اعداد بینهایتند،
چه مثبت و چه منفی ؛
راه ِتقوا و معصیت هم همین است !
هر قدم که بروی یک قدم
بالاتر از آن هست .
پس قدمی برندار که
تو را به هلاکت برساند ؛
بلکه تو را به عرش الهی واصل کند .
همسایه سایه ات به سرم مستدام باد
لطفت همیشه زخم مرا التیام داد
وقتی انیس لحظهی تنهایی ام توئی
تنها دلیل اینکه من اینجایی ام توئی
هر شب دلم قدم به قدم میکشد مرا
بی اختیار سمت حرم میکشد مرا
با شور شهر فاصله دارم کنار تو
احساس وصل میکند آدم کنار تو
حالی نگفتنی به دلم دست میدهد
در هر نماز مسجد اعظم کنار تو
با زمزم نگاه دمادم هزار شمع
روشن کننند هاجر و مریم کنار تو
تا آسمان خویش مرا با خودت ببر
از آفتاب رد شده شبنم کنار تو
در این حریم، سینه زدن چیز دیگریست
خونین تر است ماه محرم کنار تو
مادر کنار صحن شما تربیت شدیم
داریم افتخار که همشهری ات شدیم
ما با تو در پناه تو آرام می شویم
وقتی که با ملائکه همگام می شویم
بانو! تمام کشور ما خاک زیر پات
مردان شهر نوکرو زنها کنیز هات
زیبا ترین خاطره هامان نگفتنی ست
تصویر صحن خلوت و باران نگفتنی ست
باران میان مرمر آیینه دیدنیست
این صحنه در برابر ایینه دیدنیست
مرغ خیال سمت حریمت پریده است
یعنی به اوج عشق همین جا رسیده است
خوشبخت قوم طایفه، ما مردم قمیم
جاروکشان خواهر خورشید هشتمیم
اعجاز این ضریح که همواره بی حد است
چیزی شبیه پنجره فولاد مشهد است
من روی حرف های خود اصرار میکنم
در مثنوی و در غزل اقرار میکنم
ما در کنار دختر موسی نشسته ایم
عمریست محو او به تماشا نشسته ایم
اینجا کویر داغ و نمک زار شور نیست
ما روبروی پهنه ی دریا نشسته ایم
قم سالهاست با نفسش زنده مانده است
باور کنید پیش مسیحا نشسته ایم
بوی مدینه می وزد از شهر ما،بیا
ما در جوار حضرت زهرا نشسته ایم
از ما به جز بدی که ندیدی ببخشمان
از دست ما چه ها که کشیدی ببخشمان
من هم دلیل حسرت افلاک می شوم
روزی که زیر پای شما خاک می شوم...
شعر هام :)
همسایه سایه ات به سرم مستدام باد لطفت همیشه زخم مرا التیام داد وقتی انیس لحظهی تنهایی ام توئی تنها
همسایه سایهات به سرم مستدام باد
لطفت همیشه زخم مرا التیام داد
وقتی انیس لحظه تنهاییام تویی
تنها دلیل اینکه من اینجاییام تویی...❤️
#دهه_کرامت
#حرف_دل :)
🔰كمتر گناه كن!
ناجی قصیده ای در مدح علی علیه السلام سرود. شبی در عالم خواب خدمت آن حضرت شرفیاب شد. حضرت فرمود: قصیده ای كه درباره من سروده ای، بخوان! شاعر با شوق هر چه تمام اشعار خود را یك یك خواند و در پایان نام خود را در شعر گنجاند و گفت:
ناجی اگر معامله حشر با علی است
از من شنو هر آنچه توانی گناه كن
حضرت امیرعلیه السلام فرمودند: همه را خوب گفته ای، ولی آخرش را این چنین اصلاح كن:
ناجی اگر معامله حشر با علی است
شرم از رخ علی كن و كمتر گناه كن!
زِ حد بگذشت مشتاقی و صبر اندر غمت یارا
به وصل خود دوایی کن دل دیوانهی ما را💚
-یاحسین-
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 آن مرد با عمامه خاکی نیامد
☝شعرخوانی محمد رسولی شاعر آئینی کشور در مراسم تشییع رئیسجمهور و همراهان گرامی ایشان در دانشگاه تهران
❤️ #رئیسی_عزیز
💻 Farsi.Khamenei.ir
الهی ای فلک دیگر نگردی
اگر دور سر حیدر نگردی
الهی ای نفس بی یاد حیدر
اگر رفتی به سینه برنگردی...❤️
از ایشان پرسیده شد:
«آیا أشهدأنّعلیاًولیالله
جزء اذان هست یا خیر؟»
ایشان در جواب فرمودند:
اذان جزء أشهدأنّعلیاًولیالله است...
- آیتالله خوانساری فرمودن!
#السلام_علیک_یا_امیرالمؤمنین
هدایت شده از [مُجیب]
میرسد قصه به آن جا که علی دلتنگ است
میفروشد زرهی را که رفیق جنگ است
چه نیازی دگر این مرد به جوشن دارد
«ان یکاد» از نفس فاطمه بر تن دارد
خبر از شوق به افلاک سراسیمه رسید
تا که این نیمه توحید به آن نیمه رسید
علی و فاطمه در سایه هم فکر کنید
شانه در شانه دو تا کعبه یک دست سفید
عشق تا قبل همین واقعه مصداق نداشت
ساز و آواز خدا گوشه عشاق نداشت
کوچه آذین شده در همهمه آرام آرام
تا قدم رنجه کند فاطمه آرام آرام
فاطمه… فاطمه با رایحه گل آمد
ناگهان شعر حماسی به تغزل آمد
آسمان با نفسش رنگ دگر پیدا کرد
دست او پیرهن نو به تن دنیا کرد
ابر مهریه او بود که باران آمد
نفس فاطمه فرمود که باران آمد
ناگهان پنجرهای رو به تماشا وا شد
هر کجا قافیه یا فاطمه الزهرا شد
مثنوی نام تو را برده، تلاطم دارد
چادرت را بتکان، قصد تیمم دارد
میرود قصه ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق میخورد آرام آرام
شاعر : سید حمید رضا برقعی
بار بربندید آهنگ سفر دارد حسین
نیّت رفتن در آغوش خطر دارد حسین
خنجر نامردمی خوردن ز اهل کوفه را
خوب میداند که میراث از پدر دارد حسین
وای من! مابین رود دجله و رود فرات
لب ز شنهای بیابان خشکتر دارد حسین
اهلبیتش را ببین همراه خود آورده است
چونکه از پایان کار خود خبر دارد حسین
تا بگوید شرط دینداری فقط آزادگیست
روی دستش غنچهای بیبال و پر دارد حسین
بانگ بر زد پیکری بیدست «اَدرک یا اَخا!»
ناگهان دیدند دستی بر کمر دارد حسین
کوه صبر است او که هم داغ برادر دیده است
هم تک و تنهاست، هم داغ پسر دارد حسین
بر فراز نی نگاهش را به صحرا دوختهست
آه اگر از اهلبیتش چشم بردارد حسین
کاروانی نیزه و شمشیر و خنجر پیش رو
کاروانی اشک و ماتم پشت سر دارد حسین...
تا که حج ناتمام خویش را کامل کند
ترک سر کردهست، احرامی دگر دارد حسین
خدا شهادت رو
همیشه به آدمهایی داده
ڪه سخت کوش بودن..✋🏼🍃
#شهیدمحمودرضابیضائی
کـانـالرسمےشھیدعلے الهادے حسین🌿
♡jahad🇱🇧↷
『@alshahid_ali_alhadi』
هدایت شده از مداحی هام:)🇵🇸
دارد زِ دیده قافلهات دور میشود
کم کم بساط روضهی ما جور میشود....
#کربلا
هدایت شده از مَلْجَـــــاء¹¹⁸
چنان عید غدیرش دلربا افتاده در عالم؛
که یک هفته جلوتر میروم از خود به قربانش:)🌱
آمدم پیش تو با اینهمه اندوه، ولی
چه غمی هست که پیش تو به پایان نرسد؟!
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شاهکاری به نام شاهنامه فردوسی، این تنها یک بیت از این شاهکاره❤️
حقیقتِ انتظار موعود، انسان را به جبههها میکشاند. آنان که دم از انتظار می زنند اما در خانه نشستهاند، تنها به پوستهی خالی الفاظ دل خوش داشتهاند و از معانی آن غافلاند.
آوینی عزیز❤️🩹