eitaa logo
علی مقدم
2.2هزار دنبال‌کننده
970 عکس
407 ویدیو
30 فایل
آثار[سخنرانی، نوشته ها و اشعار]علی مقدم عاصی خراسانی ادمین @admin9988 وبلاگ http://asikhorasani.blogfa.com/ بایگانی پادکست ها https://eitaa.com/ali_moghaddam_Podcast پیام ناشناس https://harfeto.timefriend.net/16818822335153 هندوستان @SAEB_TABRIZ
مشاهده در ایتا
دانلود
پناه برده ام از آتشت به اشک خودم کدام شعله به دامانِ تَر شود پیدا؟
ابیاتی از قصیده زیبای صائب تبریزی در مدح سیدالشهداء علیه السلام مظهر انوار ربانی، حسین بن علی آن که خاک آستانش دردمندان را شفاست ابر رحمت سایبان قبه پر نور او روضه اش را از پر و بال ملایک بوریاست دست خالی برنمی گردد دعا از روضه اش سائلان را آستانش کعبه حاجت رواست در ره او زائران را هر چه از نقد حیات صرف گردد، با وجود صرف گردیدن بجاست نیست اهل بیت را رنگین تر از وی مصرعی گر بود بر صدر نه معصوم جای او، بجاست کور اگر روشن شود در روضه اش نبود عجب کان حریم خاص مالامال از نور خداست با لب خشک از جهان تا رفت آن سلطان دین آب را خاک مذلت در دهان زین ماجراست زین مصیبت می کند خون گریه چرخ سنگدل این شفق نبود که صبح و شام ظاهر برسماست عقده ها از ماتمش روی زمین را در دل است دانه تسبیح، اشک خاک پاک کربلاست در ره دین هر که جان خویش را سازد فدا در گلوی تشنه او آب تیغ آب بقاست تا بدخشان شد جگرگاه زمین از خون او هر گیاهی کز زمین سر برزند لعلی قباست نیست یک دل کز وقوع این مصیبت داغ نیست گریه فرض عین هفتاد و دو ملت زین عزاست می دهد غسل زیارت خلق را در آب چشم این چنین خاک جگرسوزی ز مظلومان کراست؟ بهر زوارش که می آیند با چندین امید هر کف خاک از زمین کربلا دست دعاست از سیاهی داغ این ماتم نمی آید برون این مصیبت هست بر جا تا بجا ارض و سماست از جگرها می کشد این نخل ماتم آب خویش تا قیامت زین سبب پیوسته در نشو و نماست گر چه از حجت بود حلم الهی بی نیاز این مصیبت حجت حلم گرانسنگ خداست قطره اشکی که آید در عزای او به چشم گوشوار عرش را از پاکی گوهر سزاست زائران را چون نسازد پاک از گرد گناه؟ شهپر روح الامین جاروب این جنت سراست سبحه ای کز خاک پاک کربلا سامان دهند بی تذکر بر زبان رشته اش ذکر خداست چند روزی بود اگر مهر سلیمان معتبر تا قیامت سجده گاه خلق مهر کربلاست خاک این در شو که پیش همت دریا دلش زائران را پاک کردن از گنه کمتر سخاست مغز ایمان تازه می گردد ز بوی خاک او این شمیم جانفزا با مشک و با عنبر کجاست؟ زیر سقف آسمان، خاکی که از روی نیاز می توان مرد از برایش، خاک پاک کربلاست تکیه گاهش بود از دوش رسول هاشمی آن سری کز تیغ بیداد یزید از تن جداست آن که می شد پیکرش از برگ گل نیلوفری چاک چاک امروز مانند گل از تیغ جفاست آن که بود آرامگاهش از کنار مصطفی پیکر سیمین او افتاده زیر دست و پاست چرخ از انجم در عزایش دامن پر اشک شد تا به دامان جزا گر ابر خون گرید رواست مدحش از ما عاجزان صائب بود ترک ادب آن که ممدوح خدا و مصطفی و مرتضاست
بُوَد ده روز سالی موسم این دانه افشانی ز غفلت مگذران بی گریه ایام محرم را
گفتم به روی دست علی را مبر حسین اینجا غدیر نيست تو پیغمبری مگر؟!
به شطّ زد ساغری آورد عباس شراب دیگری آورد عباس برای شعر های خشک و بی روح چه مضمونِ تَری آورد عباس
میخواستم بگویمش امّا گریستم آری همیشه بار زبان را کشید چشم مهلا مهلا یابن الزهرا
هدایت شده از علی مقدم
بارِ گناه ، برکتِ چشم مرا گرفت شرمنده در مصیبتِ تو ، کم گریستم || صلّی الله علیک یا اباعبدالله ||
نمی دانستم آخرِ "بود" عدم بود نمیدانستم این زیادی همه کم بود نمی دانستم جز به سجده ، ره معراج نمی گردد طی وصل در قامتِ خم بود نمیدانستم هنرش جز به سرافکندگی اش روشن نیست سجده ، معراجِ قلم بود نمی دانستم همه عمر به دنبال حرم می گشتم دل خودش اصل حرم بود نمیدانستم هر دم و بازدمم عمر مرا کمتر کرد نفسم تیغ دو دم بود نمی دانستم* ذی القعده ۱۴۴۱ تیر ۱۳۹۹ *در وداع هر نفس تیغ دو دم خوابیده است بهر قطع راه هستی خنجری در کار نیست
جز به سجده ره معراج نمی گردد طِی وصل در قامت خم بود ، نمی دانستم هُنرش جز به سرافکندگی اش روشن نیست سجده معراجِ قلم بود ، نمی دانستم
به غیر بذر محبّت مرا ز کِشت چه سود؟ مراد من خود یار است از بهشت چه سود؟ چو یار نیست کنارم دگر کجا بروم مرا ز کعبه چه سود ؟ آری از کِنشت چه سود؟
تا مرگ گرفت دست ما را از ما بربود هست ما را شُستیم دهان ز باده اما او دید دو چشم مست ما را امروز به روی ما میاور آن پاسخ در الست ما را با خاک مگر که پاک سازی این جان هوا پرست ما را نوریم و بیا به حُسن بنگر زیباییِ در شکست ما را جز آه که قامتش بلند است یاری نگرفت دست ما را ۱۶/خرداد/۱۳۹۸
شُستیم دهان ز باده امّا او دید دو چشمِ مستِ ما را
يا وَلِيَّ اللّهِ ! إنّ بَيْنى وَ بَيْنَ اللّهِ عز و جل ذُنُوبا لا يَأْتى عَلَيْها إلّا رِضاكُمْ ، اى ولىّ خدا ! بى گمان ، ميان من و خداوند عز و جل ، گناهانى است كه جز رضايت شما ، آنها را محو نمى كند
🌹از بیان عادی تا بیان شاعرانه🌹 همانطور که اشاره شد ، نمیتوان از شعر تعریف مطلق و ثابتی معرفی کرد امّا همه قبول دارند که بیان شعری از عادی ، متفاوت و متمایز است تمایز بیان عادی با شعر در کجاست؟ ما برای انتقال یک مفهوم ، غالبا میتوانیم بیش از یک شک بیانی داشته باشیم مثلا از مرگ یک انسان میتوان به صورتهای گوناگون خبر داد : 1.مُرد 2.فوت کرد 3.در گذشت 4.رحلت کرد 5.به عالم بالا کوچ کرد 6.کبوتر روحش به ملکوت اعلی پرواز کرد 6.روحش در جوار حق مسکن گزید 7.ما را تنها گذاشت 8.دلدار رفت و دیده به حیرت دچار شد و اگر شخص متوفا فرد ناپسندی باشد 10.به درک واصل شد 11.به دوزخ متصل شد 12.سقط شد 13.شرّش کم شد 14.از مرگ ، به یک تپانچه بر خاک افتاد ما برای بازگو کردن یک پدیده می توانیم از صورتهای بیانی گوناگونی استفاده کنیم بعضی از این صورت ها معمولی هستند و فقط یک آگاهی رسانی ساده انجام میدهند بعضی از صورتها کمابیش از حالت روحی و عاطفی گوینده حکایت می کنند حتی ممکن است این معانی مطابق با واقعیت بیرونی نباشند ولی از واقعیت های پنهان دیگری در عواطف خبر میدهند وقتی بیان به سمت شعر می گراید نه تنها کاربرد کلمات و شیوه نگاه گوینده به پیرامون تغییر میکند ، بلکه منطق سخن هم دگرگون میشود و چه بسا منطق شعر با استدلال منطقی غیرقابل اثبات باشد اول و آخر قرآن ز چه «با» آمد و «سین» ؟ یعنی اندر ره دین ، رهبر تو قرآن بس سنایی . . . ✅جامعه بشری برای اینکه یک سخن برتر را به عنوان شعر بپذیرد چنان خواسته هایی از آن دارد:✅ 1.منطق گفتار ، متفاوت با منطق عادی باشد 2.ساختار زبانی متفاوتی در آن به کار رفته باشد 3.تناسب هایی از جهات مختلف در آن سخن حس شود 4.آن سخن ، یک مجموعه نظام دار باشد ، به گونه ای که خواننده خود را با یک اثر ادبی متشکل روبرو ببیند 5.گوینده از ایجاد آن سخن ، هدف خاصی داشته باشد ، یعنی آن بیان ویژه را برای تاثیری ویژه اختیار کرده باشد . . ❇️به کمک این دو بیت حافظ ، میتوان با بعضی از آن عناصر آشنا شد❇️ بیا که قصر أمل سخت سست بنیاد است بیار باده که بنیاد عمر بر باد است غلام همت آنم که زیر چرخ کبود ز هر چه رنگ تعلّق پذیرد آزاد است 🔸تمایزات این دو بیت با بیان عادی:🔸 1.بارز ترین برجستگی ، نوعی آهنگ است همه سطرها یک نظام آوایی ویژه را نشان می دهند به این تناسب آوایی وزن می گوییم 2.تمایز دیگر خود را در آخر سطرهای اول و دوم و چهارم نشان میدهند یعنی تکرار کلمه «است» و پایان هماهنگ کلمات «بنیاد» «بر باد» «آزاد» به این نوع تناسب ردیف و قافیه می گویند 3.رابطه ای دیگر بین اجزاء کلام هست . مانند تضاد بین «سخت» و «سست» و تناسب بین «باده» و «باد» و رابطه بین «رنگ» و «کبود» اینها را تناسب لفظی و معنوی میتوان نامید 4.تمایز بعدی نوعی نخفی تر است نوع نگاه شاعر به پیرامون . مثل شباهت معنوی بین أمل و قصر در حالی که در عالم واقع چنین قصری وجود ندارد در سطر بعدی هم عمر بنایی تصور شده که میتوان بنیاد داشته باشد یا غلام همت بودن همچنین رنگ تعلق این طرز دید را «خیال» می نامند 5.شاعر با این عناصر می کوشد معنایی ویژه را منتقل کند که احساس و فکر شاعرانه اوست (ناپایداری عمر و و بی حاصلی آرزوها این احساس و تفکر شاعر را «عناصر معنوی شعر» می نامیم. 6.یک هماهنگی بین اجزا و عناصر این شعر حافظ از آغاز تا آخر میبینیم به گونه ای که آن را یک اثر ادبی واحد می یابیم این ویژگی را «شکل» یا «ساختمان» شعر می نامیم منبع: گزیده بحث تعریف شعر کتاب روزنه نوشته استاد کاظمی
"گیسوی توست از شب یلدا درازتر"* کوتاه گشته عمر و مُعمّا درازتر آواز التماس بلند است از دهان دستم برای عرضِ تمنّا درازتر هر بار آمدم که در آغوش گیرمت برگشته است دستِ من از پا درازتر پایان عمر ، غفلت من میشود فزون گردد غروب ، سایه اشیا درازتر کوتَه تر است روز قیامت ز رحمتش دستی که میشود سوی دنیا درازتر چهارشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۸ ۲۷ رجب ۱۴۴۰ *مصراع از سیده تکتم حسینی
امروز شعری رو از خانم خواندم که یک مصراع اون دقیقا شبیه یک مصراع از این غزل هست با اینکه شعر ایشون رو من تا الان نخوانده بودم شعر ایشون مربوط به سال ۹۳ هست این توارد برای خودم خیلی عجیب بود ولی چون شعر ایشان چند سال پیش گفته شده من این مصراع رو داخل گیومه میاورم تا سوء برداشت نشود بیت ایشان این است : روی تـــو از نسیــــم سحــر دلنــوازتر گیســوی توست از شب یلـــدا درازتر
به غیر چشم خُمارش که مست کرده مرا ندیده ایم بگیرد کسی شراب به قاب
افتاده ام به دام تو ، آزادم از جهان در پیچ و تابِ زلف تو دیدم نجات را
31.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای وای از شکستن قلب یتیم ها وعده ی پیامبر مراسم دهه اول صفر ۱۴۴۲
بسکه دندان زِ غمِ کوچه نهادم به جگر جگرم پاره شد و ریخت برون از دهنم
هدایت شده از استاد وکیلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 ببینید | موشن‌گرافیک 🔹 از اختراع در مدرسه‌ی آلمانی‌ها تا تألیف ۹۰جلد (۳۰هزارصفحه) علوم و معارف اسلام 🔸با استادِ سلوکی آیت‌الله شهید آشنا شوید 🔹 رهبر معظم انقلاب: علامه طهرانی از جمله فرزانگان بودند که مراتب برجسته را با درجات والای و تواماً دارا بودند ◾️نهم صَفر؛سالگرد رحلت مرحوم علّامه آیت‌الله حاج سیدمحمّدحسین حسینی طهرانی ☑️ @ostad_vakili
در رگ اگر که درز کند میکُشد هوا مُردم از این هوس که دلم را هوا گرفت
یک بار بر پیاله لبت را گذاشتی یک عمر اینچنین دهنش باز مانده است