eitaa logo
شهید شیخ احمد کافی
89.3هزار دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
7.2هزار ویدیو
5 فایل
🌹﷽🌹 آثار ماندگار از صدای ماندگار 👇 《رسانه حفظ و نشر آثار #شیخ‌احمد‌ڪافی》 تبلیغات ثامن برندینگ💚👇 https://eitaa.com/joinchat/2308702596Cce98270c04 👈محتوای تبلیغات تایید و یا رد نمیشود🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️‌[ بیش از حد محبت نکنید ] حجت الاسلام شجاعی ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴حسادت حاصل جمع کدام دو ویژگی در انسان است؟ به طور کلی حسد از اجتماعِ دو صفت است در انسان: یکی «نقص» و دیگری «ضعف». شخص حسود اگر فرض شود فاقد آن چیزی که به آن [حسد] دارد نباشد، حسد نمی‌ورزد و لهذا اگر خودش فکر کند و عقل خود را به کار اندازد و خودش را ده درجه بالاتر و دارنده‌تر از شخص محسود فرض کند می‌بیند در آن صورت اهمیتی به محسود نمی‌دهد و این دلیل بر این است که «نقص» او سبب حسد او شده؛ و چون ضعیف است در خود آن قدرت را نمی‌بیند که او هم از راهش وارد شود و کام خود را از روزگار بگیرد و پله‌های زندگی را یک به یک بالا رود، آرزو می‌کند پس دگری از پله بیفتد و پایش بشکند، و بالاخره در خود آن همت را نمی‌بیند که از طرف، جلوتر و بالاتر رود، آرزو می‌کند پس او به عقب برگردد و به زمین بیفتد. از این جهت اشخاص قوی وقتی می‌شنوند که فلان شخص به فلان مقام رسید شادمان می‌شوند و می‌فهمند پس می‌شود به آن مقام رسید. 📒 استاد مطهری، حکمت‌ها و اندرزها، ج2، ص141 @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚داستانک‌ 🦌گوزنی بر لب آب چشمه‌ای رفت تا آب بنوشد. عکس خود را در اب دید، پاهایش در نظرش باریک و اندکی کوتاه جلوه کرد. غمگین شد. اما شاخ های بلند و قشنگش را که دید شادمان و مغرور شد. در همین حین چند شکارچی قصد او کردند. گوزن به سوی مرغزار گریخت و چون چالاک می‌دوید صیادان به او نرسیدند اما وقتی به جنگل رسید، شاخ هایش به شاخه درخت گیر کرد و نمی‌توانست به تندی بگریزد. صیادان که همچنان به دنبالش بودند سر رسیدند و او را گرفتند. گوزن چون گرفتار شد با خود گفت: دریغ پاهایم که ازآنها ناخشنود بودم نجاتم دادند، اما شاخ هایم که به زیبایی آن‌ها می‌بالیدم گرفتارم کردند. چه بسا گاهی از چیزهایی که از آنها ناشکر و گله‌مندیم پله‌ی صعودمان باشد و چیزهایی که در رابطه با آنها مغروریم مایه‌ی سقوطمان باشد. ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
7.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دختری که زشت بود و شب عروسیش به امام حسین(ع) متوسل شد...!!! ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
بازگشتِ مردگان يکی از حوادث مهم در هنگام ظهور، موضوع رجعت است که يکی از عقايد مسلم شيعه می باشد.  امام صادق علیه السلام ميفرمايند: «از ما نيست کسی که به رجعت ما ايمان نداشته باشد.» (بحارالانوار، ج53، ص 92)  رجعت در لغت به معنای بازگشت است و در فرهنگ دينی، عبارت است از بازگشت و گروهی از و و به دنيا. در ادبيات دينی برای مفهوم رجعت، از واژه هايی مانند «کَرَة» و «اوبة» نيز استفاده شده است.  در آيات و روايات فراوانی به موضوع رجعت اشاره شده است که قصد داريم در اين سری از پيامها، به بررسی آنها بپردازیم ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
💎 سید بن طاووس به فرزندش محمد می‌نویسد؛ 🔸مبادا فکر کنی علیه السلام به دعای تو محتاج است، 🔸هرگز چنین نیست و هرکس چنین فکری کند بیمار است، 🔸این که می‌گویم برای او دعا کن، فقط برای این است که او حق بزرگی بر تو دارد و بسیار در حق تو احسان نموده است، 🔸و اگر قبل از دعا برای خودت برای او دعا کنی، ابواب اجابت زودتر به رویت گشوده می‌شود، 🔸زیرا تو با گناهت باب دعا را بر روی خود بسته‌ای، ولی هنگامی که برای آن مولایی دعا کنی که از خواص درگاه خداست، 🔸به احترام او باب اجابت به رویت گشوده می‌شود و آنگاه خود و همه‌ی کسانی که در حقشان دعا می‌کنی بر خوان احسان او می‌نشیند و مشمول رحمت، کرم و عنایت الهی می‌شوید، چون خود را به او مرتبط کرده‌اید! 📚 فلاح السائل، سید بن طاووس ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🌹خیردر برابر خیر از امام رضا (علیه السلام) روایت شده است که در بنی اسرائیل قحطی شدید پی در پی اتفاق افتاد. زنی بیش از یک لقمه نان نداشت، آنرا در دهان گذاشت تا بخورد، فقیری فریاد زد ای کنیز خدا، وای از گرسنگی. زن گفت در چنین زمان سختی، صدقه دادن روا است. لقمه را از دهان بیرون آورد و به فقیر داد. زن، فرزندی کوچک داشت که در صحرا هیزم جمع می‌کرد، گرگی رسید و طفل صغیر را با خود برداشت و برد، مادر به دنبال گرگ دوید. خداوند جبرئیل را مأمور نجات طفل فرمود. جبرئیل پسربچه را از دهان گرگ گرفت و به سوی مادرش انداخت و به مادر گفت ای کنیز خدا، از نجات فرزندت راضی شدی، لقمه ای در برابر لقمه ای. 📚منبع: ثواب الاعمال، صفحه 126 ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
روزی پسری از خانواده  نسبتا مرفه، متوجه شد مادرش از همسایه فقیر خود نمک خواست متعجب به مادرش گفت که دیروز کیسه ای بزرگ نمک برایت خریدم، برای چه از همسایه نمک طلب می کنی؟ مادر گفت: پسرم، همسایه فقیر ما، همیشه از ما چیزهایی طلب میکند،  دوست داشتم از آنها چیز ساده ای بخواهم که تهیه آن برای آنها سخت نباشد، درحالی که هیچ نیازی به آن ندارم، ولی دوست داشتم وانمود کنم که من نیز به آنها محتاجم، تا هر وقت چیزی از ما خواستند، طلبش برای آنها آسان باشد، و شرمنده نشوند... "فرهنگی که باید با آب طلا نوشت" ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
بزرگترین نعمت پنهان خداوند متعال 📖 «آيا نديديد خداوند آنچه را در آسمان‌ها و زمين است مسخّر شما كرده، و نعمت‌های آشكار و پنهان خود را به طور فراوان بر شما ارزانی داشته است؟! ولی بعضی از مردم بدون هيچ دانش و هدايت و كتاب روشنگری درباره خدا مجادله می‌كنند! 💌 حضرت امام کاظم علیه السلام فرمودند: نعمت آشکار، امام آشکار است و نعمت پنهان، امام غايب است. شخص او از چشمان مردم غايب می‌شود؛ ولی ياد او از دل‌های مؤمنان غايب نمی‌شود. او دوازدهمين از ماست و خداوند عزوجل هر سختی را برای او آسان و هر دشواری را برايش رام و گنج‌های زمين را برايش آشکار و هر دوری را نزديک و هر گردنکشی را به دستش نابود می‌گرداند. او فرزند سرور کنيزان است که ولادتش بر مردم مخفی می‌ماند و ذکر نام او(م¬ح¬م¬د) برايشان جايز نيست تا اينکه خداوند متعال او را آشکار کند و زمين را پر از عدل و داد نمايد آنگونه که از ظلم و ستم پر شده است. 📚کمال‌الدين و تمام‌النعمة ج۲ ص ۳۶۸ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
5.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنان تلنگرانه استاددانشمند اینارامیگم بفهمید....@sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣 طرف نماز نمی خونه ،میگه عبادت جز خدمت به خلق نیست صدقه و زکات نمیده میگه چراغی که به خونه رواست به مسجد حرامه نگاه به نامحرم میکنه ،میگه یه نگاه ضرر نداره حجاب رو رعایت نمیکنه،میگه یه تار مو عیبی نداره امر به معروف و نهی از منکر نمیکنه میگه مراقب خودم باشم جونم سلامت میگیم طلا برای مرد حرامه ،میگه دلت باید صاف باشه جشن عروسی میگیره هزاران نفر عریان میبیننش میگه یه شب که هزار شب نمیشه شاید اینجا بتونیم با این بازی ها از زیر خیلی از کارها شونه خالی کنیم و خودمون و گول بزنیم،، اما امان از روزی که در محضر الهی حاضر بشیم و تمام اعضا و جوارحمون بر ضد ما شهادت بدن و پرونده تمام نمای افکار و گفتارمون رو جلوی چشمامون ورق بزنن،.عجب روزیه روز محشر،چه بد روزیه برای کسایی که یک عمر رو با دروغ و فریب گذرونده و به متاع دنیا دل خوش کرده.. اومده در محضر الهی و دستاش خالیه. هیچی با خودش نیاورده آبروش رفته و زمانو از دست داده. 👈مواظب باشیم به هرکی بتونیم دروغ بگیم به خودمون و خدامون نمیتونیم دروغ بگیم مواظب قدم هایی که روی زمین بر میداری باش! ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
‍ 🟢حکایت توپ رنگی! با چشمانی تار که اشک جلوی آنها را گرفته بود، به اطراف نگاه می ‏کرد. از وقتی که به هوای گرفتن توپ رنگی به دنبال دوستش به راه افتاده بود پدرش را گم کرده بود. نمی ‏دانست چه کار کند؛گیج و سرگردان به شلوغی پارک که نگاه می ‏کرد. صدای همهمه و جیغ بچه ‏ها وحشت او را بیشتر می ‏کرد. انگار، دل کوچکش در این مدتِ کم برای پدرش به اندازه ‏ی یک دنیا تنگ شده بود. به خودش قول داده بود که اگر پدرش را پیدا کند، دیگر دستش را رها نکند و به هوای توپ رنگی از او جدا نشود. پیرمرد مهربانی او را پریشان و ناراحت دید. به او نزدیک شد و دست نوازش بر روی سرش کشید و از او پرسید: پدر و مادرت کجا هستند؟ هنگامی که با سکوت او مواجه شد، فهمید که پسرک گم شده است. دستش را گرفت و به سوی نگهبان پارک برد. مردی کنار نگهبان ایستاده بود. ناگهان پسرک دست پیرمرد را رها کرد و به سمت پدرش دوید. بوی خوش امنیت، محبت و از همه زیباتر بوی خوش پدر را حس کرد. یا صاحب الزمان! از وقتی به هوای توپ ‏های رنگی دنیا شما را گم کرده ‏ایم، گیج و سرگردان و وحشت زده ‏ایم! دل کوچک مان در این مدت به اندازه ‏ی یک دنیا برای شما تنگ شده! اگر شما را پیدا کنیم، قول می ‏دهیم دستمان را از دامن شما جدا نکنیم! یا صاحب الزمان! این روزهای تلخ غیبت و غربت و یتیمی، در میان مردم چشم چشم می ‏کنیم تا شما را بیابیم! منتظریم تا یکی بیاید و دستمان را بگیرد و بگذارد توی دست شما، تا بوی خوش امنیت و محبت و از همه زیباتر، بوی خوش پدریِ شما را حس کنیم! ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی