eitaa logo
شهید شیخ احمد کافی
89هزار دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
7.3هزار ویدیو
5 فایل
🌹﷽🌹 آثار ماندگار از صدای ماندگار 👇 《رسانه حفظ و نشر آثار #شیخ‌احمد‌ڪافی》 تبلیغات ثامن برندینگ💚👇 https://eitaa.com/joinchat/2308702596Cce98270c04 👈محتوای تبلیغات تایید و یا رد نمیشود🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥺 تبرج میان محجبه ها 📛 حجاب لاکچری!!! ✍️ معنای اصطلاحی تبرّج برگرفته از آیة ۳۳ سوره احزاب است: وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَىٰ ۖ: (ترجمه: و در خانه‌هايتان قرار گيريد و مانند روزگار جاهليت قديم، زينت‌هاى خود را آشكار مكنيد...)* 👈🏻 این آیه خطاب به همسران پیامبر(ص) است، اما در تفاسیر همه زنان را مشمول این حکم دانسته‌اند. ✍️ گذشته از این، بنا بر دیگر شواهد قرآنی، به ویژه آیه ۳۵ سوره احزاب که هم مردان و هم زنان مسلمان و مؤمن، مورد خطاب‌اند و از آنجا که مردان مسلمان نیز ملزم به رعایت حدود شرعی‌اند، تبرّج فقط منحصر به زنان نمی‌تواند باشد و همگی باید حیا و عفت داشته باشند و رفتار شایسته ای که نشان دهنده ی شخصیت شان است از خود بروز دهند. @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
درویشی با شاگرد خود دو روز بود که در خانه گرسنه بودند.  شاگرد شبی زاری کرد و درویش گفت: «صبور باش، فردا خداوند غذای چربی روزی ما خواهد کرد.» فردا صبح به مسجد رفتند. بازرگانی دیدند که در کاسه‌هایی عسل و بادام ریخته و به درویش‌های مسجد می‌داد. به هر یک از آنها هم کاسه‌ای داد.  درویش از بازرگان پرسید: «این هدیه‌ها برای چیست؟» بازرگان گفت: «هفت روز پیش مال‌التجاره عظیم و پرسودی از هندوستان در دریا می‌آوردم. به ناگاه طوفان عظیمی برخواست و ترسیدم. بادبان‌ها کم بود بشکند و خودم با ثروتم طعمه ماهی‌های دریا شویم. دست به دعا برداشته از خدا خواستم باد را فرو نشاند تا من به سلامت به ساحل برسم و صد درویش را غذایی شاهانه بدهم. دعای من مستجاب شد و باد خاموش شد و این نذرِ آن روز طوفانی است. درویش رو به شاگرد خود کرد و گفت: «ای پسر! یقین کن خداوند اگر بخواهد شکم من و تو را سیر کند، طوفانی چنین می‌فرستد بعد فرو می‌نشاند تا ما را شکم سیر کند. بدان دست او روزی رساندن سخت نیست.» ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
‌ 📚پیرزنی در خواب خدا رو دید و به او گفت: خدایا من خیلی تنهام،مهمان خانه من می شوی؟! خدا قبول کرد و به او گفت که فردا به دیدنش می رود... پیرزن از خواب بیدار شد و با عجله شروع به جارو زدن خانه اش کرد..! رفت و چند نان تازه خرید و خوشمزه ترین غذایی که بلد بود رو پخت. سپس نشست و منتظر ماند... چند دقیقه بعد درب خانه به صدا در آمد... پیرزن با عجله به سمت در رفت و اون رو باز کرد پیرمرد فقیری بود، پیرمرد از او خواست تا به او غذا بدهد پیرزن با عصبانیت سر فقیر داد زد و در را محکم بست نیم ساعت بعد دوباره در خانه به صدا در آمد. پیرزن دوباره با عجله در را باز کرد این بار کودکی که از سرما می لرزید از او خواست که از سرما پناهش دهد پیرزن با ناراحتی در را بست و غرغرکنان به خانه برگشت نزدیک غروب بار دیگر درب خانه به صدا در آمد این بار نیز پیرزن فقیری پشت در بود. زن از او کمی پول خواست تا برای کودکان گرسنه اش غذا بخرد پیرزن که خیلی عصبانی شده بود با داد و فریاد پیرزن فقیر را دور کرد شب شد و خدا نیامد...! پیرزن با یأس به خواب رفت و بار دیگر خدا را دید پیرزن با ناراحتی گفت: خدایا، مگر تو قول نداده بودی که امروز به دیدنم خواهی آمد؟! خدا جواب داد: بله، من امروز سه بار به دیدنت آمدم اما توهرباردررابه رویم بستی...! ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚خواهرا حتما بخونید: فرشتگان در حال خواندن اسامی جهنمیان بودند... که ناگهان نامش خوانده شد... "چگونه می توانند مرا به جهنم ببرند؟ دو فرشته او را گرفتند و به سوی جهنم بردند... او تمام اعمال خوبی که انجام داده بود،را فریاد می زد... نیکی به پدرش و مادرش،روزه هایش،نمازهایش،خواندن قرآنش و... التماس میکرد ولی بی فایده بود. او را به درون آتش انداختند. ناگهان دستی بازویش را گرفت و به عقب کشید. پیرمردی را دید و پرسید: "کیستی؟" پیرمرد گفت: "من نمازهای توام". مرد گفت: "چرا اینقدر دیر آمدی؟ چرا در آخرین لحظه مرا نجات دادی؟ پیرمرد گفت: چون تو همیشه نمازت را در آخرین لحظه میخواندی! آیا فراموش کرده ای؟ در این لحظه از خواب پرید. تا صدای اذان را شنید وضو گرفت و به نماز ایستاد. *نمازت را سر وقت، چنان بخوان كه گویا آخرین نمازی است که میخوانی. خدا ميفرماید: من تعهدى نسبت به بنده ام دارم كه اگر نماز را در وقتش بپا دارد او را عذاب نكنم و او را به بهشت ببرم. ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 فرصت مهربانی در دوران غیبت را، غنیمت بشمارید!! 🌕 آقا امام صادق عليه السّلام فرمودند: «با یکدیگر صله رحم کنید و به همدیگر نیکوکاری و مهربانی نمایید؛ پس سوگند به خدایی که دانه را شکافت و انسان را آفرید البته که زمانی بر شما خواهد آمد که هیچ کدام از شما برای درهم و دینارش جایی پیدا نمی‌کند (که آن را در راه خدا خرج نماید) یعنی هنگام ظهور قائم علیه‌السلام جایی نمی‌یابد که پولش را در آن مورد مصرف نماید. به دلیل این که مردم همگی به فضل خدا و فضل ولی خدا بی‌نیاز شده‌اند.» عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ اَلكَاهِلِي عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ تَوَاصَلُوا وَ تَبَارُّوا وَ تَرَاحَمُوا فَوَ اَلَّذِي فَلَقَ اَلْحَبَّةَ وَ بَرَأَ اَلنَّسَمَةَ لَيَأْتِيَنَّ عَلَيْكُمْ وَقْتٌ لاَ يَجِدُ أَحَدُكُمْ لِدِينَارِهِ وَ دِرْهَمِهِ مَوْضِعاً يَعْنِي لاَ يَجِدُ لَهُ عِنْدَ ظُهُورِ اَلْقَائِمِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَوْضِعاً يَصْرِفُهُ فِيهِ لاِسْتِغْنَاءِ اَلنَّاسِ جَمِيعاً بِفَضْلِ اَللَّهِ وَ فَضْلِ وَلِيِّهِ 📗بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۴۶ 📗الغيبة (للنعمانی)، ج ۱، ص ۱۵۰ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
نقل است ... جوانی نزد شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی آمد و گفت: سه قفل در زندگی ام وجود دارد و سه کلید از شما می خواهم! قفل اوّل این است که دوست دارم یک ازدواج سالم داشته باشم، قفل دوم اینکه دوست دارم کارم برکت داشته باشد و قفل سوم اینکه دوست دارم عاقبت بخیر شوم. شیخ نخودکی فرمود: برای قفل اوّل، نمازت را اوّل وقت بخوان. برای قفل دوم نمازت را اوّل وقت بخوان. و برای قفل سوم هم نمازت را اوّل وقت بخوان! جوان عرض کرد: سه قفل با یک کلید؟! شیخ نخودکی فرمود: نماز اوّل وقت «شاه کلید» است ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
امام رضا علیه السَّلام می‌فرمایند: 🔥در روز قیامت به عابد گفته شود آدم‌ خوبی بودی، به خود پرداختی و زحمت خود از دوش مردم برداشتی، به بهشت درآی! 💢بدانید فقیه کسی است که خِیر خود را بر مردم فرو ریزد و آنان را از دشمنان‌شان برهاند. به فقیه گفته می‌شود: ای کسی که سرپرستی یتیمان آل محمد را بر عهده گرفتی و دوست‌داران و پیروان و مستضعفانم را هدایت کردی بایست تا هر کسی که از تو بهرمند شده و یا دانش آموخته است شفاعتش کنی. 📌در حدیث فوق دقت کنیم فرق عابد و عالم در آن است که عابد، علم خود را فقط خودش به کار می‌گیرد و به فکر اصلاح خود است ولی عالم، علم خود را در اختیار دیگران قرار می‌دهد، چون‌ شمع می‌سوزد و نور می‌دهد بدون این‌که دستمزدی از آنان طلب کند. 📖الاحتجاج (طبرسی) داستان ‌ها و پندهای اخلاقی ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🟢 ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا! نفاق یعنی باطن بد و نیت بد را به قصد خدعه و فریب مردم مخفی کردن، جو فروختن و گندم‌نمایی کردن. عکس قضیه چگونه است؟ عکس قضیه این گونه است که انسانی به کمالاتی از معنویت رسیده باشد که اگر مردم از آن اطلاع پیدا کنند دست و پایش را می‌بوسند، خاک پایش را بر می‌دارند. ولی او این کمالات را مخفی می‌کند و می‌خواهد این راز بین خودش و خدای خودش باشد. ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا؟! 📗 استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج۷/ص۱۳۴ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
31.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 علامه حلی و ملاقات با امام زمان (عج) 🎙با صدای شهید کافی(ره) ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
‌ 🔴 راه های پاک شدن مؤمنان از گناه یونس ابن یعقوب از امام صادق علیه السلام نقل کرده است: درخصوص مومنان، هر بدنی که چهل روز آسیبی به آن وارد نشود، ملعون است و دور از رحمت خداوند. گفتم: واقعا ملعون است؟ فرمودند: بله. گفتم: واقعا؟ باز فرمودند: بله. پس چون امام علیه السلام سنگینی مطلب برای من را مشاهده کردند، فرمودند: ای یونس! از جمله ی بلا و آسیب به بدن همین خراش پوست و ضربه خوردن و لغزیدن و یک سختی و خطا کردن و پاره شدن بند کفش و چشم درد و مانند اینها است، نه لزوما مصیبتهای بزرگ. مومن نزد خداوند بافضیلت تر و گرامی تر از آن است که بگذارد چهل روز بر او بگذرد و گناهان او را پاک ننماید؛ ولو به یک غم پنهان در دلی ، که او نفهمد این غم از کجا حاصل شده است. به خدا قسم، وقتی یکی از شما سکه های درهم را در کف دست وزن میکند و متوجه نقصان آن شده و غصه دار میشود، سپس دوباره وزن میکند و متوجه میشود که وزنش درست بوده، همین غصه کوتاه و گذرا موجب آمرزش برخی از گناهان اوست... 📚 الوسائل: 11 / 518 ج 21 البحار: 76 / 354 ج عن کنز الکراجکی: ص 63 بإسناده عن یونس بن یعقوب ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 داستان‌های‌بحارالانوار ذلت گناه و عزت طاعت یکی از خلفاء عباسی دل درد شدیدی داشت. بختیشوع که خود نصرانی، و از پزشکان ماهر آن عصر بود، برای معالجه به بالین آن خلیفه آمد و پس از معاینه، معجونی از دارو درست کرد و به خلیفه داد ولی خوب نشد بختیشوع که از معالجه او ناامید شده بود، گفت: آنچه مربوط به علم پزشکی بود، همین بود که انجام دادم. بنابراین درد تو با برنامه طبی، معالجه نمی یابد و ادامه دارد، مگر شخصی که دعایش مستجاب می‌شود، برای تو دعا کند. خلیفه به یکی از نگهبانان خود گفت: موسی بن جعفر را به اینجا بیاور. او رفت و امام کاظم (علیه السلام) را آورد. مأمور شنید که حضرت در بین راه مشغول راز و نیاز شد و دعایی خواند، همان دم درد خلیفه برطرف شد و شفا یافت. پس از آنکه امام (علیه السلام) به نزد خلیفه وارد شد، به امام گفت: تو را به حق جدت پیامبر مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) سوگند می‌دهم، بگو بدانم درباره من چه دعایی کردی؟ امام کاظم (علیه السلام) فرمود: گفتم: اللهم کما أریته ذل معصیته فأره عر طاعتی. خدایا! همان طور که نتیجه ذلت و خواری گناه خلیفه را به او نشان دادی، نتیجه عزت و شرافت اطاعت مرا نیز نشان بده. آری، استجابت دعا و نیایش از آثار اطاعت و بندگی است، همچنان که ذلت و گرفتاری معمولا از آثار عصیان و گناه می‌باشد. 📚 بحارالانوار، ج ۴۸، ص ۱۴۰. ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ 🌼الهی 💜دلتون شـاد 🌼روزتون پر از نشاط 💜و قلب مهربونتون هميشه تپنده باد 🌼روز خوبی داشته باشید😊 ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی