🟢به دادهها و ندادههای خدا اعتماد کن
در بيمارستانها وقت شام و ناهار، غذاها خيلی متفاوت است!
به يک نفر سوپ، چلوكباب و دسر میدهند، به يکی فقط سوپ میدهند، به يک نفر حتی سوپ هم نمیدهند و میگويند كه فقط آب بخور، به يک كسی میگويند كه حتی آب هم نخور.
جالب است كه هيچكدام از اين بيماران اعتراض ندارند!
زيرا آنها پذيرفتهاند كسی كه اين تشخيصها را داده، طبيب است و آن كسی كه طبيب است، حكيم است.
گپس اگر خدا به كسی كم داده يا زياد داده، شما گله و شِكوه نكنيد كه چرا به او بيشتر دادهای و به من كمتر! اين كارها روی حساب و حكمت است.
🤲 خدایا به داده و ندادهات شکر.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣راهکار آیتالله بهجت (ره)
برای حواس پرتی در نماز
🎙استاد مسعود عالی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🤲🏻اذان خیلی خیلی جالبه
آﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ: ﺩﺭﻃﻮﻝ۲۴ ﺳﺎﻋﺖ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺭﻭﺯ، ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﺻﺪﺍﯼ ﺍﺫﺍﻥ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﮐﺮﻩ ﺯﻣﯿﻦ ﻗﻄﻊ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ! ﺻﺪﺍﯼ ﺍﺫﺍﻥ ﺩﺭ ﮐﺮﻩ ﺯﻣﯿﻦ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺭﻭﺯﻗﻄﻊ نمےﺸﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻫﺮ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺑﺮﺳﺪ ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﺩﺭﺟﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺁﻏﺎﺯ مےﺸﻮﺩ .
ﮔﻔﺘﻦ ﺍﺫﺍﻥ ۴ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺯﻣﺎﻥ ﻻﺯﻡ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺯﻣﯿﻦ ﺩﺍﺭﺍﯼ ۳۶۰ ﺧﻂ ﻓﺮﺿﯽ ﺍﺯﻗﻄﺐ ﺷﻤﺎﻝ ﺑﻪ ﻗﻄﺐ ﺟﻨﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻌﺎﺩﻝ ۳۶۰ ﺩﺭﺟﻪ ﻣﯿﺒﺎﺷﺪ؛ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ، ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺜﺎﻝ : ﻇﻬﺮ ﺷﺮﻋﯽ ﺩﺭﺧﻂ ۱ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﺸﻮﺩ، ۴ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﻃﻮﻝ ﻣﯿﮑﺸﺪﺗﺎ ﻇﻬﺮﺷﺮﻋﯽ ﺩﺭﺧﻂ ۲ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﻮﺩ،ﻭﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﻣﻌﺎﺩﻝ ﺯﻣﺎﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺧﻂ ﯾﮏ ﺍﺫﺍﻥ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ . ﺑﻪ ﺍین ﺗﺮﺗﯿﺐ ۳۶۰ ﺿﺮﺑﺪﺭ 4ﻣﯿﺸﻮﺩ ۱۴۴۰ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﮐﻪ ﻣﻌﺎﺩﻝ۲۴ ﺳﺎﻋﺖ ﺍﺳﺖ .....ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻛﺒﺮ ... اینجاست که خدای متعال خطاب به پیامبرش (ص) میفرماید:
"و رفعنا لک ذکرک" یعنی ذکر و یاد تو را بلند کردیم... یعنی حداقل در هر اذان که یادی از پیامبر میشود و اسم مبارکش ذکر میگردد. پس هیچ دقیقه ای روی کره ی زمین نیست مگر آنکه اسم رسول خدا آورده شود ...
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚#یک_داستان_یک_پند
پادشاهی در بستر بیماری افتاد. پزشکی حاذق بر بالین وی حاضر کردند. پزشک گفت: باید کل خون پسر جوانی را در بدن تو تزریق کنند تا ضعف و کسالتت برطرف گردد.شاه از قاضی شهر فتوی مرگ جوانی را برای زنده ماندن شاه گرفت. پدر و مادری را نشانش دادند که از فقر در حال مرگ بودند. پولی دادند و پسر جوان آنها را خریدند.پسر جوان را نزد پادشاه خواباندند تا خون او را در پادشاه تزریق کنند. جوان دستی بر آسمان برد و زیر لب دعایی کرد و اشکش سرازیر شد. شاه را لرزه بر جان افتاد و پرسید چه دعایی کردی که اشکت آمد؟
جوان گفت: در این لحظات آخر عمرم گفتم، خدایا، والدینم به پول شاه نیاز دارند و مرگ مرا رضایت دادند. و قاضی شهر به مقام شاه نیاز دارد که با فتوای مرگ من به آن میرسد، با مرگ من، پزشک به شهرت نیاز دارد که شاه را نجات میدهد و به آن میرسد. و شاه با خون من به زندگی نیاز دارد که کشتن من برایش نوشین شده است.
گفتم: خدایا تمام خلایقت برای نیازشان میبینی مرا میکشند تا با مرگ من به چیزی در این دنیای پست برسند. ای خالق من، تنها تو هستی که مرا برای نیاز خودت نیافریدی و از وجود بندهات بینیازی، تنها تو هستی که من هیچ سود و زیانی به تو اگر بخواهم هم، نمیتوانم برسانم. ای بینیاز مرا به حق بینیازیات قسم میدهم، بر خودم ببخشی و از چنگ این نیازمندانت به بینیازیات سوگند میدهم رهایم کنی.
شاه چون دعای جوان را شنید زار زار گریست و گفت: برخیز و برو . من مردن را بر این گونه زنده ماندن ترجیح میدهم. شاه با چشمانی اشکآلود سمت جوان آمده و گفت: دل پاکی داری دعا کن خدای بینیاز مرا هم شفا داده و بینیازم از خلایقش کند.جوان دعا کرد و مدتی بعد شاه شفای کامل یافت.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢اظهارات عجیب وبغض (هوگو چاوز) رئیس جمهور اسبق ونزوئلا در مورد امام زمان(عج)!
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃✨🌼✨🍃✨🌼✨🍃
💫✨امشب را در ڪمال آرامش
🌟و راحتے بخوابیم
💫✨آرزوهایم را به خــدا
🌟بسپاریم...
💫✨به قادر مطلقے ڪه
🌟همه چیز را
💫✨ممڪن مے سازد...
🌟 #شبتون_آروم_و_در_پناه_خدا
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
سلام حضرت بهار ، مهدی جان
شما بازخواهید آمد و درختان ، پاییز و بی برگی را از یاد خواهند برد و شکوفه ها و گل ها و پروانه ها ، میهمان دستان سبز باغ ها خواهند شد ...
شما بازخواهید آمد و جهان ، در هاله ای از امید و عدالت و لبخند ، خوشبختی را تجربه خواهد کرد ...
شما بازخواهید آمد ...
به همین زودی ...
به همین نزدیکی ...
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🟣 13 جمله جالب
1) از زشترویی پرسیدند: آن روز که جمال پخش میکردند، کجا بودی؟
گفت: در صف کمال!
2) اگر کسی به تو لبخند نمیزند علت را در لبان بسته خود جستوجو کن!
3) مشکلی که با پول حل شود، مشکل نیست، هزینه است.
4) همیشه رفیق پابرهنهها باش، چون هیچ ریگی به کفششان نیست.
5) با تمام فقر، هرگز محبت را گدایی نکن و با تمام ثروت، هرگز عشق را خریداری نکن.
6) هرکس ساز خودش را میزند، اما مهم شما هستید که به هر سازی نرقصید.
7) مردی که کوه را از میان برداشت، کسی بود که اول شروع به برداشتن سنگریزهها کرد.
8) شجاعت یعنی بترس، بلرز، ولی یک قدم به جلو بردار.
9) وقتی كاملاً تنهـا و بىكس شدی، بدان که خدا همه را بیرون کرده، تا خودت باشی و خودش.
10) یادت باشد که در زندگی روزی به عقب نگاه میکنی و به آنچه كه برایت گریهدار بود، میخندی.
11) آدمی را آدمیت لازم است، عود را گر بو نباشد، هیزم است.
12) کشتن گنجشکها، کرکسها را ادب نمیکند.
13) فرق بین نبوغ و حماقت این است که نبوغ حدی دارد ولی حماقت نه.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🟣نامه امیرالمومنین امام علی علیهالسلام به یکی از کارمندان حکومتی که اختلاس کرده بود:
✍چون فرصت به دست آوردى به مردم خيانت كردى و هر چه از اموالى كه براى بيوهزنان و يتيمان نهاده بودند ربودى، مثل گرگی تيزچنگ که بره مجروح را مىربايد.
اموال مسلمانان را با دلى آسوده ربودی، بدون آنكه خود را در اين اختلاس گناهكار پندارى.
واى بر تو! چنان مىپنداشتی كه ميراث پدر و مادرت را مىبرى.
سبحان الله؛ آيا به قيامت ايمان نداری؟ آيا از روز حساب بيمناک نیستی؟
چگونه آشاميدن و خوردن بر تو گواراست در حالی که آنچه مىخورى و مىنوشی از حرام است.
از خداوند بترس و اموال اين قوم را بازگردان كه اگر چنين نكنى و خداوند مرا بر تو پيروزى دهد، با اين شمشير، كه هر كس را ضربتى زدهام به دوزخش فرستادهام، تو را نيز خواهم زد.
به خدا سوگند، اگر از حسن و حسين نیز چنين عملى سر مىزد، نه با ايشان مدارا و مصالحه مىنمودم و نه هيچيك از خواستههایشان را برآورده میکردم، تا آنگاه كه حق را از ايشان بستانم.
به خدا سوگند كه آنچه تو به حرام از اموال مسلمانان بردهاى، اگر به حلال به دست من مىرسيد، دلم نمىخواست براى بازماندگانم به ميراث نهم!!
📚نامه 41 نهج البلاغه
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
4_6051112542103678428.mp3
7.02M
🟣#مردم_از_هم_فاصله_نگیرید
🎙با صداي شهيد حاج شيخ احمد کافی
قرآن کریم
إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيرًا
بی تردید منافقان در پایین ترین طبقه از آتش اند، و هرگز برای آنان یاوری نخواهی یافت
﴿سوره نساء ، آیه 145﴾
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 تکرار جنگ صفّین در عهد رجعت؛#انتقامسخت
🌕 آقا امام صادق علیهالسلام فرمودند:
همانا برای امیرالمؤمنین صلوات الله علیه با فرزندش حسین علیهالسلام در زمین رجعتی است. وی با پرچم خود میآید تا اینکه انتقام خود را از بنیامیّه و معاویه و اولاد معاویه و آنها که همراه آنان به جنگ حضرت آمدند بگیرد؛ خداوند در آن روز سیهزار نفر از یاوران علی علیهالسلام را که همه از اهل کوفه میباشند، و هفتاد هزار نفر از سایر مردم شیعه را به یاری علی علیه السلام برانگیخته میگرداند. و دوباره در صفّین آن دو لشکر یکدیگر را مانند بار نخست ملاقات میکنند و تمام نفرات لشکر معاویه را از دم شمشیر میگذراند، بهطوریکه یک نفر آنها باقی نمیماند که خبر آنها را بیاورد...
📗تفسير البرهان، ج ۳، ص ۵۰۷
📗بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۷۴
📗نوادر الأخبار، ج ۱، ص ۲۸۹
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📌 همه برای یکی
ایران، عراق، سوریه و... سرزمینهايى هستند که بیشترین تعداد عاشقان و یاوران حضرت برای شروع قیام را در خود جای میدهند. در لحظهٔ موعودِ ظهور، ۳۱۳ مبارزِ عاشق و دلاور، شبانه و در زمانی مشخص، خود را برای بیعت به مکه میرسانند. در کوچهها و خیابانهای آن راه میروند. با حضرت بیعت میکنند. دیری نمیگذرد که حدود ۱۰ تا ۱۵ هزار نفر به یاریشان میشتابند*۱ که از هر ملیّت و قومیتی در آن دیده و یافت میشود.
چه عرب و چه عجم چه از شرق و چه از غرب چه سفید و چه سیاه، سپاهی متناسب با افکار و عقاید مولایمان علی، میسازند و قیام خویش را در رکاب حضرت قائم آغاز میکنند.
در امتداد و ادامهٔ این نهضت باشکوه بر تعداد این قومیتها، ملیتها و نژادها افزوده میشود و همین تفاوتها، زیبایی و یکپارچگی سپاه حضرت را تشکیل میدهند.
📚 ١. امام صادق، الغيبة نعمانى، ص ۳۰۷ و امام علی، الملاحم و الفتن، ص ۶۵
⚪️ #ویژگی_یاران_امام_زمان
#اللهمعجـللولیڪالفـرج
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
#پنج_گنج
امام محمد باقر علیهالسلام خطاب به جابر بن یزید جُعفی میفرمایند:
«ای جابر!
تو را به پنج چیز وصیت میکنم...
اگر مورد ستم قرار گرفتی، ستم نکن
اگر به تو خیانت کردند، تو خیانت نکن
اگر تو را تکذیب کردند، خشم نگیر
اگر تو را ستایش کردند، دلخوش نشو
و اگر تو را سرزنش کردند، دلگیر مشو
بلکه درباره آنچه گفتند فکر کن!
◽️
اگر دیدی آنچه میگویند راست است،
خود را اصلاح کن
و اگر دیدی درست نیست، پس بدان که خود را مدیون تو کردند و برای جبران این دِین، از ثوابهای او به تو میدهند و از گناهان تو کم کرده، در نامه اعمال او قرار میدهند»
📚بحارالأنوار، جلد۷۵، صفحه۱۶۲
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوری ازاضطراب
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پروردگارا🙏
آنکه در دامان تو پناه گرفت
طعم بیپناهی را نمیچشد
هر کس که مدد از تو گرفت بییاور نمیماند.
آنکه به تو پیوست، تنها نمیشود
خداوندا کنارمان باش
قرارمان باش و یارمان باش
یڪ شـب پــر از آرامـــــش
یڪ دل شـــــاد و بـــےغـصــه
یڪ دعــــــایخیر از تـهِدل
نصیبلحظههاتون در این شب آروم
شبتون زیبا🌹
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ســـلام_صبحتون_شاد☀️
الهی خندتون درگیر غم نشه😍
در این صبح زیبای سه شنبه 🌺
سفرتون پهن باشه و جمع نشه 💖
الهی جیبتون پر از پول💰
دستتون خالی نشه✨
زندگیتون پر ازعشق و محبت❤
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 شباهت آیات عهد عتیق با احادیث شیعه
⭕️ نزول حضرت جبرئیل بر حجّت خدا به شکل پرنده
چون عیسی(علیهالسلام) تعمید گرفت، بیدرنگ از آب برآمد. همان دم آسمان گشوده شد و او روح خدا را دید که همچون کبوتری فرود آمد و بر وی قرار گرفت.
📗انجیل متی 3: 13- 17
🌕 امام صادق علیهالسلام:
«إِنَّ أَوَّلَ مَنْ یُبَایِعُ الْقَائِمَ جَبْرَئِیلُ یَنْزِلُ فِی صُورَهًِْ طَیْرٍ أَبْیَضَ فَیُبَایِعُهُ...
اوّلین کسی که با قائم عجلالله فرجه بیعت میکند، جبرئیل علیهالسلام است که به صورت پرندهای سفید نزد حضرت آمده با او بیعت میکند.
📗کمال الدین، ج ۲، ص ۶۷۱
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 مدعی ولایت و امامت از نظر امام زمان...
🌕 حضرت مهدی عجل الله فرجه:
«لاَ يُنَازِعُنَا مَوْضِعَهُ إِلاَّ ظَالِمٌ آثِمٌ وَ لاَ يَدَّعِيهِ دُونَنَا إِلاَّ جَاحِدٌ كَافِرٌ»
كسى با ما، در رابطه با مقام ولايت و امامت مشاجره و منازعه نمىكند، مگر آن كه ستمگر و معصيت كار باشد؛ همچنين كسى مدّعى ولايت و خلافت نمىشود، مگر كسى كه منكر و كافر باشد!
از آدم تا محمّد، مقصد این است؛
فقط مهـدی امیرالمسلمین است!!!
📗الغيبة (للطوسی)، ج ۱، ص ۲۸۵
📗الاحتجاج، ج ۲، ص ۴۶۶
📗بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۸
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر بر سر عهد و پیمان خود ماندیم؟
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🟣ای فرزند آدم ...
من سخنانت را می شنوم وقتی که با من حرف می زنی
و درد دل باز می گویی ...
تو نیز سخنان مرا در کتاب من بخوان که فرشتگانم
بر تو فرود آورده اند
و من بدان وسیله با تو سخن می گویم ...
در خلوت خود به اندیشه بنشین
و در تنهایی خود سخنان مرا بشنو
نعمت های مرا بشمار و خطاهای خودت را به یاد آر
مرا دوست داشته باش
و محبتم را در دل دیگران نیز بیانداز
مهربانی های مرا برایشان بازگو کن
و سایه سار لطف مرا بر فراز وجودشان نشان ده ...
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🟣 عالم ربانی آیت الله حق شناس رحمه الله:
جوانهاى عزيز، خوب گوش بدهيد! در ابتداى جوانىِ من، كسى نبود كه اين #حديث را براى من بخواند؛ ولى من به شما تذكر مىدهم و يادآورى مىكنم.
#قرآن راه وسوسه را بر #شيطان مىبندد
اين هم يك مشوق براى شما تا بدانيد كه #قرائت_قرآن با خون و رگ و
پى شما مىآميزد.
دربارهى شيطان گفته شده است كه «ان الشيطان ليجرى من ابن آدم مجرىالدم».1 يعنى شيطان از راه دوران دم وارد خون مىشود و #قلب را وسوسه مىكند. اما اين جوانى كه قرائت قرآن كرده است وكتاب بارى تعالى با خونش ممزوج شده است، شيطان چگونه مىتواند او را وسوسه كند؟!
باز بخوان و بالا برو!
«يعطى الامان بيمينه». به او گفته مىشود: تو در امانى. هيچ غصه نخور.
آتش #جهنم حتى به ذهنت هم خطور نكند.
«و الخلد والجنان بيساره». بهشت در سمت چپ توست، باباجان!
«و يُكسى حُلَّتين». دو حله و لباس بهشتى به او مىپوشانند.
«ثم يقال اقرأ وارقه». به اوگفته مىشود: همان قرآنهايى كه مىخواندى، باز بخوان و بالا برو!
پروردگار خودش لايتناهى است. جوايزش هم لايتناهى است.
پاداش والدين قارى قرآن در #قيامت
باز كج سليقگى كن و بگو: بچهام اگر به #مسجد برود؛ درسش مىماند!
اى بيچاره! وقتى اين قسمت از روايت را گوش دادى، آنوقت مىزنى توى سرت!«و يكسى ابواه حُلتين» دو تا حُله و لباس بهشتى هم به پدر و مادر قارى قرآن مىپوشانند. باز نگذار پسرت بيايد مسجد!
به پدر و مادر اين قارى قرآن مىگويند: اين جزاى آن قرآنهايى است كه فرزند شما خوانده است.
1_ 📖مستدرک الوسائل ج16ص220از کتاب عوالی اللئالی
📚ز ملک تا ملکوت - 1، صفحه 204
#انس_باقرآن
#تربیت_فرزند
آیت الله #حق_شناس
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🟣نسبت به خدا خوشگمان باش
🔹️حضرت سلیمان علیه السلام طوری بود که هر چه میدید یاد خدا میافتاد، ایشان "اَوّاب" بود یعنی بسیار رجوعکننده به خدا.
🔸درمورد میرزا جواد آقای ملکی تبریزی نقل میکنند که ایشان در روز غدیر مهمانی میگرفت، صبح تا ظهر مردم میآمدند. یک پسر فاضل طلبۀ خیلی زیبایی هم داشت، این پسر وقتی رفت پای سرداب تا میوهها را بشوید، همان جا افتاد و از دنیا رفت. زن میرزا خودش را به میرزا رساند و گفت: «پسرمان مُرد!» گفت: «ساکت! چیزی نگو.» مهمانی برگزار شد. بعد که خودیها مانده بودند، ایشان گفت: «از آقایم ممنونم بعد از این همه سال که من عید غدیر مهمانی میگرفتم، امسال به من عیدی داد.»
🔹مرگ یکی از عزیزان مسئلهای است که طبعاً باید ناراحتی باشد اما میرزا از این مسئله جز لطف خدا نمیبیند، چون به خدا خوشگمان است، چون میگوید: «مگر میشود خدا در حق ما بدی بخواهد؟» چون عالِم است. عالِمی است که میداند وقتی حضرت خضر آمد بچۀ آن مرد و زن مؤمن را کُشت، استدلالش این بود که اگر این بزرگ میشد، پدر و مادرش را کافر میکرد. شاید چنین چیزی است. میگوید: «خدایا هم برای آن بچه خوب بود، هم برای من و مادرش خوب بود. ممنونتم که چنین نعمتی به ما دادی.» این واقعاً ستودنی است که همچین آدمی به چنین فهم و درکی برسد.
🔸️ آیا ما به خدا خوشگمان هستیم؟ مثلاً پایمان بشکند، بگوییم: «خدایا احتمالاً اگر ادامه میدادم میخواستم زیر تریلی بروم، یا اگر میرفتم به یک گناهی میافتادم.» البته این جبرگرایی نیست که فکر کنید کلاً آدم به آنچه که دارد، قانع باشد و دیگر تکانی به خودش ندهد و هیچ تغییری نکند.
🔹️ اصلاً امکان ندارد مؤمن افسردگی بگیرد چون در دل سختترین چیزها هم لطف خدا را میبیند. زمانی که پیکر مطهر اباعبدالله علیه السلام روی زمین بود، حضرت زینب سلام الله علیها میفرماید: «مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا؛ من چیزی جز زیبایی ندیدم.»
برگرفته از سخنرانی استاد رائفی پور
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 حاضــــرِ غایب از نظـــــــر...
🌕 امیرالمومنین علی علیهالسلام فرمودند:
«به پروردگار علی سوگند! که حجّت بر آنان در راههایشان بگذرد؛ به خانهها و کاخهایشان داخل شود؛ و شرق و غرب زمین را بسیار در نوردد؛ سخن مردم را میشنود، و بر مردم سلام میکند، او آنها را میبیند، ولی دیده نمیشود؛ تا زمان و وعدهاش فرا رسد و منادى از آسمان آواز دهد كه «هان! امروز روز شادى فرزندان على علیهالسلام و شيعيان اوست»
«…فَوَ رَبِّ عَلِيٍّ إِنَّ حُجَّتَهَا عَلَيْهَا قَائِمَةٌ مَاشِيَةٌ فِي طُرُقِهَا دَاخِلَةٌ فِي دُورِهَا وَ قُصُورِهَا جَوَّالَةٌ فِي شَرْقِ هَذِهِ اَلْأَرْضِ وَ غَرْبِهَا تَسْمَعُ اَلْكَلاَمَ وَ تُسَلِّمَ عَلَى اَلْجَمَاعَةِ تَرَى وَ لاَ تُرَى إِلَى اَلْوَقْتِ وَ اَلْوَعْدِ وَ نِدَاءِ اَلْمُنَادِي مِنَ اَلسَّمَاءِ أَلاَ ذَلِكَ يَوْمٌ فِيهِ سُرُورُ وُلْدِ عَلِيٍّ وَ شِيعَتِهِ»
📗الغيبة (للنعمانی)، ج ۱، ص ۱۴۲
📗فضائل أمیرالمؤمنین، ج ۱، ص۶۷
→ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بهش فکر میکنی؟
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸خورشید جایش را به ماه میدهد
⭐️روز بـه شب ، آفتاب به مهتاب
🌸ولـــی مهــر خـــــدا
⭐️همچنان با شدت میتـابـد
🌸امیدوارم قلب هـــاتـــون
⭐️پــراز نــور درخشــان
🌸لطف و رحمت خــدا باشه
⭐شبـ🌙ـتون غرق در عطر گل
💗شبتون آرام کنار خانواده و عزیزان💗
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
در این صبح🍃🍂
زیبـای پاییزی
بهترینها
و خـیرتـرین هارا 🍃🍂
از خدای عزیز ومهربان
بـرای شمـا
بزرگواران خواستارم🍃🍂
امروزتـون
پـراز اتفاقات قشنگ
پـراز مـوفقیت
و پـراز خیر و برکت باشه🍃🍂
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚یک داستان کوتاه
سلیمان نبی (ع) در راه مور ضعیفی دید که دانۀ خود به زور میکشید. مور را در دست گرفت و به خانۀ خود آورد. صندوقی چوبی داشت که وسط آن را تراشید و مور را در آن خانه داد. به مور گفت: میخواهم یکسال میهمان من باشی و رنج کار و بار نبری، در یکسال چند حبه گندم تو را کفایت میکند؟ مور گفت: چهار حبه گندم با قدری آب، برای رفع گرسنگی یکسال من کافی است. حضرت سلیمان (ع) شش حبه گندم گذاشت و اتمام حجت کرد که یکسال بعد به دیدارش خواهد آمد و او را آزاد خواهد کرد. مور پذیرفت و سلیمان (ع) درب صندوق را بست.
یکسال بعد سلیمان (ع) آمد و دید که مور از شش حبه گندم، سه حبۀ آن را خورده و سه حبۀ دیگر باقی مانده است. بر سر مور دادی کشید و گفت: ای مور! تو چه اندازه طمعِ دنیا داری که نخوردی؟ چرا دروغ گفتی که چهار حبه کفایتت میکند، ولی سه حبه خوردی؟ مور گفت: من دروغ نگفتم، من هر سال چهار حبه گندم میخورم، امسال هر چقدر خواستم در خوردنِ گندم راحت باشم، ترسیدم و با خود گفتم، ای مور! سلیمان خدا نیست که روزیِ تو را فراموش نکند، انسان است و ممکن است یادش برود و به جای یکسال بعد از دو سال درب زندانِ تو را باز کند تا رها شوی. او خدا نیست که همیشه زنده باشد، ممکن است بمیرد و تو هم با مرگ او از گرسنگی بمیری.
📖 قُل لَّوْ أَنتُمْ تَمْلِكُونَ خَزَائِنَ رَحْمَةِ رَبِّي إِذًا لَّأَمْسَكْتُمْ خَشْيَةَ الْإِنفَاقِ ۚ وَكَانَ الْإِنسَانُ قَتُورًا (100 - اسراء)بگو: اگر شما مالک خزائن رحمت پروردگار من بودید. در آن صورت، (بخاطر تنگنظرى) امساک مىکردید، مبادا انفاق، مایه تنگدستى شما شود، و انسان تنگنظر است.
ای سلیمان! حال فهمیدم که خدا اگر روزیِ مخلوق را به دست مخلوق بسپارد، تا چه اندازه فکر و خیال و درد و غصه دارد و حتی از ترسش نمیتواند دست به غذا ببرد.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚داستان کوتاه
طفلی از باغی گردو میدزدید. پسر صاحبِ باغ با چند دوست خود در کنار باغ کمین کردند تا دزد گردو را بیابند. روزی وقتی طفل گردوها را دزدید و قصد داشت از باغ خارج شود لشکرِ کمینکردهها به دنبال طفل افتادند و طفل گردوها را در راه رها کرده و از ترس جان خود فرار کرد. آنان پسرک را در گوشهای بنبست گیر انداختند و پسرک از ترس بر زمین چمباتمه زد و نشست و دست بر سر گذاشت و امان خواست.
حکیمی عارف این صحنه را میدید که صاحب گردوها چوبی در دست بلند کرده و میگوید: برخیز! چرا گردوهای ما را میدزدی؟! طفل گفت: من دزدی نکردم. یکی گفت: دستانت رنگی است٬ رنگ دستانت را چگونه انکار میکنی؟ دیگری گفت: من شاهد پریدنت از درخت بودم... حکیم وارد شد و چند سکه غرامت به صاحب مال داد تا از عقوبت او دست برداشتند.
حکیم در کُنجی نشست و زار زار گریست. گفت: خدایا! در روز محشر که تو میایستی و من در مقابل فرشتگانِ توام، چگونه گناهان خود را انکار کنم با اینکه دستانم و فرشتگانت بر حقیقت و بر علیه من گواهی خواهند داد؟!! خدایا! امروز من محشر تو را دیدم، در آن روز بر من و بر ناتوانیِام رحم نما و با من در محاسبۀ گناهانم تنها و پناهم باش و چنانچه من بر این کودک رحم کردم و نجاتش دادم تو نیز در آن روز بر من رحم فرما و مرا نجات ده!!!
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣مادر بی رحم
🎙استاد دانشمند
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚#یک_داستان_یک_پند
جوانی عاشق دختری شد و با رنج و مصیبت یک روز نصیبش شد تا ساعتی او را ببیند و از دست دختر شانهای به رسم یادگار بگیرد. از قضای روزگار دختر ازدواج کرد و پسر را چارهای جز فراموش کردن او نماند. نزد دوست مؤمن خود رفت و گفت: چگونه او را فراموش کنم؟ دوستش گفت: هر چه نشان از او داری از خود دور کن. جوان عاشق شانۀ چوبی را به دور انداخت.
مدتی گذشت و جوان آن دختر یادش برد. تنگی معیشت جوان را گرفت و یاد خدا فراموش کرد. دوست مؤمن به او گفت: شرم باد بر تو! از دختری شانهای چوبی داشتی به هزاران زحمت توانستی فراموشش کنی، چگونه از خدایی که این همه نعمت در کنار خود داری از دیدن آنها چشم پوشیدهای و فراموشش کردهای؟! پس نعمتهای خدا (اگر میتوانی) از خود دور کن سپس فراموشش کن...
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی