eitaa logo
شهید شیخ احمد کافی
80.1هزار دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
6.7هزار ویدیو
5 فایل
🌹﷽🌹 و ان یکاد الذین کفرو لیزلقونک بابصارهم لما سمعو الذکر و یقولون انه لمجنون و ما هو الا ذکر اللعالمین آثار ماندگار از صدای ماندگار 👇 《رسانه حفظ و نشر آثار #شیخ‌احمد‌ڪافی》 . . آیدی تبلیغات👇 🇮🇷 @Tb_samen 👈محتوای تبلیغات تایید و یا رد نمیشود🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ برای ظهور امام زمان عجل الله دعا کنیم سخنران شهید کافی @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 داستانهای علما: علاقه فوق العاده مرحوم حائری به ذکر مصائب اهل بیت علیهم السلام از امتیازات مرحوم آیة حاج میرزا شیخ عبدالکریم حائری علاقه فوق العاده ایشان به خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله بود. در این میان به حضرت سیدالشهداء حسین بن علی علیهماالسلام بسیار عشق می‏ ورزید. حتی قبل از تدریس از مرحوم حاج شیخ ابراهیم صاحب الزمانی تبریزی خواسته بود که روضه خوانی کند و این مرد بزرگ هر روز پیش از درس چند دقیقه روضه می‏ خواند، آنگاه مرحوم حاج شیخ درس را شروع می ‏کردند. روضه خوانی مرحوم حائری مخصوص به روزهای درسی نبود در ایام عاشورا نیز اقدام به اقامه عزامی فرمود. در روزهای عاشورا با هیئتی خاص(پابرهنه و گل به پیشانی و صورت مالیده) در دسته های عزاداری شرکت می‏ کرد و به عزاداری می ‏پرداخت و نیز در ایام فاطمیه دوم(در ماه جمادی الثانی) که عزاداری در ایران رسم نبود با همت ایشان هر سال مجالس عزا برپا می‏ گردید. هر سال در ایام فاطمیه دوم در مدرسه فیضیه توسط ایشان مجلس روضه خوانی برقرار می ‏شد.(نقل از مجله نورعلم، شماره 11) منبع: مردان علم در میدان عمل، سید نعمت الله حسینی، دفتر انتشارات اسلامی (وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم)، جلد 1. ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 اندک شیعیان واقعی و جعفری... ابوالصباح کنانی به حضرت صادق علیه‌السلام عرض کرد: ما به این دلیل که با شما ارتباط داریم، در برخورد با مردم با مشکلات و ناراحتی‌هایی مواجه می‌شویم. حضرت فرمودند: چطور؟ عرضه داشت: مرتب در مذاکراتی که با مردم داریم، ما را توبیخ نموده و به عنوان اعتراض و تحقیر می‌گویند که فلانی جعفری و خبیث است. حضرت فرمودند: مردم شما را به جرم ارتباط با من توبیخ و سرزنش می‌کنند؟ عرض کرد: آری! حضرت فرمودند: «به خدا سوگند پیروان جعفر خیلی کم هستند. اصحاب و یاران من همانا کسانی هستند که دارای تقوای کامل و قوی باشند و عمل خود را برای آفریدگار انجام دهند و با این برنامه عملی، به پاداش خدا امیدوار باشد. این گونه افراد اصحاب و یاران من هستند.» 📗الکافی، ج‏ ۳، ص ۱۲۳ 📗بحارالانوار، ج ۶۷ ص ۲۹۷ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 داستان چنگیزخان مغول سخنران شیخ احمد کافی @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️ سفرهای تبلیغی مرحوم حاج شیخ احمد کافی در راستای اهداف بلند خویش که در رأس آنها تبلیغ دین مبین اسلام و مذهب تشیّع بود، به شهرهای مختلف کشور سفر می کرد و در آن شهرها به تشکیل و بنای مهدیه همّت می گمارد، تا مردم به ویژه جوانان را در آن شرایط و فضای فساد آلودی که رژیم ستم شاهی پهلوی در به وجود آورده بود، به مجالس و هیأت های مذهبی جذب نماید. که از آن جمله می توان به مهدیه های رشت، سیرجان، کرمان و در رأس آنها مهدیه ی تهران اشاره نمود که تا این زمان هم مورد توجه جوانان هیأتی می باشد. مرحوم کافی می گفت: «من به 108 شهر ایران سفر کرده ام و در آن شهرها به سخنرانی پرداخته ام» که با در نظر گرفتن وسایل ارتباطی آن روزها، این کار بسیار سخت و طاقت فرسا بوده است. یکی از ویژگی های مهم مرحوم آقای کافی در سفرهای تبلیغی شان این بود که در هر شهری که می رفتند، سعی می نمودند اختلافات بین هیأت ها را برطرف کنند و باعث اتّحاد و یگانگی هیأت ها شوند تا ضمن تشکیل یک هیأت بزرگ، مراسم مذهبی منسجم تر و باشکوه تر برگزار شود و همچنین ایشان این هیأت ها را زیر نظر علما و بزرگان آن شهر قرار می داد تا از انحرافات فکری و عملی آنها جلوگیری شود. @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 توجه و ارادت مراجع عظام به آقای کافی(ره) مرحوم حاج شیخ احمد کافی(ره) همواره کارهایش را با مشورت مراجع عظام تقلید همچون امام خمینی(ره)، آیت الله خوئی، آیت الله گلپایگانی (ره) و آیت الله مرعشی نجفی (ره) انجام می داد، از این رو همواره مورد حمایت و تأیید آن بزرگواران بود. بنیان گذار کبیر انقلاب، حضرت امام خمینی(ره)، مرحوم کافی را همواره در امر تبلیغ مورد تشویق و حمایت قرار می داد و ارادت قلبی خاصی به ایشان داشت و به ایشان می فرمود: «من از شما می خواهم که در مهدیه برای من دعا کنید». مرحوم آیت الله میلانی(ره) نیز در مشهد توجه خاصی به مرحوم کافی داشتند و همواره می فرمود: «کافی برای شیعیان کافی است». مرحوم آیت الله مرعشی نجفی(ره) نیز بارها فرمود: «کمتر مرجعی را سراغ دارم که به اسلام چنین خدمتی کرده باشد». ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️ شیعیان متوجه شرایط حساس عصر غیبت باشند! بیانات حضرت آیت الله صافی گلپایگانی مدظله: بدانيد عصر غيبت، عصر امتحان و آزمايش، عصر تمحيص و تخليص است. سعادتمندان و مؤمنانی را كه در ايمان، ثابت قدم می‌باشند و در اين مكتب انسان‌ساز غيبت، خود را می‌سازند... حوادث گوناگون، فشارها و سختی‌ها تكان نمی‌دهد؛ ايمانشان را متزلزل نمی‌سازد و مانند كوه در برابر بادهای تند و شديد، پايدار و برقرارند و از افراد سست ايمان و ضعيف الاراده، جدا و ممتاز می‌گردند. هر چه تمسّك به دين و دينداری دشوارتر شود و با انواع محروميت‌های ظاهری توأم گردد، ايمان و تعهّد آنها قوی‌تر می‌شود... در آن شرايط بر حسب بعضي روايات، تا آنجا نگهداری دين، سخت و دشوار می‌گردد كه مانند نگهداشتن آتش در كف دست می‌شود، يا چنان كه در حديث ديگر است: برای صاحب اين امر [امام مهدی عليه السّلام] غيبتی است و كسی كه بخواهد دينش را حفظ كند، مانند آن است كه قصد نگهداری درخت خارداری را در دستش دارد. 📚 الغيبة نعمانی، ص۱۱۲ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| ✘ یه فرمول برای این تشخیص: ما قلب‌مون واقعاً درگیرِ امام مون هست، یا اداشُ در میاریم❗️ @ostad_shojae I montazer.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ شیعه و نماز اول وقت سخنران شهید کافی@sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 از منبر شهید کافی خاطره و مطلبی دارید؟ دو سال پیش آیت ‌الله ناصری اصفهانی خاطره‌ای برای من نقل کردند و گفتند: در نجف با مرحوم کافی دوست بودم و دیرتر از ایشان به ایران برگشتم. وقتی برگشتم دیدم آقای کافی در اوج شهرت و منبر است و زمانی که وارد اصفهان شدم، آقای کافی هم در اصفهان بودند. مردم دولت‌آباد به من گفتند: شما از دوستی خودتان استفاده و از ایشان درخواست کنید که منبری هم در این‌جا داشته باشند. من به اصفهان رفتم و از ایشان دعوت کردم و ایشان به من گفتند: آخرین منبر من ساعت دو و نیم شب تمام می‌شود تا دولت‌آباد چقدر راه است؟ گفتم: حدود چهل دقیقه. گفتند: من ساعت سه و نیم نیمه شب می‌آیم و منبر می‌روم! آیت ‌الله ناصری می‌فرمود: من با تعجب و بهت‌زده گفتم: کسی آن موقع شب نمی‌آید! بالاخره بنا شد ایشان ساعت موعود به دولت‌آباد تشریف بیاورند و منبر بروند، من شب جمعه دل‌شوره داشتم که نکند کسی نیاید و آبرو‌ریزی شود! ساعت 11 شب به مسجد جامع رفتم و دیدم مسجد و خیابان جلوی مسجد جامع پر است و در نهایت مرحوم کافی آمدند و ساعت سه‌ونیم شب منبر رفتند و تا اذان صبح ادامه دادند و سه شب این منبر برگزار شد و بعد از منبر بین دو تا سه ربع، استراحت می‌کردند و بعد می‌رفتند و خواب‌های ایشان بیش از دو الی سه ربع نبود؛ کافی تب و عشق منبر داشت و گویا می‌دانست فرصت او کوتاه است و وظیفه‌اش هم منبر است. ❌ از زبان شیخ محسن فرزند شهید کافی@sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
در پرتو مهر مهدوی بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الرحیم ابوعلی بغدادی می گوید: در بخارا بودم. کسی به من ده عدد شمش طلا داد و گفت: وقتی که به بغداد رسیدی، به حسین بن روح تسلیم کن تا خدمت حضرت تقدیم دارد. من به سفر پرداختم و از رود آمویه که می گذشتم، شمشی از آنها گم شد و من نفهمیدم. به بغداد که رسیدم، شمشها را شمردم و یکی را گمشده دیدم. شمشی خریدم و آن را کشیدم و به آنها افزودم و به خدمت جناب حسین بن روح نایب خاص امام زمان علیه السلام رسیدم و همه طلاها را تحویل دادم. حسین گفت: شمشی که خودت خریده ای بردار و بدان اشاره کرد. سپس گفت: شمشی که گم کرده بودی به ما رسید و آن و به من نشان داد. من نگاه کردم، دیدم درست همان شمشی است که هنگام گذشتن از رود آمویه گم شد.[1] پی نوشت [1] اثبات الهداة، ج 3، ص 88 @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
36.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 سخنران شهید کافی موضوع زندان هارون@sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️ دمی با کافی «همیشه به اهالی منطقه حلبی‌آباد در حاشیه تهران سر می‌زد و به اهالی فقیر آنجا کمک می‌کرد. خانه‌اش همیشه پر از آذوقه بود. با چند نفر از دوستانش، ارزاق را بسته‌بندی می‌کردند و می‌بردند در مناطق فقیرنشین مثل حلبی‌آباد پخش می‌کردند. حاج احمد با توجه به اینکه مجالس متعددی برای سخنرانی می‌رفت، با خیرین زیادی ارتباط داشت و مورد اعتماد آن‌ها بود، به لحاظ مالی دستش باز بود اما هیچ‌وقت از آن موقعیت برای خود و خانواده‌اش سوءاستفاده نکرد. تا آخر عمرش، یک زندگی ساده و معمولی داشت و ترجیح می‌داد از ارتباطاتی که دارد، برای کمک به مردم استفاده کند.» 🔴 چه اشکالی دارد شیخ در خانه آشپزی کند؟ «تمام ایران را برای سخنرانی زیر پا گذاشته‌بود. مدام از این شهر به آن شهر می‌رفت؛ کاشان، شیراز، کرمان، اصفهان و... اما با تمام مشغله‌ای که داشت، از خانواده و همسر و فرزندانش غافل نمی‌شد. ۷ فرزند داشت و ارتباطش با همه آن‌ها خوب بود. برخلاف بعضی مردها که کار در خانه را برای خودشان عیب می‌دانند، شیخ احمد با آن شأن و مقامی که بیرون از خانه داشت، تا از راه می‌رسید با وجود خستگی، عبا و عمامه‌اش را کنار می‌گذاشت و می‌رفت کمک همسرش. در کارهای خانه، مشارکت می‌کرد و حتی سابقه آشپزی هم داشت. با این کار، یک‌جور فرهنگسازی هم در خانواده‌مان انجام داد و کار کردن مردان در خانه، رسم مردان خانواده ما شد.»   ❌ نقل از خواهر شهید کافی@sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 داستان عابد و شیطان سخنران شهید حاج احمد کافی @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 کفاره ی گناهان صف های نماز جماعت بسته شده بود و همه آماده شنیدن اذان بودند. ناگهان مردی با چهره ای نگران در حالی که سرش را پایین انداخته بود، در کنار پیامبر (ص) به زمین نشست، اما خجالت می کشید به چهره او نگاه کند. پیامبر (ص) با مهربانی نگاهی به او کرد و آماده شنیدن حرف هایش شد. مرد به آهستگی و با صدای لرزان گفت: «ای رسول خدا! من گناهی کرده ام که...». پیامبر (ص) دیگر به حرف های آن مرد گوش نداد و برخاست تا نماز را شروع کند. مرد فکر کرد که بی موقع مزاحم آن حضرت شده است. به همین دلیل با شرمندگی بلند شد و به صف های نمازگزاران پیوست. همین که نماز تمام شد به سرعت و قبل از آن که کسی به حضور پیامبر (ص) برسد، نزد او رفت و دو زانو نشست. پیامبر (ص) به چهره آن مرد نگاهی کرد. مرد که سرش پایین بود، گفت: «یا رسول الله! عرض کردم گناهی کردم که...». پیامبر (ص) با مهربانی پرسید: «مگر اکنون با ما نماز نخواندی»؟ مرد جواب داد: «بله یا رسول الله»! پیامبر (ص) پرسید: «مگر به خوبی وضو نگرفتی»؟ مرد جواب داد: «بله یا رسول الله»! حضرت به آرامی گفت: «پس نمازی که خواندی کفاره گناه تو بود.» به نقل از: تفسیر نمونه، ج 9، ص 268  ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 چگونه صبح كردى؟ رسول خدا (ص) نماز بامداد را با مردم گزارد و به جوانى در مسجد نگاه كرد كه چرت مى زد و سر به زير داشت، رنگش زرد شده بود و تنش لاغر و ديده هايش به گودى نشسته بود. به او فرمود: چگونه صبح كردى؟ گفت: يا رسول اللّه در حال يقين. رسول خدا (ص) از گفته او در شگفت شد و فرمود: براى هر يقينى حقيقت و علامتى است، حقيقت يقين تو چيست؟ جواب داد: يقين من آن است كه مرا در غم فرو برده و شبم را به بى خوابى كشيده و روز گرمم را به تحمّل تشنگى واداشته، جانم از دنيا و آنچه در اوست به تنگ آمده و روى گردان شده تا جايى كه مى بينم عرش خداوندم براى حساب برپاست و همه مردم بر آن محشورند و من در ميان آنانم، گويا مى نگرم به اهل بهشت كه در نعمت اند و با يكديگر در تعارف و به پشتى ها تكيه زده اند و گويا مى نگرم دوزخيان را كه زير شكنجهايند و فرياد مى كنند! خيال مى كنى من الآن لغزه آتش دوزخ را مى شنوم كه در گوشم مى گردد و مى چرخد. رسول خدا (ص) به اصحابش فرمود: اين بنده اى است كه خدا دلش را به نور ايمان روشن كرده. سپس فرمود: اى جوان! آنچه دارى از آن با شدت نگهدارى كن. دسپس جوان گفت: يا رسول اللّه! دعا كن كه به همراه تو شربت شهادت بنوشم، پيامبر صلى الله عليه و آله برايش دعا كرد، چيزى نگذشت كه در يكى از جنگ ها پس از نه تن شهيد شد و او نفر دهم بود 📚 برگرفته از کتاب عرفان اسلامی جلد 13 اثر استاد حسین انصاریان ‌‌➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
27.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ موضوع بدترین گناه سخنران شهید کافی @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
داستان تشرفات (زوج مسیحی) یکی از هموطنان ایرانی که برای تبلیغ در ایام محرم به انگلستان سفر کرده بود زوج جوانی را مشاهده می کند که هر دو عاشقانه مشغول خدمت به مراسم عزاداری امام حسین علیه السلام بودند، متوجه می شود هردو قبلا مسیحی بودند و درحال حاضر مسلمان شیعه و از پزشکان حاذق انگلستان هستند. آن زن تازه مسلمان می گوید: من وقتی مسلمان شدم، همه چیز دین را پذیرفتم به خصوص اینکه به شوهرم خیلی اطمینان داشتم و دیگر هیچ شکی در اعمال اسلام نداشتم. فقط تنها مسئله ای که ذهنم را مشغول کرده بود و دلم آرام نمی گرفت مسئله آخرین امام و منجی بود که برایم قابل هضم نبود که شخصی بیش از هزار سال عمر کرده باشد و باز در همان طراوت جوانی ظهور کند! در همین سرگردانی به سر می بردم تا اینکه ایام حج رسید و با همسرم رهسپار خانه خدا شدیم. مشاهده کعبه و آن شور و حال تحولی در ما ایجاد و انقلابی در وجودمان به پا کرده بود. روزعرفه که به عرفات رفتیم تراکم جمعیت چنان بود بود که گویا قیامت برپا شده. ناگهان درآن شلوغی جمعیت متوجه شدم که کاروان را گم کرده ام. هوا خیلی گرم بود و من طاقت آن همه گرما را نداشتم، نمی دانستم چه کنم! سرگردان به هر طرفی می رفتم، اما کاروان را پیدا نمی کردم‌. ❌ ادامه در پست های بعدی... @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 علت گرفتاری سخنرانی کوتاه و شنیدنی شهید کافی @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
گوشه ای نشستم و شروع به گریه کردم و به خدا گفتم: خودت به فریادم برس! در همین لحظه دیدم جوانی خوش سیما به طرف من می آید، جمعیت را کنار زد و به من رسید. با دیدن ایشان تمام غم و ناراحتی ام را فراموش کردم. با جملاتی شمرده و با لهجه ی فصیح انگلیسی به من گفتند: راه را گم کرده ای؟ بیا تا قافله ات را به تو نشان دهم! ایشان مرا راهنمایی کردند و چند قدمی برنداشته بودیم که با چشم خود کاروان لندن را دیدم! خیلی تعجب کردم که به این زودی مرا به کاروانم رسانده اند. از ایشان حسابی تشکر کردم و موقع خداحافظی به من فرمودند: به شوهرت سلام مرا برسان! من بی اختیار پرسیدم:بگویم چه کسی سلام رساند؟ ایشان گفتند: بگو آن آخرین امام و آن منجی آخرالزمان که تو در رمز و راز عمر بلندش سرگردانی! من همانم که تو سرگشته او شده ای! تا به خود آمدم، آن آقا را ندیدم و هرچه جستجو کردم، پیدای شان نکردم! ازآن سال به بعد ایام محرم روز عرفه نیمه شعبان من و همسرم به عشق آن حضرت خدمت شان را می کنیم و آرزوی ما دیدن دوباره ایشان است. منابع ۱-سالنامه نورعلی نور ۲-سیدمهدی شمس الدین؛قبله درخورشیدص۶۷ ۳_صحیفه انتظار تعجیل فرج وسلامتی حضرت❤️ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📨 دعای امام زمان علیه السلام 🎤 سخنران شهيد كافے@sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🌸شب ها آرامشی دارند ✨از جنس خدا ✨پروردگارت همواره ✨با تو همراه است ✨امشب از همان شبهایی ست ✨که برایت یک ✨شب بخیر خدایی آرزو کردم ✨شبتون بخیر 🌙 🌸لحظه هاتون سرشاراز آرامش ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🍃🌸ســـــلام 🍃🌸صبحتون پُر از لبخند 🍃🌸امیدوارم دنیاتون 🍃🌸سرشار از مهر و لبخند باشه 🍃🌸و به هرچیزی که تو 🍃🌸زندگیتون میخواهید برسید 🍃🌸و همون جایی باشید 🍃🌸که دلتون می خواد 🍃🌸صبحتون مهدوی❤️ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️ کرامتی از امام رضا (ع) که باعث میشود شهید ساکن مشهد شود مرحوم میرزا احمدکافی از بزرگان و علمای یزد بودند؛ مردم آن‌جا کاروانی تشکیل می‌دهند تا به مشهد مشرف شوند و از ایشان هم تقاضا می‌شود که کاروان را همراهی کنند، اتفاقاً ایشان چشم‌درد شدیدی هم داشتند، ولی با اصرار مردم به سمت مشهد حرکت می‌کنند و با ورودشان به مشهد نابینا می‌شوند و این مسئله ایشان را خیلی منقلب و ناراحت می‌کند و به زحمت به حرم امام رضا علیه السلام مشرف می‌شوند و با حالت انقلاب و انکسار قلب می‌گویند: «همه نابینا می‌آیند و بینا می‌روند، اما من چرا بینا آمدم و نابینا می‌روم؟!» سر بر دیوار حرم می‌گذارد و در بین خواب و بیداری، شخصی به ایشان می‌گوید: میرزا احمد دستت را باز کن! ایشان دستشان را باز می‌کنند. بسته‌ای میان دست ایشان گذاشته و به ایشان امر می‌شود، محتویات این بسته را به چشمانت بمال! و بعد از انجام این دستورالعمل، بینایی ایشان به کرامت ثامن‌الائمه‌ علیه السلام بازگردانده می‌شود و پس از آن ایشان دیگر به یزد برنمی‌گردد و تا آخر عمر در کنار مضجع امام رئوف علیه السلام زندگی می‌کنند. به برکت این کرامت رضوی چشم ایشان تا آخر عمر دچار ضعف نگردید و حتی از عینک هم استفاده نکردند و بزرگانی مانند حضرت آیت ‌الله مرواید رحمت الله‌علیه از ایشان استفاده‌ها بردند. ❌ از زبان شیخ محسن کافی فرزند شهید @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 ارواح مؤمنان به صورت انسان مؤمنانى كه از دنيا رحلت مى كنند، در عالم برزخ به صورت هاى برزخى كه شبيه صورت انسان است مثل و مصور مى شوند نه به صورت هاى ديگر. ابن ظبيان مى گويد: من در خدمت حضرت امام جعفر صادق عليه السلام بودم كه فرمود: مردم درباره ارواح مؤمنان پس از مرگ چه مى گويند؟ عرض كردم: مى گويند: آنها پس از مرگ در حواصل (سنگدان و چينه دان) مرغان سبز رنگ قرار مى گيرند. فرمود: ( (سبحان الله) )! مؤمن در نزد خدا گرامى تر از آن است كه روح او را در ( (سنگدان) ) مرغى قرار دهد، لكن چون وقت ارتحال مؤمن مى رسد، رسول خدا صلى الله عليه و آله و على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام به نزد او مى آيند، در حالى كه با آنها ملائكه مقرب پروردگار هم هستند. اگر خداوند زبان مؤمن را با شهادت به توحيد پروردگار و به نبوت پيامبر صلى الله عليه و آله و ولايت اهل بيت عليه السلام گويا كند، آنها به نفع او شهادت مى دهند و فرشتگان مقرب هم با شهادت آنها شهادت خواهند يافت. و اگر زبان مؤمن در آن حال بسته باشد! خداوند پيامبر خود را از ضمير و قلب او آگاه مى كند، پس رسول خدا بر ايمانش گواهى مى دهد، بر اساس شهادت پيامبر صلى الله عليه و آله على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام و فرشتگانى هم كه حضور دارند نيز گواهى خواهند داد. پروردگار چون روح مؤمنان را به سوى خود قبض مى كند، آنها را در بهشت مى برد. و در صورتى مانند صورت آنها قرار مى دهد، به طورى كه در بهشت مى خورند و مى آشامند، چون روح شخصى كه تازه از اين دنيا رفته بر آنها وارد مى شود، ايشان را به همان صورت هايى كه در دنيا داشتند مى شناسند. 📗بحار، ج ۶، ص ۲۲۶. ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی