اقتصاد اسلامی مرهون عقائد پاک، مملو از احکام و حد و حدود عقلی و شرعی است، بدون رعایت نکات اخلاقی رنگ و بوئی ندارد ابزاری در خدمت اهداف سیاسی و اجتماعی اسلام است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عصر مغازه داری تمام شد.
با گسترش روزافزون #هوش_مصنوعی، بزودی تمام فروشگاهها و مغازهها و اصناف خرد خیابان و محلات به تاریخ خواهند پیوست.
لذا مالک مغازه و پاساژ بودن حفظ #سرمایه محسوب نمی شود.
برچسبهایی که زیاد خواهید دید👇
#این_مغازه_اجاره_داده_میشود.
#این_مغازه_بفروش_میرسد.
عضو شوید 👇 سبل السَّلام
https://eitaa.com/erisonteb
تا بحال به لطف خداوند به حدود ۶۰ عامل (موفقیت نسبتا مداوم به شرط اذن الهی) در زمینه اقتصاد، از طریق آیات و روایات دست پیدا کردهایم که انشاءالله به مرور از این عوامل سخن خواهیم گفت.
هدایت شده از سبل السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوش به حال فلانی ❗️
عضو شوید👇 سبل السَّلام
https://eitaa.com/erisonteb
کسب مستحب:
کسبهای حلالی هستند که به هدف توسعه و گشایش روزی بر خانواده (زیادتر از هزینه واحب) و یا برای دستگیری از فقرا انجام میگیرد.
انواع کسب
۵ نوع کسب داریم
واجب
حرام
مستحب
مکروه
مباح
https://eitaa.com/sheijmohsenrezaeian
کسب واجب:
کسبهای حلالی هستند که فرد آن را شغل و پیشه خود قرار داده و غیر از آن درآمد دیگری برای زندگی ندارد مثل زراعت و تجارت و صنعت و غیره ، برای کسانی که مخارج همسر و فرزند خود را ندارند، همچنین کسب و کار برای حفظ نظام اسلامی و تامین احتیاجات جامعه اسلامی
هر شغلی که نیازی از نیازهای ضروری جامعه را بر طرف کند تا زمانی که شاغلان آن شغل به حد کفایت نرسیده باشند بر همه واجب است به وجوب کفائی که به آن شغل مشغول شوند.
کسب حرام:
انواع و اقسام و مصادیق فراوان دارد که انشاءالله بزودی مفصل در مورد آن صحبت میکنیم
کسب مکروه:
مثل کفن فروشی ، برده فروشی، خرید و فروش ارزاق ضروری مردم، قصابی و غیره
بعضی از کسبهای حرام
❌💰۱- اجرت و درآمد فحشا:
به عنوان مثال: ایجاد مراکز فساد، واسطهگری در مورد فساد، اجاره خانه یا موسسه به قصد فساد، تن فروشی، فروش فیلم و عکس فحشا، اجرت انتقال و قاچاق زنان فاسد و نوجوانان به قصد فساد، فروش کتابهای منافی عفت ، اجرت طراحی و نقاشی صحنههای فساد
❌💰۲- اجرت و کسب درآمد از راه غنا و موسیقی حرام:
به عنوان مثال: اجرت اجرا (خوانندگی و نوازندگی) اجاره بهای محل اجرا، اجرت آموزش، کرایه ابزار موسیقی حرام ، درآمد از راه خرید و فروش ابزار موسیقی حرام
❌💰۳- درآمد حاصل از قمار:
به عنوان مثال: پولی که از راه قمار به دست میآورد ، ایجاد مراکز قمار و تحصیل مال نامشروع از آن، اجرت واسطهگری برای قمار، پول حاصل از فروش ابزار قمار
❌💰۴- درآمد حاصل از تجسس در زندگی دیگران و درآمد از راه جاسوسی
❌💰۵- اجرت شهادت دروغ
❌💰۶- مالی که از طریق تغییر وصیت یا عمل نکردن به وصیت به دست میآید.
❌💰۷- کسب از راه شراب:
به عنوان مثال: اجرت کاشت درخت انگوری که به قصد شراب کاشته میشود، اجرت باغبانی، اجرت چیدن انگور آن، اجرت ساخت شراب، اجرت نقل و انتقال، اجرت فروش و اجرت توزیع، اجرت انبارداری، اجرت تبلیغ و بازاریابی
❌💰۸- درآمد از راه رشوه و زیرمیزی به هرعنوان و شکلی که باشد.
❌💰۹- درآمد از راه سرقت:
به عنوان مثال: استفاده از مال دزدی، فروش مال دزدی ، سود حاصل از خرید و فروش مال دزدی.
❌💰۱۰- تحصیل مال از راه غصب و تصرف ظالمانه در مال دیگران
❌💰۱۱- مال حاصل از خرید و فروش مواد افیونی و مخدر:
اعم از اجرت ساخت ، نگهداری، نقل و انتقال و توزیع و واسطهگری.
❌💰۱۲- سود حاصل از کم فروشی در اجناس و کم گذاشتن از خدمات.
❌💰۱۳- رباخواری
❌💰۱۴- گرفتن وامهای بانکی و سود حاصل از آن برای افرادی که مستحق آن وام نیستند با دروغ و رشوه و پارتی و فریبکاری.
❌💰۱۵- جریمه دیرکرد بانکها و موسسات و اشخاص حقیقی و حقوقی
❌💰۱۶- گرفتن سود بانکی خارج از چارچوب عقود اسلامی.
❌💰۱۷- اجرت جادوگری و جنگیری و مانند آن، اجرت تعلیم و آموزش آن اجرت طلسم نویسی
❌💰۱۸- اجرت شعبده و تردستی
❌💰۱۹- در آمد حاصل از راه دور زدن قوانین وضع شده در حکومت اسلامی
❌💰۲۰- تحصیل مال از طریق فرار از خمس و زکات
https://eitaa.com/sheijmohsenrezaeian
کسبثروتحلال،واجبشرعی
تا بحال به لطف خداوند به حدود ۶۰ عامل (موفقیت نسبتا مداوم به شرط اذن الهی) در زمینه اقتصاد، از طریق
دوستان در اقتصاد اسلامی اگر از (موفقیت نسبتا مداوم به شرط اذن الهی) صحبت میکنیم به خاطر این هست که خدای نخواسته در کار خدا فضولی نکرده باشیم و الا خدا و اهل بیت علیهم السلام حرفشان دو تا نمیشود
بازار سياه
عائله امام صادق و هزينه زندگي آن حضرت زياد شده بود. امام به فکر افتاد که از طريق کسب و تجارت عايداتي به دست آورد تا جواب مخارج خانه را بدهد. هزار دينار سرمايه فراهم کرد و به غلام خويش- که «مصادف» نام داشت- فرمود: «اين هزار دينار را بگير و آماده تجارت و مسافرت به مصر باش.». مصادف رفت و با آن پول از نوع متاعي که معمولًا به مصر حمل ميشد خريد و با کارواني از تجار که همه از همان نوع متاع حمل کرده بودند به طرف مصر حرکت کرد. همينکه نزديک مصر رسيدند، قافله ديگري ازتجار که از مصر خارج شده بود به آنها برخورد. اوضاع و احوال را از يکديگر پرسيدند. ضمن گفتگوها معلوم شد که اخيرا متاعي که مصادف و رفقايش حمل ميکنند بازار خوبي پيدا کرده و کمياب شده است. صاحبان متاع از بخت نيک خود بسيار خوشحال شدند، و اتفاقا آن متاع از چيزهايي بود که مورد احتياج عموم بود و مردم ناچار بودند به هر قيمت هست آن را خريداري کنند. صاحبان متاع بعد از شنيدن اين خبر مسرت بخش با يکديگر همعهد شدند که به سودي کمتر از صددرصد نفروشند. رفتند و وارد مصر شدند. مطلب همانطور بود که اطلاع يافته بودند. طبق عهدي که با هم بسته بودند بازار سياه به وجود آوردند و به کمتر از دو برابر قيمتي که براي خود آنها تمام شده بود نفروختند. مصادف با هزار دينار سود خالص به مدينه برگشت. خوشوقت و خوشحال به حضور امام صادق رفت و دو کيسه که هر کدام هزار دينار داشت جلو امام گذاشت.
امام پرسيد: «اينها چيست؟» گفت: «يکي از اين دو کيسه سرمايهاي است که شما به من داديد، و ديگري- که مساوي اصل سرمايه است- سود خالصي است که به دست آمده.».
امام: «سود زيادي است، بگو ببينم چطور شد که شما توانستيد اين قدر سود ببريد؟».
- قضيه از اين قرار است که در نزديک مصر اطلاع يافتيم که مال التجاره ما در آنجا کمياب شده. هم قسم شديم که به کمتر از صد درصد سود خالص نفروشيم، و همين کار را کرديم.
امام علیه السلام فرمودند: سبحان اللَّه! شما همچو کاري کرديد؟! قسم خورديد که در ميان مردمي مسلمان بازار سياه درست کنيد؟! قسم خورديد که به کمتر از سود خالصِ مساوي اصل سرمايه نفروشيد؟! نه، همچو تجارت و سودي را من هرگز نميخواهم.
سپس امام يکي از دو کيسه را برداشت و فرمود: «اين سرمايه من» و به آن يکي ديگر دست نزد و فرمود: «من به آن کاري ندارم.».آنگاه فرمود: «اي مصادف! شمشير زدن از کسب حلال آسانتر است.» «1»(1). «يا مصادف مجالدة السيوف اهون من طلب الحلال.»:
بحارالانوار، ج 11/ ص 121.
https://eitaa.com/sheijmohsenrezaeian
هدایت شده از سیدرضا صالحی ابری
کسبثروتحلال،واجبشرعی
بازار سياه عائله امام صادق و هزينه زندگي آن حضرت زياد شده بود. امام به فکر افتاد که از طريق کسب و
نکات کلیدی فراوانی در این داستان وجود دارد