انگیزه جعل پیشگویی درباره کرونا و ضرورت احتیاط درباره روایات آخرالزمانی و.mp3
1.83M
انگیزه جعل شعر منسوب به امام علی (ع) درباره پیشگویی ویروس کرونا چه بوده است؟
بخش چهارم - 4 دقیقه صوت
#کرونا #پیشگویی #روایات #آخرالزمان #احادیث #عزائم_الدهور #عظائم_الدهور #ویروس_کرونا #كورونا
عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
آیدی اینستاگرام مدیر👇
@khodemani57
عضویت در کانال واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة مولا علی بن ابی طالب امیر المؤمنین علیه السلام
هدایت شده از پاسخ صوتی پرسش ها و شبهات
بحث روایات پیشگویانه1 و.mp3
4.88M
کدام پیشگویی ها و روایات آخرالزمانی معتبرند؟ معیار در این مورد چیست؟
آیا روایت قیام پرچمهای سیاه از خراسان، معتبر است و به حوادث عصر ظهور اشاره دارد؟
بخش اول - 10 دقیقه صوت
#آخرالزمان #علایم_ظهور #علم_غیب
عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
آیدی اینستاگرام مدیر👇
@khodemani57
عضویت در کانال واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
درباره روایات پیشگویانه آخرالزمانی 2.mp3
1.97M
کدام پیشگویی ها و روایات آخرالزمانی و علایم ظهور معتبرند؟ معیار در این مورد چیست؟
بخش دوم - 4 دقیقه صوت
#آخرالزمان #علایم_ظهور #علم_غیب
عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
آیدی اینستاگرام مدیر👇
@khodemani57
عضویت در کانال واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
هدایت شده از بصیرت افزایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ
⭕️ حدیثی از منابع برادران اهل سنت که هیچ بهانه ای را برای اثبات جانشینی اهل بیت پیامبر باقی نمی گذارد...
#تبلیغ_غدیر #فقط_به_عشق_علی
حداقل برای یک نفر بفرستید ✅
@basiratafzayi
آیا مطلب زیر صحیح است؟
«علی پس از پیروزی بر قبيله بنی قريظه ۷۰۰ یا ۹۰۰ نفر از مردان قبيله را گردن زد. (منبع: تاريخ طبری)»
پاسخ:
مطلب بالا درست نیست زیرا مقایسه مجموع روایات تاریخی نشان میدهد در ماجرای بنيقريظه فقط حدود 40 نفر از یهودیان جنایتکار کشته شدند اما بعدها در دوره بنیامیه بعضیها با انگیزههای خاصی این آمار را به هفتصد و نهصد نفر تبدیل کردند!
سپس طبری (حدود سیصد سال بعد از حادثه)، همان روایت تحریفشده و اغراقآمیزِ عصر اموی را بدون اینکه نقد کند، در کتاب تاریخش آورد و روایت اصلی و معتبر را از قلم انداخت! در حالی که روایت معتبر در کتاب ابن زنجویه که حدود نیم قرن پیش از طبری میزیست ذکر شده بود (رجوع کنید به کتاب الاموال، ابن زنجویه ص 299، روایت شماره 461)
ضمنا آن چهل نفر که اعدام شدند همگی به دست مولا علی (ع) کشته نشدند بلکه به دست چندین نفر کشته شدند و جرمشان این بود که بارها از پشت به مسلمانها خنجر زده، در مرحله آخر در جنگ احزاب نیز از پشت به قلعه محل استقرار زنان و کودکان حمله کردند ولی موفق نشدند و خودشان گرفتار شدند.
حمله به مسلمانان از پشت سر در قرآن اشاره شده است:
"إِذْ جاؤُكُمْ مِنْ فَوْقِكُمْ وَ مِنْ أَسْفَلَ مِنْكُمْ ..."
"هنگامی که (دشمنان) از بالا و پایینِ شما (جلو و پشتِ شهر مدینه) آمدند ..."(سوره احزاب؛ آیه 10)
ماجرای هجوم یهود به قلعه محل پناه گرفتن زنان و کودکان نیز در کتاب المغازی واقدی که حدود صدسال قبل از تاریخ طبری تالیف شده آمده است(رجوع شود به: المغازى، واقدى؛ ج 2، ص: 462 )
وانگهی اعدام شدگان فقط از بنی قریظه نبودند بلکه شماری از آن چهل نفر، از قبیله بنینضیر بودند که قبلا نیز درگیریهایی داشتند و پیامبر ص با رأفت اسلامی با آنها رفتار کرده بود اما این بار با همدستی شماری از بنیقریظه در حساسترین شرایط جنگ احزاب، از پشت به مسلمانان خنجر زده، به قلعه محل پناه گرفتن زنان و کودکان حمله کرده بودند.
ضمنا حکم اعدام سران بنینضیر و همدستانشان از بنیقریظه را شخص پیامبر (ص) یا امام علی(ع) صادر نکردند بلکه یک قاضی مورد قبول طرفین به نام "سعد بن معاذ" چنین حکمی را داد و پیامبر (ص) آن را عادلانه دانستند.
#بنی_قریظه #یهود #خشونت_در_اسلام
عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
آیدی اینستاگرام مدیر👇
@khodemani57
عضویت در کانال واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
هدایت شده از غلوپژوهی | یادداشتهای حدیثی و رجالی
🌱 داروی منسوب به امام کاظم ع
✍️عمیدرضا اکبری، علی عادلزاده
این روزها و البته پیشتر هم فراوان از سوی جریان موسوم به طب اسلامی، داروی امام کاظم ع، به عنوان دوای امراض و دردهای جهانگیر معرفی میشود. بازخوانی تنها مستند این نسخه خالی از لطف نیست:
«قَالَ السَّرِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ السَّرِيِّ قَالَ: حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الْأَرْمَنِيُّ قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ سِنَانٍ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: سَمِعْتُ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ ع وَ قَدِ اشْتَكَى فَجَاءَهُ الْمُتَرَفِّعُونَ بِالْأَدْوِيَةِ يَعْنِي الْأَطِبَّاءَ فَجَعَلُوا يَصِفُونَ لَهُ الْعَجَائِبَ فَقَالَ أَيْنَ يَذْهَبُ بِكُمْ اقْتَصِرُوا عَلَى سَيِّدِ هَذِهِ الْأَدْوِيَةِ الْإِهْلِيلَجِ وَ الرَّازِيَانَجِ وَ السُّكَّرِ فِي اسْتِقْبَالِ الصَّيْفِ ثَلَاثَةَ أَشْهُرٍ فِي كُلِّ شَهْرِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ فِي اسْتِقْبَالِ الشِّتَاءِ ثَلَاثَةَ أَشْهُرٍ كُلَّ شَهْرٍ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ يُجْعَلُ مَوْضِعَ الرَّازِيَانَجِ مَصْطَكَى فَلَا يَمْرَضُ إِلَّا مَرَضَ الْمَوْتِ.» (طب الأئمة عليهم السلام، ص50)
🔸بررسی اعتبارسنجی
منبع این روایت تنها کتاب منسوب به فرزندان بسطام است. در پژوهشی نشان دادهایم نسبت این کتاب به فرزندان بسطام نادرست است؛ بلکه بنا بر نسخه فرزندان بسطام در طبقه مشایخ مؤلف و صرفاً واسطه روایت از محمد بن خلف از وشاء فرض شدهاند، و جایگاه دیگری ندارند. بر این اساس مؤلف کتاب شناخته شده نیست. هرچه هست شواهد علاقه مؤلف به راویان غالیان خطابیه و از آن جمله خود ابو الخطاب، سردمدار این فرقه در نسخه بسیار است. (نک: مقالات اکبری و انصاری در مورد کتاب)
با این حال اگر بر فرض هم نسخه موجود اثر فرزندان بسطام میبود، باز درگیر این مشکل بود، که از خود آن دو، و نیز و واسطه روایت کتابشان جرح و تعدیل و شرح حالی دردست نیست. تنها در گزارش نجاشی آمده که راوی متسامح و پرتخلیطی چون ابن عیاش (نک: نجاشی، ص85) از این اثر گزارش داده است. (نجاشی، ص39) به کلی معلوم نیست طب الأئمه موجود از طریق کدام جریان های روایی به دست ما رسیده. اما از اسناد آن برمیآید خود مؤلف با راویانی از جبال و مناطق میان عراق و شام ارتباط داشته است. مناطقی که امامیه از راویان این محافل کمتر روایت کردهاند. واسطه ابن عیاش و فرزندان بسطام نیز صالح بن الحسين النوفلي است که در هیچ سند دیگری جز دو سندی از خود ابن عیاش دیده نمیشود، و البته در سند دیگر غیر از طب الأئمه نیز از سران صوفیه و با مصطلحات غلات روایت میکند. (مقتضب الأثر، ص53)
اما از نظر سند داخل کتاب نیز، روایت داروی امام کاظم ع از دو واسطه ناشناس روایت شده، و البته نسبت یکی از آن دو یعنی ارمنی در اسناد غلات رایج است. او از محمد بن سنان روایت میکند که سخن در مورد اتهام او مفصل است (نمونه نک: حسینینژاد، وثاقت محمدبنسنان در ترازوی نقد و بررسی)
🔸بررسی متنی:
گذشته از بحث سندی و منبعی، در متن خبر نیز اضطرابی وجود دارد.
اولا در این روایت سخن از بیمار شدن خود امام کاظم است و اطباء به عنوان معالجه دارو معرفی می کردند در حالی که امام از یک برنامه دارویی سه ماهه برای پیشگیری سخن میگوید.
ثانیا به فرض که این اضطراب با توجیهاتی حل شود اگر امام کاظم خودشان به این عمل نکردهاند چرا آن را با این لحن توصیه میکنند؟ و اگر استفاده کرده اند چرا بیمار شده اند؟ با این که در انتها به صورت مطلق گفته اند : فلا یمرض الا مرض الموت؟! که این هم اضطراب دیگر است.
البته اگر کسی هم بگوید که این مرض، مرض موت امام کاظم ع بوده است درست نیست امام کاظم در زندان و دور از امام رضا با سم شهید شدند.
ثالثا بر فرض چشمپوشی از این اضطرابها؛ این روایت برنامهای سه ماهه برای پیشگیری توصیه میکند. پس در شرایط واگیر بیماری این روزها، که مثلاً کرونا چند روزه ممکن است فرد را بیمار کرده، و یا حتی بکشد، چرا مدعیان طب اسلامی در پی تبلیغات گسترده برای فروش این دارو برآمده اند؟! و از طرفی نیز نسخه روایت نیز در «استقبال تابستان و زمستان» آمده، اما ایشان در همه ایام سال آن را تبلیغ میکنند.
البته منکر آن نیستیم که شاید -چنانکه از مقدمه روایت نیز بر میآید- این نسخه بنا بر تجربه بشری، گاه اثر مفیدی نیز داشته باشد. با این همه نسبت آن به امامان معصوم ع، ناروا و به دور از روش علمی است؛ به ویژه که گاه افراد بسیاری را هم که از این نسخه نتیجه نگرفتهاند، متهم به ضعف عقیدتی میکنند.
به هر رو تجویز عمومی آن بر اساس تجربه نیز نیازمند مطالعات بالینی پزشکی دقیق، و با ارائه دادههای آماری در مقیاس گسترده از نظر مزایا و مضرات است، و طبعاً این از عزیزان دوستدار طب اسلامی که با روش علمی نه در پزشکی و نه در علوم حدیث آشنا نیستند، بر نمیآید.
@gholow
🚫#جعلیات_فضای_مجازی
بسم الله الرحمن الرحیم
السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ
هر ساله در آغاز ماه محرم الحرام، 2 حدیث زیر در گروه ها و فضای مجازی دست به دست می شود که هیچ یک سندی ندارند و باید از نشر آنها اجتناب شود:👇
1️⃣قال للصادق(علیه السلام)؛
سیدی جعلت فداک! ان المیت یجلسون بالنیاحه بعد موته او قتله، و اراکم تجلسون انتم وشیعتکم من اول شهر بالمأتم و العزا للحسین (علیه السلام).
فقال: ما هذا... إذا هل هلال محرم نشرت الملائکه ثوب الحسین و هو مخرق من ضرب السیوف و ملطخ بالدماء فنراه نحن و شیعتنا بالبصیره و لا بالبصر فإذا تنفجر دموعنا..
به امام صادق (علیه السلام)عرض شد: آقای من به فدایتان شوم!...وقتی کسی می میرد یا کشته می شود جلسه نوحه ای برای او می گیرند، و من مشاهده می کنم که شما و شیعیانتان از اول ماه محرم اقامه ی جلسه عزا می کنید.
حضرت فرمودند: این چه حرفی است!
هنگامی که هلال ماه محرم دمیده می شود ملائکه پیراهن امام حسین را آویزان می کنند در حالیکه پاره پاره شده از ضربه های شمشیر و آغشته به خون است؛
ما و شیعیانمان این پیراهن را با چشم دل (و نه با چشم ظاهری) می بینیم پس اشک های ما سرازیر می شود.
جزایری، خصائص الزینبیه ص49 ، الهاشمی النجفی، ثمرات الاعواد، ص36.
✍️در مورد این روایت باید گفت در اولین منبعی که این روایت آمده است همین کتاب #ثمرات_الأعواد است که از تاریخ وفات مولف کتاب کمتر از نیم قرن می گذرد؛ و منبعی معاصر محسوب می شود. لذا باید دید این کتاب از چه منبع قبل از خودش و با چه سندی ذکر کرده است. در صورتی وقتی به کتاب مراجعه می کنیم؛ می بینیم نه منبعی برای روایت ذکر کرده است نه سندی برای روایت آورده است. لذا #هیچ_اعتمادی به روایت نیست؛ و باید از نشر آن جلوگیری کرد. این روایت حتی در مجامع روایی مفصل ما امثال بحارالأنوار، وسائل الشیعة و مستدرک الوسائل نیز نیامده است.
2️⃣ روایت دوم که سالهای قبل نیز منتشر می شد؛ اما امسال بدلیل شرایط ویژه کرونا نشر پیدا کرده است؛ روایتی است به شرح زیر:
قال الإمام الصادق صلوات الله عليه: مَنْ علّقَ علماً اسوداً على بابِ دارِهِ أوْ سطحِ بيتِهِ في ايّامِ عزاءِ جدّي الحسين صلواتُ الله عليه دَعَتْ لهُ ولأهلهِ أمُّنا فاطمةُ صلواتُ اللهِ عليها صباحاً ومساءً.
🏴هرکسی که پرچم سیاهی در ایام عزای جدم اباعبدالله علیه السلام بر روی در خانه اش یا بالای آن بگذارد،، برای آن و عیال آن مادرمان حضرت زهراء علیها السلام صبح و شب دعا میکند.
📓مقتل مبکی العیون/ص۱۱۱
✍️ در مورد این روایت نیز علاوه بر اینکه این مقتل مبکی العیون عنوانی است مشترک بین 2 کتاب که قدمت هر دو کتاب حداکثر به دوران قاجاریه می رسد؛ این روایت نیز در منابع متقدم و حتی امثال بحارالأنوار و وسائل و مستدرک نیز نیامده است. و بر این روایت نیز #هیچ_اعتمادی نیست و باید از نشر آن جلوگیری شود.
منبع: کانال دینپژوهی (تلگرام)
عضویت در کانال دینپژوهی در تلگرام 👇:
https://telegram.me/joinchat/A3ScEjz1VcXiflnayKJHrA
کانال بررسی روایات در ایتا و تلگرام👇
@shenakhtehadis
@shenakhtehadis
پرسش: آیا روایت زیر درست است؟
"به امام صادق(ع) گفتم: مردی از پیش شما میآید که به دروغ معروف است و سخنی میگوید که ما آن را ناروا میدانیم. امام فرمود: «به تو میگوید که من گفته ام شب، روز است و روز شب؟!»
گفتم: نه
فرمود: «حتی اگر این را به تو گفت که من آن را گفتهام باز هم تکذیبش نکن که همانا مرا تکذیب کردهای!»"
منابع: 📗البرهان في تفسير القرآن، ج ۵، ص ۸۶۰ و 📚بحار الأنوار، ج ۲، ص ۲۱۱
پاسخ:
قدیمیترین منبع این حدیث، کتاب بصائرالدرجات منسوب به صفّار (معاصر کلینی) است که متن عربی را به صورت زیر آورده که تفاوت فاحشی با متن بالا دارد:
... قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ الرَّجُلَ لَيَأْتِينَا مِنْ قِبَلِكَ فَيُخْبِرُنَا عَنْكَ بِالْعَظِيمِ مِنَ الْأَمْرِ فَيَضِيقُ بِذَلِكَ صُدُورُنَا حَتَّى نُكَذِّبَهُ قَالَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَ لَيْسَ عَنِّي يُحَدِّثُكُمْ قَالَ قُلْتُ بَلَى
قَالَ فَيَقُولُ لِلَّيْلِ إِنَّه نَهَارٌ وَ لِلنَّهَارِ إِنَّهُ لَيْلٌ
قَالَ فَقُلْتُ لَهُ لَا
قَالَ فَقَالَ رُدَّهُ إِلَيْنَا فَإِنَّكَ إِنْ كَذَّبْتَ فَإِنَّمَا تُكَذِّبُنَا.
📚 منبع: بصائر الدرجات، ج1، ص: 537
ترجمه حدیث بالا:
به امام صادق (ع) عرض کردم: "جانم به فدایت! گاهی کسی از سوی شما نزدِ ما میآید و مطلبی عظیم میگوید که سینههای ما آن را بر نمی تابَد تا جایی که میگوییم: «دروغ است»
حضرت فرمود: مگر از سوی من برای شما حدیث نیاورده است؟!
گفتم : چرا.
فرمود: آیا میگوید روز، شب است و شب روز است (تناقض صریح میگوید)؟
عرض کردم: خیر
فرمود: پس آن را به ما ارجاع بده (نه اینکه بگویی دروغ است) زیرا اگر (سخنِ ما باشد و ) بگویی دروغ است، در واقع ما را دروغگو نامیدهای.
در اینجا چند نکته مهم هست:
1- در متن این روایت نمیگوید که راوی، "معروف به دروغگویی" بوده است.
2- در این حدیث، سخن درباره کسی است که در زمان حیات امام (ع)، مستقیما از سوی ایشان آمده و مطلبی نقل کرده یعنی "واسطههای متعدد" و "فاصله زمانی قابل توجه" در میان نبوده است.
3- در این حدیث، بحث درباره مطلبی است که گرچه پذیرشش برای مخاطبان دشوار است اما نمیگوید که " شب ، روز است" یعنی حاوی "تناقضِ آشکار" نیست.
تا اینجا دیدیم که متن قدیمی حدیث در کتاب بصائرالدرجات، با روایت فارسی که در پرسش مطرح شده تفاوتهای فاحش و معناداری دارد.
اما این تفاوت فاحش از کجا آمده است؟
پاسخ اینست که متن روایت در بصائرالدرجات، چند قرن بعد در کتاب "مختصر البصائر" که درباره هویت و وثاقتِ مؤلفش تردیدهای جدی وجود دارد با دو تحریف مهم نقل شده است:
نخست اینکه به جای عبارت "الرَّجُلَ لَيَأْتِينَا مِنْ قِبَلِكَ " (گاهی مردی از سوی شما میآید)، نوشتهاند: "يَأْتِينَا الرَّجُلُ مِنْ قِبَلِكُمْ يُعْرَفُ بِالْكَذِب" (مردی که معروف به دروغگویی است از سوی شما میآید)!!
دوم اینکه عبارت "فَإِنْ قَالَ لَكَ هَذَا إِنِّي قُلْتُه" در آغازِ جمله پایانی حدیث افزوده شده که معنایش اینست که "حتی اگر گفت: من گفته ام (روز، شب است) باز هم تکذیبش نکن" (مختصر البصائر، ص: 233)
متأسفانه مؤلفانِ کتابهای البرهان و بحارالانوار که چند قرن پس از مؤلفِ مختصرالبصائر میزیستهاند این متنِ تحریفشده را از او نقل کرده اند ولی با منبع اصلی، مقابله و مقایسه نکرده، توجه خواننده را به تحریفاتِ ایجاد شده جلب ننمودهاند. البته مجلسی (ره) در بحارالانوار در ج 2 ، ص 187 متن اصلی را نیز نقل کرده بود.
خلاصه:
در حدیث اصلی حضرت نفرمودند که هر روایتی برایتان آوردند لزوما باید قبول کنید بلکه فرمودند: "اگر خلاف مسلّمات نیست، نگویید دروغ است".
یعنی (در زمان حضور معصوم ع)، "روایتی که برای شما نقل شده، هرچند برایتان سنگین به نظر میآید باز هم اگر چند درصد احتمال صحت دارد، آن را رد نکنید بلکه به ما ارجاع بدهید که تکلیف آن را روشن کنیم"
طبعا در زمان غیبت که امکان ارجاع دادن روایت به خود امام (ع) نیست و باید آن را فعلاً فقط به قرآن ارجاع دهیم و در هر موردی که به نتیجه قطعی نمیرسیم توقف کنیم و روایت را ردّ یا تایید نکنیم.
نکته دیگر اینست که احادیث دیگری داریم که ما را به "سنجیدنِ حدیث با قرآن و سنت پیامبر (ص)" توصیه میکنند:
... فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ لَا تَقْبَلُوا عَلَيْنَا مَا خَالَفَ قَوْلَ رَبِّنَا تَعَالَى وَ سُنَّةَ نَبِيِّنَا (ص)
" ... پس از خدا بترسید و آنچه با سخن خداوندگارِ ما و سنتِ پیامبرمان (ص) ناسازگار است ولی از ما نقل میشود نپذیرید" (رجال الکشی، ص 224)
عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
آیدی اینستاگرام مدیر👇
@khodemani57
عضویت در کانال واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
آقای مصطفی ملکيان و تاريخنگاری عاشوراء
الآن دوست دانشمندم مؤرخ برجسته تاريخ صدر اسلام و عصر اموی جناب آقای علی بهراميان برای من فايلی صوتی فرستاد از استاد و حکيم گرامی جناب آقای مصطفی ملکيان در رابطه با تاريخنگاری کربلاء. از گفته های آقای ملکيان خيلی تعجب کردم. ايشان ابراز داشته اند که ما از حادثه کربلا بسيار بسيار کم می دانيم و غالب رواياتی که نقل می شود مربوط به دوران صفوی به اين طرف است و اينکه منابع چندان زيادی برای ثبت روايات تاريخی در قرن نخست وجود نداشته. آنگاه استناد می کنند به فرمان خليفه دوم در رابطه با منع کتابت حديث و اينکه گفت: حسبنا کتاب الله.
من احتمال می دهم کثرت مطالعات استاد ملکيان در رشته های ديگر علوم مانع شده تا آن دانشمند محترم به درستی با تاريخ اسلام و منابع تاريخی و وضعيت تاريخنگاری در صدر اسلام آشنایی يابند. چند نکته را اينجا تذکر می دهم. اميدوارم به نظر شريفشان رسانده شود:
1- سنت نقل روايات به ويژه روايت شعر و "ايام"، سنتی بسيار کهن در ميان عرب بوده و به دوران ماقبل اسلام و عصر جاهليت و تمدن های کهن يمن قديم و شمال جزيرة العرب می رسد. اين نقل ها عموما گرچه مکتوب نمی شد اما سينه به سينه منتقل می شد. در جنگ ها از هر دو سوی جنگ کسانی به عنوان راويان قصص جنگ ها و اشعار و رجزخوانی های مرتبط با جنگ ها شرکت می کرده و به ضبط اشعار و علل سرودن اشعار و نقل حوادثی که منجر به سرودن اشعار جنگ ها می شد مبادرت می کرده اند. اين يکی از مهمترين سنت های قبيلگی در ميان اعراب جاهلی بود. شعر و روايت اخبار قبائل و جنگ ها و حماسه های قبائل بنابراین سنتی نا آشنا برای مسلمانان صدر اول نبود.
2- علاوه بر این با شکلگيری دولت در اسلام و دیوان های اداری ثبت روايات و اخبار تاريخی ابعاد تازه تری گرفت. بخشی از اين مسئله به وجود شماری از مخبرين حکومتی بر می گردد که برای امير و يا خليفه کار می کرده اند و بخشی هم به وظايف کاتبان دولتی بر می گردد که می بايست وقايع جنگ ها و ميزان مشارکت ها و خسارت ها و غنائم و غيره را دقيقا ثبت می کردند. قبائل هم برای خود راويانی معمولا به سنت قديم همراه می داشتند.
3- حادثه کربلا در جایی پنهان و در غياب ناظران آفريده نشد. بر اين واقعه بسياری از مردم منطقه و يا کسانی که به دلائلی در جنگ مشارکت نکردند ناظر بوده اند و برخی از روايات حادثه کربلا به آنها بر می گردد. در ميان قاتلان و کشندگان قساوت پيشه حضرت ابا عبد الله و اهل بيت و اصحاب بزرگوارش کسانی بودند که بعدا به دلائل مختلف بخش هایی از آنچه به چشم خود ديده بودند برای ديگران نقل کرده اند (و از جمله برای عبيد الله بن زياد و به خوشايند او). وانگهی از سوی خود خاندان رسالت هم علاوه بر حضرت زينب کبری (عليها السلام) و سيد الساجدين (عليه السلام) تعدادی ديگر از ميان بازماندگان کربلا بعدها روايت دست اولی از واقعه عاشوراء به دست دادند.
4- در زمان قيام مختار ثقفي تعدادی از کسانی که شاهد واقعه بودند از ميان اهالی کوفه و به دستور او آنچه در کربلا گذشت و به ويژه آنچه قاتلان زشت سيرت انجام داده بودند برای امير نقل کردند. روايات کربلا و مساهمت اشخاص و قبائل به روشنی برای مختار روشن بود و اصولا حادثه عاشوراء برای کوفيان امر پوشيده ای نبود.
5- دست آخر بايد چند کلمه ای هم درباره اين گفته آقای ملکيان بنويسم که عمر خليفه دوم منع از کتابت کرد. باری او منع از کتابت کرد. اما او منع از کتابت حديث کرد و نه کتابت شعر و اخبار تاريخی و يا امور ديوانی و فرامين دولتی. تازه امروزه می دانيم که با وجود منع کتابت حديث بسياری از اصحاب پيامبر (ص) احاديثی که از حضرت شنيده بودند را به انحای مختلفی ثبت می کرده اند. سيره ابن اسحاق و مغازی واقدي و مدونات تاریخی عروه و زهری و زبيريان و بسياری ديگر اخبار زيادی از عصر رسالت و خلفای نخستين به دست داده اند. تاريخنگاری و اخبارنگاری از نخستين سنت هایی بود که مسلمانان بدان خوگر شدند و اخبار جنگ هایی مانند جمل و صفين و نهروان و حادثه کربلا را کسانی مانند ابومخنف بر اساس روايات گاه دست اول نقل کرده اند. بنابراين اين استناد آقای ملکيان به کلی مردود است.
واقعيت اين است که حادثه کربلا از نقطه نظر روايات تاريخی در روشنایی تاريخ قرار دارد و ما درباره بسياری از جزئيات آن اطلاع کافی داريم.
https://t.me/azbarresihayetarikhi
هدایت شده از پاسخ صوتی پرسش ها و شبهات
حسین ع و ایرانیان.mp3
2.56M
آیا براستی امام حسین (ع) به ایرانیان توهین کرده؟!
افشای دروغ بیشرمانه کانالهای ضد اسلام و تحریف حدیث ائمه (ع) درباره ایرانیان که در کتاب سفینة البحار آمده بود
10 دقیقه صوت
عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
آیدی اینستاگرام مدیر👇
@khodemani57
عضویت در کانال واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
فضیلت زیارت امام حسین (ع)
شیخ طوسی(ره) با سند صحیح از امام صادق(ع) نقل کرده است که فرمود:
« مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع يَوْمَ عَاشُورَاءَ عَارِفاً بِحَقِّهِ كَانَ كَمَنْ زَارَ اللَّهَ تَعَالَى فِي عَرْشِهِ »
« هرکس در روز عاشورا به زیارت قبر ابی عبدالله (حسین علیه السلام) برود در حالی که حق او را نیز (به عنوان امامِ واجب الطاعه) به رسمیت شناخته باشد ، همانند کسی است که خدای بزرگ را در عرش زیارت کرده باشد »
منبع:
📚 شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج6، ص51
توضیح:
بدیهی است که این روایت نمی خواهد مقام خدایی برای امام حسین ع قایل شود بلکه می خواهد بگوید زیارت امام (ع) موجب تقرب به خداست.
این حدیث شبیه همان حدیثی است که فرمود هرکس فاطمه (س) را خشنود کند خدا را خشنود کرده است.
اینگونه احادیث حاکی از مقام والای اهل بیت (ع) است.
عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
آیدی اینستاگرام مدیر👇
@khodemani57
عضویت در کانال واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2