تا منزل آدمی سرای دنیاست
کارش همه جرم و کار حق لطف و عطاست
خوش باش که آنسرا چنین خواهد بود
سالی که نکوست از بهارش پیداست
#شیخ_بهایی
#رباعی
آنکس که بَدَم گفت ، بدی سیرت اوست
وآنکس که مرا گفت نکو ، خود نیکوست
حال متکلّم از کلامش پیداست
از کوزه همان برون تراود که در اوست
#شیخ_بهایی
#رباعی
در مزرع طاعتم گیاهی بِنَماند
در دست بجز ناله و آهی بِنَماند
تا خرمن عمر بود در خواب بُدم
بیدار شدم کنون که کاهی بِنَماند
#شیخ_بهایی
#رباعی
آن حرف که از دلت غمی بگشاید
در صحبت دلشکستگان می باید
هر شیشه که بشکند ندارد قیمت
جز شیشه دل که قیمتش افزاید
#شیخ_بهایی
#رباعی
ای در طلب علوم در مدرسه چند
تحصیل اصول و حکمت و فلسفه چند
هر چیز به جز ذکر خدا وسوسه است
شرمی ز خدا بدار این وسوسه چند
#شیخ_بهایی
#رباعی
تا نیست نگردی رهِ هستت ندهند
این مرتبه با همّت پستت ندهند
چون شمع قرار سوختن گر ندهی
سر رشته ی روشنی به دستت ندهند
#شیخ_بهایی
#رباعی
بر درگه دوست هر که صادق برود
تا حشر ز خاطرش علایق برود
صد ساله نماز عابد صومعه دار
قربان سر نیاز عاشق برود
#شیخ_بهایی
#رباعی
از ناله ی عشاق نوائی بردار
وز درد و غم دوست دوائی بردار
از منزل یار تا تو ای سُست قدم
یک گام زیاده نیست ، پائی بردار
#شیخ_بهایی
#رباعی
اینم یه رباعی از شیخ بهایی برای دوستی های فضای مجازی😄
تا بتوانی ز خلق ای یار عزیز
دوری کن و در دامن عزلت آویز
انسانِ مجازی اند این نسناسان
پرهیز ز انسان مجازی پرهیز
#شیخ_بهایی
#رباعی
از بسکه زدم به شیشه ی تقوا سنگ
وز بسکه به معصیّت فرو بردم چنگ
اهل اسلام از مسلمانی من
صد ننگ کشیدند ز کُفّارِ فرنگ
#شیخ_بهایی
#رباعی
در چهره ندارم از مسلمانی رنگ
بر من دارد شرف سگِ اهل فرنگ
آن روسیَهم که باشد از بودن من
دوزخ را ننگ و اهل دوزخ را ننگ
#شیخ_بهایی
#رباعی
بی روی تو خونابه فشاند چشمم
کاری به جز از گریه نداند چشمم
میترسم از آنکه حسرت دیدارت
در دیده بماند و نماند چشمم
#شیخ_بهایی
#رباعی
گفتیم مگر که اولیائیم ، نِه ایم
یا صوفیِ صفّه ی صفائیم ، نِه ایم
آراسته ظاهریم و باطن نه چنان
القصّه چنانکه می نمائیم ، نِه ایم
#شیخ_بهایی
#رباعی
بر خیز سحر ناله و آهی میکن
استغفاری ز هر گناهی میکن
تا چند به عیب دیگران درنگری؟!
یک بار به عیب خود نگاهی میکن
#شیخ_بهایی
#رباعی
این رباعی را خطاب به شاه عباس گفته وقتی که او را در حال تنظیف و بریدن سر شمع های حرم امام رضا علیه السلام با قیچی(مقراض) دیده بوده است
هر شام و سحر ملائک علّیین
آیند به طَرف حرمِ خُلدِ برین
مقراض به احتیاط زن ای خادم
ترسم ببُری شهپر جبریل امین
#شیخ_بهایی
#رباعی
آتش گرفته ام که به بزمت رَهم دهی
در بزمِ مِی کباب نباشد چه فایده؟!
#عاصی_خراسانی
هدایت شده از علی مقدم
یاعلی
با غیر بگو : ثواب در دست علیست
دنیاست سراب و آب در دست علیست
چرخاندن ذوالفقار در جای خودش
چرخاندن آفتاب در دست علیست
#عاصی_خراسانی
#رباعی
علی مقدم
یا علی مددی قصیده واره اخلاقی_علوی هر گاه گشت از دهنی ادعا بلند از گوشه گوشه ی دو سرا شد بلا بلند
در اوج هر بلا و مصیبت که دیده اند
گفتند یاعلی همه ی انبیا بلند
#عاصی_خراسانی
با وهمِ خودش آدم مغرور خوش است
تا عیبِ نهفته هست مستور خوش است
نزدیک شوی اگر به من ، میفهمی
"آواز دهل شنیدن از دور خوش است"
#عاصی_خراسانی
#رباعی
هدایت شده از علی مقدم
یاعلی مدد
به غیر چشمِ خُمارش که مست کرده مرا
ندیده ایم بگیرد کسی شراب به قاب
به غیر مدح علی آیه ای نیامده است
خدا گرفته علی را در این کتاب به قاب
همیشه سنگِ علی را به سینه کوبیدیم
گرفته ایم به دل صورت ثواب به قاب
#عاصی_خراسانی
هر کو ز مراد کم شود مرد بُوَد
بفکن الفِ مراد تا مرد شوی
#خواجه_عبدالله_انصاری
#ریاض_الشعرا #روضه_الالف
@ASI_khorasani
علی مقدم
هر کو ز مراد کم شود مرد بُوَد بفکن الفِ مراد تا مرد شوی #خواجه_عبدالله_انصاری #ریاض_الشعرا #روضه_ال
من بنده عاصیم ، رضای تو کجاست؟!
تاریک دلم ، نور صفای تو کجاست؟!
ما را تو بهشت اگر به طاعت بخشی
این بیع بُوَد ، لطف و عطای تو کجاست؟!
#خواجه_عبدالله_انصاری
#ریاض_الشعرا #روضه_الالف
@ASI_khorasani
علی مقدم
من بنده عاصیم ، رضای تو کجاست؟! تاریک دلم ، نور صفای تو کجاست؟! ما را تو بهشت اگر به طاعت بخشی این
عشق آمد و شد چو خونم اندر رگ و پوست
تا کرد مرا تهی و پُر کرده ز دوست
اجزای وجودم همگی دوست گرفت
نامی است ز من بر من و باقی همه اوست
#خواجه_عبدالله_انصاری
#ریاض_الشعرا #روضه_الالف
@ASI_khorasani
هدایت شده از علی مقدم
مناجات
قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿زمر ۵۳}
بگو اى بندگانم كه زياده بر خويشتن ستم روا داشته ايد، از رحمت الهى نوميد مباشيد، چرا كه خداوند همه گناهان را می بخشد، كه او آمرزنده مهربان است
.
.
.
برون شد از حد و اندازه ، عصیانی که من دارم
مَلَک عاجز شد از ثبت گناهانی که من دارم
نه با خالق سَر و سِرّی ، نه با مخلوق احسانی
نمی ارزد به کُفری ، سُست ایمانی که من دارم
چنان این سینه مالامال از آمال و شهوت شد
که بوی دوزخ آید از گریبانی که من دارم
همانگونه که از دود است رسوا آتش پنهان
کند رسوایم آخر عیب پنهانی که من دارم
به شانه نظم دادم گرچه این زلف پریشان را
چه سودی با چنین فکر پریشانی که من دارم؟!
چنان آلوده دامانم ، ثوابی گر به جا آرم
ثواب آلوده میگردد ز دامانی که من دارم
ولی "لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ الله" اش صدایم کرد
قبولم کرد آخر ربّ رَحمانی که من دارم
دو قطره اشکِ بی ارزش ز من دیدی و بخشیدی
گران از من خریدی جنس ارزانی که من دارم
#عاصی_خراسانی
۵ شعبان المعظّم ۱۴۴۳
@ASI_khorasani
به سوی تو آمدم
الهی العفو
اَقبل عَلَیّ ، خسته و نالانم از خودم
آغوش باز کن که گریزانم از خودم
آغوش باز کن که به سوی تو آمدم
اقرار میکنم که پشیمانم از خودم
غیر از تلف شدن چه نصیبی مرا ز عمر ؟!
آنگونه ام که سیر شده جانم از خودم
پوشانده ام درونِ خودم را ز دیگران
این ننگ را چگونه بپوشانم از خودم؟!
از غیر خود چگونه شکایت کنم؟! که من
مانند گردباد پریشانم از خودم
از دیگران کناره گرفتن که سخت نیست
توفیق دِه که روی بگردانم از خودم
#عاصی_خراسانی