شیخ علی🇵🇸
https://eitaa.com/delneves110/352 اینکه رابطه با خانواده همسر از رابطه دوستی صمیمی تر باشد فانتزیه.
اینجا یه اشاره ای کردم.
یه چیز تعریف شده نداره.
باید در رابطه معلوم بشه برخی از خطوطش
این بستگی به نگاهتون به زندگی و جهان بینیتون داره.
این که شما نهایت جایگاه خودتون رو کجا تعریف میکنید خیلی مهمه.
نهایت جایگاه یک انسان پزشک شدنه که بیماری های ظاهری رو درمان کنه؟!
مقام خلیفه اللهی که خداوند واسه انسان در نظر گرفته چیه دقیقا؟!
نهایت جایگاه انسان و چیزی که انسان باید به دنبالش باشه چیه؟!
دنیا و جایگاه دنیوی یا نه، انسان بزرگ تر و وسیع تر از این دنیاس و اینکه خودشو در حد دنیا تعریف کنه کم تعریف کردنه خودشه؟!!
حرکت باید بر اساس درک نیاز ها و ضرورت ها باشه.
بعد از درک ضرورت ها باید بین آنها اهم و مهم کرد.
انسان یک بار بیشتر عمر نمیکند.
باید به کاره اهم بپردازد.
وقتی تشخیص داد که اهم چیه، باید برود دنبال اون و اون کار رو انجام بده.
بله مامایی هم نیازه و ضرورته، و واجب کفاییه.
ولی آیا کارهای اهمی از مامایی از ما بر نمی آید؟!!!!
اشتباهه.
زیاد به خودتون نرسید که بخواهید ارایش و اینا کنید ولی حالت معمولیتون رو داشته باشید.
اونی که میاد خواستگاریتون حق داره کمی مکشوف شمارو ببینه تا ببینه مورد پسندش هستید یا نه.
درسته نامحرمه ولی شرع اجازه داده، حتی اگر کار کمی پیش رفت شخص باید لباسی بپوشه که حجم بدنش مشخص باشه، تا طرف بتونه ببینه و درست انتخاب کنه.
دیگه تا همینجا تونستم بگم، اگر سوال دیگری دارید از مادراتون بپرسید راهنماییتون کنند!
بنظر میرسه دارید هرمی کار میکنید 😄😄
چون هرچی لینک کانالو سرچ میکنم میبینم کانالی لینکو نذاشته
ناشناس هارو هم جواب میدم نگران نباشید
May 11
خب در این حد اگه بخوام بگم، باید عرض کنم که: طلبه پایه ۸ هستم.
در مورد این مبحثی که داریم ارائه میدیم کتاب دکتر حبشی + چند جلسه چند ساعته از دکتر حبشی+ یک سلسله جلساتی پیرامون این موضوع از استادی دیگر مطالعه و استماع کرده ام.
از طرفی در این زمینه با افراد با تجربه صحبت و هم فکری کرده ام و روی مطالب هم بعضا کاره فکری کردم.
برای بار دوم شروع به کتاب تاسیس دکتر حبشی کردم، برای اینکه مطالب بیشتر برای خودم تثبیت شوند و رفقای کانال هم یک استفاده ای در این باره داشته باشند تصمیم گرفتم خلاصه ای از مباحث کتاب را ارائه دهم و در حد توان کم خودم به سوالات پاسخ گو باشم.
سوالاتی را که ندانم، صراحتا میگویم نمیدانم و به مشاور مراجعه کنید.
قبلا هم بحث فانتزی های ازدواج رو داشتیم.
امروز بعد از نماز این سه تا رو دیدم.
خیلی جالب بود واسم!
خدا در اینها چه استقاومتی قرار داده، چه عنایتی به اینها داره.
طرف از اون سره دنیا، خانه و خانوادشو رها میکنه میاد یه کشور غریب
میاد تو راهی که میدونه باید ده پانزده سال حداقل غربت بکشه.
ممکنه سال به سال نتونه بره خونشون
سختی های معیشتی داره
پول زیادی بهشون نمیدن
به خاطر تفاوت نژاد و رنگ پوست مردم بعضا از بالا بهشون نگاه میکنند.
بلاخره کشور غریبه و آشنایی توش نیست که بتونند راحت باهاش انس بگیرند.
اکثرا تو سن جوانی هستند و نیاز به ازدواج دارند.
کسی بهشون دختر نمیده.
کمتر کسی هم از کشور خودشون حاضره هجرت کنه و باهاشون بیاد یه کشور غریب.
همه اینهارو میدونند
ولی بازهم پای کار این راهن.
از همه اینها میگذرند و میان تو این راه.
از جوونیشون
از خوشی های جوونی
تازه تو یه کشوری هم بودن که لذت های حیوانی واسشون زیاد محدود نیست.
از همه اینها میگذرند
میان جوونیشون رو میذارن پای این راه.
اون موقع میشن مصداق آیه شریفه:
«إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ»
ملائکه برشون نازل میشه.
و خدا اونهارو موثر قرار میده.
یکیشون میشه شیخ زکزاکی
میره تو کشورش
۲۵ میلیون نفر رو شیعه میکنه.
یه لشکر ۲۵ میلیونی واسه آقا بقیه الله آماده میکنه.
پای همه چیزشم وایمیسه.
بچه هاشو شهید میکنند
خودشو تا حد شهادت شکنجه میکنند
ولی پا پس نمیکشه.
خوش به حالشون واقعا
چه ایمانی دارن
چه استقامتی
چه قلوب محکم و مطمئنی...
پ.ن: از بچه های جامعه المصطفی هستن
شیخ علی🇵🇸
امروز بعد از نماز این سه تا رو دیدم. خیلی جالب بود واسم! خدا در اینها چه استقاومتی قرار داده، چه عنا
اون موقع ماها چی؟!
بنظرم اینا بر ما حجت اند!
ما که سختی های اینارو نمیکشیم.
ماکه دوری و غربتی که اینا تحمل میکنند رو که تحمل نمیکنیم.
سختی های معیشتی اینا رو نداریم.
نگاه هایی که بهشون میشه که به ما نمیشه.
ما چِمون شده که حاضر نیستیم تو راه خدا قدم بذاریم؟!
واقعا چِمون شده که حاضر نیستیم واسه خدا هزینه کنیم؟!
از جوونیمون بگذریم؟!
از زیبایی های دنیا بگذریم؟!
چرا گذاشتیم کار به جایی برسه که اینقدر طلبه ها کم بشن که مراجع بفرمان بر کسی که مستعده واجب عینیه که طلبه بشه، تا دین خدا حفظ بشه.
چرا حاضر نیستیم پای سختی های دین خدا وایسیم؟!
چرا حاضر نیستیم پای دین خدا هزینه بدیم و حرف بشنویم؟!
جالبه!
از اون غیر مذهبی ها انتظاری نیست
ولی مذهبی ها چرا ؟!
زیاد دیدم تو رفقای طلبه که میرن خواستگاری
دختر خانم بهشون میگه من دوست ندارم همسرم طلبه باشه!!!
یا اونایی که قبول میکنند میگن من دوست ندارم ملبس باشه!!!
یا باید از درسش بزنه و بره سراغ شغل دوم تا قبول کنم!!!
اونی که طلبه شده، خودش همه سختی های این راهو پذیرفته، خوده بچه مذهبی ها دیگه با اینگونه رفتارشون که از سر نا آگاهیه این سختی هارو بیشتر نکنن!
یا مثلا طرف طلبس، اومده نون امام زمانو خورده ، بعد ده سال حاضر نیست ملبس بشه، بهش میگیم چرا؟!
میگه مردم تیکه میندازن
نمیتونم تحمل کنم!!
عجب!!!!
سالیانی آقا رسول الله رو خیلی شدید تر از اینها اذیت میکردن.
روده گوسفند رو سرشون خالی میکردن
بچه هارو بسیج میکردن بهشون سنگ بیندازند و فوش بدهن.
کلی جنگ کردند و زخم برداشتند تو این راه
آخر کار هم شهیدشون کردند تو این راه!
۱۳ معصوم که گلِ سر سبد خلقت بودند و بالاتر از اونها تو این عالم نبود رو واسه این دین شهید کردند.
تو این راه کلی آزار و اذیت دیدن!
حالا ما که به پای اونا نمیرسیم
ولی چرا حاضر نیستیم واسه این راه حداقل فوش بخوریم؟!
حداقل سیلی بخوریم؟!
واقعا ما چه مسلمونی هستیم که واسه دینمون تا حالا هیچ اذیت و آزاری رو متحمل نشدیم؟!
عارمون نمیشه ؟!!!