#حضرت_رسول_ولادت
به پایان نبوت آخرین از راه می آید
برآغاز امامت اولین از راه می آید
به رحمت پا به روی خاک دارد آفتابی که
به شوکت آسمان را کرده زین از راه می آید
جهان مانند انگشتی شد و مکه رکاب آن
برای این رکاب امشب نگین از راه می آید
نبودش باعث بود جهان بوده ست پس تازه
دلیل خلقت این سرزمین از راه می آید
نه اینکه دین بیاید تا که پیغمبر شود تکمیل
که امشب بی گمان منجی دین از راه می آید
صفت تاقبل ازاین آقا فقط تا حد برتر بود
برای خوب ترها هم ترین از راه می آید
بگو هرهفته را ازبعد امشب هفته ی رحمت
چنانکه رحمة للعالمین از راه می آید
شب میلاد و ذکر یاعلی دل هم نمی داند؛
محمد یا امیرالمومنین از راه می آید
دل خود را به دستش می سپاریم و یقین داریم
امان داریم فردا تا امین از راه می آید
#مهدی_رحیمی_زمستان
@sher_kade
02 Field.mp3
8M
گفتي چه دلگشاست افق در طلوع صبح
گفتم كه چهره ي تو از آن دلگشاتر است
#فريدون_مشيری
@sher_kade
#پاییز
بنویسید خزان، سهمِ من و قسمتِ من
بنویسید خزان، مالِ من و ثروتِ من
بنوسید خزان، ماه ترین فصلِ من است
مهرِ او مهرفزایِ شبِ من، خلوتِ من
نفسِ ثانیه ها عاشقِ پاییز شده
با چه چیزی به جز او ، کوک شود ساعتِ من؟
بنویسید « بهاری است که عاشق شده است »...
سایه ات سبز! ، گلِ زردِ پر از حسرتِ من!
هیچکس مثلِ تو در عشق وفادار نبود
شاهِ عریان شده ام! ، عاشقِ با غیرتِ من!
تو هم انگار کسی داغ به جانت زد و رفت
بِنِشین چای بنوشیم، بیا... دعوتِ من...
من و دلدار کنارِ تو قدمها زده ایم
بعد از او ، مثلِ تو، برخاک شده قامتِ من...
غزلم را بگذارید به پایان ببرم...
بنویسید خزان، سهمِ من و قسمتِ من
#علیرضا_رنجبر
@sher_kade
اصلاً نپرسیدی که شهریور چه با من کرد
شبهای تاریکش به روز من چه آوردند.
حالا مراقب باش چون پاییز هم گاهی
کاری ندارد برگها سبزند یا زردند
#پانته_آ_صفائی
@sher_kade
🏴 پدرم را خدا بیامرزد...😢🥺
پدرم را خدا بیامرزد
مردِ سنگ و زغال و آهن بود
سالهای دراز عمرش را
کارگر بود، اهل معدن بود
از میان زغالها در کوه
عصرها رو سفید برمیگشت
سربلند از نبرد با صخره
او که خود قلهای فروتن بود
پا به پای زغالها میسوخت
سرخ میشد، دوباره کُک میشد
کورهای بود شعلهور در خود
کورهای که همیشه روشن بود
بارهایی که نانش آجر شد
از زمین و زمان گلایه نکرد
دردهایش یکی دو تا که نبود
دردهایش هزار خرمن بود
از دل کوههای پابرجا
از درون مخوف تونلها
هفتخوان را گذشت و نان آورد
پدرم که خودش تهمتن بود
پدرم مثل واگنی خسته
از سرازیر ریل خارج شد
بیخبر رفت او که چندی بود
در هوای غریب رفتن بود
مردِ دشت و پرنده و باران
مردِ آوازهای کوهستان
پدرم را خدا بیامرزد
کارگر بود، اهل معدن بود
#موسی_عصمتی
#کارگران_مظلوم_معدن
#ایران_تسلیت
@sher_kade
أنا من أولئک ، ممَّن یموتون حین یُحبّون.
«من از آن هایم، آن هایی که حینِ دوست
داشتن میمیرند..»
#عربیات🌱
@sher_kade
پاییز بهانه ست که یک گوشه دلِ من
آتش بزند خشک و ترِ خاطره ها را
#رضا_ترکمان
@sher_kade
صبح در كوچه ی ما منتظر خنده ی توست
وقت آن است که خورشيد مجدد باشی
#ابراهیم_فراهانی
@sher_kade
نیست ممکن که دل ما ز وفا برگردد
ما همانیم اگر یار همان است که بود...
#صائب_تبریزی
@sher_kade