#حضرت_جعفر_طیار_علیه_السلام
#حضرت_حمزه_علیه_السلام
دنبال چهل حامی و یاور میگشت
با پاسخِ سردِ ناکسان برمیگشت
شب بود ، وَ با چراغ ، مردی تنها
در شهر ، پی حمزه و جعفر میگشت
.......
گر بود ، یقینْ حامیِ حیدر میگشت
قربانیِ صدّیقهٔ اطهر میگشت
در هجمهٔ فتنه ، جای او خالی بود
مردی که اگر بود ، ورق بر میگشت
#علی_رضا_قاسمی
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sher_alghoth
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه #شهادت
به علی بعد پیمبر چقدر سخت گذشت
غاصبی رفت به منبر چقدر سخت گذشت
دو نفر مرد طرفداری از این مرد نکرد
آه بی حمزه و جعفر چقدر سخت گذشت
این طرف پنج نفر ، یک زن و یک مرد و سه طفل
آن طرف چند برابر چقدر سخت گذشت
صورت فاطمه و سینه و دو پهلویش
به سه تا آیه کوثر چقدر سخت گذشت
فاطمه روی زمین بود علی جان میداد
وسط کوچه به حیدر چقدر سخت گذشت
فاطمه خسته شد و پشت در خانه نشست
لحظه وا شدن در چقدر سخت گذشت
وسط دود که باشی نفست میگیرد
وسط شعله به مادر چقدر سخت گذشت
#عبدالحسین
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sher_alghoth
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطميه #عامیانه #شهادت
نبینم اشکُ تو یِ چشات علی
دیدی عاقبت شدم فدات علی
روزی که سپر فروختی یادته
من بجاش سپر شدم برات علی
خنده ها و خوشی هامون یادته
از رو هم ، شرم و حیامون یادته
پدرم دستامونو به هم سپُرد
زیر لب میکرد دعامون یادته
دعا میکرد بمونیم برای هم
همدم و همدل و هم صدای هم
تازه فهمیدم چی میدید که میگفت
الهی که پیر بشید بپای هم
منکه پیر شدم علی به پای تو
مثل محسنم شدم فدای تو
اگه صد بارِ دیگه زنده بشم
باز دو باره میمیرم برای تو
پیش من ابالحسن گریه نکن
پیش تو منو زدن گریه نکن
با نَوَد زخم اُحُد دم نزدی
حالا با یه زخم من گریه نکن
حلالم کن که من از پیشت میرم
حلالم کن تو خونه ات سر به زیرم
رو مو بر میمیگردونم غصه نخور
بخدا که مجبورم رو بگیرم
تو خودت میبینی دست به دیوارم
با سوالِ تو جوابی ندارم
این یه رازیه برا من و حسن
مجبورم تو خونه چادر بزارم....
#میثم_مومنی_نژاد
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sher_alghoth
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#امام_زمان_عجل_الله
سرّالاسرار خدا اینجاست، پس در بسته است
راه در دنیای او چندین برابر بسته است
فاطمه در عرش مهمان خداوند است و بس
در مقام قُرب او جبریل هم پربسته است
عصمتالله است این بانو که در عالم خدا
راه کشف این معما را سراسر بسته است
هرکسی را نیست اذن گریه بر ناموس حق
روضههای او خصوصی شد، اگر در بسته است
جز پریشانی ندارد حاصلی بیمادری
چون تمام نظم هر خانه به مادر بسته است
از همان روزی که زهرای علی سردرد داشت
روضههای فاطمیه غالباً سربسته است...
نیست بیعلت اگر از او خجالت میکشید
ذوالفقارش در غلاف و دست حیدر بسته است
«یکنفر، یکروز میآید برای انتقام...»
جان ما تنها به این مضمون آخر بسته است
#مجتبی_خرسندی
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sher_alghoth
40.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎤 شاعر اهلبیت سید محمد رستگار
🛑 حکایت عجیب از شاعر هاشمی
🔸 سرودن شعر صبر کن یافاطمه...
▫️ #پیشنهاد_دانلود
❗️ حتما تا انتها مشاهده فرمایید ❗️
#کلام_ناب
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sher_alghoth
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطميه #شهادت
عزیزم شب گذشت ازنیمه یک ساعت نمیخوابی
چراپهلوبه پهلومیشوی راحت نمی خوابی
#محمد_معین_پوریلان
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sher_alghoth
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مدح #شهادت
بر دشمن و دوست اعتبارش پیداست
در قد خمیده اقتدارش پیداست
کی گفته که قبر فاطمه پنهان است
در سینهی عاشقان مزارش پیداست
#محمود_مربوبی
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sher_alghoth
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
#رباعی
باید که تورا به برج دین کوکب گفت
باید که تو را حافظ این مکتب گفت
در قدر و جلال و عزت و فضل و شرف
باید که تورا شریکة الزینب گفت
#عبدالحسین
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sher_alghoth
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
از این که دختر شیر است و خواهر شیر است
بدیهی است بیانش شبیه شمشیر است
برای شیرزن عصر خود شدن کافی ست
همین که خون علی در رگش سرازیر است
ظهور دیگری از فاطمه ست وقتی که
مقابلش همه ی فتنه ها زمین گیر است
شبیه خواهر خود بی معلم عالمه است
که خود معلم فقه و بیان و تفسیر است
نعوذ بالله اگر همنشین ناپاکی ست
کسی که آینه آیه های تطهیر است
به سربلندی او لطمه ای نخواهد زد
سلاح اهل زنا گرچه طعن و تحقیر است
اگر اسیر خطابش کنم زبانم لال
که شیر شیر بماند اگر به زنجیر است
هزار داغ به جانش نشست در یک روز
عجیب نیست اگر در جوانی اش پیر است
برای از نفس افتادنش همین کافی ست
که روبروش سری روی نیزه تصویر است
((گشاد کار دو عالم به یک اشارت اوست))
که چشم عالم و آدم به دست او خیره است
#مجتبی_خرسندی
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sher_alghoth
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
یادم نمی رود سفر آخر حسین
یادم نمی رود که چه آمد سر حسین
یادم نمی رود که داماد کربلا
زد دست و پا مقابل چشم تر حسین
یادم نمی رود که آمد به خیمه ها
بین عبا جسم علی اکبر حسین
یادم نمیرود که زینب ز پا نشست
مثل عمود خیمه آب آور حسین
یادم نمی رود که خودم خاک ریختم
در پشت خیمه روی علی اصغر حسین
یادم نمی رود که شد از سوز تشنگی
مثل دو چوب خشک لب اطهر حسین
یادم نمی رود که دیدم ز روی تل
در زیر تیغ شمر لعین حنجر حسین
یادم نمی رود که شنیدم به قتلگاه
فریاد یا بنیَّ زند مادر حسین
یادم نمی رود که چها کرد ساربان
نامرد بهر غارت انگشتر حسین
یادم نمی رود که دیدم به چشم خویش
آثار نعل تازه روی پیکر حسین
یادم نمی رود که دیدم به نیزه ها
هفده سر بریده را پشت سر حسین
یادم نمی رود دم دروازه کف زدند
زنهای شام دور و بر خواهر حسین
یادم نمی رود به خرابه ، نداشت خواب
از شدت گرسنگیش دختر حسین
#عبدالحسین
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sher_alghoth
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
#دوبیتی
ندارد چون نشان دین از آغاز
نخواهد گشت هرگز محرم راز
علی با خواستگار دخترش گفت:
کبوتر با کبوتر، باز با باز
#میثم_مؤمنی_نژاد
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sher_alghoth
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
کمتر کسیست در غم من انجمن کند
از من سخن بیاورد، از من سخن کند
«دلهای جمع را کند آشفته یاد من
راضی نمیشوم که کسی یاد من کند»
یاد آورم ز قاسم و عبّاس و اکبرم
چشمم نظر چو بر گل و سرو و سمن کند
غوغای کربلا، غم کوفه، حدیث شام
جان بر لبم رسانَد و خون، قلب من کند
ما را خرابه، جای شد و هیچ کس نگفت:
باید که لاله جلوه به صحن چمن کند
از بازگشتمان به مدینه کنایتیست
هر کاروانِ خسته که رو در وطن کند
بار مرا اگر چه اجل بسته است و باز
خوش روبهرو مرا به حسین و حسن کند،
شرمندۀ محبّت زینب شوم که آه!
باید دوباره جامۀ ماتم به تن کند
وقتی کفن برای من آماده میشود
او باز گریه بر بدن بیکفن کند
#جواد_هاشمی_تربت
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sher_alghoth