🔴 حوادث قبل از وقوع صیحه آسمانی:
⭕️ علامتی در ماه...
🌕 داود بن سرحانمی گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: «آن سالی که در آن صیحه آسمانی شنیده میشود، در ماه رجب پیش از آن، علامتی خواهد بود.» عرض کردم که آن علامت چیست؟ فرمود: «صورتی است که در ماه میتابد و دستی که آشکار است.»
مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ عَنِ الْفَزَارِیِّ عَنْ مُوسَی بْنِ جَعْفَرِ بْنِ وَهْبٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ عَبَّاسِ بْنِ عُبَیْدِ اللَّهِ عَنْ دَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: الْعَامُ الَّذِی فِیهِ الصَّیْحَةُ قَبْلَهُ الْآیَةُ فِی رَجَبٍ قُلْتُ وَ مَا هِیَ قَالَ وَجْهٌ یَطْلُعُ فِی الْقَمَرِ وَ یَدٌ بَارِزَةٌ
📗بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۳
📗الغیبة(للنعمانی)، ج ۱، ص ۲۵۲
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚#داستان
نقل میکنند که در بغداد قصابی بود که با فروش گوشت زندگی میگذرانید... او پیش از طلوع خورشید به مغازه ی خود میرفت و گوسفند ذبح میکرد و سپس به خانه باز میگشت و پس از طلوع خورشید به مغازه میرفت و گوشت میفروخت...
یکی از شبها پس از آنکه گوسفند ذبح کرده بود به خانه باز میگشت، در حالی که لباسش خون آلود بود... در همین حال از کوچه ای تاریک فریادی شنید... به سرعت به آن سو رفت و ناگهان بر جسد مردی افتاد که چند ضربه ی چاقو خورده بود و خون از او جاری بود و چاقویی در بدنش بود...چاقو را از بدن او درآورد و سعی کرد به او کمک کند در حالی که خون مرد بر لباس او جاری بود،
اما آن مرد در همین حال جان داد...مردم جمع شدند و دیدند که چاقو در دستان اوست و خون بر لباسش و خود نیز هراسان است...
او را به قتل آن مرد متهم کردند و سپس به مرگ محکوم شد...
هنگامی که او را به میدان قصاص آوردند و مطمئن شد مرگش حتمی است با صدای بلند گفت:
ای مردم، به خدا سوگند که من این مرد را نکشته ام، اما حدود بیست سال پیش کس دیگری را کشته ام و اکنون حکم بر من جاری میشود...سپس گفت: بیست سال پیش جوانی تنومند بودم و بر روی قایقی مردم را از این سوی رود به آن سومیبردم...یکی از روزها دختری ثروتمند با مادرش سوار قایق من شدند و آنان را به آن سو بردم...
روز دوم نیز آمدند و سوار قایق من شدند...با گذشت روزها دلبسته ی آن دختر شدم و او نیز دلبسته ی من شد...
او را از پدرش خواستگاری کردم اما چون فقیر بودم موافقت نکرد...سپس رابطه اش با من قطع شد و دیگر او و مادرش را ندیدم...قلب من اما همچنان اسیر آن دختر بود...
پس از گذشت دو یا سه سال...در قایق خود منتظر مسافر بودم که زنی با کودک خود سوار قایق شد و درخواست کرد او را به آن سوی نهر ببرم...هنگامی که سوار قایق شد و به وسط رود رسیدیم به او نگاه انداختم و ناگهان متوجه شدم همان دختری است که پدرش باعث جدایی ما شد...
از ملاقاتش بسیار خوشحال شدم و دوران گذشته و عشق و دلدادگیمان را به اویادآورشدم...اما او با ادب و وقار سخن گفت و گفت که ازدواج کرده و این پسر اوست...
اما شیطان تجاوز به او را در نظرم زیبا جلوه داد... به او نزدیک شدم، اما فریاد زد و خدا را به یاد من
آورد...به فریادهایش توجهی نکردم... آن بیچاره هر چه در توان داشت برای دور کردن من انجام داد در حالی که کودکش در بغل او گریه میکرد...
هنگامی که چنین دیدم کودک را گرفتم و به آب نزدیک کردم و گفتم: اگر خودت را در اختیار من قرار ندهی او را غرق میکنم... او اما میگریست و التماس میکرد... اما به التماس هایش توجه نکردم...
سپس سر کودک را در آب کردم تا هنگامی که به مرگ نزدیک میشد سرش را از آب بیرون می آوردم او این را میدید و میگریست و التماس میکرد اما خواسته ی من را نمی پذیرفت...
باز سر کودک را در آب فرو بردم و به شدت راه نفس او را بستم و مادرش این را میدید و چشمانش را می بست...
کودک به شدت دست و پا میزد تا جایی که نیرویش به پایان رسید و از حرکت ایستاد... او را از آب بیرون آوردم و دیدم مرده است؛ جسدش را به آب انداختم...
سراغ زن رفتم... با تمام قدرت مرا از خود راند و به شدت گریه کرد...او را با موی سرش کشیدم و نزدیک آب آوردم و سرش را در آب فرو بردم و دوباره بیرون آوردم، اما او از پذیرفتن فحشا سرباز میزد...وقتی دستانم خسته شدند سرش را در آب فرو بردم... آنقدر دست و پا زد تا آنکه از حرکت افتاد و
مرد... سپس جسدش را در آب انداختم و برگشتم...هیچکس از جنایت من باخبر نشد و پاک و منزه است کسی که مهلت میدهد اما رها نمیکند...
مردم با شنیدن داستان او گریستند... آنگاه حکم بر وی اجرا شد..
👈{وَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ ۚ}»
(ابراهیم/۴٢)
و خدا را از آنچه ستمگران انجام میدهند غافل مپندار
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔵#آخرالزمان
💠نفرت عمومی در میان خلق
🔹وجود مشکلات فراوان در آخرالزمان، باعث میشود مردم اوضاع خوبی نداشته باشند. اطمینان و آرامش خاطر در بین مردم کم میشود و برخوردهای مردم، خالی از مهر و محبت است. در میان خویشاوندان و همسایگان و همچنین امور اداری و دولتی، در معاملات و در کوچه و خیابان و بازار، مردم با صحنه های آزار دهنده مواجه میشوند.
🔹از امام حسن مجتبی علیه السلام نقل است که فرمودند:
«وضعیت مردم قبل از ظهور به گونه ای میشود که اغلب مردم از یکدیگر بیزاری میجویند. بعضی، بعضی دیگر را لعن میکنند و دشنام میدهند و برخی در صورت برخی دیگر آب دهان میاندازند و حتی برخی شهادت به کفر بعضی دیگر می دهند.»
🔹شخصی پرسید: چه خیری در این هست؟
امام فرمودند: «همه خیر در این است؛ در این زمان است که قائم ما بر میخیزد و تمام این نفرت را از میان می برد.»
📚بحارالانوار، جلد ۵٢، ص ٢١١
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
🔹#دعایظهوردرماهحضور ۱۱ 🔻«أللهمّ اشْفِ کَلَّ مَرِیضٍ»؛ خداوندا! به همه بيماران شفا عنايت كن. 🔸ا
🔹#دعایظهوردرماهحضور ۱۲
🔻«أللّهمّ سُدَّ فَقْرَنَا بِغِنَاکَ»؛
خدایا ببند رخنه فقر ما را به وسیله دارائی خود،
🔸از جمله ویژگی های روزگار حضرت مهدی این است که حرص و طمع از میان می رود و روح غنا و بی نیازی در انسان پدیدار می گردد.
🔸پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله در این زمینه می فرمایند:
«زمانی که حضرت مهدی قیام کند، خداوند غنا و بی نیازی را در دل بندگانش می نهد؛ به گونه ای که حضرت اعلام می کند چه کسی به مال و ثروت نیاز دارد؟ ولی برای آن کسی پیش قدم نمی شود».
🔸در روایت دیگری آمده است:
«زمانی که مهدی عجلالله قیام کند، خداوند در دلهای بندگان بینیازی افکند»،
تعبیر به «قلوب العباد» در روایت یعنی این غنا و بینیازی شامل طبقه و یا گروه خاصی نمیشود، بلکه همه بندگان را شامل خواهد شد.
🔸از جمله دعاهای آن حضرت در زمان غیبت، درخواست بی نیازی روحی و ثروتمندی برای مؤمنین است:
«تفضّل عَلَی فقراء المؤمنین والمؤمنات بالغناء والثروة؛
[پروردگارا] به مردان و زنان مؤمن فقیر، بی نیازی و ثروتمندی عنایت فرما».
📚 الملاحم والفتن، ص ۷۱ و احقاق الحق، ج ۱۳، ص ۱۸۶.
مفاتیح الجنان
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنان عجیب عالم سنی/معرفی مظلومترین فرد تاریخ
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 دلایل شب قدر بودن شب بیست و سوم...
➖نظریه این قلم بر این است که لیله القدر شب بیست و سوم ماه رمضان است و برای اثبات این نظریه دلایل و شواهدی وجود دارد.
➖گفتار صریح معصومین علیهم السلام
گرچه در احادیث درباره لیله القدر، شبهای ۱۹ و ۲۱ و ۲۳ ماه رمضان مطرح است، ولی در همین روایات، هدایت به سمت شب بیست و سوم وجود دارد.
➖برخی روایات اعتبار شب بیست و سوم را افزایش داده است. سفیان بن سمط از امام صادق علیهالسلام پرسید: امید میرود چه شبهایی از ماه رمضان لیله القدر باشد؟ امام پاسخ دادند: نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم. دوباره پرسید: مورد اعتماد از اینها کدام است؟ امام فرمودند: «شب بیست و سوم»
🌕 امام صادق علیه السلام درباره اعمال شب قدر فرمودند: شب نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم از ماه رمضان را غسل کن و در احیای این شبها کوشش کن. در ادامه فرمودند: «شب بیست و سوم شبی است که در آن هر امری بر اساس حکمت الهی تدبیر و جدا میگردد و در آن هیأت اعزامی به حج و آن چه از سال تا به سال آینده است، نوشته میشود. مستحب است در آن شب صد رکعت نماز گزارده شود و در هر رکعت سوره توحید (قل هو الله احد) قرائت گردد.»
🌕 همچنین امام باقر علیهالسلام فرمودهاند: «در شب بیست و سوم امید میرود شب قدر باشد.»
➖توجه عملی اهل بیت علیهمالسلام به شب بیست و سوم نیز یادآور اعتبار بالای این شب است. به گفته امیرالمؤمنین علیهالسلام پیامبر خدا شب بیست و سوم ماه رمضان تا صبح نماز گزارد، به گونهای که در صورت او خاک و گل دیده میشدگ.
➖در احادیثی که مرتبط با شب بیست و سوم ماه رمضان است، چیزهایی که در شب قدر روی میدهد به این شب نسبت داده شده است.
➖پاداش عمل صالح در شب بیست و سوم در احادیث معصومین علیهم السلام اجر و پاداش و فضایل استثنایی برای شب بیست و سوم وجود دارد و این پاداش شگفت انگیز راهنمای خردمندان و کنجکاوان به سوی درک زمان لیله القدر است.
🌕 ابوبصیر گفته است امام صادق علیهالسلام فرمودند: «هر کس سوره عنکبوت و روم را در شب بیست و سوم ماه رمضان قرائت کند، به خدا سوگند او اهل بهشت است و در آن هیچ کس استثنا نشده است.»
⭕️ لیله الجُهَنی...
حکایت و جریان شب جهنی نیز محققان را در کشف لیله القدری یاری میکند. عبدا... بن انیس انصاری اهل جهنه بود و آن به مرد جُهَنی معروف شد. او مطابق گزارش امام باقر و امام صادق علیهماالسلام خدمت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله رسید و عرض کرد: خانه من دور از مدینه است و شتران و گوسفندان و غلامانی دارم، دوست دارم فرمان دهید شبی از ماه رمضان را به مدینه و مسجدالنبی بیایم و عبادت کنم.
پیامبر او را نزدیک خود خوانده و در گوش او چیزی فرمودند و او از آن زمان به بعد، هر سال شب بیست و سوم رمضان به مدینه میآمد و سراسر شب در مسجد النبی عبادت میکرد و صبح میرفت؛ پس از این گفت و گو و مشاهده رفتار عبدالله انیس انصاری در شب بیست و سوم، این شب «شب جُهَنی» نامیده شد و لیله الجهنی نامی برای شب قدر گردید، به گونهای که اصحاب امامان از زمان شب جُهَنی میپرسیدهاند.
🌕 ابوبصیر گفته است، از امام صادق علیهالسلام پرسیدم: جانم فدای شما! شب بیست و سوم لیله الجهنی است؟ امام پاسخ دادند: «این گونه گفته میشود!»
🌕 امام صادق علیهالسلام فرمودهاند: «شب بیست و سوم از ماه رمضان، شب جهنی است که در آن بر اساس حکمت الهی هر امری تدبیر و جدا میگردد و در آن بلاها و مرگ ها و عمرها و روزیها و قضاهای الهی و تمام آنچه خداوند تا چنان شبی در سال آینده پدید میآورد، ثبت میشود. پس خوشا به حال بندهای که این شب را با رکوع و سجود احیا دارد.»
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚#عبرت_از_گذشته
شخصى محضر امام زين العابدين رسيد و از وضع زندگيش شكايت نمود.
امام عليه السلام فرمود:
بيچاره فرزند آدم هرروز گرفتار سه مصيبت است كه از هيچكدام از آنها پند و عبرت نمى گيرد. اگر عبرت بگيرد دنيا و مشكلات آن برايش آسان مى شود.
مصيبت اول اينكه ، هر روز از عمرش كاسته مى شود. اگر زيان در اموال وى پيش بيايد غمگين مى گردد، با اينكه سرمايه ممكن است بار ديگر باز گردد ولى عمر قابل برگشت نيست .
دوم : هر روز، روزى خود را مى خورد، اگر حلال باشد بايد حساب آن را پس بدهد و اگر حرام باشد بايد بر آن كيفر ببيند.
سپس فرمود:
سومى مهمتر از اين است .
گفته شد، آن چيست ؟
امام فرمود:
هر روز را كه به پايان مى رساند يك قدم به آخرت نزديك شده اما نمى داند به سوى بهشت مى رود يا به طرف جهنم .
آنگاه فرمود:
طولانى ترين روز عمر آدم ، روزى است كه از مادر متولد مى شود. دانشمندان گفته اند اين سخن را كسى پيش از امام سجاد عليه السلام نگفته است.
📗داستان های بحارالانوارجلد4
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚#یڪ_داستان_یڪ_پند
در شهر خوی زن ثروتمند و تیزفکری به نام شوڪت در زمان ڪریم خان زند زندگی می ڪرد. انگشتر الماس ، بسیار گران قیمتی ارث پدر داشت، ڪه نیاز به فروش آن پیدا کرد. در شهر جار زدند ولی ڪسی را سرمایه خرید آن نبود. بعد از مدتی داستان به گوش خدادادخان حاڪم و نماینده ڪریم خان در تبریز رسید. آن زن را خدادادخان احضار کرد و الماس را دید و گفت: من قیمت این الماس نمی دانم ، چون حلال حرام برای من مهم است، رخصت بفرما، الماس نزد من بماند ، فردا قیمت کنم و مبلغ آن نقد به تو بپردازم. شوڪت خوشحال شد و از دربار برگشت.
خدادادخان، ڪه مرد شیاد و روباهی بود، شبانه دستور داد ، نگین انگشتر الماس را با شیشه بدلی، ماهرانه تراشیده و جای ڪرده و عوض نمودند. شوڪت چون صبح به دربار استاندار رسید، خدادادخان ، انگشتر را داد و گفت: بیا خواهر انگشتر الماس خود را بردار به دیگری بفروش مرا ڪار نمی آید. شوڪت، وقتی انگشتر الماس خود را دید، فهمید ڪه نگین آن عوض شده است. چون می دانست ڪه از والی نمی تواند حق خود بستاند، سڪوت ڪرد. به شیراز نزد، ڪریم خان آمده و داستان و شڪایت خود تسلیم کرد. ڪریم خان گفت: ای شوڪت خواهرم، مدتی در شیراز بمان مهمان من هستی، خداداد خان، آن انگشتر الماس را نزد من به عنوان مالیات آذربایجان خواهد فرستاد، من مال تو را مسترد می کنم.
بعد از مدتی چنین شد، ڪریم خان وقتی انگشتر ، نگین الماس را دید، نگین شیشه را از شوڪت گرفته و در آن جای ڪرد و نگین الماس را در دوباره جای خود قرار داد، انگشتر الماس را به شوڪت برگرداند و دستور داد ، انگشتر نگین شیشه ای را ، به خدادادخان برگردانند و بگویند، ڪریم خان مالیات نقد می خواهد نه جواهر.
شوڪت از این عدالت ڪریم خان بسیار خرسند شد و انگشتر نگین الماس را خواست پیش ڪش کند، ولی ڪریم خان قبول نڪرد و شوڪت را با صله و خلعت های زیادی به همراه چند سواره، به شهر خوی فرستاد. دست بالای دست بسیار است ، گاهی باید صبر داشت و در برابر ظلمے سڪوت ڪرد و شڪایت به مقام بالاتر برد، و چه بالاتری جز خدا برای شڪایت برتر است؟
📚نقل از ڪتاب جوامع الحڪایات و والمواعظ الحسنات
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
5.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آیاتی که در شان امیرالمومنین علیهالسلام نازل شد
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب برایتان دعا میکنم
خدای بزرگ نصیبتان کند
هر آنچه از خوبی ها
آرزو دارید
لحظه هاتون آروم
خوابتون شیرین
آسمون دلتون ستاره بارون
شبتون بخیر
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام صبحتون بخیر...😊💐
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی