دردی از حسرتِ دیدارِ تو دارم که طبیب عاجز آمد که مرا چاره درمان تو نیست #سعدی @sher_kade

بیگانگی نگر که من و یار چون دو چشم... همسایه‌ایم و خانه‌ی هم را ندیده‌ایم...! #صیدی_طهرانی @sher_kade

شب زیارتی امام حسین علیه السلام @sher_kade

چه احمقانه جلويت دم از قرار زدم دروغ گفتم اگر حرف از انتظار زدم مني كه از سر راه خودم ،خودم را هم براي زود رسيدن به تو كنار زدم هزار مرتبه در خواب ديده ام خود را به اتهام جدا ماندن از تو دار زدم چه مضحك است سكوتم ،مني كه همواره هر آنچه خواسته ام با نگاه جار زدم به يك اشاره دلم رفت ،تازه فهميدم چه ناشيانه دم از بردن قمار زدم اگرچه باختم اما شبيه يك فاتح جلوي چشم همه دور افتخار زدم برايم از عسل ناب خوشگوار تر است در استكانت اگر لب به زهرمار زدم #جواد_منفرد @sher_kade

ای سحرخیزتر از صبح بیفشان مویت که نسیم از دم گیسوی تو جان می‌گیرد #مریم_رضایی @sher_kade

چگونه سیر شود چشمم از تماشایت؟ که جاودانه ترین لحظه ی تماشایی ... #حسین_منزوی @sher_kade

در دو "چشم تو" نشستم به تماشای خودم  که مگر حال مرا چشم تو تصویر کند #سیدتقی_سیدی @sher_kade

نگاه کن اینجا همان جاییست که مردم یک عمر از عشق سخن می گویند و در نهایت در جنگ ها می میرند سید تقی سیدی @sher_kade

چشم بر چشمان من مى زد گره بر روسرى بودنش يك خواب بود و رفتنش ناباورى من نگاهش مى كنم او هم نگاهم مى كند او براى دل بريدن من براى دل برى عشق يعنى تار موهاى تنت مى ايستد هر كجا كه نام او را روى لب مى آورى واژه ها را از دهانم يك به يك دزديد و رفت سهم من از عشق شعرى شد بنام ديگرى در سرم بيهوده روياى پريدن با تو بود چيست دنيا جز قفس وقتى كه بى بال و پرى #سيد_تقى_سيدى ‏ @sher_kade

من حواسم به همه جمع ، ولی پَرت تواَم..... #میثم_بشیری @sher_kade