eitaa logo
علی مقدم
2.6هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
558 ویدیو
33 فایل
کانال شیخ علی مقدم (عاصی خراسانی) ادمین: @Admin_moghaddam13 کانال بایگانی صوت و پادکست ها @ali_moghaddam_Podcast پیام ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17344654120743
مشاهده در ایتا
دانلود
به چشمِ روشنِ عاشق ، نگشته خواب به قاب مدام گریه کند تا بگیرد آب به قاب دلی که گشته هواییِ هیچ و پوچِ جهان گرفته است هوا را چنان حباب به قاب اسیرِ نقش و نگار جهان نباید شد گرفته است جهان ‌را فقط سراب به قاب به غیر چشمِ خُمارش که مست کرده مرا ندیده ایم بگیرد کسی شراب به قاب به غیر مدح علی آیه ای نیامده است خدا گرفته علی را در این کتاب به قاب همیشه سنگِ علی را به سینه کوبیدیم گرفته ایم به دل صورت ثواب به قاب ۹/فروردین/۱۳۹۹ ۳/شعبان/۱۴۴۱
جز بر جمال آن یار ما دیده وا نکردیم این دل غریبه ها را در پشت در گذارد تاریکی است و خلوت ، آرامش است و وصلت عاشق قرارِ خود را وقت سحر گذارد
بیت الغزل هر غزل ناب رقیه ست خورشید،علی اصغر و مهتاب رقیه ست نزدیک ترین راه به الله حسین است نزدیک ترین راه به ارباب رقیه ست
الهی! شنیدم که فرمودی : چه کنم با مُشتی خاک مگر بیامرزم
امشب ز دیده از قدح افزون تا دل چو شیشه داشت نَمی، خون طوفان پناه بُرد به گیتی ز گریه‌ ام ای نوح سر بر آر! ببین چون ... . . حسرت شبی به وعدهٔ دیدارم آب‌ کرد از هر سرشک صبح قیامت‌ ...! بی دردی‌ام‌ کشید به دریوزه ی عرق مژگان نَمی نداشت، خجالتْ . . طوفان نوح زنده شد از اشک چشم من با آنکه در غمت به مدارا . . آخر نشستم و دو سه دریا میخواستم بگویمش امّا او‌ بین جمع بود غرورم نمیگذاشت در خلوتم نشستم و تنها . . بارِ گناه ، برکتِ چشم مرا گرفت شرمنده در مصیبتِ تو ، کم . . بر گردنم نمانده ز خمخانه هیچ حق یک استکان زدم دو سه دریا ترسم مجال گریه نیابم به روز حشر امروز هم به نیت فردا . . می خواست آسمان که ببارد گه وداع بیچاره خسته بود، بجایش . . در خواب، دست من به میانش رسیده بود بیدار گشته! هیچ ندیدم، ... . . بعد از هزار مرتبه خواهش، دمِ وداع چیزی نداشتم که بگویم . . بی‌اعتنا به شرم و خجالت بر آستین خویش به شدت  مانند شمع، هستیِ من قطره‌قطره سوخت ای سنگدل، ببین به چه قیمت ! . . در خود نگاه کردم و گفتم که کیستم؟ یک‌ریز در جواب سوالم
حالِ ما بی قراری است رفیق خواب از ما فراری است رفیق بنگر از عجز تا کجا رفتیم زور در گریه زاری است رفیق بند را خود به گردن افکندیم جبرِ ما اختیاری است رفیق سازِ ناسازگارِ این دوران چاره اش سازگاری است رفیق باختم من که صبرم اندک بود بُرد در بُردباری است رفیق پیِ درمانِ من چه میگردی زخمِ عشق است، کاری است رفیق خوفِ رسوایی قیامت چیست؟ کار او پرده داری است رفیق ۳/شعبان/۱۴۴۱ ۹/فروردین/۱۳۹۹ https://eitaa.com/ASI_khorasani
لبِ من ، ‌ذکرِ خُشک ‌را چه ‌کند؟! عادتش داده ام‌ به‌ بوسهٔ تر
نه شوق نام مرا میکِشد نه خوف از ننگ چگونه سوی تو آیم که هر دو پا لنگ است کسی نبود مرا تا دیارِ تو ببرد غریبه راه نمیداند ، آشنا لنگ است
به غیر چشم خُمارش که مست کرده مرا ندیده ایم بگیرد کسی شراب به قاب
همه قبیله ی من عالمان دین بودند مرا معلم عشق تو ، شاعری آموخت
دلبسته ی عشق تو شده زاهد و خَمّار این آتش عشق است که در خشک و تر افتاد