┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄
🔴 راه هـای خـوب بـرای صـدقه ⇩
✨در كنار پنجره اتاق خوابت يك كاسه اب و يا غذا براي پرندگان بگذار و به اين كار عادت كن
✨در یک پاکت لباس قرار بده و به كارگري زحمت كش هديه كن
✨يك جعبه پس انداز در اتاقت بزار و هر بار که عصبانی شدی ، دلی شکستی، غیبتی کردی مقداری پول در اون بنداز و بعد از يك ماه اون رو باز كن و به نيازمندي بده و هر ماه این کار رو تكرار كن
✨بخشي از حقوقت را براي كفالت يتيم هزينه كن
✨چند عدد صندلي بخريد و در مسجد بگذاريد هركس بر آن نشست و نماز خواند برايتان اجر نوشته ميشود
✨اگر در حال زدن بنزين هستيد به كارگر پمپ بنزين باقي پول را ببخش
✨اگر مقداري آب در بطري شما به جا مانده آن را بر درخت كنار خيابان بده و نيت صدقه کن
✨بر قلب هر انسانی شادي وارد كن. با لبخند با سخن نيكو با كمكي كوچك و ...
✨خنده و سلام بر دل شکستگان کن و با آنان سخنان نيكو بگو. این نيز يك صدقه است.
✨هنگام خوابيدن هركس را كه به تو بدي كرده و يا غيبت و سخن چيني و يا ظلمي به تو كرده را ببخش.
✨در کارهای خیر پیشقدم شوید. و در این امورخیر، گذشتگان و رفتگان را نیز با نیت کردن، سهیم کنید.
→ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄
🔴چرا برای برخی گناهان مانند غیبت که روزمره انجام میدهیم هیچ احساس عذاب وجدانی نداریم ولی برای برخی مانند رابطه نامشروع حداقل، براے مدت کوتاهی ناراحت میشویم و عذاب وجدان داریم. مگر هردو ڪبیره نیستند؟
پاسخ:
گاهی اوقات نفس انسان با انجام دادن یڪ گناه، ڪم ڪم نسبت به آن عادت ڪرده و قبح گناه در نظرش شڪسته می شود. گاهی هم شیطان گناهان را در نظر انسان ڪوچڪ و بی اهمیت جلوه می دهد.
دلیل این مسئله هر ڪدام ڪه باشد، مجوز گناه نیست و همانطور ڪه فرمودید هر دوے اینها گناه ڪبیره است و پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم فرمودند: "الغِيبَةُ أشَدُّ مِن الزِّنا ، قيلَ :وكيفَ ؟ قالَ : الرجلُ يَزني ثُمّ يَتوبُ فَيَتُوبُ اللّهُ علَيهِ ، وإنّ صاحِبَ الغِيبةِ لايُغفَرُ لَهُ حتّى يَغفِرَ لَهُ صاحِبُهُ ؛
#غيبت_کردن بدتر از زناست. عرض شد: چگونه؟ فرمود: مرد زنا می ڪند و سپس توبه مینمايد و خدا توبهاش را میپذيرد . امّا غيبت ڪننده آمرزيده نمىشود ، تا زمانى ڪه غيبت شونده او را ببخشد.
📚 الترغيب والترهيب
→ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
یکی ازعلمای اهل بصره می گوید:
روزگاری به فقر وتنگدستی مبتلا شدم تا جایی که من وهمسر وفرزندم چیزی برای خوردن نداشتیم
خیلی بر گرسنگی صبر کردم پس تصمیم گرفتم خانه ام را بفروشم و به جای دیگری بروم.
درراه یکی از دوستانم به اسم
ابانصررا دیدم و او را از فروش خانه باخبرساختم
پس دوتکه نان که داخلش حلوا بود به من داد و گفت :
برو و به خانواده ات بده
به طرف خانه به راه افتادم
در راه به زنی و پسر خردسالش برخورد کردم به تکه نانی که در دستم بود نگاه کرد و گفت : این پسر یتیم و گرسنه است و نمی تواند گرسنگی را تحمل کند چیزی به او بده خدا حفظت کند
آن پسر نگاهی به من انداخت که هیچگاه فراموش نمی کنم .
گفتم : این نان را بگیر و به پسرت بده تا بخورد .
بخدا قسم چیز دیگری ندارم و درخانه ام کسانی هستند که به این غذا محتاج ترند .
اشک از چشمانم جاری شد و درحالی که غمگین و ناامید بودم به طرف خانه برمی گشتم .
روی دیواری نشستم و به فروختن خانه فکر می کردم .
که ناگهان ابانصر را دیدم که ازخوشحالی پرواز می کرد و به من گفت : ای ابا محمد چرا اینجا نشسته ای !
در خانه ات خیر و ثروت است !
گفتم: سبحان الله !
از کجا ای ابانصر؟
گفت : مردی از خراسان از تو و پدرت می پرسد . و همراهش ثروت فراونی است
گفتم : او کیست؟
گفت : تاجری از شهر بصره است پدرت سی سال قبل مالی را نزدش به امانت گذاشت اما بی پول و ورشکست شد .
سپس بصره را ترک کرد و به خراسان رفت و کارش رونق گرفت و یکی از تاجران شد و حالا به بصره آمده تا آن امانت را پس بدهد همان ثروت سی سال پیش به همراه سودی که بدست آورده خدا را شکر گفتم و به دنبال آن زن و پسر یتیمش گشتم و آنان رابی نیاز ساختم.
درثروتم سرمایه گذاری کردم و یکی از تاجران شدم مقداری از آنرا هر روز بین فقرا و مستمندان تقسیم می کردم
ثروتم کم که نمی شد زیاد هم می شد
کم کم عجب و خودپسندی و غرور وجودم را گرفته بود و خوشحال بودم که دفترهای ملائكه را از حسناتم پر کرده بودم و یکی از صالحان درگاه خدا بودم .
شبی از شب ها در خواب دیدم که قیامت برپا شده و خلایق همه جمع شده اند
و مردم را دیدم که گناهان شان را بر پشت شان حمل می کنند تا جایی که شخص فاسق ، شهری از بدنامی و رسوایی را برپشتش حمل می کند .
به میزان رسیدم که اعمال مرا وزن کنند
گناهانم را در کفه ای و حسناتم را درکفه دیگر قرار دادند ، کفه حسناتم بالا رفت و کفه گناهانم پایین آمد
سپس یکی یکی از از حسناتی که انجام داده بودم را برداشتند و دور انداختند چون در زیر هرحسنه (شهوت پنهانی) وجود داشت .
از شهوت های نفس مثل ریاء ، غرور ،
دوست داشتن تعریف و تمجید مردم
چیزی برایم باقی نماند و درآستانه هلاکت بودم که صدایی را شنیدم .
آیا چیزی برایش باقی نمانده؟
گفتند : این برایش باقی مانده !
و آن همان تکه نانی بود که به آن زن و پسرش بخشیده بودم .
سپس آنرا در کفه حسناتم گذاشتند و گریه های آن زن را بخاطر کمکی که بهش کرده بودم ، در کفه حسناتم قرار دادند ،کفه بالا رفت و همینطور بالا رفت تا وقتی صدایی آمد و
گفت : نجات یافت
کتاب (وحی القلم)نویسنده مصطفی صادق رافعی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🌹▪️دعای امام کاظم(علیه السلام) در زندان هارون
يا مخلص الشجر من بين رمل وطين ويا مخلص اللبن من بين فرث ودم ويا مخلص الولد من بين مشيمة ورحم ويا مخلص النار من الحديد والحجر ويا مخلص الروح من بين الأحشاء والأمعاء خلصني يد هارون.
اى پروردگارم، مرا از زندان هارون نجات ده و از دست او رهايم كن. اى كه درخت را از بين گل و شن بيرون مى آورى! اى كه شير را از بين خون و سرگين خارج می كنى. اى كه جنين را از ميان رحم و مشيمه خارج مى كنى! اى كه آتش را از آهن و سنگ بيرون مى آورى! اى كه روح را از بين امعاء و احشاء خارج مى كنى! مرا از دست هارون نجات ده.
📚عيون أخبار الرضا (علیه السلام)، ج1، ص87
→ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔹#یک_دنیا_یک_پدر ۶
📝تکالیف منتظران در عصر غیبت امام زمان علیه السلام
💠مضطر کیست؟
اساسا تعبیر فرج که برای آن حضرت به کار می رود، به معنای رفع گرفتاری است و تا گرفتاری نباشد فرج معنا ندارد. اینکه به ما گفته شده از خدا تعجیل در فرج ایشان را بخواهیم، حاکی از این است که آن حضرت گرفتارند و برای رفع گرفتاری شان به کمک الهی نیاز است.
بزرگان گفته اند: فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه دو گونه است. یک فرج کلی است که با ظهور ایشان صورت می پذیرد و دیگر، فرج های جزئی است که بدون وقوع آن ظهور مظفر، برخی از گرفتاری های آن حضرت و شیعیان به برکت همین دعای ما به صورت مقطعی برطرف می گردد.
پس مبادا از اثر دعای بر فرج نا امید شویم.
🔰ادامه دارد...
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
#آموزنده
🌼رضایت مادر موجب دیدار حضرت #امام_زمان علیه السلام شد
✍جناب شیخ محمد علی ترمذی در ابتدای جوانی با دو نفر از دوستان اهل علمشان قرار میگذارند که برای تحصیل علم به شهر دیگری روند،
شیخ برای گرفتن اجازه نزد مادر میرود اما ایشان رضایت نمیدهند.شیخ از رفتن منصرف میشود ولی حسرت آموختن علم در قلبش باقی است تا اینکه روزی در قبرستان نشسته بود و به دوستانش فکر میکرد ... ناگاه پیرمردی نورانی نزدش می آید و میپرسد چرا ناراحتی؟ شیخ شرح حال خود را میگوید. پیرمرد میگوید: میخواهی من هر روز به تو درس دهم؟
شیخ استقبال میکند و دو سال از محضر ایشان استفاده میکند و متوجه میشود که این پیرمرد جناب خضر میباشد. روزی جناب خضر علیه السلام به شیخ میگوید: حالا که رضایت مادر را بر میل خود ترجیح دادی تو را به جایی میبرم که برایت موجب سعادت است ...با هم حرکت میکنند و بعد از چند لحظه به مکانی سرسبز میرسند که تختی در کنار چشمه ای واقع بود و حضرت صاحب الامر علیه السلام بر آن نشسته بودند ...
از شیخ محمد علی پرسیدند: چطور این مقام را بدست آوردی که حضرت خضرعلیه السلام تو را درس داده و به زیارت آقا ولیعصر ارواحنافداه مشرف شدی؟ شیخ گفت: آنچه پیدا کردم در اثر دعای مادر و رضایت او بود.
📚 شیفتگان حضرت مهدی علیه السلام
یکی از راههای نزدیک شدن به وجود مقدس حضرت امام زمان علیه السلام عمل کردن به این دستور الهی است یعنی: احسان به والدین.
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🌱
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
#یک_دنیا_یک_پدر ۸
📝تکالیف منتظران در عصر غیبت امام زمان علیه السلام
اهمیّت خودسازی و کسب آمادگی برای ظهور امام زمان عجّل الله فرجه الشریف؛
معمّر بن خلّاد گوید در محضر امام رضا صلوات الله علیه، یادی از حضرت قائم ارواحنا له الفداء به میان آمد؛ حضرت فرمودند: «شما امروز در رفاه و آسایشى بیشتر از آن روز (ظهور) بهسر مىبرید.»
عرض کردند: چگونه؟
حضرت فرمودند: «قائم ما که ظهور کند، (تا استقرار حکومت عدل و داد جهانی و از بین بردن ستمگران، منافقان و دشمنان دین) دورانِ جراحت است و عرق ریختن و خوابیدن بر روی مرکب ها؛ و لباسِ قائم ما، لباسى خشن و خوراک او، نان خشک است.»
بحار الانوار (علامه مجلسی)، ج۵٢، ص٣۵۸
اثبات الهداه (شیخ حرعاملی)، ج۵، ص۱۶۶
وجود مقدّس حضرت رضا علیه السلام اشاره دارند به اینکه پس از ظهور، چاره ای جز جنگ و نبرد با مفسدین و دشمنان دین نخواهد بود، تا ریشه ی ظلم و فساد و ستم در جهان خشکانیده شده، حکومت عدل و داد در سراسر عالم گسترش پیدا نماید و در این روایت شریف، سختی دوران ابتدای ظهور و لزوم خودسازی، مخالفت با هوای نفس و ترک راحت طلبی از ناحیه ی یاران خاص و منتظران واقعی امام زمان عجّل الله فرجه الشریف را خاطر نشان می فرمایند.
«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج.»
🔰ادامه دارد...
🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️پدر و مادر جهنمی ...!
🎙#استاد_دانشمند
قالَ رَسُولُ اللّٰه (ص) :
حَقُّ الْوَلَدِ عَلی والِدِهِ أَنْ یُحَسِنَ اسْمَهُ وَأَدَبَهُ وَ یَضَعَهُ مَوْضِعًا صالِحًا.
پیامبر اکرم (ص) :
حق فرزند بر پدرش این است که نام نیکو برای او برگزیند ؛ ادب وی را نیکو کنـد و در جایـگاه شایسته ای قرارش دهد.
📙وسائل الشیعة ، ج ۱۵ ، ص ۱۲۳
#تربیت_فرزند
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
💫هیچ وقت نگران آیندهی
⚡️ناشناخته ات نباش
💫وقتی خدای
⚡️شناخته شده ای داری
💫با تمام وجود بهترینها
⚡️را از خداوند
💫براتون طلب میکنم
⚡️لحظاتتون مملو از آرامش
💫شبتون پر از نگاه خــدا🙏
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
⛅️☀️
لِذَتوُصلنَدانَد
مَگَرآنسُوختِهای
کِهپَساَزدوریبِسیار،
بهیاریبِرسَد!...💔
سلام حضرت دوست❤️
🌤الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرج🌤
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴نمونه هایی از قضاوتهای زیبای امیرالمومنین علیه السلام!
سول خدا صلى الله علیه و آله از مردى اعرابى ، ماده شترى به چهار صد درهم خریدارى نموده بود.
هنگامى که اعرابى پول را تحویل گرفت ، به دروغ فریاد بر آورد: درهمها و شتر، مال من است.
اتفاقا ابوبکر از آنجا عبور مى کرد، پیامبر به ابوبکر فرمود: بین من و اعرابى قضاوت کن!
ابوبکر گفت:اعرابى از شما گواه مى خواهد.
⛔عمر نیز از آنجا عبور مى کرد و سخنان ابوبکر را در آن باره تکرار نمود.
در این موقع على علیه السلام از دور نمایان گردید، پیامبر صلى الله علیه و آله به اعرابى فرمود: قبول دارى این جوان که مى آید بین ما قضاوت کند؟
گفت:بلى
حضرت على آمد، اعرابى ادعاى خود را مطرح کرد.
امیرالمومنین علیه السلام به اعرابى فرمود: شتر را به پیامبر تسلیم کن!
اعرابى اعتنا نکرد تا این که آن حضرت سه بار گفتار خود را تکرار نمود ولى نتیجه اى نبخشید، در این هنگام على علیه السلام اعرابى را با یک ضربه شمشیر، دور کرد.
پس اهل حجاز گفتند: که با آن ضربه ، سر او را پراند و اهل عراق گفتند: عضوى از او را قطع کرد.
و آنگاه على علیه السلام به پیامبر عرضه داشت : یا رسول الله ! ما شما را در وحى تصدیق مى کنیم چگونه در چهار صد درهم تصدیق ننمائیم ؟!
و در خبرى آمده که پیغمبر صلى الله علیه و آله به ابوبکر و عمر رو کرده و به آنان فرمود: این حکم خداست نه آنچه که شما به آن حکم کردید.
دو کودک به هم چسبیده(نکته عجیب و بسیار علمی)!
در زمان خلافت عمر دو کودک به هم چسبیده متولد گردید، یکى زنده و دیگرى مرده ...
عمر گفت که آنان را با آهن از یکدیگر جدا سازند!
اما امیرالمومنین علیه السلام دستور داد مرده را دفن کنند، و در همان حال زنده را شیر دهند، و چون چنین کردند پس از چند روز بدون آسیبى زنده از مرده جدا شد!
تشخیص فرزند!
مردى دو کنیز داشت ، اتفاقا هر دو با هم فرزند زاییدند، یکى پسر و دیگرى دختر.
کنیزى که دختر زاییده بود دخترش را در جاى پسر خوابانیده و پسر را در آغوش گرفت و گفت : پسر فرزند من است ، مادر پسر هم مى گفت : پسر فرزند من است!
امام علی علیه السلام دستور داد شیر آنها را بسنجند و فرمود: شیر هر کدام که سنگین تر است پسر از اوست.
📒منبع- مناقب ، سروى ، ج ۱، ص ۴۹۰
📕منبع- فروع کافى ، ج ۷، ص ۱۵۹، حدیث ۱
📗منبع: مناقب ، سروى ، ج ۱، ص ۴۹۸
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍شیعه کیست؟
🌺امام محمد باقر علیه السلام فرمودند:
کافی نیست کسی خود را به این بهانه که دوستدار ماست شیعه بداند. شیعه ما فقط کسی است که تقوا داشته باشد.
نشانه شیعیان ما: تواضع، امانت داری، نیکی به والدین، راستگویی، کمک به فقیران و کثرت یاد خداست. شیعه ما کسی است که زبانش جز به نیکی باز نمی شود. کسی که صرفا بگوید من "علی" را دوست دارم، اما اهل عمل نباشد، و به سیره آن حضرت عمل نکند، شیعه نیست.
📔کافی، جلد۲، صفحه۷۴
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی