eitaa logo
شهید شیخ احمد کافی
89.4هزار دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
7.3هزار ویدیو
5 فایل
🌹﷽🌹 آثار ماندگار از صدای ماندگار 👇 《رسانه حفظ و نشر آثار #شیخ‌احمد‌ڪافی》 تبلیغات ثامن برندینگ💚👇 https://eitaa.com/joinchat/2308702596Cce98270c04 👈محتوای تبلیغات تایید و یا رد نمیشود🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄ ⚫️شهادت امام سجاد علیه السلام تسلیت باد 🌹 امام زین العابدین علیه السلام در ۱۵ جمادی الاول سال ۳۶ و یا ۵ شعبان سال ۳۸ قمری در مدینه متولد شد و در ۱۲ یا ۱۸ یا ۲۵ محرم سال ۹۴ یا ۹۵ به شهادت رسید و در قبرستان بقیع مدفون گشت و هشام بن عبدالملک ، برادر خود ولید بن عبدالملک که خلیفه آن زمان بود را وادار کرد که آن حضرت را به زهر مسموم سازد و او هم چنین کرد. به درستی که دوست داشتن ما اهل بیت، گناهان بندگان را مےریزاند همانطور که باد، برگِ درخت را مےریزاند. 📚ینابیع المودة ج۲ ص۳۷۵ مایهٔ تعجب است از کسی که دیروز نطفه ای بود و فردا مرداری مُتعفن است، چگونه تکبر می کند و به دیگران فخر می‌فروشد. 📚وسائل الشیعه ج۱۶ ص۴۲ بر شما باد بر ادای امانت! اگر قاتل حسین بن علی علیه السلام شمشیری که بوسیله آن ، پدرم حسین بن علی علیه السلام را کشت، نزد من به امانت مےگذاشت، من آن را به او رد می کردم(بر می گرداندم). 📚امالی صدوق ص۲۴۶ ‌→ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
4_5837184601956552305.mp3
1.05M
🎧فایل صوتی 🖤 🎙با صداي شهيد حاج شيخ احمد ضيافتے كافے ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
20.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چه کسی می تواند درک کند، که زینب "سلام الله علیها"، کیست؟ 👌🏻@sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚هفت مصیبتِ شام از زبان امام سجاد علیه السلام... 🌹از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: ‌ سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ ▪️در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام... امان از شام ! در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود: ▪️١_ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله می‌نمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می‌زدند. ▪️٢_سرهای شهداء را در میان هودج‌های زن‌های ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمه‌هایم زینب و ام کلثوم(علیها سلام) نگه‌داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه می‌آوردند و با سرها بازی می‌کردند، و گاهی سرها به زمین می‌افتاد و زیر سم سُتوران قرار می‌گرفت. ▪️٣_زن‌های شامی از بالای بام‌ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه‌ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند. ▪️۴_از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند: «ای مردم! بکُشید این‌ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!» ▪️۵_ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها می‌گفتند: این‌ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانه‌های آن‌ها را ویران کردند . امروز شما انتقام آن‌ها را از این‌ها بگیرید. ▪️۶_ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت. ▪️٧_ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... صلی الله علیک یاسیدالساجدین، الامام العارفین،زین العابدین.. 📕برگرفته از:‌‌ تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚از کربلا دور شو! ندای هل من ناصر امام حسین در روز عاشورا، خطاب به همه کسانی بود که توانِ دفاع از حرمِ اهل بیت را داشتند. امام حسین فرمودند هر که مرا یاری نمی‌کند، از این منطقه دور شود و اِلّا اگر نِدایَم به او برسد و حرم و حریمم را یاری نکند، گرفتار دوزخ است. شاید ما گمان می‌کنیم فریاد یاری‌خواهی، فقط مخصوص آن زمان بوده و فقط امام حسین نیاز به کمک و یاری داشت، اما یک سوال: چرا کسی که امامتِ امام زمانش برایش روشن بود و می‌دانست جانِ امامش در خطر است، باز صحنه را خالی کرد؟ چه دلیلی و توجیهی می‌تواند باعث این رفتار شود؟ ▪️ بیایید این سوال را از خودمان بپرسیم. چرا ما با اینکه می‌دانیم امام زمان در شرایط سختی‌ست و نیاز به کمک دارد، صحنه را خالی کردیم؟ توجیهِ ما برای این همه بی‌خیالی و نشنیدنِ صدای هل من ناصر امام چیست؟ آیا باید کار از کار بگذرد تا به خودمان بیاییم؟! 📚 توجیه المسائل کربلا ۱۱ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 بارش باران گرم در آخرالزمان 🌕 امیرالمومنین علیه‌السلام فرمودند: در آخرالزمان، سال مانند ماه و ماه مانند هفته و هفته مانند روز و روز مانند ساعت سپری می‌شود... و باران گرم می‌بارد. فحینئذ تکون السنة کالشهر و الشهر کالاسبوع و الاسبوع کالیوم و الیوم کالساعة و یکون المطر قیظا.  📗الزام الناصب، ج۲، ص۱۵۳ ✅ منظور از باران گرم، بارش های تابستانه و غیروقت می‌باشد؛ همین چیزی که الان شاهدش هستیم؛ بارانى که طبق تدبیر خداوند و قوانین طبیعت بايد در زمستان ببارد و مايه برودت و لطافت هوا شود، در تابستان مى‌بارد؛ و سبب گرمى و سوزش و ناراحتى و حتی ضايع شدن محصولات کشاورزى مى‌گردد.(گذر سریع زمان و شتاب در عمر هم کاملا قابل احساس است!) ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
😍شبی رویایی همراه با آرامش و یاد خدا✨ 🙏براتون آرزومندم شبتون آروم✨ 🙏فرداتون پرامید در پناه خدا باشیـد✨ ✨ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🌺🍃 بسم الله النور مهربانان سلام😊✋ صبح آخر هفته تون سرشاراز آرامش ☕️💙 روزتون با نورخدا روشن✨ و نور خدا بر قلبتون جاری 💙 روزتون سرشار از انرژی های مثبت 🌸 و اتفاق های بی نظیر و پر از خیر و برکت... 🌺🍃 امروزتون خالی از غم و پر از حس آرامش🌺🍃 ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🎪 ⚫️بعد از کربلا چه گذشت..(قسمت2) در این روز دفن شهدای کربلا توسط قبیله بنی اسد و با راهنمایی و نظارت امام سجاد علیه السلام که به صورت معجزه(طی الارض) به کربلا برگشته بود تا اجساد را شناسایی و دفن کنند، در کربلا صورت گرفت. چون اسرا را وارد کوفه کردند ابن زیاد دستور داد تمام مردم شهر در قصر اجتماع کنند سر حسین ابن علی علیه السلام در داخل سپر کنار ابن زیاد قرار داشت،با چوب بر لب و دندان ابی عبدالله می زد و میخندید... زید ابن ارقم که از صحابه رسول خدا بود وقتی مشاهده کرد ابن زیاد ضربات خود را مانند باران بر لب و دندان ابی عبدالله وارد میکند... صدا زد: ابن زیاد! چوب را از لبان حسین بردار که بخدا قسم مکرر در مکرر دیدم که رسول این لبها را میبوسید... سپس شروع به گریستن کرد. ابن زیاد گفت: خدا همواره چشمانت را بگریاند که برای پیروزی خدا گریه میکنی! اگر نبود که پیر و خرفت شده و عقلت را از دست داده ای، میدادم همین الان سرت را از بدنت جدا کنند! زید گفت: پسر زیاد با امانت رسول خدا چه کردی...؟! سپس از مجلس خارج شد و گفت: شما مردم عرب از امروز همگی برده خواهید بود که پسر پیغمبر خدا را کشتید و پسر مرجانه را امیر خود قرار دادید تا نزدیکان شما را بکشد ! حضرت زینب سلام الله علیها در حالیکه پست ترین لباسها را بر تن داشت در گوشه ای از مجلس ابن زیاد نشست . زنان و کنیزان اطرافش را گرفتند. ابن زیاد سه بار پرسید: این زن که اینچنین گوشه نشینی اختیار کرده کیست؟ کسی جواب او را نداد تا اینکه یکی از زنان گفت: این زینب دختر فاطمه دختر رسول خداست. این بار ابن زیاد با شماتت گفت: خدا را سپاس که شما را کشت و حرکتتان را باطل گردانید. زینب کبری فرمود: خدا را حمد میکنم که به وسیله پیامبرش مارا گرامی داشت و از پلیدیها پاک ساخت،همانا فاسق رسوا میشود و فاجر دروغ میگوید و او غیر از ماست پسر مرجانه! ابن زیاد: دیدی خدا با برادرت چه کرد؟ حضرت زینب: من جز زیبایی و خوبی چیزی ندیدم،اینها جماعتی بودند که خدا شهادت را بر ایشان مقدر کرده بود و به قتلگاه آمدند.و روزی خدا میان تو و ایشان را جمع میکند و با تو مخامصه میکنند آنگاه خواهی دید که پیروز کیست، مادرت به عزایت بنشیند پسر مرجانه. ابن زیاد از نحوه ی پاسخگویی حضرت زینب به خشم آمد و خواست او را بکشد. عمروبن حریث گفت: این زن از مصیبت نزدیکانش ناراحت است و نباید اورا مواخذه کرد. ابن زیاد: خدا قلب مرا شفا داد و راحت نمود از طرف برادر سرکش تو و پیروانش! حضرت زینب: بجانم قسم بزرگان مرا کشتی و خاندان مرا نابود ساختی و ریشه های مرا بریدی ،اگر اینها شفای توست..،پس شفا یافتی! ابن زیاد با مغالطه گری گفت: این زن شاعر و سخنور است مانند پدرش! سپس ابن زیاد نگاهی به اسرا انداخت و امام زین العابدین را دید و پرسید: کیست این؟ گفتند: علی ابن الحسین. ابن زیاد: مگر خدا علی ابن الحسین را در کربلا نکشت؟ امام سجاد: برادر دیگری داشتم به اسم علی که شما او را کشتید. ابن زیاد با وقاحت فریاد کشید: نه خدا او را کشت! امام سجاد فرمود: آری خدا جان هرکس را هنگام مرگ میگیرد و هیچکس نمیمیرد مگر به اذن او. جسارت و حاضرجوابی امام خشم ابن زیاد را برانگیخت و فریاد زد: تورا چنین جراتی است که جواب مرا میدهی!!جلاد نفسش را بگیر! حضرت زینب با شنیدن این سخن از جا پرید و امام سجاد را در بغل گرفت و گفت: پسر مرجانه! خونهایی که از ما ریختی کافی نیست برایت ؟ غیر از این جوان چه کسی را برای ما باقی گذاشتی؟ اگر میخواهی اورا بکشی اول مرا بکش! ابن زیاد نانجیب شرمنده شد و با تعجب گفت: چه خویشاوندی عمیقی! براستی حاضر است با او کشته شود... ✍ ادامه دارد... 📘ارشاد ص228، 📘طبری 371/7 📘 نفس المهموم ص 404 📘 کامل 81/4 @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚امام حسین علیه‌السلام در کتب آسمانی ؛ ارمیای نبی علیه‌السلام حضرت ارمیا علیه‌السلام از پیامبران در قرن ششم و هفتم قبل از میلاد در دوره سقوط اورشلیم بدست بخت نصر بود. در قرآن صراحتا نامی از ارمیا نیامده اما بنظر مفسران برخی آیات قرآن اشاره به این پیامبر دارد. قسمتی از مربوط به حضرت ارمیا میباشد و بنام ارمیا میباشد. در ۴۶ ارمیا ماجرای جنگی بزرگ شرح شده است. این جنگ در ظاهر در مصر و یا از سوی مصریان ایجاد شد اما متن ارمیا جنگ را در کنار بیان کرده که فرات در کشور عراق است نه مصر! از طرفی در لغت به معنای شهر است! یعنی الزاما کشور مصر مدنظر نیست. بلکه شهری که فرات در آن است. از این رو منظور ارمیا از مصر، شهری نزدیک فرات است که آن جنگ در آن روی میدهد! 📚 متن ارمیا: لشکریان مصر [لشکریان شهر] از ترس در حال فرار هستند، پا به فرار گذاشتند، میلغزند و میافتند [بیاد آورید نبرد حضرت عباس علیه‌السلام با دشمنان در فرات]! [درمقابل] این کدام سپاه نیرومندی‌ست که به پیش میرود [سپاه امام علیه‌السلام]! فرات_قربانی_میگیرد! 👈و تنها تاریخ در کنار فرات، مولای ما امام حسین علیه‌السلام بود.@sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚چه کسی بدن مطهر امام حسین(ع) را دفن کرد؟ یکی از سوالات دینی که ممکن است برایمان پیش بیاید این است که چه کسی امام حسین را بعد از شهادتش دفن فرمود؟ چون کسی که امام معصوم را باید دفن کند خودش باید معصوم (امام دیگر) باشد؟ در این باره دیدگاه علما متفاوت است. یکی از نظریات ارائه شده در این باره مطابق آنچه در بعضی از روایات و کتب تاریخی آمده، چنین است: بدن مطهر امام حسین(ع) توسط فرزند گرامی شان امام زین العابدین(ع) در سرزمین کربلا به خاک سپرده شد؛ یعنی امام سجاد(ع) جهت تدفین و تشخیص شهدای کربلا مخصوصاً دفن پدر معصومش، حضرت امام حسین(ع) به حکم این ‌که «امام را جز امام کسی تغسیل و تکفین و تدفین نمی‌کند» از راه اعجاز از کوفه و زندان ابن زیاد به کربلا آمد و پیکرهای مطهر شهدا را دفن نمود. امام‌‌رضا(ع) در مناظره خود با پسر ابوحمزه فرمود: به من بگو آیا حسین بن علی(ع) امام بود؟ گفت: آری، امام فرمود: پس چه کسی امر دفن او را به عهده گرفت؟ گفت: علی بن الحسین(ع) پس امام فرمود: علی بن الحسین کجا بود؟ گفت در کوفه نزد پسر زیاد زندانی بود اما بدون این که آنها با خبر شوند به کربلا آمد و امر دفن پدر را سپری کرد و سپس به زندان برگشت. امام رضا(ع) فرمود: کسی که علی بن الحسین را قدرت داد که به کربلا بیاید، پدرش را دفن کند و برگردد، مرا نیز می‌تواند به بغداد ببرد تا پدرم را کفن و دفن کنم در حالی که نه در زندان هستم و نه در اسارت.۱ با توجه به این حدیث می توان گفت امام سجاد (ع) بدن مطهر پدر بزرگوارشان را به خاک سپردند. 📚منابع:۱- موسوی مقرّم ،عبدالرزّاق ، زندگانی امام زین‌العابدین(ع)، ، ترجمه حبیب روحانی، ص ۵۷۸؛ شریف قرشی، باقر، تحلیلی از زندگانی امام سجاد(ع)، ، ترجمه محمدرضا عطایی، ج ۱، ص۲۴۳ . ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
امام حسین علیه‌السلام در کتب آسمانی ؛ 📚 زبور؛ کتاب آسمانی حضرت داود علیه‌السلام میباشد و موجودیت آن صراحتا در قرآن کریم تایید شده است. در بخش ۷۴ زبور، اشاراتی از یک حادثه غمگین مطرح شده که با حوادث روز عاشورا بسیار مطابقت دارد. 💠 فصل ۷۴ زبور، بند ۳ تا ۷: قدم‌های خود را بسوی خراب‌های ابدی بردار، زیرا دشمن هر چه را که در قدس تو بود خراب کرده است. دشمنانت در میان جماعت تو غرش میکنند [هلهله‌های یزیدیان] و عَلَم‌های خود را برای علامات بر پا مینمایند. [شاید اشاره به نیزه کردن سرها و نمایان کردن آن‌ها] و ظاهر میشوند چون کسانیکه تبرها را بر درختان جنگل بلند میکنند. قدس‌های تو را آتش زده‌اند [آتش زدن خیام ناموس خدا] و مسکن نام تو را به زمین بی‌حرمت کرده‌اند. [شکستن حرمت اهل بیت رسول خدا] و درد دل خود میگویند آنها را تماما خراب میکنیم. [دقیقا حرف یزید ملعون نیز همین بود، یزید گمان کرد اهل بیت را بی‌حرمت کرد اما حضرت زینب سلام‌الله‌علیها فرمودند ای یزید ما در نزد خدا گرامی هستیم، حال آنکه تو خار شده‌ایی] ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی