eitaa logo
شهید شیخ احمد کافی
88.1هزار دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
7.2هزار ویدیو
5 فایل
🌹﷽🌹 آثار ماندگار از صدای ماندگار 👇 《رسانه حفظ و نشر آثار #شیخ‌احمد‌ڪافی》 تبلیغات ثامن برندینگ💚👇 https://eitaa.com/joinchat/2308702596Cce98270c04 👈محتوای تبلیغات تایید و یا رد نمیشود🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🟢 ماجرای اذان معجزه آسای شهید « هادی» در یک سحرگاهی در یک جای بحرانی از جنگ، تصمیم می گیرد اذان بگوید. همه به او می گفتند: «چه شده که الان می خواهی اذان بگویی؟» ولی او دلیلش را برای هیچ کسی توضیح نمی دهد و با صدای بلند مشغول اذان گفتن می شود. وقتی که اذان می گوید: به سمت او تیراندازی می کنند و یکی از تیرها به گلوی او می خورَد. همه می گویند: «چرا این کار را انجام دادی؟!» بعد او را داخل سنگر می برند و در حالی که خون از بدنش جاری بود، کمک های اولیه امدادی را برایش انجام می دهند.بعد از مدتی یک دفعه ای می بینند که عراقی ها با دستمال سفید دارند می آیند این طرف. اول فکر می کنند شاید این فریب دشمن است. لذا اسلحه ها را آماده می کنند، اما بعد می بینند که این عراقی ها با فرمانده خودشان تسلیم شده اند. می گویند: چرا تسلیم شدید؟ می گویند: آن کسی که اذان می گفت کجاست؟ گفتند: او یکی از بچه های ما بود که شما به او تیر زدید. گفتند: ما به خاطر اذان او تسلیم شدیم و ماجرای خودشان را توضیح می دهند... این اثر نَفَس یک جوان ورزشکار است که اهل گود زورخانه بود. او در دوران دبیرستان در ورزش کُشتی، قهرمان بوده و می گوید: من همیشه در کُشتی مراقب بودم که روی نقطه ضعف های حریفم انگشت نگذارم. در حالی که رسم کشتی این است که طرف مقابل را از روی نقطه ضعف هایش به زمین می زنند. این نشان می دهد که ابراهیم هادی فوق قهرمان و فوق پهلوان بوده است. ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 آثار دنیوی و اخروی نفرین کردن! نفرین تنها یک واکنش بی تأثیر و حرف الکی نیست، بلکه واکنشی است با آثار و تبعات سخت که شخص باید مواظب باشد گرفتار آن نشود. حضرت علی علیه السلام ‌می‌فرماید: ”از نفرین مظلوم بترسید که وی حق خویش را از خدا درخواست می‌کند و خداوند کسی را از حقش باز نمی‌دارد.” البته لعن یا نفرین بر برادران و خواهران مؤمن و به طور کلی زبان گشودن به نفرین و لعن‌، امری مذموم است و جز در موارد استثنا از این امر به شدت پرهیز داده شده است‌! نفرین در صورتی تاثیر دارد که اولا بر حق باشد. شخصی که به دیگران نفرین می کند، اگر به ناحق باشد، تأثیری در زندگی فرد نفرین شده ندارد، اما حتی اگر نفرین به حق باشد، تا خداوند مصلحت نداند، اثر نخواهد کرد. نفرین را خداوند آن گونه که صلاح می‌داند، اجابت می‌کند، نه آن طور که نفرین کننده دلش می‌خواهد،‌ چون گاهی ممکن است به خاطر یک مسئله جزئی و کوچک، شدیدترین نفرین علیه کسی صورت گیرد! بدیهی است خدای عادل و عالم و حکیم، به اندازه آنچه حق است، ‌نفرین را اجابت می‌کند، نه بیشتر. در فرهنگ اسلام عفو و بخشش بر  غضب و انتقام خصوصا نسبت به مؤمنین و نزدیکان ترجیح داده شده است. در عفو لذتی است که در انتقام نیست، همان گونه که رحمت الهی برغضبش سبقت دارد (سبقت رحمته غضبه). كسى كه ظلم می‏كند چه بسا در همین دنیا كیفر آن را ببیند. ثانیاً؛ دیدن كیفر و جزاى بعضى از گناهان در این دنیا، ممكن نیست. مثلاً كسانى كه افراد زیادى را در جنگ‏ها و یا بمباران‏هاى اتمى و شیمیایى كشته‏ اند، چگونه می‏توان آنان را به كیفر واقعى اعمالشان رساند؟ توضیح اینکه: خداوند نسبت به بنده ‏اش مهربان است تا آخرین مرحله به انسان فرصت میدهد برای توبه و هرگز مانند جباران فوراً اقدام به انتقام نمیکند. 📚میزان الحكمه، جلد 7، ص 3375 ر،ک‌:میزان الحکمة‌، محمدمحمدی ری شهری‌، ج 5، ص 616 ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️ امام کاظم (ع) هر کس پشت سر دیگری چیزی بگوید که در او هست، ولی مردم نمی دانند، غیبت او را کرده است، و اگردر او نیست، به او بهتان زده است. 📚 اصول کافی، ج۲، ص۳۵۸ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
‌ ❤️ ما به خدا نباید اعتراض کنیم ساعت ده صبح دکتر به همراه مأمور آشپزخانه وارد اتاق بیماران می شود. ده تخت هم داخل اتاق است، دکتر می گوید: « به این چلوکباب بدهید با کره، به تخت کناری غذا ندهید، به او سوپ بدهید، به این شیر بدهید، به او کته ی بی نمک بدهید، به این آش بدهید، دیگری نان و کباب. » مریض ها همه یک جور به دکتر نگاه می کنند. حتی به کسی هم که می گوید غذا ندهید، او می فهمد که امروز عمل جراحی دارد و نباید غذا بخورد، چون می فهمد و می شناسد که دکتر خیرش را می خواهد، اعتراضی نمی کند. حالا اگر بلند شود و بگوید که چرا به آن مریض چلوکباب بدهند و به من ندهند، دکتر می فهمد که این شخص روانی است. ما هم اگر به خدا بگوییم خدایا چرا به فلانی خانه ی دو هزار متری دادی و به من ندادی، ما هم روانی هستیم. ما هم قضا و قدر الهی را نشناختیم و نفهمیدیم. باید بفهمیم همانطور که مریض می فهمد و به دکتر اعتراض نمی کند، ما هم به خدا نباید اعتراض کنیم و هر چه به ما می دهد راضی باشیم. 📚منبع: مجموعه سلوک ابرار2 @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 تحصیلات شهید کافی شهید كافي در سال 1321، در سنّ شش سالگي، وارد دبستان شد. از ده سالگي در محضر حاج ميرزا احمد كافي يزدي به تحصيل علوم ديني پرداخت و در كسب رتبه‌هاي عملي و علمي بسيار كوشا و موفّق بود. وي پس از دو سال وارد مدرسة علوم ديني مشهد شد و در هجده سالگي به همراه جدّش براي ادامة تحصيلات علوم ديني، رهسپار نجف اشرف شده، در مدرسة «سيّد» زير نظر استاداني چون آيةالله خويي، آيةالله ‌سيد اسدالله مدني تبريزي، آيةالله حسين راستي كاشاني به تحصيل علوم ديني مشغول شد. شيخ احمد كافي كه از آغاز با محبّت اهل بيت پرورش يافته بود، علاقة زيادي به حضور در مجالس امام حسين(ع) از خود نشان مي‌داد همين علاقه و حضور او در اين مجالس، در پي‌ريزي شخصيّت او به عنوان واعظ و خطيبي مشهور بسيار مؤثّر بود. وي پس از مدّتي، از طرف آيةالله مدني، مأمور خواندن دعاي كميل در صحن امام حسين(ع) و دعاي ندبه در مدرسة سيّد شد. ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴‍ گمراهان دینی ترک عبادات و انکار ضروریات، شرط ترقی و پیشرفت! مرحوم تنکابنی صاحب کتاب شریف "قصص العلماء" مینویسد: عموی ما آخوند ملا عبدالمطلب نقل کرد: به امام رضا علیه السلام مشرف شدم و چندی در آن بلده مبارکه اقامت داشتم. در آنجا درویشی که معروف به "طی الارض" بود پیدا شد و من با او رفیق شدم و از او خواهش کردم که به من هم طی الارض یاد بدهد. - درویش گفت: تو قابل نیستی! پس از اینکه به او اصرار کردم گفت: اکنون که طالب طی الارض هستی باید دو شرط مرا بپذیری... اگر این شروط را پذیرفتی طی الارض را به تو تعلیم می دهم. شرط اول اینکه امامی که در اینجا مدفون است "امام رضا علیه السلام" را امام ندانی! شرط دوم اینکه تا یک هفته نماز های یومیه را ترک کنی... من نیز قبول کردم. هنگامی که وقت شد و من با خود گفتم اینکه من امام رضا علیه السلام را امام ندانم امری باطنی است و آن درویش از باطن من خبر ندارد، لذا در ظاهر به او می گویم که امام رضا علیه السلام امام نیست. نماز را هم مخفیانه می خوانم. پس درب خانه را بستم و مشغول وضو گرفتن و نماز خواندن شدم که ناگهان درویش در پیش روی من حاضر شد و گفت: من گفتم که تو قابل نیستی. پس درویش رفت و دیگر او را ندیدم. 📎 منبع: قصص العلما، ص ۳۸. ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 حکمت برخی حوادث بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم تنها بازمانده یک کشتی شکسته توسط جریان آب به یک جزیره دور افتاده برده شد. با بی قراری به درگاه خداوند دعا می کرد تا او را نجات بخشد. ساعت ها به اقیانوس چشم می دوخت، تا شاید نشانی از کمک بیابد اما هیچ چیز به چشم نمی آمد. سرآخر ناامید شد و تصمیم گرفت که کلبه ای کوچک بسازد تا خود و وسایل اندکش را بهتر محافظت نماید. روزی پس از آنکه از جستجوی غذا بازگشت، خانه کوچکش را در آتش یافت، دود به آسمان رفته بود. اندوهگین فریاد زد: «خدایا چگونه توانستی با من چنین کنی؟» صبح روز بعد او با صدای یک کشتی که به جزیره نزدیک می شد از خواب برخاست. آن کشتی می آمد تا او را نجات دهد. مرد از نجات دهندگانش پرسید: «چطور متوجه شدید که من اینجا هستم؟» آنها در جواب گفتند: «ما علامت دودی را که فرستادی، دیدیم!» آسان می توان دلسرد شد هنگامی که بنظر می رسد کارها به خوبی پیش نمی روند، اما نباید امیدمان را از دست دهیم، زیرا خدا در کار زندگی ماست، حتی در میان درد و رنج. دفعه آینده که کلبه شما در حال سوختن است به یاد آورید که آن شاید علامتی باشد برای فراخواندن رحمت خداوند... ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 سخنرانی لذت بخش شهید کافی ملاقات با پیر مرد بالای ۱۵۰ سال @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 از منبر شهید کافی خاطره و مطلبی دارید؟ دو سال پیش آیت ‌الله ناصری اصفهانی خاطره‌ای برای من نقل کردند و گفتند: در نجف با مرحوم کافی دوست بودم و دیرتر از ایشان به ایران برگشتم. وقتی برگشتم دیدم آقای کافی در اوج شهرت و منبر است و زمانی که وارد اصفهان شدم، آقای کافی هم در اصفهان بودند. مردم دولت‌آباد به من گفتند: شما از دوستی خودتان استفاده و از ایشان درخواست کنید که منبری هم در این‌جا داشته باشند. من به اصفهان رفتم و از ایشان دعوت کردم و ایشان به من گفتند: آخرین منبر من ساعت دو و نیم شب تمام می‌شود تا دولت‌آباد چقدر راه است؟ گفتم: حدود چهل دقیقه. گفتند: من ساعت سه و نیم نیمه شب می‌آیم و منبر می‌روم! آیت ‌الله ناصری می‌فرمود: من با تعجب و بهت‌زده گفتم: کسی آن موقع شب نمی‌آید! بالاخره بنا شد ایشان ساعت موعود به دولت‌آباد تشریف بیاورند و منبر بروند، من شب جمعه دل‌شوره داشتم که نکند کسی نیاید و آبرو‌ریزی شود! ساعت 11 شب به مسجد جامع رفتم و دیدم مسجد و خیابان جلوی مسجد جامع پر است و در نهایت مرحوم کافی آمدند و ساعت سه‌ونیم شب منبر رفتند و تا اذان صبح ادامه دادند و سه شب این منبر برگزار شد و بعد از منبر بین دو تا سه ربع، استراحت می‌کردند و بعد می‌رفتند و خواب‌های ایشان بیش از دو الی سه ربع نبود؛ کافی تب و عشق منبر داشت و گویا می‌دانست فرصت او کوتاه است و وظیفه‌اش هم منبر است. ❌ از زبان شیخ محسن فرزند شهید کافی@sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 راحتِ دلٍ دوستــان... 🌕 خداوند تبارک‌وتعالی در شب معراج به رسول‌الله صلی‌الله علیه و آله فرمودند: «وَ بِهِ أَنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِي وَ هُوَ رَاحَةٌ لِأَوْلِيَائِي» «و با او (مهدی علیه‌السلام)، از دشمنانم انتقام خواهم گرفت؛ و او راحت دل دوستان من است...» 📗تفسير نورالثقلين، ج ۵، ص۱۵۹ 📗عيون أخبار الرضا، ج ۱، ص ۵۸ 📗إثبات الهداة، ج ۲، ص ۴۸ 📗بحارالأنوار، ج ۳۶، ص ۲۴۵ 📗کلیات حدیث قدسی، ج۱، ص۵۵۶ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
به بزرگی آرزویت نیندیش به بزرگى کسى بیندیش که میخواهد آرزویت رابرآورده کند براى برآورده شدن آرزوهایتان خـــدا را براى شما آرزو میکنم شب همگی بخیر❤️ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
سلام صبحتون بخیر برخیز مثل خورشید باش طلوع کن نور بتاب باعث شادی شو امروزتان سرشار از زیبایی و نشاط و اتفاقات شادی بخش نگاه پرمهر خدا همراه لحظه هایتان ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 طی الارض و قدرت تصرف امام زمان در عالم 🌕 آقا امام باقر علیه‌السلام فرمودند: در زیر پای او(مهدی عجل الله فرجه) زمین درهم پیچیده می‌شود... و سلطنتش شرق و غرب عالم را فرا میگیرد. 📗بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۱۹۱ 🌕 امام در عالم تکوین به اذن خداوند، قدرت تصرف همه گونه در همه جای هستی را دارد و وصف این قدرت هرگز قابل بیان نیست! در بین مؤمنین کسانی هستند که دارای مقام طی الارض هستند؛ وقتی این کار از غیرمعصوم ساخته است، (که تازه این نعمت برای ایشان چیزی نیست و فوق آن را دارند)، چه برسد به مقام رفیع و شامخ امام که اصلا قابل مقایسه نیست. تازه حمل تخت توسط جناب آصف از طی‌الارض بالاتر است؛ زیرا طی‌الارض، طی کردن مسافت است به‌ تنهایی؛ اما در این کار علاوه بر طی‌الارض، حمل چیز دیگری نیز مطرح است. 🌕 امام صادق علیه‌السلام در این باره می‌فرماید: «این شخص(آصف) مقداری از علم کتاب را داشت، اما ما همه علم کتاب را داریم»؛ پس! به طریق اولی طی‌الارض برای اهل بیت، از جمله امام زمان بسیار ساده و سهل است و امر عجیبی نیست. ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚خاک مالی نقل می‌کنند که شاه عباس وقتی میدان نقش جهان را می‌ساخت، دم دمای غروب خودش می‌رفت و مزد کارگران را می‌داد. کارگران هم برای دیدن شاه و هم برای گرفتن پول صف می‌کشیدند و خوشحال و قبراق مدت‌ها در صف می‌ماندند تا از دست شاه پول بگیرند. در این میان عده‌ای بودند که کار نکرده بودند و روی خاک غلت می‌زدند و لباس‌های خود را خاکی می‌کردند و در صف می‌ایستادند تا بدون زحمت کشیدن حقوق دریافت کنند. وقتی نوبت به آنان می‌رسید، سر کارگرانِ عصبانی که کار نکرده‌های مرد رند را خوب می‌شناختند، به پادشاه ندا می‌دادند و کارگران خاک‌مالی‌شده را با فحش و بد و بی‌راه بیرون می‌انداختند اما شاه عباس آن‌ها را صدا می‌زد و به آن‌ها نیز دستمزد می‌داد و می‌گفت: من پادشاهم و در شان من نیست که اینان را ناامید برگردانم! 🌹یا صاحب الزمان! مدت‌هاست در بساط شما خودمان را خاک‌مالی کرده‌ایم! گاهی در نیمه‌ی شعبان، گاهی جمعه‌ها، گاهی در زیارت و گاهی در قنوت نماز، دعای‌تان کرده‌ایم! می‌دانیم این کارها کار نیست و خودمان می‌دانیم کاری نکرده‌ایم ولی خوب یاد گرفته‌ایم خودمان را خاک مالی کنیم و در صف، منتظر بمانیم تا دستمزد دریافت کنیم. ای پادشاه مُلک وجود! این دست‌های نیازمند، این چشم‌های منتظر، این نگاه‌های پرتوقع، گدای یک نگاه شمایند! یک نگاه! از همان نگاه‌ها که به کارکرده‌های با اخلاص‌تان می‌کنید! نشر معارف :یعنی کوشش در تعجیل فرج، و صدقه جاریه → @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴چگونه میشود با یک قطره اشک روضه، همه گناهان بخشیده شود؟! ‌ ماجرای تشرّف علامه بحرالعلوم به محضر (عله السلام): ‌ سيد بحرالعلوم(ره) به قصد تشرف به سامرا تنها براه افتاد. در بين راه راجع به اين مساله، كه گريه بر امام حسین (علیه السلام) گناهان را مى آمرزد، فكر مى كرد. ‌ همان وقت متوجه شد كه شخص عربى به او رسيد و سلام كرد. بعد پرسيد: جناب سيد درباره چه چيز به فكر فرورفته اى؟ اگر مساله علمى است بفرماييد شايد حل کنم! ‌ سيد بحرالعلوم فرمود: در اين باره فكر مى كنم كه چطور مى شود خداى تعالی اين همه ثواب به زائرين و گريه كنندگان بر حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) مى دهد. ‌ مثلا در هر قدمى كه در راه زیارت برمیدارد، ثواب یک حج و یک عمره در نامه عملش نوشته مى شود و براى یک قطره اشک تمام گناهان صغيره و كبيره اش آمرزيده مى شود؟ ‌ آن سوار عرب فرمود: تعجب نكن! من مثالى مى آورم تا مشكل حل شود. سلطانى به همراه درباريان خود به شكار مى رفت. در آنجا از همراهيانش دور افتاد و به سختى فوق العاده اى افتاد و بسيار گرسنه شد. ‌ خيمه اى را ديد و وارد آن خيمه شد، در آن پیرزنی را با پسرش ديد، آنان در گوشه خيمه، بز شيرده داشتند و از راه مصرف شير اين بز، زندگى خود را مى گرداندند. ‌ ❌ ادامه در پست های بعدی... ‌ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
🔴چگونه میشود با یک قطره اشک روضه، همه گناهان بخشیده شود؟! ‌ ماجرای تشرّف علامه بحرالعلوم به محضر #ا
‌وقتى سلطان وارد شد، او را نشناختند، ولى به خاطر پذيرايى از مهمان، آن بز را سربريده و كباب كردند، زيرا چيز ديگرى براى پذيرايى نداشتند، سلطان شب را همان جا خوابيد و روز بعد، از ايشان جدا شد و به هرطورى كه بود خود را به درباريان رسانيد و جريان را برایشان نقل كرد. ‌ و از آنها سؤال كرد: اگر بخواهم پاداش ميهمان نوازى پيرزن و فرزندش راداده باشم، چه عملى بايد انجام بدهم؟ ‌ يكى از حضار گفت: به او صد گوسفند بدهيد. ‌ ديگرى كه از وزراء بود، گفت: صد گوسفند و صد اشرفى بدهيد. ‌ يكى ديگر گفت: فلان مزرعه را به ايشان بدهيد. ‌ سلطان گفت: هر چه بدهم كم است، زيرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم آن وقت مقابله به مثل كرده ام، چون آنها هر چه را كه داشتند به من دادند، من هم بايد هرچه را كه دارم به ايشان بدهم تا سر به سر شود. ‌ بعد سوار عرب به سيد فرمود: حالا جناب بحرالعلوم، امام حسین(علیه‌السلام) هرچه از مال و منال و اهل و عيال و پسر و برادر و دختر و خواهر و سر و پيكر داشت همه را در راه خدا داد. ‌ پس اگر خداوند به زائرين و گریه كنندگان آن همه اجر و ثواب بدهد، نبايد تعجب نمود، چون خدا كه خدائيش را نمى تواند به سيدالشهداء(علیه السلام) بدهد، پس هر كارى كه مى تواند انجام مى دهد. چون شخص عرب اين مطالب را فرمود از نظر سید غیب شد. 💔 ‌ 📗 العبقرى الحسان/ج۱/ص۱۱۹ ‌ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 شفاي يكي از خدام حرم حضرت معصومه سلام الله بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ اين كرامت كه به حد تواتر رسيده از اين قرار است: كه يكي از خدام حضرت معصومه سلام الله علیها بنام ((ميرزا اسد الله)) به سبب ابتلاي به مرضي انگشتان پايش سياه شده بود;جراحان اتفاق نظر داشتند كه بايد پاي او بريده شود تا مرض به بالاتر از آن سرايت نكند, قرار شد كه فرداي آن روز پاي او را جراحي نمايند. ميرزا اسد الله گفت: حال كه چنين است امشب مرا ببريد حرم مطهر دختر موسي بن جعفر عليه السلام. او را به حرم بردند; شب هنگام خدام در حرم را بستند و او پاي ضريح از درد پا مي ناليد تا نزديك صبح, ناگهان خدام صداي ميرزا را شنيدند كه مي گويد: در حرم را باز كنيد حضرت مرا شفا داده, در را باز كردند ديدند او خوشحال و خندان است. او گفت: درعالم خواب ديدم خانمي مجلله آمد به نزد من و گفت چه مي شود ترا؟ عرض كردم كه اين مرض مرا عاجز نموده و از خداي شفاي دردم يا مرگ را مي خواهم, آن مجلله گوشه مقنعه خود را بر روي پاي من كشيد و فرمود: شفا داديم ترا. عرض كردم شما كيستيد؟ فرمودند: مرا نمي شناسي؟! و حال آنكه نوكري مرا مي كني; من فاطمه دختر موسي بن جعفرم. بعد از بيدار شدن, قدري پنبه در آنجا ديده بود آن را برداشته و به هر مريضي ذره اي از آن را مي دادند و به محل درد مي كشيد,شفا پيدا مي كرد. او مي گويد: آن پنبه در خانه ما بود تا آن وقتي كه سيلابي آمد و آن خانه را خراب كرد و آن پنبه از بين رفت و ديگر پيدا نشد.[1] [1] . انوار المشعشعين، محمدعلي قمي، ص 216 ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 به گزارش خبرنگار مهر... در سال 1315 شمسی صدای کودکی در فضای مقدس مشهد طنین انداز شد که همین صدا بعدها تبدیل به نوای برای لرزاندن ستون ظلم شاه پهلوی را فراهم آورد و همین صدای تظلم خواهی بود که همواره هزاران نفر از عاشقان اهل بیت(ع) و آزادی خواهان ایران عزیز را پای منبر می کشاند که سخنورش عالم بزرگی همچون شهید احمد کافی بود. شهید کافی پس از مدتی تحصیل علوم دینی در نجف به سبب وضعیت بد پدر و کمک به خانواده مجبور به اقامت در قم شد او که برخلاف میل خود خواهان بازگشت به نجف بود سه سال در قم به ادامه تحصیل و در کنار آن بر منبر و نشسته و جلسات موعظه برگزار کرد. وی در طول دوران با برکتش ضمن تاسیسی دهها مهدیه در کشور کمک به نیازمندان را از یاد نبرد و در ساخت درمانگاه در مهدیه تهران همت گماشت. شهید کافی همچنین در طول دوران تبعیدش در استان ایلام نیز منشاء خیر کارهای خداپسندانه زیادی از جمله احداث و تاسیس حوزه علمیه و مسجد بود. شهید کافی از یاوران انقلاب اسلامی ایران و از مبارزان بر علیه حکومت شاهنشاهی بوده و بارها در سخنرانی های خود از امام خمینی(ره) حمایت و از وی به بزرگی یاد می کرد... @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️ بخونیدازمظلومیت_امام_زمان (عجل الله فرجه) مرحوم مشهدی حسن یزدی که از صالحین و منتظران حضرت بقیة الله ارواحنافداه بوده است می گوید: تقریبأ در سال ۱۳۵۰ شمسی یک روز صبح زود به کوه خلج ( کوهی در قسمت قبله مشهد) رفتم و آنجا مشغول زیارت خواندن و توسل به امام زمان علیه السلام شدم و حال خیلی خوبی داشتم و با آن حضرت مناجات می کردم‌ و می گفتم : آقاجان! ای کاش زودتر ظهور می کردید و من هم ظهور شما را درک می کردم. پس از توسل از کوه پایین آمدم و به منزل رفتم قدری استراحت کنم . نمی دانم درعالم رویا بود یا در خواب و بیداری دیدم در همان مکان روی کوه خلج هستم و آقا و مولایم صاحب الزمان علیه السلام در حالی که دستهایشان را بر پشت گذاشته بودند، خیلی غریبانه و اندوهناک به طرف شهر مشهد نگاه می کردند. عمق نگاه حضرت مرا دیوانه کرده بود٬ چشم های زیبای او با من حرف می زد... گفتم: آقاجان تشریف بیاورید داخل شهر( منظورم ظهور حضرت بود) حضرت فرمودند: «من در این شهر غریبم !» گفتم : آقا! قربانتان بشوم٬ اگر کاری دارید من برای شما انجام دهم. فرمودند: « ما کارگران ( شیعیان ) زیادی داریم، ولی آنها حق ما را می خورند و اکثرأ یک قدم برای ما برنمی دارند و به یاد ما نیستند!!!» در این لحظه به خود آمدم ؛ خود را در خانه دیدم و در فراق آن امام مهربان و غریبم بسیار اشک ریختم. 📚 ملاقات با امام عصر ص ۱۰۲ مطلع الفجر ص ۲۰۷ ❤️ سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عجل الله صلوات بفرست@sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 حضرت مهدی علیه‌السلام تکمیل کنندهٔ سفر امام حسین علیه‌السلام به کوفه... او خواهد آمد تا کار نیمه تمام را تمام کند! ➖حسین علیه‌السلام از مکه آغاز کرد تا در کوفه به انجام رساند... ➖مهدی علیه‌السلام هم از مکه آغاز می‌کند و در کوفه به انجام می‌رساند!! ان‌شاءالله در يك كلام نام حسين علیه‌السلام و مهدى عجل‌الله فرجه براى شيعيان يادآور يک حكايت ناتمام است؛ حكايتى كه آغازگر آن اباعبدالله الحسين علیه‌السلام؛ و پايان بخش آن، حضرت بقية‏الله‏‌الاعظم روحی الفداه است. امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام: «روزگاری فرا رسد که مسجد کوفه نمازگاه و مصلای مهدی علیه‌السلام گردد...» امام محمد باقر علیه‌السلام: «مهدی علیه‌السلام قیام می‌کند و به سوی کوفه می‌رود و منزلش را آن جا قرار می‌دهد» 📗قصص الانبیاء، ص ۸۰ 📗بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۵ 📗اثبات الهداة، ج۳، ص۴۵۲ → @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴علت اینکه گاهی انسان از  همه جا رانده میشود! گاهی اوقات،خوبان که میخواهند کسی را به خود راه دهند ، کاری میکنند که همه دستِ رد به سینه او بزنند و طردش کنند. حتی بعضی وقتها زمینه ای فراهم میکنند که نسبت ناروا و تهمتی به او وارد شود که هیچ راه انکاری هم برای او باقی نماند و آن تهمت در مورد او کاملا جا بیافتد و در نتیجه همه او را ترک کنند و منزوی نمایند. در این هنگام است که خوبان او را به خویش راه داده و خود را به او معرفی میکنند. شاهد این مطلب در قرآن، داستان حضرت یوسف و نحوه رفتار ایشان در مورد برادر تنی خود، یعنی بنیامین است. حضرت یوسف برای اینکه بنیامین را نزد خود نگهدارد، به دست خویش جام طلایی خود را در بار ِ او قرار داد و مامورانش ندا دادند جام مَلِک گمشده است. برای بنیامین راه انکار و برای برادرانش راه دفاع از او باقی نماند و همه تایید کردند که بنیامین دزد است و دست رد بر سینه اش زدند. یوسف او را به نزد خویش آورد و با هم بر سر یک سفره نشستند. پس اگر برای تو هم چنین وضعیتی پیش آمد و همه دست رد بر سینه ات زدند و طردت کردند، توجه داشته باش که عزیز مصر، یعنی امام زمان علیه السلام، برای اینکه کسی را به نزد خویش راه دهد، ممکن است چنین کاری با او بکند...    📙مصباح الهدی،مرحوم دولابی ره ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 آیه های آتش افزا احمد بن طولون یکی از پادشاهان مصر بود. وقتی که از دنیا رفت از طرف حکومت وقت، قاری قرآنی را با حقوق زیادی اجیر کردند تا روی قبر سلطان قرآن بخواند. روزی خبر آوردند که قاری، ناپدید شده و معلوم نیست که به کجا رفته است پس از جست و جوی فراوان او را پیدا کردند و پرسیدند: چرا فرار کردی؟ جرأت نمی کرد جواب دهد. فقط می گفت: من دیگر قرآن نخواهم خواند. گفتند: اگر حقوق دریافتی تو کم است دو برابر این مبلغ را می دهیم. گفت: اگر چند برابر هم بدهید نمی پذیرم. گفتند: دست از تو برنمی داریم تا دلیل این مسأله روشن شود. گفت: چند شب قبل صاحب قبر به من اعتراض کرد که چرا بر سر قبرم قرآن می خوانی؟ من گفتم: مرا اینجا آورده اند که برایت قرآن بخوانم تا خیر و ثوابی به تو برسد. گفت: نه تنها ثوابی از قرائت قرآن به من نمی رسد بلکه هر آیه ای که می خوانی، آتشی بر آتش من افزوده می شود، به من می گویند: می شنوی؟ چرا در دنیا به قرآن عمل نکردی؟ بنابراین مرا از خواندن قرآن برای آن پادشاه بی تقوا معاف کنید. ر. ک: روایت ها و حکایت ها / 132 131 به نقل از: داستان های پراکنده 2/ 55. ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 داستان توبه مصطفی دیوانه سخنران شهید کافی@sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی