شهید شیخ احمد کافی
می خواست بچه های مسلم را پیدا کند. تمام زن ومرد اسامی اشان یادداشت شد. به این دو تا بچه که رسید، گفت
برای چه اینها را از من می پرسید؟ یک وقت گفتند: آی پیرمرد! ما بچه های مسلم بن عقیل هستیم. آی غریب مسلم!...
پیرمرد گفت: آقا زاده ها! چرا زودتر خودتان را به من معرفی نکردید؟ در زندان باز است اگر می خواهید بروید آزادید. اگر هم می خواهید بمانید من غلام شما هستم. هر کار بگویید می کنم.
گفتند: پیرمرد! اجاز بدهی ما برویم به خدا دلمان برای مادرمان تنگ شده است. صدا زد: آقا زاده ها! چشم من آزادتان می گذارم بروید. این کار برای من مسئولیت دارد، شاید کشته هم شوم اما این کار را می کنم.
فقط یک لطفی بکنید الان می ترسم آزادتان کنم. می ترسم بروید و شما را دستگیر کنند. بگذارید شب شود آن وقت برودید. شب شد. زندان بان در زندان را باز کرد، گفت: دو سه ساعتی بچه ها در کوچه سرگردان بودند. تا بالاخره سر از فرات، کنار نخلها در آوردند.
خسته شده بودند. نشستند سر به درخت خرما گذاشتند و خوابیدند. ای کاش آن شب آنجا نخوابیده بودند. صبح شد. زنهای عرب می آمدند از آنجا آب می بردند. کنیز حارث آمد کنار شریعه مشکش را آب کند دید دو تا بچه زیر درخت نشسته اند و دارند گریه می کنند.
گفت: شما که هستید؟ گفتند: ما یتیمان مسلم هستیم. آنها را به خانه آورد. به زن حارث گفت: خانم! دو تا مهمان برایت آورده ام اما این مهمان ها خیلی قیمتی هستند. این مهمانها خیلی با ارزش هستند. گفت: از کجا پیدایشان کردی؟
کنیز جریان را گفت. این زن بچه ها را شست و شو داد. لباسهایشان را عوض کرد. گفت: آقازاده ها! من جای مادر شما هستم. مبادا غصه بخورید.
❌ ادامه در پست های بعدی....
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 خلوت ، یکی از شروط اصلی سلوک
▫️یکی از مشکلات و موانعی که ما معمولا در راه ادراک ِقرب نسبت به حضرت حق دچار آن هستیم ، فرار از تنهایی های مان به سوی جمع و عدم حفط خلوت های خنک با خدای مهربان است و بایستی جهت اصلاح این مهم ، برنامه ریزی و تلاش جدی داشته باشیم.
▫️نقل است که امام کاظم علیه السلام فرمودند :
اَلصَّبرُ عَلَی الوَحدَةِ عَلامَةُ قُوَّةِ العَقلِ ؛ فَمَن عَقَلَ عَنِ اللهِ تَبارَکَ وَتَعالی اعتَزَلَ أَهلَ الدُّنیا وَ الرّاغِبینَ فیها، وَ رَغِبَ فیما عِندَ رَبَّه وَکانَ اللهُ آنِسَهُ فی الوَحشَةِ وَ صاحِبَهُ فی الوَحدَةِ وَ غِناهُ فری العَیلَةِ وَ مُعِزَّهُ فی غَیرِ عَشیرَةٍ.
صبر و سازش با تنهایی نشان قدرت عقل است ؛ هر که با خدای تبارک و تعالی آشنا شود، از دنیا و دلباختگان دنیا کناره گیرد، و بدانچه نزد خداست دل بندد، خدا در وحشت انیس او، و در تنهایی رفیق او، و بینیازی او در زمان نداری و عزّت او در بیکسی است.
بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۱۱۱ ؛ میزانالحکمه، مادّهی «العزلة».
▫️اویس قرنی نیز فرموده اند : هیچ کس را نیافتم که پروردگار خود را بشناسد و با غیر خدا انس گیرد.
و یکی دیگر از بزرگان میگوید : انسان به سبب خالی بودن از فضیلت، احساس تنهایی و وحشت میکند، پس به واسطهی ملاقات و رابطه با مردم شاد میگردد و وحشت را از خود دور میکند؛ و چون ذات آدمی با فضیلت شد، طالب تنهایی میشود تا از تفکّر یاری جوید و علم و حکمت را بیرون کشد.
▫️امیدواریم با مدد از حضرت ولی عصر علیه السلام ، در راه اصلاح این مانع سلوکی ، قدم اساسی و مداوم برداریم ؛ آمین.
➥ @sheikh_kafi
شهید شیخ احمد کافی
برای چه اینها را از من می پرسید؟ یک وقت گفتند: آی پیرمرد! ما بچه های مسلم بن عقیل هستیم. آی غریب مسل
آی آقازاده های مسلم! امشب لطفی کنید از خدا بخواهید تا خدا حوائج این مردم را که این جور دارند عاشقانه برای شما گریه می کنند برآورد.
آی قرض دارها! امشب شبش است، آی مریض دارها! امشب شبش است، آی گرفتارها! دردمندها! اون دو تا بچه در خانه خدا آبرو دارند.
این زن به بچه ها غذا داد. شب شد بچه ها را در اتاق دیگری خواباند. در را هم روی بچه ها بست. نصف شب دامادش (و به نقلی پسرش ) حارث آمد. زن گفت: مرد! تا حالا کجا بودی؟
گفت: صبح به عبیدالله خبر دادند که زندان بان، بچه های مسلم را آزاد کرده است. عبیدالله گفته: هر کس این دو بچه را پیدا کند دوهزار درهم به او جایزه می دهم.
من از صبح تا حالا خودم و اسبم را در این بیابانها هلاک کردم، دنبال این دوتا بچه گشتم به خدا قسم اگر آنها را پیدا کنم قطعه قطعه شان می کنم. حارث خوابید.
یک ساعت خوابش برد. یک وقت دید از داخل آن اتاق صدای گریه بچه ها بلند شد. یکی از بچه ها خوابی دیده بود. بلند شد و برادرش را بیدار کرد. صدا زد: برادر! به نظرم امشب شب آخر عمرمان است.
یا الله! حارث از خواب بیدار شد. گفت: صدای گریه بچه از داخل خانه ما می آید؟ زن گفت: شاید برای همسایه ها باشد. گفت: نه از خانه ماست. بلند شد یکی یکی در اتاقها را باز کرد تا به اتاق بچه ها رسید.
این دو تا آقازاده را دید که دست به گردن هم انداخته اند و دارند گریه می کنند. این نانجیب گفت: « من أنتما» شما کیستید؟ گفتند: درامانیم؟ گفت: آری. گفتند: بچه های مسلم هستیم. بمیرم این نانجیب آن قدر سیلی به صورت بچه ها زد.
❌ قسمت آخر در پست های بعدی....
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
آی آقازاده های مسلم! امشب لطفی کنید از خدا بخواهید تا خدا حوائج این مردم را که این جور دارند عاشقانه
یتیمی درد بی درمان یتیمی
یتیمی خواری دوران یتیمی
الهی طفل بی بابا نباشد
اگر باشد در این دنیا نباشد
گیسوهای این دو بچه را به هم بست. صبح زود بلند شد. غلام و پسرش را برداشت وبه همراه بچه ها کنار فرات آمد تا سرشان را جدا کند.
محمد و ابراهیم گفتند: ای حارث! پس به ما مهلت بده تا چند رکعت نماز بخوانیم. مهلتشان داد آنها هم چهار رکعت نماز خواندند دستهایشان را طرف آسمان بلند کردند و گفتند: « ای خدا! بین ما و بین او به حق قضاوت کن!» الله! الله!
ای آسمان چرا خراب نشدی؟ نه غلام حارث و نه پسرش هیچ کدام حاضر نشدند این دو بچه را بکشند. این نانجیب خودش سر از بدن آنها جدا کرد. این بچه ها این قدر پاهایشان را به زمین کشیدند تا از دنیا رفتند.
سرها را میان یک ظرف گذاشت و به مجلس عبیدالله آورد. جمعیتی نشسته اند. یک دفع سرها را جلوی امیر انداخت. امیر گفت: اینها چیست؟ نانجیب گفت: بچه ها مسلم را خواستی من هم سرهایشان را آوردم.
گفت: نانجیب گفتم بچه ها را پیدا کن! نگفتم سرهایشان را بیاور. عبیدالله با آن قساوت قلبش ناراحت شد. گفت: آیا کسی هست این مرد را گردن بزند؟ یک مرد شامی گفت: بله من حاضرم.
این مرد، حارث را همانجا برد و در محل قتل طفلان مسلم سر از بدنش جدا کرد.
دیدی که خون نا حق پروانه، شمع را
چندان امان نداد که شب را سحر کند
اللهم صل علی محمد وآل محمد، أللهم انا نسئلک و ندعوک باسمک العظیم یا الله!
❌ پایان متن سخنرانی....
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
26.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 موضوع معجزه جبرئیل
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 تعیین؛ تصویب؛ تنفیذ...
🌕 امام صادق علیهالسلام فرمودند:
«تعیین و برآورد تقدیرات، در شب نوزدهم صورت میگیرد،
در شب بیستویکم تصویب شده و به ثبت میرسد،
و در شب بیستوسوم امضاء و تنفیذ میگردد؛ و خداوند جل ثناوه هرچه خواهد برای خلقش آن کند»
قالَ اَبُو عَبْدِ اللّه فِی لَیْلَهًِْ تِسْعَ عَشْرَهًَْ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ التَّقْدِیرُ وَ فِی لَیْلَهًِْ إِحْدَی وَ عِشْرِینَ الْقَضَاءُ وَ فِی لَیْلَهًِْ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ إِبْرَامُ مَا یَکُونُ فِی السَّنَهًِْ إِلَی مِثْلِهَا لِلَّهِ جَلَّ ثَنَاؤُهُ یَفْعَلُ مَا یَشَاءُ فِی خَلْقِهِ.
📗تفسیر اهلبیت علیهمالسلام ج۱۸، ص۲۵۰
📗تفسير البرهان، ج ۵، ص ۷۱۲
📗الکافی، ج ۴، ص ۱۶۰
#امام_زمان
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 نوای مهدوی
🎙شهید حاج شیخ احمد کافی (ره)
→ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴رفتارهایي كه شيطان را ضعيف ميكند!!
روزى شيطان در گوشه مسجد الحرام ايستاده بود. حضرت رسول (ص) هم سرگرم طواف خانه كعبه بودند. وقتى آن حضرت از طواف فارغ شد، ديد ابليس ضعيف و نزار و رنگ پريده، كنارى ايستاده است، فرمود: تو را چه مى شود كه چنين ضعيف و رنجورى ؟! گفت : از دست امت تو به جان آمده و گداخته شدم . فرمود: مگر امت من با تو چه كرده اند؟ گفت : يا رسول الله ! چند خصلت نيكو در ايشان است، من هر چه تلاش مى كنم اين خوى را از ايشان بگیرم نمى توانم. فرمود: آن خصلت ها كه تو را ناراحت كرده كدام اند؟ گفت:
1⃣اول اين كه هرگاه به يكديگر مى رسند سلام مى كنند و سلام يكى از نامهاى خداوند است. پس هر كه سلام كند حق تعالى او را از هر بلا و رنجى دور مى كند و هر كه جواب سلام دهد، خداوند متعال رحمت خود را شامل حال او مى گرداند.
2⃣دوم اين كه وقتى با هم ملاقات كنند به هم دست مى دهند و آن را چندان ثواب است كه هنوز دست از يكديگر برنداشته حق تعالى هر دو را رحمت مى كند.
3⃣سوم، وقت غذا خوردن و شروع كارها "بسم الله" مى گويند و مرا از خوردن آن طعام و شركت در آن دور مى كنند.
4⃣چهارم، هر وقت سخن مى گويند: "ان شاءالله" بر زبان مى آورند و به قضاى خداوند راضى مى شوند و من نمى توانم كار آنها را از هم بپاشم، آنان رنج و رحمت مرا ضايع مى كنند.
5⃣پنجم، از صبح تا شام تلاش مى كنم تا اينان را به معصيت بكشانم. باز چون شام مى شود، توبه مى كنند و زحمات مرا از بين مى برند و خداوند به اين وسيله گناهان آنان را مى آمرزد.
6⃣ششم، از همه اينها مهمتر اين است كه وقتى نام تو را مى شنوند با صداى بلند "صلوات"مى فرستند و من چون ثواب صلوات را مى دانم، از ناراحتى فرار مى كنم؛ زيرا طاقت ديدن ثواب آن را ندارم
7⃣هفتم ؛ ايشان وقتى اهل بيت تو را مى بينند، به ايشان مهر مى ورزند و اين بهترين اعمال است...
📚انوارالمجالس
→ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
پشتِ تمام آرزوهایت
خدا ايستادہ
ڪافيست بـہ حڪمتش
ايمان داشتـہ باشے
تا قسمتت سر راهت قرار گیرد
وی را بخوانيد
تا شـما را اجابت ڪند
شبتون امام زمانی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
ســلام🌸
صبحتون
پراز خیر و برکت🌸
در پناه پروردگار
امروزتون بخیر و نیکی 🌸
حال دلتون خوب
وجـودتون سـلامت 🌸
زندگیتون غرق در خوشبختی
روزتون پراز انرژی مثبت 🌸
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴عاقبت صبر و تحمل در برابر بداخلاقی والدین(بسیار زیبا و آموزنده)
علامه طهراني در كتاب نورملكوت قرآن مي فرمايد:
يكروز در طهران، براى خريد كتاب به كتاب فروشى رفتم، مردى در آن أنبار براى خريد كتاب آمده، آماده براى خروج شد كه ناگهان در جا ایستاد و گفت: حبيبم الله. طبيبم الله،یارم....
فهميدم از صاحب دلان است که مورد عنایت خاص خداوند قرار گرفته،گفتم: آقاجان! درويش جان!
انتظار دعاى شما را دارم.چه جوری به این مقام رسیدی؟
ناگهان ساکت شد،گریه بسیاری کرد،سپس شاد و شاداب شد و خندید.
گفت: سید! شرح مفصلی دارد.
من مادر پيرى داشتم، مريض و ناتوان، و چندين سال زمين گير بود.
خودم خدمتش را مینمودم؛ و حوائج او را برميآوردم؛غذا برايش ميپختم؛ و آب وضو برايش حاضر ميكردم؛ و خلاصه بهر گونه در تحمّل خواسته هاى او در حضورش بودم.
او بسيار تند و بداخلاق بود. ناسزا و فحش ميداد؛ و من تحمّل ميكردم، و بر روى او تبسّم ميكردم.
بهمين جهت عيال اختيار نكردم، با آنكه از سنّ من چهل سال ميگذشت. زيرا نگهدارى عيال با اين اخلاقِ مادر مقدور نبود ...
بهمین خاطر به نداشتن زوجه تحمّل كرده، و با آن خود را ساخته و وفق داده بودم.
گهگاهى در أثر تحمّل ناگواريهائى كه از مادرم به من میرسيد؛ ناگهان گوئى برقى بر دلم ميزد، و جرقّه اى روشن میشد؛ و حال بسیارخوشی دست ميداد، ولى البته دوام نداشت و زود گذر بود.
تا يك شب كه زمستان و هوا سرد بود و من رختخواب خود را پهلوى او و در اطاق او پهن میکردم تا تنها نباشد، و براى حوائج، نياز به صدا زدن نداشته باشد.
در آن شب كه من كوزه را آب كرده و هميشه در اطاق پهلوى خودم ميگذاشتم كه اگر آب بخواهد، فوراً به او بدهم،
ناگهان او در ميان شب تاريك آب خواست.
فوراً برخاستم و آب كوزه را در ظرف ريخته، و به او دادم و گفتم: بگير، مادر جان!
او كه خواب آلود بود؛ و از فوريّت عمل من خبر نداشت؛ چنين تصوّر كرد كه: من آب را دير داده ام؛ فحش غريبى به من داد، و كاسه آب را بر سرم زد.
فوراً كاسه را دوباره آب نموده و گفتم: بگير مادر جان، مرا ببخش، معذرت ميخواهم!
كه ناگهان نفهميدم چه شد...
إجمالًا آنكه به آرزوى خود رسيدم؛ و آن برق ها و جرقه ها تبديل به يك عالمى نورانى همچون خورشيد درخشان شد؛ و حبيب من، يار من، خداى من، بانظر لطف و عنایت خاصش به من نگاه کرد و چیزهایی از عالم غیب شنیدم و اين حال ديگر قطع نشد؛ و چند سال است كه ادامه دارد...
📒نور ملكوت قرآن(ج1) ، ص: 141 با اندكي تلخيص
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 وقف امام زمان علیهالسلام باش!
🌕 امام باقر صلوات الله علیه فرمودند:
خدا رحمت كند كسى را كه خود را وقف ما سازد؛
خدا رحمت كند كسى را كه امر ما را احيا كند!
📗کمالالدين، ج ۲، ص ۶۴۴
وقف امام زمان علیه السلام باش! مثل غلام، خودت را به حضرت بسپار، یعنی از خودت بِکن؛ از آرزوهایت دست بردار.
آن کس که قلب و جان و وجودش به امام زمانش بسته شده، این شخص میتواند بگوید من منتظرم!
یادمان نرود بهترین زمان برای انجام کار مهدوی، سربازی و خدمت و تقرّب نسبت به امام زمان علیهالسلام، زمان کنونی(عصر غیبت) است؛ نه زمان ظهور که زمان فتح و پیروزی است...!
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
به دست قائم ما، رانده شدگان از دین، به آشیانه های آرام بخش خود باز می گردند
(با ظهورت) صبح حقيقت دميده می شود و تيرگى باطل از ميان می رود، و خداوند به وسيله تو پشت طغيان را در هم می شكند، و راه و رسم ايمان را (به صورت نخست) باز می گرداند.
کودكانی كه در گهواره اند، دوست دارند كه ای كاش می توانستند حركت نموده به سوى تو آيند، و وحوش صحرا مايلند كه كاش راهى در كنار تو داشتند.
به دست تو همه دنیا شادمان می شوند، و اساس عزّت و شرف در جاى خود قرار می گيرد، و دین گریزان به آشیانه های آرام بخش خویش باز می گردند.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
يَتَلَأْلَأُ صُبْحُ الْحَقِّ وَ يَنْجَلِي ظَلَامُ الْبَاطِلِ وَ يَقْصِمُ اللَّهُ بِكَ الطُّغْيَانَ وَ يُعِيدُ مَعَالِمَ الْإِيمَانِ. يَوَدُّ الطِّفْلُ فِي الْمَهْدِ لَوِ اسْتَطَاعَ إِلَيْكَ نُهُوضاً، وَ نَوَاشِطُ الْوَحْشِ لَوْ تَجِدُ نَحْوَكَ مَجَازاً. تَهْتَزُّ بِكَ أَطْرَافُ الدُّنْيَا بَهْجَةً، وَ تَسْتَقِرُّ بَوَانِي الْعِزِّ فِي قَرَارِهَا، وَ تَئُوبُ شَوَارِدُ الدِّينِ إِلَى أَوْكَارِهَا.
(كمال الدين، ج2، ص450)
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ شیعه و نماز اول وقت
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 حکایات علماء ده لیره طلای عثمانی؛ از آسمان غیب!
مرحوم سیّدمحسن امين (صاحب تألیفات عدیدة، از جمله أعیان الشّیعة) در شرح احوال خود، در دوران تحصيل و تدريس در نجف اشرف حكايت كرده است که:
در عراق سه سال قحطى و گرانى به وجود آمد و هم زمان با آن در لبنان (جبل عامل) هم قحطى شده بود و در سال فقط پنج ليره عثمانى براى ما كه آن موقع هفت سر عائله بوديم مىآمد و به جائى نمىرسيد.
از هيچ جاى ديگرى هم چيزى به ما نمىرسيد و من خودم را به متوسّل شدن به اين و آن عادت نداده بودم.
پس در سال اوّل، قسمتى از لوازم منزل را كه مىشد، از آن دست كشيده، فروختم و در مخارج قناعت به كم و اكتفاء به اغذيه نامناسب را در پيش گرفتيم.
سال اوّل با قحطى و گرانى روز افزون در عراق و لبنان گذشت و ما همچنان به درس و بحث مشغول بوديم و از مراجعه واستمداد از اين و آن روى گردان بوديم و به گرانى و كمبود اعتنائى نمىكرديم؛ مثل اينكه وضع عادّى است.
در سال دوّم، قسمتى از كتابهائى را كه ممكن بود بفروشيم، فروختيم و آن سال را گذرانديم و در سال سوّم، زيور آلات خانواده را فروختيم و سال چهارم آمد...
در حالى كه ما هيچ چيز براى فروختن و امرار معاش نداشتيم و قحطى و گرانى هم همچنان ادامه داشت؛ ما نيز بدون اعتناء به آن وضع به مطالعات و درس و بحث خود مشغول بوديم.
خدا نيز ما را به حال خودمان رها نكرد و به فضل جارى و هميشگىاش ما را متنعّم ساخت. یک روز عصر كه در منزل مشغول مطالعه بودم با صداى درب برخاستم و درب را باز كردم، ديدم شيخ عبداللطيف العاملى الحداثى است.
نامهاى به من داد. آن نامه از مردى به نام شيخ محمّد سلامه عاملى بود. در آن نامه نوشته بود كه: حاج حسين مقدار ده ليره يا بيشتر، ليره طلاى عثمانى به من داده است تا آن را براى شما بفرستم.
- و من نه حاج حسين را مىشناختم و نه تا آن وقت از شيخ محمّد سلامه چنين سابقهاى ديده بودم، دانستم كه اين قضيه كار خداست!
→ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚اطاعت از شوهر
مردی از انصار قصد مسافرت داشت؛ به همسرش گفت: تا من ازمسافرت بر نگشتهام تو نباید از خانه بیرون بروی.
پس از مسافرت شوهر، زن شنید پدرش بیمار است. کسی را نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرستاد و پیغام داد که شوهرم مسافرت رفته و به من گفته است تا برنگشته، از منزل خارج نشوم. اکنون شنیدهام پدرم سخت بیمار است، اجازه فرمایید من به عیادتش بروم.
پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمودند:
"در خانه ات بنشین و از شوهرت اطاعت کن!"چند روزی گذشت. زن شنید که مرض پدرش شدت یافته. بار دوم خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله پیغامی فرستاد که یا رسول الله! اجازه میفرمایید به عیادت پدر بروم؟
حضرت علیه السلام فرمودند:
- "نه! در خانه ات بنشین و از شوهرت اطاعت نما!" پس از مدتی شنید پدرش فوت کرد. بار سوم کسی را فرستاد و پیغام داد که پدرم از دنیا رفته، اجازه فرمایید بروم در مراسم عزاداریش شرکت کنم، برایش نماز بخوانم؟ حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله این دفعه هم اجازه ندادند و فرمودند: - "در خانه ات بنشین و از همسرت اطاعت کن!"
پدرش را دفن کردند. پس از آن پیغمبر صلی الله علیه و آله کسی را به سوی آن زن فرستادند و فرمودند: "به او بگویید به خاطر اطاعت تو از همسرت، خداوند متعال گناهان تو و پدرت را بخشید."
📚 بحار: ج ۲۲، ص ۱۴۵
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚 شکایت از روزگار
مفضل بن قیس، سخت در فشار زندگی واقع شده بود.
فقر و تنگدستی، قرض و مخارج زندگی، او را آزار می داد.
یک روز در محضر امام صادق (علیه السلام) لب به شكایت گشود و بیچارگی های خود را مو به مو تشریح كرد.
گفت فلان مبلغ قرض دارم، نمی دانم چه جور ادا كنم؟
فلان مبلغ خرج دارم و راه درآمدی ندارم.
بیچاره شدم، متحیرم، گیج شده ام.
به هر در بازی می روم، به رویم بسته می شود.
در آخر از امام تقاضا كرد درباره اش دعایی بفرماید و از خداوند متعال بخواهد گره از كار فروبسته او بگشاید.
امام صادق (علیه السلام) به كنیزكی كه آنجا بود فرمود برو آن كیسه اشرفی را كه منصور برای ما فرستاده بیاور.
كنیزک رفت و فورا كیسه اشرفی را حاضر كرد.
آنگاه به مفضل بن قیس فرمود در این كیسه چهارصد دینار است و كمكی است برای زندگی تو.
گفت مقصودم از آنچه در حضور شما گفتم این نبود، مقصودم فقط خواهش دعا بود.
امام فرمود بسیار خب، دعا هم می كنم، اما این نكته را به تو بگویم، هرگز سختی ها و بیچارگی های خود را برای مردم تشریح نكن.
اولین اثرش این است كه وانمود می شود تو در میدان زندگی زمین خورده ای و از روزگار شكست یافته ای.
در نظرها كوچک می شوی و شخصیت و احترامت از میان می رود.
📚 بحارالانوار، جلد 11، صفحه 114
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:
خداوند متعال به حضرت داود عليه السلام وحى فرمود: اى داود! تو مى خواهى، من هم مى خواهم ، ولى جز آنچه من مى خواهم نمى شود. پس اگر تسليم آنچه من مى خواهم بشوى، آنچه را هم تو مى خواهى عطايت مى كنم. امّا اگر تسليم آنچه من مى خواهم نشوى، در آنچه خودت مى خواهى تو را به رنج مى افكنم و جز آنچه هم كه من بخواهم نخواهد شد.
📚توحید صدوق؛ص۳۳۷
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚اهميتوچرايیدعابرایظهور
دعا برای ظهور لازم و ضروريست...
لازم ترين دعا در عصر غيبت، دعا برای ظهور مولايمان حضرت بقية الله است.
زيرا او صاحب ما، صاحب عصر و زمان ما، بلکه صاحب امر و سرپرست تمام جهان است.
آخر چگونه نسبت به او که پيشوا و امام ماست بی توجّهی کنيم؟ در حاليکه اين بی توجّهی، در حقيقت غفلت از يکی از اصول و پايه های دين است. از اين رو، دعا برای آنحضرت، بايد قبل از دعا برای خود، خانواده و برادران انجام شود.
سيّد بن طاووس در کتاب جمال الاُسبوع ميگويد: اگر کسی بخواهد دليلی برای اين کار (اهميت دعا برای فرج) بياورد، در صورتيکه امام صادق و امام کاظم علیهم السلام را در اسلام و از مسلمين بداند، (با اينکه سالها قبل از تولد مهدي ميزيستند و دعا برای فرج را بر حوائج شخصی، مُقدَّم ميداشتند) همين کار آن دو بزرگوار دليلی بسيار خوب برايش خواهد بود.
📚برگرفته از کتاب صحيفه مهديه
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
#پنج_گنج
امام محمد باقر علیهالسلام خطاب به جابر بن یزید جُعفی میفرمایند:
«ای جابر!
تو را به پنج چیز وصیت میکنم...
اگر مورد ستم قرار گرفتی، ستم نکن
اگر به تو خیانت کردند، تو خیانت نکن
اگر تو را تکذیب کردند، خشم نگیر
اگر تو را ستایش کردند، دلخوش نشو
و اگر تو را سرزنش کردند، دلگیر مشو
بلکه درباره آنچه گفتند فکر کن!
◽️
اگر دیدی آنچه میگویند راست است،
خود را اصلاح کن
و اگر دیدی درست نیست، پس بدان که خود را مدیون تو کردند و برای جبران این دِین، از ثوابهای او به تو میدهند و از گناهان تو کم کرده، در نامه اعمال او قرار میدهند»
📚بحارالأنوار، جلد۷۵، صفحه۱۶۲
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 کمطاقتی انسان در برابر آتش جهنّم...
🌕 امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند:
«بدانيد كه اين پوست نازك را ياراى آتش نيست؛ پس به خود رحم كنيد، شما در مصيبتها و گرفتاريهاى دنيا آتش را آزمودهايد.
آيا ديدهايد كه وقتى يكى از شما خارى به بدنش مىخلد، يا به زمين مىخورد و خونى مىشود و يا شنهاى داغ، پايش را مىسوزاند، چگونه بيتابى مىكند؟! پس، چگونه خواهد بود، اگر ميان دو لايه آتش، همبسترِ سنگ، و همدمِ شيطان باشد؟»
📗بحارالأنوار، ج ۸، ص ۳۰۶
📗تنبيه الخواطر، ج ۱، ص ۶۷
📗نهج البلاغه، ص۲۶۷، خطبه۱۸۳
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 اینقدر با آبروی مردم بازی نکنید
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚اهمیت گفتن و نوشتن "ان شاءالله" در نامه
روزی امام صادق (علیه السلام) به خدمتكاران دستور داد،برای كاری نامه ای بنويسند.
آن نامه نوشته شد و آن را به نظر آن حضرت رساندند،حضرت آن را نامه خواند،ديد در آن،ان شاءالله (بخواست خدا) نوشته نشده است.
به تنظيم كنندگان نامه،فرمود:
چگونه اميد دارید كه مطلب اين نامه به پايان برسد و نتيجه بخش باشد،با اينكه در آن "ان شاءالله" ننوشته ايد!
نامه را با دقت بنگريد،در هر جای آن كه لازم است و "ان شاءالله" نوشته نشده، "ان شاء الله" بنويسيد...
پیوست:
گروهى از يهود چيزى از پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيدند،حضرت فرمود: فردا بياييد تا جوابتان را بدهم
و اِن شاءاللّه نگفت.
پس تا چهل روز از آمدن جبرئيل عليه السلام نزد پيامبر جلوگيرى شد.
و پس از آن،بر پيامبر فرود آمد و گفت: «هرگز در مورد چيزى مگوى كه:
من آن را فردا انجام خواهم داد!
مگر اینکه در ادامه بگویی:مگر اینکه خداوند بخواهد...
و چون فراموش كنى،پروردگارت را به ياد آور و بگو:اميد كه پروردگارم مرا به راهى كه نزديك تر از اين به صواب است، هدايت كند»
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 هر روز 5 دقیقه با کافی
منبر یک (قسمت اول)
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️ مناجات امام زمان(عج)
علامه مجلسی، داستانی در رابطه با دعای حضرت ولی عصر (عج) درباره شیعیان نقل می کند که: عالم جلیل و سالک راه حق، سید بن طاوس (رضوان الله علیه)، سحرگاهی در سرداب مطهر حضرت صاحب الأمر این مناجات را شنیده است که در ادامه می خوانید.
علامه مجلسی، داستانی در رابطه با دعای حضرت ولی عصر (عج) درباره شیعیان نقل می کند که: عالم جلیل و سالک راه حق، سید بن طاوس (رضوان الله علیه)، سحرگاهی در سرداب مطهر حضرت صاحب الأمر (ارواحنا له الفداء) این مناجات را شنیده است:
اللَّهُمَّ إِنَّ شِیعَتَنَا خُلِقَتْ مِنْ شُعَاعِ انْوَارِنَا وَ بَقِیةِ طِینَتِنَا وَ قَد فَعَلُوا ذُنُوباً کثِیرَةً اتِّکالًا عَلَی حُبِّنَا وَ وَلَایتِنَا فَإِنْ کانَتْ ذُنُوبُهُمْ بَینَک وَ بَینَهُمْ فَاصْفَحْ عَنْهُمْ فَقَد رَضِینَا وَ مَا کانَ مِنْهَا فِیمَا بَینَهُمْ فَاصْلِحْ بَینَهُمْ وَ قَاصَّ بِهَا عَنْ خُمُسِنَا وَ ادخِلْهُمُ الْجَنَّةَ وَ زَحْزِحْهُمْ عَنِ النَّارِ وَ لَاتَجْمَعْ بَینَهُمْ وَ بَینَ اعْدائِنَا فِی سَخَطِک
خدایا، شیعیان ما از شعاع انوار و بقیه سرشت ما آفریده شده اند، آنها با تکیه بر دوستی و ولایت ما گناهان زیادی انجام داده اند.
(خدایا) اگر گناهانشان بین تو و آنهاست از آنها درگذر زیرا ما از آنها راضی هستیم و اگر بین خودشان است بین آنها را اصلاح کن و از خُمسی که حق ماست حساب کن و آنها را داخل بهشت گردان و از آتش دور بدار و با دشمنان ما در سخط و غضب خود قرار مده.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 مرحوم نخودکی و گریه بر امام حسین علیه السلام
یکی از علمای ربّانی و صاحب کرامات آیة الله « شیخ حسن علی اصفهانی نخودکی» است. وی در نیمه ی ذیقعده سال 1279 هجری قمری درمحله ی جهانباره اصفهان دیده به جهان گشود و در 17 شهریور شعبان سال 1361 در سن 82 سالگی در مشهد رحلت نمود، قبر او در صحن عتیق بارگاه ملکوتی حضرت رضا علیه السلام می باشد.
مرحوم آیت الله اصفهانی (ره) این عالم ربّانی از شیفتگان خاندان رسالت و امام حسین علیه السلام بود. هر سال دهه ی محرم در منزل خود مجلس روضه برپا می کرد و شب شام غریبان نیز مجلس روضه داشت و بسیار گریه می کرد و یاد مصائب امام حسین علیه السلام بسیار برایش جگر سوز بود، به طوری که امام حسین علیه السلام او را گریان می کرد.
نقل کردند وقتی که از دنیا رفت یکی از بزرگان او را در عالم خواب دید و احوال او را پرسید، او گفت: وقتی که مرا در قبر نهادند دو فرشته نکیر و منکر برای سوال و جواب آمدند از توحید و نبوت سوال کردند، جواب دادم تا این که از امامان علیه السلام پرسیدند: نام امیر مومنان علی علیه السلام را به زبان آوردم که امام اول من است، سپس از امام حسن علیه السلام نام بردم؛ ولی وقتی که نام امام حسین علیه السلام را به عنوان امام سومم به زبان آوردم بی اختیار گریه کردم، آن دو فرشته نیز منقلب شده، گریه می کردند.
سپس به یکدیگر گفتند: آزادش کنیم کار این آقا (نخودکی) با امام حسین علیه السلام است دیگر نیازی به سوال نیست مرا آزاد نمودند و رفتند و اینک می بینی که شاد و خرسند در جایگاه خوبی هستم.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 دختر با حیا و طواف کعبه همراه امام زمان (عج)
آیت الله اراکی از مراجع تقلید می فرمودند:
دختر من از زنان صالحه و متدینه است من خودم مستقیما او را از بچگی تربیت کرده ام و در صدق و راستگویی او هیچ شکی ندارم. در زمان حج، مجبور شد تنها به این سفر برود.
آنقدر عفیف و با حیاء و از برخورد با مردان دوری می کرد که این سفر برایش نگرانی بزرگی ایجاد کرده بود و دائما در تفکر بود که خدایا من در این سفر، تنهایی چه کنم؟
در هنگام خداحافظی به او گفتم: این ذکر را پیوسته بگو و برو «يا عليم يا خبير» تا خدا از تو دستگیری کند.
الحمدالله این سفر را به خوبی به پایان رساند و بعد از بازگشت از حج برای من این چنین تعریف کرد: وقتی وارد مسجد الحرام شدم که طواف را به جای بیاورم، دیدم در اطراف کعبه آنقدر جمعیت متراکم است که ابدا من قدرت ندارم طواف کنم.
هر چه خواستم به گرد خانه کعبه طواف کنم دیدم قدرتش را ندارم (و با مردان برخورد خواهم کرد) بیچاره شدم گفتم خدایا من برای طواف خانه تو آمده ام و می بینی که با این شلوغی، قدرت ندارم؛ برای طواف خدایا چه کنم نمی توانم؟!
در این حال ناگهان دیدم از مکان برابر حجرالاسود، فضایی به شکل استوانه باز شد و کسی به گوش من گفت: «خودت را به امام زمانت بسپار و در این فضا با او طواف کن.»
من وارد این محل خالی استوانه ای شدم، دیدم در جلو، حضرت امام زمان علیه السلام مشغول طواف هستند و پشت سر آن حضرت شخص دیگری است؛ من وارد شدم و پشت سر امام زمان علیه السلام مشغول طواف شدم، در این هفت دور، نه تنها احساس جمعیت نمی کردم بلکه حتی انگشت کسی هم به دست یا بدن من برخورد نکرد، دستم به عبای حضرت بود و التماس و تشرع داشتم؛ ولی چهره آن حضرت را ندیدم چون روی آن حضرت به طرف جلو و در حال طواف بودند.
همین که دور هفتم تمام شد خود را خارج از آن حلقه یافتم و دیگر امام زمان عليه السلام را ندیدم، افسوس خوردم که چرا به آن حضرت سلام نکردم تا جواب سلام شان را دریافت کنم.
1)علامه تهرانی محمد حسین
معاد شناسی،ج7،ص 175.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
نالههای سوزان یک منتظر حقیقی بر عصر غیبت امام زمان...
🌕 امام صادق علیهالسلام خطاب بر حضرت ولیعصر عجل الله فرجه، عرضه میدارد:
اى آقاى من! غيبت تو خواب از ديدگانم ربوده و بسترم را بر من تنگ ساخته و آسايش قلبم را از من سلب نموده است؛
اى آقاى من! غيبت تو اندوه مرا به فجايع ابدى پيوند داده و يكى را پس از ديگرى ناپديد كرده و جمع و شماره دوستان را نابود نموده است.
من ديگر احساس نمىكنم اشكى را كه از ديدگانم بر گريبانم روان است و نالهاى را كه از مصائب و بلاياى گذشته از سينهام سر مىكشد، جز آنچه را كه در برابر ديدگانم مجسم است و از همه گرفتاريها بزرگتر و جانگدازتر و سختتر و ناآشناتر است، ناملايماتى كه با غضب تو در آميخته و مصائبى كه با خشم تو عجين شده است.
📗الغيبة (للطوسی) ج ۱، ص۱۶۷
براستی امام زمان علیهالسلام کیست، که رئیس فقه شیعه اینچنین در فراق او بی تابی میکند و ناله سر میدهد؟
👈کسانی که خود را جزء سربازان امام زمان عج محسوب میکنند، اما در جهت تبلیغ ایشان کاری نمیکنند، قدمی برنمیدارند، روشن است که چنین کسانی هرگز نمیتوانند منتظران ظهور باشند.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 هر روز 5 دقیقه با کافی
منبر یک (قسمت دوم)
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
ما مُنــتَظِر مُنتــقِم
فآطمـــہ هسٺیم 💔
عجلعلیظهورک
شبتون مهدوی❤️
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی