eitaa logo
شیخ فرهاد فتحی
284.5هزار دنبال‌کننده
150 عکس
415 ویدیو
0 فایل
هیچ ... _____ سایت👇 http://farhadfathi.ir ادمین👇 @Adminfathi نظرات ما وحی منزل نیست اگر منطقی بود بپذیرید.
مشاهده در ایتا
دانلود
فرمود اگر کشتن چرا آبت ندادن تو را زآن دُر نایابت ندادن؟ امون از دل زینب،وای از دل زینب
مادرش هم اومد گودال اگر کشتن چرا خاکت نکردند کفن بر جسم صد چاکت نکردند؟
چرا انگشت و انگشتر نداری؟ چرا عمامه ای بر سر نداری؟ 😭
حسین رو به زینب کرد و فرمود: نگو عمامه ای بر سر نداری چرا زینب به سر معجر نداری؟ 😭
همه دور گودال دارن میخونن: امون از دل زینب،وای از دل زینب
خوشبحالت عباس رفتی و این ماجرا را تا فصل آخر ندیدی دیدی اما مانند خواهر ندیدی
نبودی ببینی چه طور عشقم رو دوره كردن،یكی با شمشیر می زد،یكی با نیزه می زد،یه عده قُربَهً الی الله سنگ می زدند،عباس اونی كه جیگرم رو خون كرده اینه،پیرمردها می اومدند با عصا می زدند.😭
اومد دنبال رقیه داره می گرده،یه وقت دید صداش از گوشه ی گودال میآد. اومد عزیز دلش رو بغل كرد،تو راه كه میآد میگه:عزیزم مگه تو این بدن رو میشناسی؟بغض كرده،نه عمه جان،اما وقتی داشتم دنبال بابا میگشتم،هی صدا زدم:اَ بَتا،بابا.دیدم از گودال صدا میآد:عزیز دلم،عزیز دلم. حالا دیگه همه ی دل نگرانی ِ حسین فقط برای همین سه ساله است. دامن عربیش آتیش گرفته یكی از نازدانه ها،از خیمه بیرون اومد دوان دوان،دید پشت سرش دشمن داره میآد،سوار بر اسب،تا نزدیكش شد،دستاش رو روی سرش گذاشت به حالت ِ تسلیم،صدا زد ما بابا نداریم 😭😭😭😭😭😭😭
قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله : «لا يقتُل الأنبياء و أولاد الأنبياء إلاّ ولد زنا؛ جز حرامزاده پيامبران و فرزندانشان را نمى كشد».
شیخ مفید می‌نویسد: زُرْعة بن شریک به کتف چپ امام ضربتى زد و پس آن ضربتى بر گردن آن حضرت نواخت، سنان بن انس نیزه‌ای بر آن حضرت زد که آن حضرت به زمین افتاد. آن‌گاه خولى رفت تا سر آن حضرت را جدا کند که دستش لرزید. شمر خود از اسب فرود آمد، سر امام را جدا کرد و به دست خولى داد تا به عمر بن سعد برساند.😔
در برخی منابع تاریخی کهن گزارش شده است که روز عاشورا «خولى بن یزید اصبحى» از اسب فرود آمد، تا سر امام حسین(ع) را جدا سازد، ولى دست‌هایش به لرزه افتاد و موفق به این کار نشد، سپس برادرش شبل نزد او آمد و سر امام(ع) را جدا کرد و آن‌را به برادرش سپرد.
در این میان هنوز راه توبه باز بود و این خیلی درس آموز است. ابوحتُوف و برادرش سعد بن حرث به همراه عمر سعد به جنگ امام حسین (ع) آمدند. روز عاشورا هنگامی که از یاران امام حسین (ع) به جز سوید بن عمرو بن ابی‌مطاع و بشیر بن عمرو حضرمی کسی باقی نمانده بود، امام ندای یاری طلبی سر داد و زنان و کودکان ناله و شیون کردند. ابوحتوف و برادرش سعد، در حالی که گریه می‌کردند به کودکان خاندان پیامبر گفتند: ما می‌گوییم: «لا حُکْمَ الَّا للَّهِ ولا طاعَةَ لِمَنْ عَصاه» و این حسین (ع) فرزند دختر پیامبر ما است. در‌حالی‌که ما آرزوی شفاعت از جد او در روز روز قیامت داریم، چگونه با او که هیچ یار و یاوری ندارد بجنگیم؟ سپس شمشیر کشیدند و در یاری امام حسین با دشمنان وی جنگیدند و پس از کشتن سه نفر و مجروح کردن شماری دیگر، هر دو با هم در یک مکان به شهادت رسیدند. سماوی در ابصار العین شهادت ابوحتوف و برادرش سعد را پس از شهادت امام حسین دانسته است.