آقا جانم بیا❤️
بیا که بی تو نه سحر را طاقتی است و نه صبح را صداقتی؛ که سحر به شبنم لطف تو بیدار می شود و صبح، به سلام تو از جا بر می خیزد.
بیا که بی تو آینه ها، زنگار غربت گرفته اند.
هیچ کس حریم اطلسی ها را پاس نمی دارد و بر داغ لاله ها در هم نمی گذارد.
بیا که بی تو، قنوت شاخه ها، اجابتی جز غروب تلخ خزان ندارد.
بی تو کدام دست مهر، سرشک غم از دیدگان یتیمان بر می گیرد؟
کجاست آغوش مهربانی که دل های زخمی را به ضیافت ابریشمی بخواند؟
ای آبِ آب! رودخانه ها عطش دیدار تو را دارند و در بستر انتظار، به سوی دریای ظهور تو شتابان اند.
قامتی به استواری کوه، دلی به بی کرانگی دریا، طراوتی به لطافت سبزینه ها، سینه ای به فراخی آسمان ها و صمیمتی به گرمی خورشید می خواهد تا بشود تو را خواند و کاروان دل ها را به منزلگاه امید کشاند.
این همه را که اندکی بیش نیست، از دل شکسته ترین منتظران تاریخ دریغ مدار، که ظهور تو اجابت دعای ماست.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 منظور از خانهٔ «پُر گوشت» چیست؟
🌕 از امام صادق علیه السلام از آنچه از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت میکنند: «خدا اهل خانه پر گوشت را دشمن میدارد»، پرسش شد، فرمودند: «مقصود خوردن گوشت مباح نیست که میپندارند. رسول خدا «ص» آن را میخورد و دوست داشت.
همانا آن، گوشتی است که خدای عزّوجلّ فرموده: «أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتاً»
آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (حجرات۱۲)؛ یعنی غیبت و بدگوئی در خانه»
«عَنْ جَعْفَرِبْنِمُحَمَّدٍ أَنَّهُ سُئِلَ عَمَّا یَرْوِیهِ النَّاسُ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ أَنَّهُ قَالَ إِنَّ اللَّهَ یُبْغِضُ أَهْلَ الْبَیْتِ اللَّحِمِینَ قَالَ جَعْفَرُبْنُمُحَمَّدٍ لَیْسَ هُوَ کَمَا یَظُنُّونَ مِنْ أَکْلِ اللَّحْمِ الْمُبَاحِ أَکْلُهُ الَّذِی کَانَ رَسُولُ اللَّهِ یَأْکُلُهُ وَ یُحِبُّهُ إِنَّمَا ذَلِکَ مِنَ اللَّحْمِ الَّذِی قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتاً یَعْنِی بِالْغِیبَهًِْ لَهُ وَ الْوَقِیعَهًِْ فِیهِ.»
📗تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۵۴۸
📗مستدرک الوسایل، ج۹، ص۱۲۶
📗بحارالأنوار، ج۶۳، ص۷۶
📗دعایم الإسلام، ج۲، ص۱۱۰
→ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
❤️ هر روز چند صفحه با شهید کافی (قسمت 82) منبع : کتاب کافی گردآورنده : محسن حسام مظاهری ➥ @sheik
❤️ هر روز چند صفحه با شهید کافی (قسمت 83)
منبع : کتاب کافی
گردآورنده : محسن حسام مظاهری
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺯِﻧﺎ ﻭ ﭼﺸﻢ ﭼﺮﺍﻧﻲ
از زبان ﺷﻬﻴﺪ ﺣﺎﺝ ﺷﻴﺦ ﺍﺣﻤﺪ ﻛﺎﻓﻲ ﺭﻩ :
ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺩﺍﺭﺩ (ﺭﻭﺿﺔ ﺍﻟﻜﺎﻓﻲ ﺟﻠﺪ 2 ﺻﻔﺤﻪ 32 ﺣﺪﻳﺚ 291 ) ﻓﺮﺩﺍﻱ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻳﻚ ﺟﻮﺍﻧﻲ ﺭا ﻣﻲﺁﻭﺭﻧﺪ، ﺑﻪ ﺟﻮﺍﻥ ﻣﻴﮕﻦ ﭘﺮﻭﻧﺪﺕُ ﺍﻭﻝ ﺑﺨﻮﻥ، 35 ﺳﺎﻝ ﻋُﻤﺮ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﻣُﺮﺩﻩ، ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺯِﻧﺎ، ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﻟﻮﺍﻁ، ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺟﻮﺍﻧﻬﺎﻱ ﻣﺮﺩﻡ، ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻧﻮﺍﻣﻴﺲ ﻣﺮﺩﻡ، ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﻛﺜﺎﻓﺖ ﻛﺎﺭﻱ، ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﻫﺮﺯﮔﻲ، ﺟﻮﺍﻥ ﺳَﺮِﺷﻮ ﻣﻲﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﭘﺎﻳﻴﻦ، ﻣﻴﮕﻦ ﭘﺮﻭﻧﺪﻩ ﻣﺎﻝ ﺗﻮ ﻫﺴﺖ ﻳﺎ ﻧﻪ؟
ﻣﻴﮕﻪ ﺑﻠﻪ ﺍﻧﻜﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻣﺎﻟﻪ ﻣﻨﻪ، ﻳﻚ ﻋﻤﻠﺶ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻣﻦ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﻢ، ﺗﻤﺎﻡ ﺑﻪ ﺍﻣﻀﺎﻱ ﻣﻦ، ﺩﺭﺳﺖ ﻣﺎﻝ ﻣﻦ، ﺟﻮﺍﻥِ ﺧﻴﻠﻲ ﺯﻳﺒﺎﺳﺖ،
ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ (ﻉ) ﻣﻴﻔﺮﻣﺎﻳﺪ: ﻓﺮﺩﺍﻱ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺑﻬﺶ ﻣﻴﮕﻦ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭﺍ ﻣﺎﻟﻪ ﺗﻮ، ﻣﻴﮕﻪ ﺑﻠﻪ، ﻣﻲﮔﻦ ﭼﺮﺍ ﻛﺮﺩﻱ؟
ﭘﺴﺮ ﻣﻴﮕﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﻲﺩﻭﻧﻲ ﭼﺮﺍ؟ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﻗﺸﻨﮓ ﺁﻓﺮﻳﺪﻱ، ﺗﻮ ﺍﮔﺮ ﻣﺮﺍ ﺯﻳﺒﺎ ﺧﻠﻖ ﻧﻤﻲ ﻛﺮﺩﻱ، ﻣﺮﺍ ﻗﺸﻨﮓ ﺧﻠﻖ ﻧﻤﻲ ﻛﺮﺩﻱ ﺩﺍﻣﻦ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﮔﻨﺎﻩ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﻧﻤﻲ ﺷﺪ،
ﺧﻄﺎﺏ ﻣﻲﺭﺳﺪ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻟﻄﻔﻲ ﻛﺮﺩﻳﻢ، ﻳﻚ ﻧﻌﻤﺘﻲ ﺑﻬﺖ ﺩﺍﺩﻳﻢ، ﺣُﺴﻦ ﺟﻤﺎﻝ، ﺳَﺮﺑﺎﺭ ﺑَﺮﺍﻳِﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻱ؟
ﻋﻮﺽ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﮕﻲ ﻣﻤﻨﻮﻧﺘﻢ ﺧﺪﺍ، ﻣﺘﺸﻜﺮﻡ ﻛﻪ ﻫﻤﭽﻴﻦ ﻣﺤﺒﺘﻲ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻛﺮﺩﻱ ﺗﺎﺯﻩ ﺣﺎﻟﺎ ﻣﻴﮕﻲ ﺗﻮ ﭼﻮﻥ ﻣﻨﻮ ﺯﻳﺒﺎ ﺁﻓﺮﻳﺪﻱ ﻫﻤﭽﻴﻦ ﻛﺮﺩﻡ ( ﺍﻳﻦ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻡ )
ﻣﻴﮕﻪ ﺑﻠﻪ، ﺧﻄﺎﺏ ﻣﻲﺭﺳﺪ ﺟﻮﺍﻥ، ﺯﻳﺒﺎﻳﻲ ﺻﻮﺭﺕ ﺳﺒﺐ ﺷﺪ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺩﺍﻣﻨﺖ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﺑﺸﻪ؟
ادامه دارد....
❌ قسمت اول زنا و چشم چرانی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب قبل از ظهور بر امام زمان(عج) چه میگذرد؟
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🟣نسبت به خدا خوشگمان باش
🔹️حضرت سلیمان علیه السلام طوری بود که هر چه میدید یاد خدا میافتاد، ایشان "اَوّاب" بود یعنی بسیار رجوعکننده به خدا.
🔸درمورد میرزا جواد آقای ملکی تبریزی نقل میکنند که ایشان در روز غدیر مهمانی میگرفت، صبح تا ظهر مردم میآمدند. یک پسر فاضل طلبۀ خیلی زیبایی هم داشت، این پسر وقتی رفت پای سرداب تا میوهها را بشوید، همان جا افتاد و از دنیا رفت. زن میرزا خودش را به میرزا رساند و گفت: «پسرمان مُرد!» گفت: «ساکت! چیزی نگو.» مهمانی برگزار شد. بعد که خودیها مانده بودند، ایشان گفت: «از آقایم ممنونم بعد از این همه سال که من عید غدیر مهمانی میگرفتم، امسال به من عیدی داد.»
🔹مرگ یکی از عزیزان مسئلهای است که طبعاً باید ناراحتی باشد اما میرزا از این مسئله جز لطف خدا نمیبیند، چون به خدا خوشگمان است، چون میگوید: «مگر میشود خدا در حق ما بدی بخواهد؟» چون عالِم است. عالِمی است که میداند وقتی حضرت خضر آمد بچۀ آن مرد و زن مؤمن را کُشت، استدلالش این بود که اگر این بزرگ میشد، پدر و مادرش را کافر میکرد. شاید چنین چیزی است. میگوید: «خدایا هم برای آن بچه خوب بود، هم برای من و مادرش خوب بود. ممنونتم که چنین نعمتی به ما دادی.» این واقعاً ستودنی است که همچین آدمی به چنین فهم و درکی برسد.
🔸️ آیا ما به خدا خوشگمان هستیم؟ مثلاً پایمان بشکند، بگوییم: «خدایا احتمالاً اگر ادامه میدادم میخواستم زیر تریلی بروم، یا اگر میرفتم به یک گناهی میافتادم.» البته این جبرگرایی نیست که فکر کنید کلاً آدم به آنچه که دارد، قانع باشد و دیگر تکانی به خودش ندهد و هیچ تغییری نکند.
🔹️ اصلاً امکان ندارد مؤمن افسردگی بگیرد چون در دل سختترین چیزها هم لطف خدا را میبیند. زمانی که پیکر مطهر اباعبدالله علیه السلام روی زمین بود، حضرت زینب سلام الله علیها میفرماید: «مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا؛ من چیزی جز زیبایی ندیدم.»
برگرفته از سخنرانی استاد رائفی پور
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#وقایع_آخرالزمان
🚨بعد از مداحان شیعه انگلیسی، با پدیده جدید مداحان تربیت شده موساد مواجه شده ایم.
⚠️#مراقب_انحرافات_در_هیئات_باشیم
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
#پرسش_پاسخ_مهدوی
❓امام (علیه السلام) در زمان حکومتش چگونه و برچه مبنایی داوری و قضاوت می کند❓
🔻 پاسخ: همه پيامبران الهى وامامان بزرگوار عليهم السلام، موظف بودند که ميان مردم بر اساس شواهد وقوانين داورى کنند، ومبناى داورى خود را (بينه) قرار دهند، وبه عبارتى حکم به ظاهر کنند. اما در زمان حضرت داود (عليه السلام) استثنايى پيدا شد.
✨ داود نبى (عليه السلام) از خداوند مسئلت نمود که حق را آنچنان که هست بر او بنماياند، خداوند متعال فرمود: تو نمى توانى آن را طاقت بياورى. داود (عليه السلام) در خواهش خويش اصرار ورزيد، تا حق تعالى او را بر حقايق اوضاع آگاه ساخت، روزى مردى براى مرافعه به محضر حضرت داود آمده وعرض کرد که اين مرد اموال مرا به زور گرفته است.
🔹 خداوند حضرت داود (عليه السلام) را آگاه ساخت که اين شاکى، پدر مورد شکايت خود را کشته واموالش را دزديده است. آن حضرت دستور داد تا شاکى را به عنوان قصاص کشتند واموالش را گرفته، وبه شخص مورد شکايت دادند. اين نوع داورى بر مردم گران آمد، همه جا مسائلى مطرح شد که بر داود سخت آمد، ولذا از خداوند متعال مسئلت نمود که اين نوع داورى را از او بگيرد، خداوند تعالى فرمود: در ميان آنها بر اساس بينات وشواهد داورى کن واز آنها بخواه که به نام من سوگند ياد کنند.
🔸 واما در عصر مهدى موعود (عجل الله فرجه)، از آنجايى که عقلها کامل شده وفساد از روى زمين برچيده مى شود، ودر برابر قدرت با عظمت آن امام همام کسى جرات سمپاشى ونفاق افکنى پيدا نمى کند، آن حضرت بر اساس واقع قضاوت مى کند واز طرفين دعوا، شاهد ويا قسم مطالبه نمى کند.
🍃 امام صادق (عليه السلام) مى فرمايند:
وقتى که قائم آل محمد (صلى الله عليه وآله وسلم) قيام کند به حکم داود حکم مى فرمايد وگواه وشاهدى نمى خواهد.
👈 ودر حديث ديگرى چنين مى فرمايد: (هنگامى که قائم ما قيام کند، حکومت را بر اساس عدالت قرار مى دهد، وظلم وجور در دوران او برچيده مى شود، وجاده ها در پرتو وجودش امن وامان مى گردد، وزمين برکاتش را خارج مى سازد وهر حقى به صاحبش مى رسد، ودر ميان مردم همانند داود ومحمد (صلى الله عليه وآله وسلم) داورى مى کند...). (2)
🔹 با توجه به دو روايت مذکور، داورى کردن امام زمان (عجل الله فرجه) بر طبق قانون دادرسى حضرت محمد (صلى الله عليه وآله وسلم) وقانون داد رسى داود (عليه السلام) گويا اشاره به اين نکته لطيف دارند که آن حضرت هم از موازين ظاهرى دادرسى اسلامى، همچون (اقرار وگواهى گواهان) استفاده مى کند؛ وهم از راههاى روانى وعلمى، براى کشف مجرمان اصلى، آنچنان که پاره اى از نمونه هاى آن در عصر داود (عليه السلام) نقل شده است.
✨ ضمن اينکه در دوران آن جنابت به موازات پيشرفت علوم وتکنيک وصنعت آن قدر وسايل کشف جرم تکامل مى يابد که کمتر مجرمى خواهد توانست ردپايى که با آن شناخته شود، از خود به جا نگذارد.
📚 پي نوشته ها :
📙 (1) اثبات الهداه، شيخ حر عاملى، ج 7، ص 111.
📕 (2) بحار الانوار، ج 13، چاپ قديم، به نقل از کتاب انقلابى بزرگ، ص 300.
🌺 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌺
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️ مرد راه یافته
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم
فاضل عراقی در دارالسّلام خود نوشته است:
شیخ مرتضی انصاری سال 1260 در حرم امام حسین علیه السلام بود مردی آمد روبروی شیخ نگاهی کرد، بعد گفت: ترا به خدا قسم می دهم آیا تو شیخ مرتضی انصاری هستی؟ شیخ فرمود: بلی من همان انصاری هستم، چه مطلبی داری؟
گفت: من از اهل سنت منطقه سماواتم، خواهری دارم که سه فرسخ از من دور است روزی به دیدار او رفتم در بین راه با یک شیری مواجه شدم، به طوری آن شیر خشمگین بود که اسبم از راه رفتن بازماند، من که در آن بیابان تنها بودم و هیچ چاره ای نداشتم برای نجات خود، جز اینکه متوسل به ارواح پاک اولیاء اللَّه بشوم، اول پیشوایان دیگر را صدا زدم اما خبری نشد آنگاه گفتم: یا زوج البتول و یا ابالسبطین یا علی بن ابی طالب خلصنی.. .
ناگهان دیدم اسب سواری آمد تا نزدیک شد آن حیوان از طرف من به سوی آن آقا روان شد و خود را به پاهای آن آقا می مالید آن وقت با اشاره آقا آن حیوان راه خود را گرفت و رفت.
آقا به من فرمود: به دنبال من بیا، من به دنبال آقا رفتم تا رسیدیم به جای امنی، آنگاه به من فرمود: دیگر باکی نیست از اینجا به بعد خودت می توانی بروی، برو به امان خدا. عرض کردم: آقا شما کی بودید که مرا از این مهلکه نجات دادید؟ فرمود: من همان کسی هستم که تو از او استمداد می کردی، عرض کردم: آقا تقاضامندم دست مبارکت را بده ببوسم.
فرمود: اول باید عقیده ات صحیح باشد تا دست مرا ببوسی! عرض کردم: عقیده و ایمان صحیح را به من یاد بده. فرمود: برو نزد شیخ مرتضی انصاری یاد بگیر.
عرض کردم: الان اگر به نجف اشرف مشرف شوم می توانم به خدمت آن آقا برسم. فرمود: او الان در کربلا است برو او را در حرم سیدالشهدا علیه السلام پیدا می کنی و نشانی هایی که از شما بیان فرموده بودند دیدم در شما است آن وقت شیخ خلاصه ای، از عقائد شیعه را به آن مرد یاد داد.[1]
پی نوشت
[1] مردان علم و عمل، ص5
منبع : پاک نیا، عبدالکریم؛ خاطرات ماندگار از خوبان روزگار، ص: 137
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
7.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 سخنرانی شهید احمد کافی
درباره اهمیت نماز
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️ اعتماد و توکل
✍در روزگار حضرت عیسی بن مریم علیه السلام، زنی بود صالحه و عابده، چون وقت نماز فرا می رسید، هر کاری که داشت رها و به نماز و طاعت مشغول می شد.روزی هنگام پختن نان، مؤذّن بانگ اذان داد، او نان پختن را رها کرد و به نماز مشغول شد؛ چون به نماز ایستاد، شیطان در وی وسوسه کرد «تا تو از نماز فارغ شوی نان ها همه سوخته می شود» زن به دل جواب داد: اگر همه نان ها بسوزد بهتر است که روز قیامت تنم به آتش دوزخ بسوزد.
دیگر بار شیطان وسوسه کرد: پسرت در تنور افتاد و سوخته شد، زن در دل جواب داد: اگر خدای تعالی قضا کرده است که من نماز کنم و پسرم به آتش دنیا بسوزد من به قضای خدای تعالی راضی هستم و از نماز فارغ نمی شوم که اللّه تعالی فرزند را از آتش نگاه دارد.
شوهر زن از در خانه درآمد، زن را دید که به نماز ایستاده است. در تنور دید همه نان ها به جای خویش ناسوخته و فرزند را دید در آتش بازی همی کرد و یک تار موی وی به زیان نیامده بود و آتش بر وی بوستان گشته، به قدرت خدای عزّ وجلّ.
چون زن از نماز فارغ گشت، شوهر دست وی بگرفت و نزدیک تنور آورد و در تنور نگریست، فرزند را دید به سلامت و نان به سلامت هیچ بریان ناشده، عجب ماند و شکر باری تعالی کرد و زن سجده شکر کرد خدای را عز وجلّ، شوهر فرزند را برداشت و به نزدیک عیسی (ع) برد و حال قصّه با وی نگفت.
حضرت عیسی گفت: برو از این زن بپرس تا چه معاملت کرده است و چه سرّ دارد از خدای؟ چه اگر این کرامت آن مردان بودی او را وحی آمدی و جبرئیل وحی آوردی او را.
شوهر پیش زن آمد و از معاملت وی پرسید، این زن جواب داد و گفت: کار آخرت پیش داشتم و کار دنیا باز پس داشتم و دیگر تا من عاقلم هرگز بی طهارت ننشستم الّا در حال زنان و دیگر اگر هزار کار در دست داشتم چون بانگ نماز بشنیدم همه کارها به جای رها کردم و به نماز مشغول گشتم و دیگر هرکه با ما جفا کرد و دشنام داد، کین و عداوت وی در دل نداشتم و او را جواب ندادم و کار خویش با خدای خویش افکندم و قضای خدای را تعالی راضی شدم و فرمان خدای را تعظیم داشتم و بر خلق وی رحمت کردم وسائل را هرگز بازنگردانیدم اگر اندک و اگر بسیار بودی بدادمی و دیگر نماز شب و نماز چاشت رها نکردمی، عیسی علیه السلام گفت: اگر این زن مرد بودی پیغامبر گشتی.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
🔴 ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺯِﻧﺎ ﻭ ﭼﺸﻢ ﭼﺮﺍﻧﻲ از زبان ﺷﻬﻴﺪ ﺣﺎﺝ ﺷﻴﺦ ﺍﺣﻤﺪ ﻛﺎﻓﻲ ﺭﻩ : ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺩﺍﺭﺩ (ﺭﻭﺿﺔ ﺍﻟﻜﺎﻓﻲ ﺟﻠﺪ 2 ﺻﻔ
ﻛَﺖُ ﻭ ﻛُﻮﻝ ﺁﺩﻡ ﺭﺍ ﺧﺪﺍ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻣﻲﺑَﻨﺪﻩ، ﻣﻴﮕﻪ ﺑﻠﻪ ﺧﺪﺍﻳﺎ ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﺯﻳﺒﺎ ﻧﺒﻮﺩﻡ، ﻗﺸﻨﮓ ﻧﺒﻮﺩﻡ، ﮔُﻞ ﭼﻬﺮﻩ ﻧﺒﻮﺩﻡ، ﭘﺎﻛﻴﺰﻩ ﻧﺒﻮﺩﻡ، ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﮔﻨﺎﻩ ﻧﻤﻲ ﻛﺮﺩﻡ، ﺧﻄﺎﺏ ﻣﻴﺮﺳﺪ ﻫﺮﻛﻪ ﺯﻳﺒﺎ ﺻﻮﺭﺕِ ﺩﺍﻣﻨﺶ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﺑﺸﻪ؟
ﻣﻴﮕﻲ ﻫﺮﻛﻪ ﺯﻳﺒﺎ ﺻﻮﺭﺗﻪ ﺩﺍﻣﻨﺶ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ؟ ﺧﻄﺎﺏ ﻣﻴﺮﺳﺪ ﺟﺒﺮﺋﻴﻞ ﺑﺮﻭ ﻳﻮﺳﻒ ﺭﺍ ﺑﻴﺎﺭ، ﺟﺒﺮﺋﻴﻞ ﻣﻴﺮﻩ ﻳﻮﺳﻒ ﺭﺍ ﻣﻴﺎﺭﻩ، ﻣﻴﮕﻦ ﺟﻮﺍﻥ ﺗﻮ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﺗﺮﻱ ﻳﺎ ﻳﻮﺳﻒ؟
ﺟﻮﺍﻥِ ﻭﻗﺘﻲ ﻧﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﻳﻮﺳﻒ ﻣﻲﻛﻨﻪ ﺍﺻﻠﺎ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻣﻲﻛﺸﻪ ﺧﻮﺩﺷﻮ ﺩﺭ ﺯُﻣﺮﻩ ﻗﺸﻨﮕﺎ ﺑﻴﺎﺭﻩ، ﻣﻴﮕﻦ ﺗﻮ ﺑﻲ ﻋﺮﺿﻪ ﺑﻮﺩﻱ ﺟﻠﻮﻱ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺍﺳﺘﻲ ﺑﮕﻴﺮﻱ ﺗﺎ ﭼﺸﻤﺖ ﺑﻪ ﻳﻚ ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﻳﻚ ﺟﻮﺍﻥ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺩﻝ ﻭ ﺩﻳﻦ ﺑﺎﺧﺘﻲ ﺗﻘﺼﻴﺮ ﺯﻳﺒﺎﻳﻲ ﺻﻮﺭﺕ ﭼﻴﻪ؟
ﻣﺎ ﻳﻮﺳﻔﻬﺎ ﺩﺍﺭﻳﻢ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻋﺎﻟﻢ، ﻋَﺰَﺏ ﻫﻢ ﺑﻮﺩﻥ، ﺯﻳﺒﺎ ﻫﻢ ﺑﻮﺩﻥ، ﺯﻧﻬﺎ ﻫﻢ ﺩﻧﺒﺎﻟﺸﻮﻥ ﺩﻭﻳﺪﻥ ﺳﺮﺑﻪ ﺳﺮﺷﻮﻥ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﻭﻟﻲ ﺍﻳﻨﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﻜﺮﺩﻥ، ﺍﻋﺘﻨﺎ ﻧﻜﺮﺩﻥ، ﺗﻮ ﺍﻳﻦ ﺟﻮﺭ ﺑﻮﺩﻱ؟
ادامه دارد...
قسمت دوم زنا و چشم چرانی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی