eitaa logo
عجیب و پر ابهام🥶
22.8هزار دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
19.3هزار ویدیو
39 فایل
﷽حَسْبُنَاالله‌وَنِعْمَ‌الْوَکیٖلْ...خُڋا‌ݕَڔٰاےِݦَݧ‌ْڬٰاڣٖیښٺ❤ تعرفه تبلیغات http://eitaa.com/joinchat/1634205710Cfca0499cd4
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 معجزات بانوی نخبه ایرانی فقط با و و ۹۰٪ تخفیف برای اولین بار 🇮🇷 🔻✌️🏻ببین چطور چهره ها رو چند برابر طبیعی زیبا می کنه این نخبه بودن نیست ؟ الله اکبر 👇 https://eitaa.com/joinchat/2873426145C246141b6fa 🛑 عضو کانال خانم دکتر شو و تخفیف ژل و بوتاکس بگیر 👇 من هم تخفیف بوتاکس می گیرم ! من تخفیف فیلر می گیرم ! من تخفیف پروفایلو تمایل دارم ! من تخفیف جوانسازی ! 👆 عضو شو و تخفیف بگیر 🙄🙄
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
چقدر تغییر میده ! دیدی دیگه خودت ... پیام بالا رو به همه دوستات و گروه ها تا می تونی ارسال کن وظیفه ما اینه نشون بدیم زیبایی ایرانی زیباتره ! نه مثل اونها ! 👇 https://eitaa.com/joinchat/2873426145C246141b6fa
🔰🔰🔰🔰 🔰🔰🔰 🔰🔰 🔰 👌 سال 1305 بود که دختری با نام آذر در رشت به دنیا آمد؛ از اینکه او از کودکی به دبستان رفته و تحصیلات خود را تا دیپلم به پایان رسانده معلوم می‌شود که در خانواده‌ای فرهیخته و فرهنگی رشد کرده است و بعد از اتمام مدرسه به درخواست پدر وارد دانشسرای رشت می‌شود و در پایان، در وزارت فرهنگ استخدام شده و به معلمی می‌پردازد… ‌ اما این چیزی نبود که "آذر اندامی" را راضی کند؛ برای همین در کنار معلمی کردن، دیپلم طبیعی(تجربی) را گرفت و توانست با قبولی در رشته پزشکی تا تخصص در زمینه‌ی زنان‌زایمان را بگذراند.‌ ‌ از آنجایی که او بانویی مقتدر و دانشمند بود بلافاصله به استخدام وزارت بهداشت درآمد و کارش را در انستیتوپاستور ایران آغاز کرد.‌ بازهم به دلیل لیاقت‌هایی که داشت با بورسیه تحصیلی به پاریس رفت تا در رشته باکتری شناسی تحصیل کند.‌ ‌ چند سال بعد در ایران بیماری تازه‌ای به نام "التور" که شبیه به وبا بود از سال 1342 تا 1345 ایران را فرا گرفت و جالب است بدانید دکتر آذراندامی بود که واکسن این بیماری را که به اسهال شدید و مرگ منجر میشد تولید کرده و به کشورهای منطقه نیز صادر کرد و در واقع جان هزاران نفر را از مرگ نجات داد! ‌ دکتر آذراندامی بعد از بازنشسته شدنش هرگز در خانه ننشست و در کنار کارهای آزمایشگاهی در مطب همسرش دکتر خلعتبری به طبابت در زمینه‌ی زنان‌ و زایمان پرداخت.‌ ‌ سرانجام او در 58 سالگی یعنی در سال 1363 بر اثر تومور مغزی از دنیا رفت.‌ 8سال پس از درگذشت آذر اندامی،به پاس زحمات او و خدمات علمی‌اش نامش بر روی بخشی از نیمکره‌ی سیاره‌ی ناهید(زهره) توسط اتحادیه بین‌المللی ستاره‌شناسی ثبت شد.‌ براین اساس آذر اندامی تنها زن ایرانی بود که نامش به این شورا فرستاده شد. ‌ ✍نامش همیشه جاودان و روحش شاد.🍃 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
شش ماه بعد از ازدواجم شوهرم فوت شد! نامادریم گفت من پسر بزرگ دارم بیوه تو خونم راه نمیدم ! با هر بدبختی بود یه اتاق تو طبقه سوم یه آپارتمان تو رباط کریم اجاره کردم. ترسی نداشتم از غربت چون صاحبخونم یه پیرزن با یه پسر بشدت مذهبی و خدا شناس بودن. شیش ماه گذشت دریغ از حتی یه مهمون ک خونه ی من بیاددد... شنبه صبح بود که صاحبخونم با پسرش راهی قم میشدن... موقع رفتنشون یه کاسه آب گرفتم دستمو با بغض نگاهشون میکردم... واسه اولین بار یه لحظه با پسرش چشم تو چشم شدم که چشمای خیسمو دید... تسبیحو تو مشتش فشار داد ...آروم اومد جلو و پرسید میترسی از تنهایی؟ یهو دلم هُری به صدای مردونش و توجهش ریخت.. ولی سرمو انداختم پایین و چیزی نگفتم... رو به مادرش کرد و گفت مادر اجازه میدید ببریمش؟ مادرش گفت قم؟ باصدای مردونش که اینبار حیا قاطیش بود جواب داد قم نه اول بریم....😳😳😍🙈 ادامه ی داستان👇 https://eitaa.com/joinchat/3847160068C1b22445f5a
🔶🔸🔸🔸🔸 🔘 داستان کوتاه به ساعت نگاه كردم. شش و بيست دقيقه صبح بود. دوباره خوابيدم. بعد پاشدم. به ساعت نگاه كردم شش و بيست دقيقه صبح بود. فكر كردم: هوا كه هنوز تاريكه حتما دفعه اول اشتباه ديده ام. خوابيدم. وقتي پاشدم هوا روشن بود ولي ساعت همون شش و بيست دقيقه صبح بود. سراسيمه پاشدم. باورم نميشد ساعت مرده باشد. به اين كارها عادت نداشت من هم توقع نداشتم. آدم ها هم مثل ساعت ها هستند. بعضي ها كنارمان هستند مثل ساعت، مرتب،هميشگي. آنقدر صبور دورت ميچرخند كه چرخيدنشان را حس نميكني. بودنشان برايت بي اهميت ميشود. همينطور بي ادعا ميچرخند. بي آنكه بگويد باتريشان دارد تمام ميشود. بعد يهو روشني روز خبر ميدهد كه ديگر نيست. " قدر اين آدم ها را بدانيم قبل از شش و بيست دقيقه صبح! " پروکسی مخصوص ایرانسل پروکسی مخصوص ایرانسل پروکسی مخصوص ایرانسل 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
روغن کثیف شده رو دور نریزید😱❌ بهت یاد میدم چجوری مثل روز اول صاف و تمیزش کنی🤩 با این روش میتونی توی مصرف روغن کلی صرفه جویی کنی...بزن رو لینک تا بهت بگم😳👇 https://eitaa.com/joinchat/2676687134C3c6933ce0c
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
خانم هایی که از بهم ریختگی خونه کلافه میشن 😤 و دوست دارن همه جا برق بزنه و مرتب باشه ✨ ✨ دیگه نگران نباشید این کانال باکلی ایده منتظرشماست💥 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2676687134C3c6933ce0c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره ای به شدت شنیدنی و تکان دهنده از غزل بانوی ایرانی، زنده یاد سیمین بهبهانی، از مادرش که محال است کسی آن را بشنود و لذت نبرد! در عالم کودکی به مادرم قول دادم که تا همیشه هیچکس را بیشتر از او دوست نداشته باشم! مادرم من را بوسید و گفت نمی توانی عزیزم! گفتم می توانم! تو را از پدر و خواهر و برادرم بیشتر دوست دارم! اما مادرم گفت یکی می آید که او را بیشتر از من دوست خواهی داشت! تا انتها گوش کنید و تقدیم به مادرانتان کنید!🙏 پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی | 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
هدایت شده از سابقه گسترده تاج👑
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. معدن کلیپای کارتونی😍📥 معدن کلیپای کارتونی😍📥 معدن کلیپای کارتونی😍📥 👇🌈⭐️ https://eitaa.com/joinchat/3438936120C563d1c78ac https://eitaa.com/joinchat/3438936120C563d1c78ac
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
❤️⁩هر مادری اومد اینجا دیگه نه بچشو زد ؛ نه زد سرش‼️ روزی فقط 10 دقیقه بیا اینجاااا 👇❤️ https://eitaa.com/joinchat/3438936120C563d1c78ac https://eitaa.com/joinchat/3438936120C563d1c78ac همه بهم میگن چی کار کردی که بچه ت اینقدر ازت حرفشنوی داره؟؟؟ مطالب این کانال معجزه‌س😍👆
✨✨✨✨ ✨🌙⭐️ 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk ✨ ✨✨✨ ✨✨✨ چند شب پيش عنكبوتی را كه گوشه اتاق خوابم تار تنيده بود ديدم. خيلی آرام حركت می‌كرد گویی مدت ها بود كه آنجا گير كرده بود و نمی‌توانست برای خودش غذایی پيدا كند. با لحنی آرام و مهربان به او گفتم : "نگران نباش كوچولو الان از اينجا نجاتت می‌دهم." يك دستمال كاغذی در دست گرفتم و سعی كردم به آرامي عنكبوت را بلند كنم و در باغچه خانه مان بگذارمش . اما مطمئنم كه آن عنكبوت بيچاره خيال كرد من می‌خواهم به او حمله كنم چون فرار كرد و لابه لای تارهايش پنهان شد. به او گفتم :"قول می‌دهم به تو آسيبی نزنم" . سپس سعی كردم او را بلند كنم . عنكبوت دوباره از دستم فرار كرد و با سرعت تمام مثل يك توپ جمع شد و سعی كرد لابه لاي تارهايش پنهان شود . ناگهان متوجه شدم كه عنكبوت هيچ حركتی نمی‌كند . از نزديك به او نگاه كردم و ديدم آنقدر از خودش مقاومت نشان داد كه خودش را كشته است. بسيارغمگين شدم . عنكبوت را بيرون بردم و داخل باغچه كنار يك بوته گل سرخ گذاشتم . به نرمی زير لب زمزمه كردم :" من نمی‌خواستم به تو صدمه ای بزنم مي خواستم نجاتت بدهم متاسفم كه اين را نفهميدی." درست در همان لحظه فكری به ذهنم خطور كرد . از خودم پرسيدم آيا اين همان احساسی نيست كه خداوند نسبت به من و تمامی بندگانش دارد؟! از اينكه شاهد دست و پا زدن و درد ها و رنج هاي ماست آزرده می‌شود و می‌خواهد مداخله كند و به ما كمك كند و ما را از خطر دور كند اما مقاومت می‌كنيم و دست و پا می‌زنيم و داد و فرياد سر می‌دهيم كه : كه چرا اينقدر ما را مجبور می‌كنی كه تغيير كنيم؟ شايد هر كدام از ما مثل همان عنكبوت كوچك هستيم كه تلاش ديگران را برای نجات خودمان تلقی می‌كنيم و متوجه نيستيم كه اگر تسليم خدا شده بوديم و اينقدر دست و پا نمی‌زديم تا چند لحظه‌ی ديگر خود را در باغچه ای زيبا می‌ديديم. ✍ باربارا دی آنجلس پروکسی مخصوص ایرانسل 1 پروکسی مخصوص ایرانسل 2 پروکسی مخصوص ایرانسل 3 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk ✨✨✨✨✨🌙✨✨✨✨✨