آمد ربیع ، فصل شکـُفتن رها شدن
با رویش گـــل نبوی هم صدا شدن
فصل شکـوفه های امامت شکفتن است
از پیله ی تواتر خاکــــی جدا شدن
در سایه سارباغ نبوت نشــــستن و
با کاروان دلشــــــــدگان آشنا شدن
فصل برون نمودن هر کینه ازدل است
هنگام آشنایی دل ، با خــــــداشدن
آری ربیع موسم باران رحـمت است
از ابر رحمتش گل تکبیر وا شدن
با بلبلان نغمه سرای بهشت گـــو:
وقت سرودن است و به گل مبتلا شدن
همراه نور بوی بهشت خـداست با
ماه ربیع آمدن و، همــــــــنوا شدن
بوی ربیع میشنوم ! خاکیان خموش
زین بوی خوش ، ملال دو عالم دوا شدن
ماه صفر گذشت و غم و خزن و اشک رفت
اینجــا به سینه شادی وغم ، جابجا شدن
✍️مصطفی معارف
#امیرالمؤمنین(علیه السلام)
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّه رَؤُفٌ بِالْعِبادِ. (بقره/٢٠٧)
قصيده اى علوى درباره ليلة المبيت
(شب اول ربيع الاول)
———————-
تا در اوصاف امیرالمؤمنین آید به کار
نه قلم را اقتدار و نه زبان را اختیار
مظهر حق شیر حق مرآت حق میزان حق
کشور حق را مدیر و لشكر حق را مدار
گو که بنویسند جّن و انس وصفش را مدام
نیست ممکن وصف مولا را یکی از صد هزار
قصّهء جانبازی آن جان شیرین رسول
جان شیرین می دهد بر تن برادر گوش دار
کافران دادند با هم دست از هر طایفه
بهر قتل خواجۀ لولاک در یک شام تار
گفت پیغمبر به شیر حق امیرالمؤمنین
کای نبی را جان شیرین ای ولیّ کردگار
کافران بر قتل من با یکدگر بستند عهد
باید امشب جای من در بسترم گیری قرار
گفت حیدر: ای دو صد جان علی قربان تو
این تو، این جان علی، این تیغ خصم نابکار
جان پاک تو سلامت جان من بادا فدات
گو ببارد تیغ و تیرم از یمین و از یسار
خفت آن شب مرتضی در بستر ختم رسل
گشت پیغمبر دل شب در بیابان رهسپار
ناگهان بوبکر آمد بر سر راه نبی
در درون آن شب تاریک، دور از انتظار
چشم پیغمبر چو بر وی در سر راه اوفتاد
برد همره تا نگردد راز پنهان آشکار
نفس خود را جای خود در بستر خود جای داد
خصم خود را ناگزیر آورد سوی کوهسار
آنکه جای مصطفی خوابید، باشد جانشین
وآنکه یار غار او شد، به که بنشیند به غار
با نبی در غار بودن کی کرامت می شود
جان به راه یار دادن عزّت است و افتخار
این تعصّب نیست انصاف است لختی گوش کن
فرق بسیار است بین یار غار و یار یار
او به "لا تحزن" ز فعل خویشتن گردید منع
این به "مرضات اللّه"ش گوید ثنا پروردگار
او ز بیم جان فراری بود از میدان جنگ
این به دور مصطفی گردید روز کارزار
او "اقیلونی" سرود این بر "سلونی" لب گشود
او سراپا عجز بود این پای تا سر اقتدار
او ز خیبر شد فراری این در از خیبر گرفت
فرق دارد فرق، مرد جنگ با مرد فرار
هر نفس در بستر ختم رسل بهر علی
بود بیش از طاعت کونین اجرش در شمار
ذات حق آن شب به جبراییل و میکاییل گفت
کی کند جان از شما در راه یکدیگر نثار؟
هر دو ماندند از جواب و سر به زیر انداختند
هر دو ساکت هر دو گردیدند از حقّ شرمسار
پس خطاب آمد که بگشایید چشمی بر زمین
بذل جان شیر حق بینید در این شام تار
خفته بهر بذل جان در بستر ختم رسل
گشته محو این همه ایثار چشم روزگار
ای وجودت شمع جمع آفرینش یا علی
وی خزان زندگی را نام دلجویت بهار
با سر انگشت تو مهر و مه کند در چرخ سیر
بر تماشای تو می گردند این لیل و نهار
گو برد حقّ تو را صد تن به جای آن سه تن
آنچه زآن تو است، آن تو است ای جان را قرار
چه شوی مسند نشین و چه شوی خانه نشین
تو امامیّ و امامت از تو دارد اعتبار
بانگ جبریل از اُحد آید به گوش جان که گفت
لافتی الاّ علی لا سیف الاّ ذوالفقار
لب نمی بندد ز اوصاف تو «میثم» یا علی
گر فتد در زیر تیغ و گر رود بر اوج دار
✍️غلامرضاسازگار
زمزمه مسجدی حلول ماه ربیع الاول
💐🌷🌹🌺🌸
ماه ربیع الاول و عالَم شد غوغا
بگو بگو از دل و جان یا علی مولا
جانم علی جانم علی یا علی مولا...
ماه ربیع الاول و موسم شور است
بر لب اهل ولایت تطهیر و نور است
جانم علی جانم علی یا علی مولا...
باشد بر طبقِ آیاتِ خالقِ داور
راه نجات عالَمین ولای حیدر
جانم علی جانم علی یا علی مولا...
خوش به حال کسی که شد خادمِ مولا
دلش به عشق مولا شد اهلِ تولّیٰ
جانم علی جانم علی یا علی مولا...
آقا دعا کن به وَلات مبتلا باشیم
مثل شهیدان زائرِ کربلا باشیم
جانم علی جانم علی یا علی مولا...
#ربیع #ربیع_الاول
✍️امیرعباسی
45281_1397822192511_818231.aac
818.2K
سرود ماه ربیع الاول
بسم الله الرحمن الرحیم
👇👇👇👇
اشعار شهادت امام یازدهم
امام حسن عسکری(علیه السلام)
💢مرکز آموزش مداحی ولایت💢
👇👇👇👇
﷽
امام حسن عسکری (سلام الله علیه)
مرثیه 🎙
+واحد
طفل اشکی که در این دیده ی تر می لرزد
خبر آورده ز داغی ، که جگر می لرزد
رو به قبله شده خورشید و شفق می گرید
پشت افلاک ، از این هول خبر می لرزد
جسم بابای جوان در بغل کودک اوست
شعله ی شمع در آغوش سحر می لرزد
بر پسر درد یتیمی است ، مسلم وقتی
کاسه ی آب به دستان پدر می لرزد
حسن عسکری از زهر ستم می سوزد
دل زهرا ز غم مرگ پسر می لرزد
✍️میثم مومنی نژاد
#شهادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#شعر_سبک_مرثیه_مداحی
5cd82e792a4b751f3adfa089_-8650148328978018602.mp3
5.65M
مرثیه ی امام حسن عسکری(سلام الله علیها)
﷽
شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام)
شور🎙
شعله ور است از دلم آتش زهر جفا
بر جگر پاره ام گریه کند سامرا
گریه کند بر غم و حال پریشان من
گریه کند روز و شب بر من و زندان من
خانه ام زندان و من اسیر
بودم در دست دشمن اسیر
وا غربتا......
حاصل زهر جفاست این تن لرزان من
کاسه ی آب میخورد بر لب و دندان من
آمده در خاطرم ماتم بزم یزید
داغ لب و خیزران راس حسین شهید
چوب کین بر لبها میزدند
قاری قرآن را میزدند
وا حسینا...
#شهادت_امام_حسن_عسکری_ع
#امام_حسن_عسکری
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#شعر_سبک_مرثیه_مداحی
﷽
امام حسن عسکری (علیه السلام)
مرثیه🎤
گریه خاموش نکرد آتش جانم چه کنم
رو به قبله شده بابای جوانم چه کنم
سر بی تاب پدر بر سر زانوی من است
اول درد یتیمی ست ، ندانم چه کنم
نگران شد پدر از غربت تنهایی من
من هم از حالت بابا نگرانم چه کنم
سخت بود اینکه ببینم پدرم جان میداد
وای من ، وای که کاری نتوانم چه کنم
لرزش کاسه ی آب این دل من را لرزاند
کوهم و میدهد این داغ تکانم چه کنم
پدرم گرچه زمین خورد ولی نیزه نخورد
یاد جدم کنم و روضه نخوانم چه کنم
بر روی زخم تنش بار دگر زخم زدند
تیرباران شدنش کرده کمانم چه کنم
✍️میثم مومنی نژاد
#شهادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#امام_حسن_عسکری
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#شعر_سبک_مرثیه_مداحی
5cd82e792a4b751f3adfa089_4038249271394755090.mp3
7.03M
گریه خاموش نکرد آتش جانم