بسمه تعالی
امام خامنه ای :
( دشمنان ) بدانند که این فاجعه آفرینی پاسخ سختی در پی خواهد داشت بِاذْنِ الله .
----------
کرمان بخون بنشست و کرمان غرقِ غم شد
قلب زمین بشکست و قدّ عشق خم شد
از داغ کرمان چشم ایران خون فشان است
پرپر بروی خاک باغِ ارغوان است
افتاده بر دل بار سنگین شهیدان
شد حاج قاسم میزبان این شهیدان
کرمان گرفته رنگ و بوی کربلا را
باید شنید از عاشقان قالوا بَلی را
گلها همه پرپر ببین صحرا به صحرا
بار دگر شد جسم هایی اِرْبَاً اِرْبا
آری گرفته بوی گل خاک شهیدان
شد پاره پاره پیکر پاک شهیدان
اصل جنایت در همه ابعاد گویاست
در پشتِ پرده دست اسرائیل پیداست
بار دگر دشمن برون شد از کمینگاه
دست جنایتکار او زد شعله بر ماه
بار دگر آئينه بشکسته جبین اش
دستان شیطان شد برون از آستین اش
اینجا سخن از یک جنایت با جنون است
دستان اسرائیل آغشته به خون است
دشمن شرار فتنه را بنهاده بر جان
این آتش از آل یهود افتاده بر جان
آمال اسرائیلیان آمال کفر است
آل یهود و آل فرعون آل کفر است
هرگز مکن شک آل شیطانند اینها
آل یزید و آل مروانند اینها
تاریخِ ننگ این ستمکاران بگوید
از نسل شان صدها سنان و شمر روید
از آل صهیون خون شده چشمان گردون
دارد هزاران حرمله این آل صهیون
اکنون دل ما غرقِ در آه است زین غم
با لاله های اشک همراه است زین غم
گردیده از ماتم شرر افروز کرمان
از کربلا برده نصیب امروز کرمان
غم آمد و در کربلا افتاد راهش
برده دل ما را به سمت قتلگاهش
ای وای گفتم قتلگه خون شد دو چشمم
از اشکِ ماتم باز گلگون شد دو چشمم
آنجا که با زینب شهادت همصدا شد
رأسِ حسین بن علی از تن جدا شد
آری ز آتش قلب زینب منجلی بود
بالای نی رأس حسین بن علی بود
ماهی ز غم تابیده بود ای وای ، ای وای
جسمی بخون غلتیده بود ای وای ، ای وای
داده برادر بهر قرآن هستِ خود را
خواهر زند بر سینه و سر دست خود را
با دیده ای گلگون تر از امواج دریا
گوید حسینم واحسینا واحسینا
**
محمود تاری «یاسر»
باز کرمان به غم دچار شدهست
غرقِ در خون و انتحار شدهست
دلمان تا کمی قرار گرفت
خبر آمد که انفجار شدهست
باز کشتیِ سرکشِ صهیون
روی موج جنون سوار شدهست
جسمِ مردم چنان به خون غلطید
چشم ما مثل چشمهسار شدهست
دلمان مثل کوه میماند
بس که غم روی غم هوار شدهست
خون ایران به جوش آمده است
ظلم از بس که بیشمار شدهست
حاج قاسم بیا به استقبال
که مزارِ تو لالهزار شدهست
حنجر زادگاه تو زخم از
خنجر خصم نابکار شدهست
میهمان داری ای عزیز حرم
با تو یک شهر همقطار شدهست
در کنارت شهید خواهد شد
مثل تو هر که خوش عیار شدهست
حاج قاسم ببین که بعد از تو
محشرِ غزه آشکار شدهست
باتو صهیون به خویش میلرزید
بی تو اما عجیب هار شدهست
انتقامت ز بس گلوگیر است
بغض ما مثل ذوالفقار شدهست
خون تو زنده کرده دلها را
در زمستان ما بهار شدهست
خون کرمان همیشه میجوشد
خون کرمان طلایهدار شدهست
✍محمدرضا طالبی
#ابیات_عربی_ناب
#پنج_تن_آل_عبا
ترجمۀ این بیت عربی به فارسی:
لی خَمسَةٌ أُطفی بِهِم نارَالجحیمِ الحاطِمَة
اَلمصطفی وَالمرتضی وَابناهُما والفاطمَة
👇👇👇
مرا شفیعِ گُنه، پنج تن بسنده بُوَد
که روز حشر بدان پنج تن رهانم تن
نبی و دختر و داماد و دو گزیده پسر
محمد و علی و فاطمه، حسین و حسن
منبع:فتوت نامۀ سلطانی(ملاحسین واعظ کاشفی)، صص190-189.
#مداحی
چاکر و مداح اهل بیت شو زیرا که نیست
هیچ کاری بهتر از مداحیِ این خاندان
اندر این کار است پیرو، مرشد ما جبرئیل
کو به وحی آورد مدح از کردگارِ غیب دان
هست از روی ارادت فرض بر اهل زمین
پیروی کردن کلامی را که آمد زآسمان
آن جماعت را که ایزد بر زبان جبرئیل
از ره تعظیم و عزت گفت وصف مدحشان
گر کسی مداحی ایشان کند از جان قبول
در همه جا می رسد فخرش بر اصناف جهان
(مولانا حسن سلیمی- فتوت نامه281)
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌷بسم رب الحسین (ع)🌷
✨اطلاعیه ✨
👈 ثبت نام دوره جدید آموزش مداحی شروع شد.
✔️ یک دوره بی نظیر و کاملاً متفاوت به صورت ترمی
✔️توسط : « دکتر حاج مجید طاهری »
✔️نویسنده بیش از ۱۰ جلد از کتب مداحی
🔶به همراه ارائه مدرک🔶
✔️محتوای دوره: آداب مداحی اصول و فنون مداحی مرثیه خوانی - نوحه خوانی مولودی خوانی - مقتل خوانی- ختم خوانی شعر و ادبیات فنون سرایش شعر - ارائه شعر و نوحه ....
🔸ثبت نام با شماره تماس : ۰۹۲۱۰۲۵۲۴۳۹ ظرفیت محدود
🔸زمان تشکیل کلاس: از تاریخ ۲۶ دی ماه - سه شنبه ها بعد از نماز عشاء
🔸 مکان: شهرری میدان هادی ساعی - ابتدای آوینی ـ دولت آباد قیصریه ـ روبروی ایستگاه راه آهن ری - مسجد حضرت ولی عصر ( 2 )
پایگاه مقاومت بسیج شهید همت - مسجد حضرت ولی عصر ( ع )
حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
نگاه آسیه ها محو درقداست اوست
حیا،ادب شده ی مکتب نجابت اوست
به شأن و رتبه ی او غبطه میخورد مریم
دلیل این سخنم جایگاه عصمت اوست
غریب تر ز حسن نام ام کلثوم است
که خاک خوردن نامش نشان غربت اوست
نوشته اند فلک غرق ذکرتسبیح است
حسین گفتن با آه هم عبادت اوست
لهوف مختصری از مصائب بانوست
لهوف گریه کن روضه ی اسارت اوست
فقط مقابل او نام شام را نبرید...
اگرچه شام اسیر شکوه وهیبت اوست
دوباره مرثیه ی قتل صبر میخواند
از آن شلوغی گودال این غنیمت اوست
شهیده ی غم گودال باید او راخواند
حسین ذکر مدام دم شهادت اوست
#محسن_حنیفی
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
وقتی همه جا دور و برش زينب بود
يعنی كه تمامِ باورش زينب بود
در کوفه كه خطبه خواند با صوت علی
از مستمعينِ منبرش زينب بود
او هيبت و غيرت بنی هاشم داشت
او فاطمه بود و حيدرش زينب بود
در طول اسارتش مطيعِ امرِ -
فرمانِ امام و رهبرش زينب بود
در حُجب و حیا وعصمت و صبر و وفا
مانند ِ عقیله خواهرش زينب بود
بر حُرمتِ نامِ "امّ کلثوم" قسم
این آینه نام دیگرش زینب بود
#محمدحسن_بیات_لو
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوحه حضرت ام کلثوم (سلام الله علیها)
از آه و از نالۀ بلبل معلوم است
چون ماتم حضرت اُمّ کُلثوم است
واویلا واویلا واویلا واویلا(2)
ای دختر زهرا و حضرت حیدر
ای زینب دوم آل پیمبر
واویلا واویلا واویلا واویلا(2)
مَدینَهُ جَدّنا لا تَقبَلینا
فَبِالحَسَراتِ وَ الاَحزانِ جِئنا
واویلا واویلا واویلا واویلا(2)
ای دختر و جان زهرای شهیده
ای همسفر گشته با رأس بریده
واویلا واویلا واویلا واویلا(2)
ای شهر پیغمبر ای شهر مدینه
دارم بسی غصه ها بر روی سینه
واویلا واویلا واویلا واویلا(2)
🌴🌴🌴🌴🌴🍃🍃🍃🍃🍃
یوسف حق پرست (غریب)
ولادت حضرت امام باقر(علیه السلام)
تاریخ ولادت
بـدان كـه ولادت بـا سـعـادت آن حـضـرت روز دوشـنـبـه سـوم صـفـر يـا در غـرّۀ رجـب سـال پـنجاه و هفت در مدينه منوره واقع شد و آن حضرت در واقعۀ كربلا حضور داشت و در آن وقت چهار سال از سن مباركش گذشته بود، والدۀ ماجده اش حضرت فاطمه(س)دختر امام حسن مـجـتبى بود كه او را «امّ عبداللّه» مىگفتند و آن حضرت ابن الخيرتين و علوى بين علويين بود.
از «دعوات راوندى» نقل است كه روايت شده از حضرت امام محمدباقر (ع)كه فرمود:روزى مادرم در زير ديوارى نشسته بود كه ناگاه صدايى از ديوار بلند شد و از جا كـنده شد، خواست كه بر زمين افتد مادرم به دست خود اشاره كرد به ديوار و فرمود نبايد فـرود آيـى ، قسم به حق مصطفى(ص)كه حق تعالى رخصت نمىدهـد تـو را در افـتـادن ؛ پـس آن ديوار معلّق در ميان زمين و هوا باقى ماند تا آنكه مادرم از آنـجـا بـگـذشت ، پس پدرم امام زين العابدين (ع)صد اشرفى براى او تصدّق داد.
و نيز راوى از حضرت صادق (ع)روايت كرده كه روزى آن جناب ياد كرد جدّه اش مـادر حضرت امام محمدباقر (ع)را و فرمود:« كانَتْ صِدّيقَةً لَمْ يُدْرَكْ فى آلِ الْحـَسـَنِ عـليـه السـام مـِثـْلُهـا »؛ جـدّه ام صـدّيـقـه بـود و در آل حضرت حسن (ع)زنى به درجه و مرتبه او نرسيد.
و بـه اسـانـيـد مـعـتـبـره از حـضـرت صـادق مـنـقـول است كه چون يكى از مادران ائمه (ع)به يكى از ايشان حامله مىشود، در تـمـام آن روز او را سـسـتـى و فـتورى حاصل مىشود مانند غش، پس مردى را در خواب مىبـيند كه او را بشارت مىدهد به فرزند داناى بردبارى ، چون از خواب بيدار مىشود از جانب راست خود از كنارۀ خانه صدايى مىشنود و گوينده آن را نمىبيند كه مىگويد حامله شدى به بهترين اهل زمين و بازگشت تو به سوى خير و سعادت است و بشارت باد تـو را بـه فـرزنـد بـردبـار دانـا.
پـس ديـگـر در خـود ثـقل و گرانى نمىيابد تا آنكه نُه ماه از حمل او مىگذرد، پس صداى بسيار از ملائكه از خـانۀ خـود مـىشـنـود، چـون شـب ولادت مـىشـود نورى در خانه خود مشاهده مىكند كه ديـگـرى آن نـور را نـمـىبـيـنـد مـگـر پدران امام، پس امام مربع نشسته از مادر پديد مىگـردد، سـرش بـه زيـر نـمـىآيـد چـون بـه زمـيـن مـىرسـد روى بـه جـانـب قـبـل ، مـىگرداند و سه مرتبه عطسه مىكند و بعد از عطسه حمد حق تعالى مىگويد و خـتـنـه كرده و ناف بريده متولد مىشود و آلوده به خون و كثافت نمىباشد و دندانهاى پـيـشين همه روييده مىباشد، و در تمام روز و شب از رو و دستهاى او نور زردى مانند طلا ساطع مى شود.
اسم شريف آن حضرت محمّد و كنيت آن جناب ابوجعفر و القاب شريفه اش باقر و شاكر و هادى است. و مشهورترين لقبهاى آن حضرت «باقر»است و اين لقبى است كه حضرت رسالت (ص)آن جناب را به آن ملقّب فرموده، چنانچه به روايت سفينه از جابر بن عبداللّه منقول است كه حضرت رسول (ص)به من فرمود: اى جـابـر! اميد است كه تو در دنيا بمانى تا ملاقات كنى فرزندى از من كه از اولاد حسين(ع)خـواهـد بـود كـه او را مـحـمـّد نامند يَبْقَرُ عِلْمَ الدّينِ بَقْرا؛ يعنى او مىشكافد علم دين را شكافتنى، پس هرگاه او را ملاقات كردى سلام مرا به او برسان!
شـيـخ صـدوق (ره)روايـت كـرده از عـمـر بـن شـمـر كـه گـفـت : سـؤال كـردم از جـابـر بـن يـزيـد جـعـفـى كـه براى چه امام محمدباقر (ع)را باقر نـامـيـدنـد؟ گـفت : به علت آنكه بَقَرَ الْعِلْمَ بَقْرَا اى شَقَّهُ وَ اَظْهَرَهُ اَظْهارا؛ شكافت علم را شـكـافـتـنى، و آشـكـار و ظاهر ساخت آن را ظاهر كردنى، به تحقيق حديث كرد مرا جابر بن عـبـداللّه انـصـارى كـه شـنـيـد از رسـول خـدا (ص)كه فرمود: اى جابر! تو زنده مىمانى تا ملاقات مىنمايى پسرم محمّد بن على بن الحسين بن على بن ابـى طـالب (ع)را كـه معروف است در تورات به باقر، پس هرگاه ملاقات كردى او را از جانب من او را سلام برسان، پس جابر بن عبداللّه آن حضرت را در يكى از كوچه هاى مدينه بديد و گفت : اى پسر! تو كيستى ؟ فرمود: محمّد بن على بن الحـسـين بن على بن ابى طالب(ع)هستم، جابر گفت : اى پسرك ! با من روى كن ، آن حضرت بـه او روى كرده گفت روى واپس كن! چنان كرد، عرض كرد: سوگند به پروردگار كعبه كـه ايـن شـمـايـل و خـصـال رسـول خـدا (ص)اسـت، اى فـرزند! رسـول خـدايـت سـلام رسـانـيـد. فـرمـود: مـادام كـه آسـمان و زمين بر جاى باشد سلام بر رسـول خـدا بـاد و بـر تو باد اى جابر كه تبليغ سلام آن حضرت نمودى، آنگاه جابر بـه آن حـضـرت عـرض كـرد:« يـا بـاقـِرُ اَنْتَ الْباقِرَ حَقَّا اَنْتَ الَّذى تَبْقَرُ الْعِلْم بَقْرا !».
در حلم و وفا حُسن زبانزد دارد
در جود و سخا شکوه بی حد دارد
در قامت او صلابت حیدری است
در چهرۀ خود نور محمّد دارد
(یوسف رحیمی)
از عرش حدیث حق پرستی خواندند
یک صفحه ز دیباچۀ هستی خواندند
وقتی که شکفت امام باقر چون گل
در باغ جنان سرود مستی خواندند
(سیدهاشم وفایی)
امروز که عرشیان برانگیختهاند
بر عرش بلور نور آویختهاند
در مقدم باقر العلوم از فردوس
یک باغ گل محمدی ریختهاند
(سیدهاشم وفایی)