شهید شیخ احمد کافی
🔴 اثر رضایت پدر در قبر! آیت الله قرهی نقل میکردند: آیتالله آقا سیّد جمالالدّین گلپایگانی عارف بزر
ايشان ميفرمودند: به پدر آن جوان گفتم: از او راضی شو! او گفت: راضي هستم، گفتم: نه! به لسان جاری کنید که از او راضی هستید معلوم است که گفتن، تأثير عجیبي دارد.
پدر و مادرها هم توجّه کنند، به بچّههایشان بگویند که ما از شما راضی هستیم، خدا اینگونه میخواهد
وقتي میخواستند لحد را بچینند، ایشان فرمودند: نچینید! مجدّد خود آقا پاي خود را برهنه کردند و به درون قبر رفتند تا تلقین بخوانند.
ايشان ميفرمايند: اين بار وقتی گفتم «أفَهِمتَ»، دیدم لبهایش به خنده باز شد و دیگر از آن بچّه شيطانها هم خبری نبود. بعد لحد را چیدند. من هنوز داخل قبر را میدیدم، دیدم وجود مقدس علیبنابیطالب فرمودند: ملکان الهی! دیگر از اینجا به بعد با من است ...
لذا او جواني خوب،متدّین و اهل نماز بود كه در آن زمان فسق و فجور، گناهي نکرده بود امّا فقط با یک حرف خود(تو كه بیسواد هستی)به پدرش اعلان كرد كه من فضل دارم، دل پدر را شکاند و تمام شد!
شوخی نگیریم. والله! اين مسئله اينقدر حسّاس، ظریف و مهم است.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 گذشت
شخصی به نام بُریحه عباسی از طرف متوکل، مسئولیت امامت نماز جمعه شهر مدینه و مکه را بر عهده داشت و جیره خوار او بود.
جهت تقرب به دستگاه، نامه ای بر علیه امام هادی (علیه السلام) به متوکل نوشت که مضمون آن چنین بود:
«چنانچه مردم و نیز اختیارات مکه و مدینه را بخواهی، باید امام هادی (علیه السلام) را از مدینه خارج گردانی، چون که او مردم را برای بیعت با خود دعوت کرده است و عده ای نیز اطراف او جمع شده اند»
بُریحه چندین نامه با مضامین مختلف برای دربار فرستاد.
متوکل با توجه به این سخن چینی ها و گزارشات دروغین و اینکه شخص متوکل نیز، دشمن سرسخت امام علی (علیه السلام) و فرزندانش بود، لذا یحیی فرزند هرثمه را خواست و به او گفت هر چه سریع تر به مدینه می روی و علی بن محمد (علیه السلام) را از مسیر بغداد به سامرا می آوری.
❌ ادامه در پست های بعدی.....
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
🔴 گذشت شخصی به نام بُریحه عباسی از طرف متوکل، مسئولیت امامت نماز جمعه شهر مدینه و مکه را بر عهده د
یحیی می گوید در سال ۲۴۳ به مدینه رسیدم و چون آن حضرت آماده حرکت و خروج از مدینه شد، عده ای از مردم و بزرگان مدینه به عنوان مشایعت، امام را همراهی کردند که از آن جمله همین بُریحه عباسی بود.
مقداری راه که رفتیم، بُریحه جلو آمد و به امام عرضه داشت فهمیده ام که می دانی من با بدگویی و گزارشات کذب نزد متوکل، سبب خروج تو از مدینه شده ام.
چنانچه نزد متوکل مرا تکذیب نمایی و از من شکایتی کنی، تمام باغات و زندگی تو را آتش می زنم و بچه ها و غلامانت را نابود می کنم.
آن حضرت در جواب، با آرامش و متانت فرمود من همانند تو آبرو ریز و هتاک نیستم، شکایت تو را به کسی می کنم که من و تو و خلیفه را آفریده است.
در این هنگام، بُریحه با خجالت و شرمندگی روی دست و پای حضرت افتاد و ملتمسانه عذرخواهی و تقاضای بخشش کرد.
امام هادی (علیه السلام) اظهار نمود من تو را بخشیدم و سپس به راه خود ادامه داد.
📚 منبع: اعیان الشیعه، جلد ۲، صفحه ۳۷
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
شهید شیخ احمد کافی
🔴 منبر شانزدهم( قسمت هفتم) سخنران شهید کافی ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
9.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 منبر شانزدهم( قسمت هشتم)
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 مرگ ناگهانی در آخرالزمان...
🌕 پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند:
ظُهُورُ البَوَاسِیرِ وَ مَوتُ الفُجَاءَةِ وَ الجُذَامِ مِنَ اقتِرَابِ السَّاعَةِ
پیدایش بواسیر و مرگ ناگهانی و مرض جذام، از علائم نزدیک قیامت است.
🌕 نیز آن حضرت فرمودند:
مِنْ أَشْرَاطِ اَلسَّاعَةِ أَنْ يَفْشُوَ اَلْفَالِجُ وَ مَوْتُ اَلْفَجْأَةِ
از نشانههاى قيامت اين است كه بيمارى رعشه و لرزه (سكته ناقص) و مرگ ناگهانى آشكار مىگردد.
📗بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۲۶۹
📗الکافي، ج ۳، ص ۲۶۱
----------------------------------------------
از آن جا که در برخی از روایات «الساعه» به ظهور حضرت تاویل شده است، روایات «اشراط الساعه» را به نشانههای ظهور تفسیر کردیم.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 دستگیری و بازداشت مجدد
تشبیه شاه به فرعون ، معرفی امام خمینی (ره) به عنوان نائب امام زمان (عج) و طلب دعا برای سلامتی و خلاصی ایشان از دست عوامل رژیم ، انتقاد شدید از رژیم به سبب زندانی کردن روحانیون ، اظهار خشنودی از ترور حسنعلی منصور و تعبیر به حکومت ظالم و ستمگر درباره رژیم پهلوی از جمله مطالبی بود که شهید کافی در سخنرانی خود در مسجد حضرتی تهران در مورخ 2/11/43 ایراد نمود . بلافاصله پس از این سخنرانی ، وی دستگیر و روانه زندان قزل قلعه گردید .
قرار بازداشت موقت مورخه 4/11/43 ایشان ، به اتهام اقدام بر ضد امنیت داخلی مملکت توسط رئیس شعبه هفت بازپرسی دادستانی ارتش سرهنگ ستاد بهزادی صادر و وی به آن اعتراض نمود . این قرار شش روز بعد توسط دادگاه عادی شماره سه اداره دادرسی ارتش مورد تأیید واقع گردید .
دادگاه عادی شماره دو دادرسی ارتش در حالی که بیش از چهار ماه از بازداشت وی سپری شده بود ، ایشان را به دو ماه حبس تأدیبی با احتساب مدت بازداشت قبلی محکوم نمود . وی در برخی از سخنرانیهای خود به این امر اشاره دارد :
« ... یک روز که از منبر پایین آمدن به من گفتند که سوار ماشین جیپ شوم و مرا به زندان بردند . این ماشین سواری 6 ماه طول کشید برای اینکه ما نتوانیم حرفهایمان را بزنیم . »
#شهید_کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
هدایت شده از کــــوثرآنلایــــن
⭕ ارزیابی دکتر قاضی زاده از کارنامه کوثر:
مدیران کوثر بهره وری را افزایش داده اند// کوثر برای خدمت بیشتر به جامعه ایثارگری نزدیک شده است
🔺فعالیتهای یک سال گذشته سازمان اقتصادی کوثر را مثبت ارزیابی نمودم.
با توجه به وجود تحریم ها و فشارهای اقتصادی، شاهد توسعه فعالیت های سازمان اقتصادی کوثر هستیم.
🔺حرکت سازمان اقتصادی کوثر به سمت استقلال اقتصادی را ستودم و گفتم: مدیران سازمان اقتصادی کوثر توانسته اند بهره وری سازمان را افزایش دهند، ورود موفقی به حوزه دانش فنی داشته باشند و به جامعه هدف بنیاد شهید برای خدمت رسانی بیشتر نزدیک شده اند.
📌https://virasty.com/S_a_ghazizadeh/1697485058541484702
شهید شیخ احمد کافی
🔴 منبر شانزدهم( قسمت هشتم) سخنران شهید کافی ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
9.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 منبر شانزدهم( قسمت نهم )
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 حکایتهای پندآموز
فقر و تهیدستی
روزی مردی که آوازهی بذل و بخششهایامام حسن مجتبی علیهالسلام را شنیده بود، به خدمت آن حضرت آمد و به آن حضرت عرض کرد: ای پسر امیرمؤمنان ! تو را قسم میدهم به حق آن خدایی که نعمت های بسیاری را به شما عطا فرموده است ، و تو آن را به واسطه ی شفیع به درگاه او بدست نیاورده ای ، بلکه خدای متعال ، خود بر تو عطا کرده است ، به فریاد من برسید و مرا، از دست دشمنم نجات بدهید. زیرا من دشمنی دارم که بسیار ظالم و ستمکار است.به طوری که نه بر اطفال رحم میکند و نه احترام پیران را نگاه میدارد.
امام حسن علیهالسلام، که تکیه داده بودند ، با شنیدن این سخن، راست نشستند. و فرمود: بگو دشمن تو کیست، تا من داد تو را از او بستانم؟! آن مرد پاسخ داد: فقر و تهیدستی
امام حسن علیهالسلام، با شنیدن این سخن مدتی سر به زیر انداختند و چیزی نفرمودند . سپس آن حضرت، سر را بلند کردند و خادم خود را خواست و به او فرمود : هر مقدار پول پیش تو موجود است، حاضر کن. خادم آن حضرت، پنج هزار درهم نزد آن حضرت، حاضر کرد. امام مجتبی علیهالسلام، به خادم خود فرمود: آن پولها را به این مرد بده.
سپس امام حسن علیهالسلام، به آن مرد فرمود : به حق همین سوگند هایی که مرا به آن قسم دادی ، تو را سوگند می دهم که هرگاه این دشمن ستمگرت نزد تو آمد ، برای دادخواهی نزد من بیایی.
📚بحارالأنوار ، ج 43 ، ص 350
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
ای سنگر استوار ایمان
ای قدس ای قلب زمین و قبلۀ جان
ای قدس مانند غرور کوه پا بر جا باش
پیروز تویی، قسم به قرآن ، ای قدس
با آرزوی آزادی مردم مظلوم فلسطین🖤
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🖤 امام على عليه السلام :
اللّه َ اللّه َ في عاجِلِ البَغيِ، و آجِلِ وَ خامَةِ الظُّلمِ، و سُوءِ عاقِبَةِ الكِبرِ
از خدا بترسيد ، از خدا بترسيد ، درباره عاقبت ناگوار ستم در دنيا و آخرت و از فرجام بدِ كبر و نخوت .
( نهج البلاغة : الخطبة ۱۹۲ )
حمله ی وحشیانه ی رژیم صهیونیستی به بیمارستان المعدانی غزه را به همه ی مسلمانان جهان تسلیت عرض میکنیم🖤
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 آیا وجود علمای فاسد و حکومت های ظالم، عذر و بهانه خوبی برای بی دین شدن افراد است؟
🌕 امام صادق صلوات الله علیه:
مؤمن از کوه محکم تر (عزیز تر) است؛ زیرا از کوه به کمک تیشه ها چیزى کاسته مىشود ولی از دین مومن چیزى کم نمىگردد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ إِنَّ اَلْمُؤْمِنَ أَعَزُّ مِنَ اَلْجَبَلِ إِنَّ اَلْجَبَلَ يُسْتَقَلُّ مِنْهُ بِالْمَعَاوِلِ وَ اَلْمُؤْمِنَ لاَ يُسْتَقَلُّ مِنْ دِينِهِ شَيْءٌ.
📗الكافي، ج۵، ص۶۳
✅ افرادی که پایشان روی پوست خربزه بند است و با کوچکترین نسیمی به این طرف آن طرف میروند برای دوری از اسلام بهانه های واهی میآورند؛ اشتباه اشخاص ربطی به اهل بیت صلوات الله علیهم ندارد. پس به جای عذر و بهانه آوردن بهتر است بین غیر معصوم و معصوم تمییز قائل شویم! همانگونه که مومنین در فتن و آزمایش ها همچون کوه محکم و راسخ هستند و اشتباهات غیر معصوم را به پای معصومین صلوات الله علیهم نمینویسند.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی