📚داستان کوتاه
فرعون فرمان داد، تا یک کاخ آسمان خراش برای او بسازند، دژخیمان ستمگر او، همه مردم، از زن و مرد را برای ساختن آن کاخ به کار و بیگاری، گرفته بودند، حتی زنهای آبستن از این فرمان استثناء نشده بودند.
گویند که در آن زمان ، یکی از زنان جوان که آبستن بود، سنگهای سنگین را برای آن ساختمان حمال می کرد، چاره ای جز این نداشت زیرا همه تحت کنترل ماموران خونخوار فرعون بودند، اگر او از بردن آن سنگها، شانه خالی می کرد، زیر تازیانه و چکمه های جلادان خون آشام، به هلاکت می رسید.
آن زن جوان در برابر چنین فشاری قرار گرفت و بار سنگین سنگ را همچنان حمل می کرد، ولی ناگهان حالش منقلب شد، بچه اش سقط گردید، در این تنگنای سخت از اعماق دل غمبارش ناله کرد و در حالی که گریه گلویش را گرفته بود:گفت: «آی خدا آیا خوابی؟ آیا نمی بینی این طاغوت زورگو با ما چه می کند؟»
چند ماهی از این ماجرا گذشت که همین زن در کنار رود نیل نشسته بود، که ناگهان نعش فرعون را در روبروی خود دید (آن هنگام که فرعون و فرعونیان غرق شدند). آن زن، در درون وجود خود، صدای هاتفی را شنید که به او گفت: «هان ای زن! ما در خواب نیستیم، ما در کمین ستمگران می باشیم »
📚 حکایتهای شنیدنی، ص257
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤲دعای عالی برای رفع مشکلات ...!
يَا رَبَّ الْأَوَّلِينَ وَ الآْخِرِينَ
يَا ذَا الْقُوَّةِ الْمَتِينِ
وَ يَا رَاحِمَ الْمَسَاکِينِ
وَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِين
🎙#استاد_مسعود_عـــالے
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚چرا سَگِ_اصحابُ_الکهف تَکانی نخُورد ؟!
احتمالاً سوره کَهف را بیشتر از 500 دَفعه
خوانده ایم ، اما اینکه یاران أصحاب الکَهف دَر مدت 309 سال که خَوابیده بودند ، برای اینکه جِسم و بدن آنها از بین نرود هر از چند گاه اینوَرُو
اُونوَر میشد ، تَکانی میخُورد تا اینکه نَپوُسند وبدن آنها سالم بماند ، فقط و فقط به این نکته بیشتر توجُّه کردیم.
دانشمندی آلمانی میگوید: قصد سَفر داشتم ، دَر فرودگاه جوانی رَعنا جلو آمد و یک نُسخه ترجمه شده از قرآن کریم را تقدیم مَن کَرد و از من خداحافاظی کرد.
قرآن را دَر جیبم گذاشتم به این نیَّت که آن را مطالعه میکنم ، دَر واقع میخواستم تا جَوان از جلوی چشمانَم ناپدید شود قرآن را دَر سطل آشغال بیندازَم!!
یادَم رفت قرآن را دَر صندوق آشغال بیندازم ،
سوار هواپیما شدم ، مسافت راه زیاد بود حُوصله ام سَر رفت ، یادَم آمد قرآنی دَر جیب دارم ، آن را دَر آوردم و مشغول خواندن ترجمه سوره کهف شدم ، ناگهان ترجمه این دو آیه :
سورة الكهف, الآية 17 : 👈 و تَرى الشَمسَ إذا طَلعت تَزاوَرُ عَن كَهفهم ذَاتَ اليَمين وإذا غَرَبت تَقرضهم ذَات الشمال وَهُم في فَجوَة منه ذلك مِن آياتِ الله مَن يَهدِ اللهُ فَهُو المُهتد ومَن يُضلل فَلن تَجِدَ لَه وليَّاً مُرشدا .
ترجمه : و ( اگر در آنجا بودی ) خورشید را میدیدی که به هنگام طلوع ، به سمت راست غارشان متمایل میگردد ؛ و به هنگام غروب ، به سمت چپ ؛ و آنها در محل وسیعی از آن ( غار ) قرار داشتند؛ این از آیات خداست! هر کس را خدا هدایت کند ، هدایت یافته واقعی اوست؛ و هر کس را گمراه نماید ، هرگز ولیّ و راهنمایی برای او نخواهی یافت!
الآية 18 : 👈 و تَحسبهُم أيقاظا وهُم رُقود ونُقلبهم ذَاتَ اليَمين وذَات الشِمال و كَلبهم بَاسط ذِراعَيه بِالوَصيد لَو اطَّلعت عَليهم لولّيت مِنهم فِراراً ولَمُلئت منهم رُعباً
و ( اگر به آنها نگاه میکردی ) میپنداشتی بیدارند ؛ در حالیکه در خواب فرو رفته بودند! و ما آنها را به سمت راست و چپ میگرداندیم ( تا بدنشان سالم بماند). و سگ آنها دستهای خود را بر دهانه غار گشوده بود (و نگهبانی میکرد). اگر نگاهشان میکردی ، از آنان میگریختی؛ و سر تا پای تو از ترس و وحشت پر می شد!
دانشمند آلمانی میگوید : جُنبیدَن و تَکان خوردن اصحاب کهف بخاطر این است که اگر هر انسانی مدت زیاد دَر یک حالت بخوابَد بدن او دچار پوسیگی میشود ، و أشعه آفتاب هم غیر مستقیم وارد غَار کهف شده ، این معلوم است.
اما آنچه مَرا را مُتحیِّر کرده بود این بود که چرا سَگِ اصحاب کَهف هیچ تَکانی نخورده و دستهایَش را جلوی غَار پَهن
کرده و دَر همین حَالَت بمدت 309 مانده!!
و جِسم سَگ مُتعفِن و بَد بُو نشده!!؟.
همین أمر من را وَاداشت تا تحقیقاتی پیرامون حیوانات انجام دَهم ،
آنچه جای تعجُّب بود این بود که سَگها تنها حیواناتی هستند که ماده ای را از خود تَرشُح میکنند ، کە اگر مدت خیلی طولانی هم تَکان نخورند بَدن آنها سالِم میماند !!!
داشمند آلمانی به همین سبب مُسلمان شد.
دانشمند آلمانی آنچانی که ما قرآن را مُرور میکنیم مُرور نَکرد ، بلکه با تعجُب و دقَّت و تیز بِینی مشغول خواندن قرآن شد .
خداوند متعال به ما دستور میفرمایند : ( کِتاب أنزلناهُ إلیکَ لِیدبَّروا آیَاتِه وَلِیتذکَّر اولواالٔالبَاب) کتابی را بسوی تو فرستادیم تا در آیات قرآن تفکُّر کنید و صاحبان خِرد پَند بگیرند.
ترجمه: عبدالله احمدی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 چرا خداوند نماز را واجب نموده است؟
🏷برای واجب شدن نماز علت هایی ذکر
شده است که به بعضی از آنها اشاره می کنیم:
1⃣طلب آمرزش گناه
خداوند نماز را واجب نمود تا راهی باشد برای اینکه انسان از خداوند بخواهد که گناهان گذشتۀ او را ببخشد و بدین وسیله روح خود را از کثافات گذشته پاک کند.
2⃣افزایش معرفت دین
به سبب انجام نماز که ستون دین است،
پایه های اعتقادی انسانها تقویت می گردد.
3⃣طلب برکت در زندگی دنیوی
خداوند نماز را وسیله ای برای طلب برکت در زندگی مسلمانان قرار داده است که به وسیله آن روزی انسان وسعت یابد.
📚 علل الشرائع ، ج 2 ، ص 317
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
#مهدویتدرقرآن
🔅آیهای از سوره ص
📖«قالَ فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّکَ رَجیمٌ»
🔸خداوند فرمود: «از آسمانها (و صفوف ملائکه) خارج شو، که تو رانده ی درگاه منی»[ص /۷۷]
🔹عبد العظیم بن عبد اللَّه حسنی گوید:
از حضرت امام علی النقی علیه السلام شنیدم که میفرمودند:
«مفهوم رجیم آن است که شیطان با لعن از درگاه خدا رانده شده، و از هر جای خیر و نیکی دور شده، هیچ مؤمنی او را یاد نمی کند، مگر اینکه بر او لعنت فرستد.
به راستی در علم اولیّه ی خداوند گذشته است که، وقتی امام قائم علیه السلام قیام فرماید، هیچ مؤمنی نمی ماند مگر آن که در آن زمان همانطور که قبلاً اورا لعن و نفرین میکرد، سنگ بر او میزند و او را از خود دور میسازد.»
📚 بحار الأنوار، ج ۶۰، ص ۲۴۲
البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۶۲۰
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🟣 در قرآن كريم چرا يهود دشمن ترين افراد در برابر مؤمنين معرفي شده اند؟
پاسخ:
در گوشه و كنار دنيا جنايات و فساد ها و انحرافات اخلاقي و نيز جنگ و گرسنگي و بي خانماني و آوارگي توسط برخي از طوائف و انسان ها است كه بر جامعه بشري تحميل مي شود. وقتي كه صفحات جنايات تاريخ بشر را بنگريم و با دقت پيرامون آن به تحقيق بپردازيم در مي يابيم كه ريشه هاي بيشتر اين جنايات به دست يهود كاشته شده و مزدوران آنان آبياريش كرده اند، از اين رو قرآن خطر يهود را به مسلمانان گوشزد مي كند و آنان را دشمن ترين ملت ها به اسلام معرفي كرده و مي فرمايد: «به طور مسلم يهود و مشركان را دشمنترين مردم نسبت به مؤمنان خواهي يافت... »[1]
وقتي انواع دشمني ها را بررسي مي كنيم مي بينيم كه يهود، انواع دشمنيها را در شديدترين وضع خود در مقابل اسلام و مسلمانان به كار برده است. حتي دشمني آنها از مشركين هم بدتر بود. چون دشمني يهود از روي عناد و از بين بردن حق بود، به همين خاطر انبياء را مي كشتند و چندين بار نقشه قتل پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ را ريختند، ولي دشمني مشركين بخاطر جهل آنها به حقايق دين و خدا و پيامبران ـ عليهم السلام ـ بود.[2]
علاوه بر آن يهود براي شكست مسلمانان با شرك گرايان و حق ستيزان، همدل و همكار بودند و اين در حالي بود كه آنان مي بايست نسبت به پيروان قرآن، نزديكتر و پرمهرتر باشند و اينان را در برابر شرك و كفر ياري رسانند، چرا كه اينان به رسالت موسي ـ عليه السلام ـ ايمان داشتند و كتاب او را از سوي خدا مي شناختند، اما كفرگرايان نه به خدا ايمان داشتند و نه به رسالت و كتابهاي آسماني. و روشن است كه اين دشمني، برخاسته از آفت ويرانگر حسد بود.[3]
يهود از روي حقد و خبث ذاتي، به پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ ايمان نياوردند، با آنكه مي دانستند او پيامبر خدا است. قرآن، بني اسرائيل را دعوت به ايمان بر رسالت پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ مي كند و مي فرمايد:
«اي فرزندان اسرائيل بياد بياوريد نعمت هائي كه من بر شما ارزاني داشتم، و به پيماني كه با من بسته ايد وفا كنيد، تا من نيز به پيمان شما وفا كنم و (در راه انجام وظيفه، و عمل به پيمانها) تنها از من بترسيد. و به آنچه نازل كرده ام (قرآن) ايمان بياوريد، كه نشانه هاي آن، با آنچه در كتابهاي شماست، مطابقت دارد. و نخستين كافر به آن نباشيد، و آيات مرا به بهاي ناچيزي نفروشيد، و تنها از من (و مخالفت دستورهايم) بترسيد (نه از مردم). و حق را با باطل نياميزيد، و حقيقت را با اينكه مي دانيد كتمان نكنيد.[4]»
دشمني آنان از زماني آغاز شد كه دعوت اسلام متوجه يهود شد و از آنها تقاضاي تصديق و ايمان كرد، زيرا از وقتي كه دعوت اسلام متوجه آنها گرديد، سرپيچي را آغاز نموده و بر عليه آن مبارزه را شروع كردند.[5]
قرآن يهود را به خاطر عدم پذيرش اسلام سرزنش مي كند و مي فرمايد:
«وقتي كه رسولي (محمد) از طرف خداوند براي آنها آمد و به چيزي كه نزد آنهاست (تورات) تصديق مي كرد. گروهي از صاحبان كتاب (يهود)، كتاب خدا (قرآن) را به پشت سر خود مي انداختند و عمل به آنها نكردند، مثل آنكه آنها اصلاً نمي دانستند.»[6] و «در نتيجه مستحق راندگي و دوري از رحمت خداوند شدند؛ زيرا كه آنها از روي لجبازي و ستم وحي الهي را به كفر وگمراهي فروختند و در نتيجه مستحق غضب پي در پي خداوند شدند.[7]»
يكي ديگر از موارد دشمني آنها با دين مبين اسلام مخالفت آنان با احكام اسلام بود، وقتي اسلام بر اساس مقتضيات زمان و رشد فكري مردم پاره اي از احكام يهود را نسخ كرد، آنان از روي كينه به مخالفت پرداختند و زبان به اعتراض گشودند.
و به پيامبر گفتند: اي محمد اگر تو بر آئين ابراهيم و پيامبران بعد از او هستي و آنها را تصديق مي كني، چگونه حرام هاي آنان را مانند گوشت حلال مي شماري؟
قرآن به آنها چنين پاسخ داد: « تمام خوردنيهاي دنيا براي بني اسرائيل حلال بود مگر چيزي را كه اسرائيل (يعقوب) قبل از آمدن تورات برخود حرام كرده بود، بگو اگر راست مي گوئيد تورات را بياوريد و بخوانيد.»[8]
پي نوشت ها:
[1] . مائده/82.
[2] . الزحيلي وهبة التفسير المنير، بيروت، انتشارات دارالفكر المعاصر، 1418 ق، ج 7، ص 8.
[3] . طبرسي، مجمع البيان، بيروت، انتشارات دارالعلميه، چاپ اول، 1418ه ، ج3، ص306.
[4] . بقره/40 ـ 41، ترجمه از آيت الله ناصر مكارم شيرازي.
[5] . عفيف عبدالفتاح طباره، اليهود في القرآن، بيروت، دارالعلم للملايين، چ يازدهم، 1986، ص 18.
[6] . بقره/101.
[7] . رجوع شود به بقره/89 و 90.
[8] . آل عمران/93.
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🌱
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴کرامت اولياء، توجيهگر شريعتگريزی
از مسائل محوری و اساسی صوفیه که از اهمیت خاص و بالایی برخوردار است، مساله کرامت است. صوفيان براي مشايخ خود اعمال خارق العادهی فراواني بر میشمارند و آنها را " کرامت " نام مي نهند. يکي از کارکردهاي کرامت آن بوده که توجيه گر اعمال خلاف شريعت به حساب آمده است. براي مثال، کم نبوده اند کساني که براي موجه ساختن سماع صوفيانه به عباراتي از اين دست پناه برده اند : جماعتي را ديدم که بر آب و بر هوا مي رفتند و همه سماع میشنيدند اما کراماتي که صوفيان براي خود جعل میکنند، از جنس کرامت نبوده، بلکه صرف عوام فريبي مردم بیگناه و ساده لوح است که براي رسيدن به خداي متعال، به دنبال راه ميانبُر هستند و به هر ريسماني چنگ مي زنند، تا به خدا برسند. اما دريغ که در اين ميان سود جوياني پيدا مي شوند که براي خود کراماتی قائلند، در نتيجه راه شریعت گریزی را بدین وسیله توجیه کرده و بیان می کنند که شیخ صاحب کرامت است و از اسرار و رموزی با خبر است که ما نمی دانیم. در صورتی که شریعت گریزی مخالف با سیره معصومین علیهم السلام است و قطعا امری باطل و مردود است.
📚 اوراد الاحباب، ج 2،ص 193
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴حجاب در مسیحیت
مسیحیت نه تنها احکام شریعت یهود در مورد حجاب زنان را تغییر نداده و قوانین شدید آن را استمرار بخشیده است، بلکه در برخی موارد، قدم را فراتر نهاده و با تأکید بیشتری وجوب حجاب را مطرح ساخته است؛ زیرا در شریعت یهود، تشکیل خانواده و ازدواج، امری مقدّس محسوب می شد و حتی در کتاب «تاریخ تمدن» آمده است که: ازدواج در سن بیست سالگی اجباری بود؛ اما از دیدگاه مسیحیت که تجرّد، مقدس شمرده شده است جای هیچ شبهه ای باقی نخواهد ماند که برای از بین رفتن تحریک و تهییج، این مکتب، زنان را به رعایت پوشش کامل و دوری از آرایش و تزیین، به صورت شدیدتری فراخوانده است.
در این ارتباط، نگاهی به «انجیل» می اندازیم:
«... و همچنین زنان خویشتن را بیارایند به لباس مُزیّن به حیا و پرهیز، نه به زلف ها و طلا و مروارید و رخت گران بها* بلکه چنان که زنانی را می شاید که دعوای دینداری می کند به اعمال صالحه * ...». ( انجیل، رساله پولس به تیموناؤس، باب دوّم، فقره 9 - 15)
✍ع.محمدتبار
→ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بترس
از ظلم کردن به کسی که غیر از خدا یاوری ندارد
سخنران استاد فرحزاد
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قلمت را بردار بنویس از همه خوبے ها ، زندگے، عشق ، امید و هر آن چیز ڪه بر روے زمین زیبا هست. گل سرخ ، گل رز . بنویس از دل یک عاشق بے تاب وصال ، از تمنا بنویس ، از دل ڪوچک یک غنچه ڪه وقت است دگر باز شود ، از غروبے بنویس ڪه چو یاقوت و شقایق سرخ است. بنویس از لبخند ، از نگاهـے بنویس ڪه پراز عشق به هر جاے جهان مےنگرد.قلمت را بردار ، روے ڪاغذ بنویس زندگے باهمه تلخےها باز شیرینست
🌷شبتـ🌙ـون آروم ، خوابتون شیرین🌷
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❣#سلام_امام_زمانم❣
🔅السلام علیکَ حین تصَلّی و تقنُت...
🌱سلام بر تو آن هنگام که از محراب نماز به معراج می روی و در خلوت با خدا و در قنوت عاشقانه ات، برای دعاگویانت دعا می کنی...
📚زیارت آل یاسین_مفاتیح الجنان
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔥#نفرین_پدر
امام حسن علیه السلام همراه پدر ارجمندش علی علیه السلام برای طواف به مسجدالحرام رفتند ، نیمه های شب بود ، ناگاه شنیدند شخصی در کنار کعبه به سوز و گداز خاصی مناجات می کند ، امام علی علیه السلام به امام حسن علیه السلام فرمود : پیش او برو و به او بگو نزد من بیاید . امام حسن علیه السلام پیش آن شخص رفت ، دید جوانی است بسیار مضطرب و هراسان ، که سرگرم دعا و راز و نیاز با خدای بزرگ است به او گفت : امیرمؤ منان ، پسر عموی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می گوید نزد من بیا .
آن جوان با شور و اشتیاق وافر برخاست و به حضور علی علیه السلام آمد ، حضرت به او فرمود : حاجت تو چیست که این گونه خدا را می خوانی ؟
عرض کرد : من جوانی بودم بسیار عیاش و گنهکار ، پدرم مرا از گناه و آلودگی نهی می کرد ولی من به حرف او گوش نمی دادم ، بلکه بیشتر گناه می کردم تا اینکه روزی پدرم مرا در حال گناه دید ، باز مرا نهی کرد ، ناراحت شدم ، چوبی برداشتم او را طوری زدم که به زمین افتاد ، در نتیجه مرا نفرین کرد ، نصف بدنم فلج شده (و با دست لباس را عقب زد و قسمت فلج شده بدنش را به امام علیه السلام نشان داد)
از آن به بعد خیلی پشیمان شدم ، نزد پدرم رفتم با خواهش و گریه و زاری ، از او معذرت خواستم ، و از او خواستم که برای نجاتم دعا کند ، او حاضر شد که با هم برویم در همان مکانی که مرا نفرین کرد ، در حقم دعا کند تا خوب شوم ، با هم به طرف مکه رهسپار بودیم ، پدرم سوار شتری بود ، که در بیابان مرغی از پشت سر ، شتر را رم داد و پدرم از روی شتر بر روی زمین افتاد ، تا به بالینش رسیدیم از دنیا رفته بود ، همانجا دفنش کردم و اینک خود تنها به اینجا برای دعا آمده ام .
حضرت فرمود : از اینکه پدرت با توبه طرف کعبه آمد تا دعا کند تو شفا یابی معلوم می شود ، از تو راضی شده است ، اینک من در حق تو دعا می کنم .
آنگاه امام علیه السلام دست به دعا بلند کرد و سپس دستهای مبارکش را به بدان آن جوان کشید ، جوان در دم شفا یافت . و بعد علی علیه السلام به فرزندان توصیه کرد به پدر و مادر خود نیکی کنند .
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی