفرمودند راه عشق دشوار است
از شش جهت گیسوی تو راه مرا بسته ست
هرکس که عاشق میشود ذاتاً گرفتار است
بی تو همین که زنده میمانم گنهکارم
بین خلایق بیشتر عاشق گنهکار است
فکر من جاماندهی وامانده هم باشید
ای کاروان! آهستهتر؛ در پای من خار است
با گریه کار طفل بهتر راه میافتد
گر کار ما زاری نباشد کارمان زار است
امروز باید یار را با گریه راضی کرد
فردا که اعلامیهی ما روی دیوار است
چشمی که گریان نیست نابینا شود بهتر
در مجلس تو دیده یا تر هست یا تار است
گریه کن تو زینب است و مادرت زهرا
این گریههای ما فقط گرمی بازار است
::
::
دخت علی مرتضی اینجا چه میخواهد؟!!
زینب کجا اینجا کجا؟ اینجا که بازار است
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#اخلاقی_و_اندرز
#امام_زمان_عج_مناجات
مَخلوقِ خدا قيمت اگر میگيرد
از آهِ شب و اشک سَحر میگيرد
در آتش عشق، ما گلستان ديديم
از بين شَرَر خدا شَجَر میگيرد
در مَسلَکِ ما سوختگانِ هجران
پروانه چو سوخت، تازه پَر میگيرد
شيرينى عشق آنچنان است که نخل
از ميثم تَمّار اثر میگيرد
در وقت شهادت بَغَلش میگيرند
آنکه غم يار را به بَر میگيرد
بر سر نگذاشت هر کسى تربتِ دوست
فردا که شود، خاک به سَر میگيرد
در اَصل به معشوق خيانت کرده
دستى که زِ دستِ غير زَر میگيرد
دنيا بهخدا مزرعهی آخرت است
زين مزرعه هر کسى ثَمر میگيرد
گر سختى آخرت به باور برسد
دنياطلبى را زِ بشر میگيرد
آن آخرتى که آنچنان مُلتَهِب است،
فرزند تقاص از پدر میگيرد
روزى که به فاطمه همه مُحتاجند
حتماً همه را مَدّ نظر میگيرد
همسايهیِ من! حال مرا نيز بپرس
همسايه زِ همسايه خبر میگيرد
::
ما زنده از آنيم که فرزندِ خليل
میآيد و بر دست تبر میگيرد
میآيد و انتقامِ مظلومان را
با سيصد و سيزده نفر میگيرد
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسین_ع_مناجات
#نوکری_اهل_بیت_ع
عمرم گذشت اما بدرد تو نخوردم
شرمندهام آقا بدرد تو نخوردم
تو فکر من بودى ولیکن من نبودم
اصلاً به فکر نوکرى کردن نبودم
من دور بودم تو مرا نزدیک کردى
راه مرا از کربلا نزدیک کردى
گفتى اگر تو بى پناهى من حسینم
حتى اگر غرق گناهى، من حسینم
گفتى بیا پاک از گناهت میکنم من
تو رو به چاهى، رو به راهت میکنم من
آوارهام، آواره را آوارهتر کن
بیچارهام، بیچاره را بیچارهتر کن
آوارگى در این حسینیه میارزد
بیچارگى در این حسینیه مىارزد
هرشب اسیرم میکنى پاى بساطت
دارى تو پیرم میکنى پاى بساطت
من چاى میریزم گناهم را بریزى
یکجا تمام اشتباهم را بریزى
شأن نزولت میکند آخر بلندم
سر را تو دادى جاى آن من سربلندم
وقتى گذر کردند خیلیها ازینجا
رفتند تا معراج تا بالا ازینجا
اینجا گرفته از خدا عیسى دمش را
اینجا خدا بخشید آخر آدمش را
من خام بودم غصه و غم پختهام کرد
این پخت و پزهاى محرم پختهام کرد
میبینم اینجا پنج تا نور مقدس
این آشپزخانهست یا طور مقدس
اینجا همانجاییست که مولا میآید
زینب میآید، بیشتر زهرا میآید
من عالمى دارم در اینجا با رقیه
هروقت دستم سوخت گفتم یا رقیه
منت ندارم بر سرت... تو لطف کردى
حالا که هستم نوکرت، تو لطف کردى
یک شب غذاى خواهرت را بار کردم
یک شب غذاى دخترت را بار کردم
باید که دست از هرچه غیرکربلا شست
دیگ تو را شستم خدا روح مرا شست
خدمت تجلى ارادتهاى شیعهاست
بالاترین نوع عبادتهاى شیعهاست
ما به ولایت میرسیم از این مودت
ما به مودت میرسیم از راه خدمت
خدمت درِ این خانه تنها فرصت ماست
گفتند: اینجا پنج روزى نوبت ماست
این پارچه مشکى فداى روى ماهش
دارد سفیدم میکند رنگ سیاهش
از سوخته دلها نگیر آقا غمت را
یک وقت از دستم نگیرى پرچمت را
بگذار یک گوشه به پاى تو بمیرم
کنج حسینیه براى تو بمیرم
منکه به غیر از لطف تو یارى ندارم
منکه به غیر از کار تو کارى ندارم
آنقدر بین دستههایت ایستادم
نذر على اصغر تو آب دادم
اى کاش بین ایستادنها بمیرم
آخر میان آبدادنها بمیرم
خوب است نوکر آخرش بى سر بمیرد
خوب است بین نوکرى نوکر بمیرد
خدمت به این بى رنگ و رو هم رنگ و رو داد
این کفشها را جفت کردن آبرو داد
در هرکجا که نام پیراهن میآید
زهرا میآید پیش ما، حتماً میآید
من دست بر سینه دم در مینشینم
در مجلس فرزند، مادر را ببینم
من مینشینم کار و بارم پا بگیرد
شاید به من هم چادر زهرا بگیرد
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
.
حضرت زهرا(سلام الله علیها)
دنیا پر از غم می شود وقتی نباشی
دنیای ماتم می شود وقتی نباشی
هرشب كنار سفرۀ ما يك ستاره
از جمعمان كم ميشود وقتي نباشي
دیگر بساط کوچه گردی و غریبی
کم کم فراهم می شود وقتی نباشی
آن شیر مردی که علمدار خدا بود
با چاه همدم می شود وقتی نباشی
آن زانویی که کوه را از پا در آورد
چون قد تو خم می شود وقتی نباشی
دنياي بغض آلودۀ چشمان زينب
جاريِ زمزم ميشود وقتي نباشي
#علی_اكبر_لطيفيان ✍
اجرا #استادمجیدطاهری 🎤
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
.
#مناجات_با_امام_زمان
#امام_زمان عج
نوشته اند دلم را برای خونجگری
بدون گریه زمانه نمی شود سپری
نیازمند تکامل به گریه محتاج است
درختِ آب ندیده نمی دهد ثمری
دو فیض، توشۀ راه سلوکِ عاشق هست
توسّل سحری و عنایت سحری
هزار نافله خواندن چه فایده دارد
اگر نداشته باشد به عاشقان نظری
به هر دَری که زدم باز پشت دَر ماندم
بس است در زدنِ من، بس است در به دری
برای بنده خریدن بیا سَرِ بازار
چه خوب می شود این مرتبه مرا بخری
بدون تو چه بلاها که بر سرم آمد
چه حاجت است به گفتن، خودت که با خبری
همیشه خیر قنوتِ تو می رسد به همه
اگر چه نامِ مرا در نَوافِلت نَبَری
خودت برای ظهورت دعا کن و برگرد
دعای من به خودم هم نمی کند اثری
#علی_اکبر_لطیفیان ✍
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7