امام حسین(علیه السلام)
#قتلگاه
یک نفر را چه کسی دیده سه ساعت بکُشند
صبر کردند که او را سرِ فرصت بکشند
تا رسیدند به گودال پُر از کینه شدند
آن عجولانِ هوس، اهل طُمأنینه شدند
تیغ برداشت و بر پیکر احساس افتاد
هی وضو ساخت بخون، شمر به وسواس افتاد
شمر با هر حرکت روضه به مقتل می داد
تیغ را حداقل کاش که صیقل می داد
پای در مهلکه با خاطر آسوده گذاشت
رگ به رگ زیر گلو خنجر فرسوده گذاشت
در دل جنگ کسی حربۀ ارزان نبرَد
هیچ کس خنجر فرسوده به میدان نبرَد
🎙سیدحمیدرضا برقعی
گرفتارم گرفتارم اباالفضل
گره افتادم در کارم اباالفضل
دعایی کن دوباره چند وقتی است
هوای کربلا دارم اباالفضل.
✍️ سید محمدجواد شرافت
خروش رود و دریا: یا اباالفضل
پناه اهل دنیا: یا اباالفضل
به حق دستهایی که قلم شد
بگیر این دستها را یا اباالفضل
✍️یوسف رحیمی
نوحه
پسر مرتضی زادۀ ام البنین
ساقی عشقم و یاور هل من معین
این من و این سرم هدیه بر دلبرم
یاابالفضل یاابالفضل
-----
ای برادر بیا ببین که در علقمه
سر بشکسته ام به دامن فاطمه
مادرت دیده تر خوانده من را پسر
یاابالفضل یاابالفضل
-----
غیرت الله کربلا ابوفاضلم
هدیه ام بر حسین دو دست ناقابلم
دلبر من حسین دلبر عالمین
یاابالفضل یاابالفضل
🎤محمدصمیمی
14.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روضه سنگین #غربت
حضرت زهرا(سلام الله علیها) به نزد معاذ بن جبل رفته و فرمود: يَا مُعَاذَ بْنَ جَبَلٍ إِنِّي قَدْ جِئْتُكَ مُسْتَنْصِرَةً وَ قَدْ بَايَعْتَ رَسُولَ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) عَلَى أَنْ تَنْصُرْهُ وَ ذُرِّيَّتَهُ ، ای معاذ بن جبل ، من بعنوان کمک خواهی نزد تو آمدهام و تو با پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بیعت کردی که او و فرزندانش را یاری کنی وَ تَمْنَعَهُ مِمَّا تَمْنَعُ مِنْهُ نَفْسَكَ وَ ذُرِّيَّتَكَ ، و آنچه از خود و فرزندانت دفع میکنی از آنان نیز دفع کنی . وَ إِنَّ أَبَا بَكْرٍ قَدْ غَصَبَنِي عَلَيَّ فَدَكَ وَ أَخْرَجَ وَكِيلِي مِنْهَا، اکنون ابوبکر فدک را غصب کرده و نماینده مرا از آن اخراج نموده است. قَالَ فَمَعِي غَيْرِي ، معاذ گفت : فرد دیگری هم با من هست؟ قَالَتْ لَا مَا أَجَابَنِي أَحَدٌ ، فرمود: نه، هیچکس به من پاسخ مثبت نداد. قَالَ فَأَيْنَ أَبْلُغُ أَنَا مِنْ نُصْرَتِكَ ، معاذ گفت: کمک من به کجا میرسد؟ قَالَ فَخَرَجْتُ مِنْ عِنْدِهِ وَ قَالَتْ لِي وَ اللَّهِ لَأُنَازِعَنَّكَ الْفَصِيحَ مِنْ رَأْسِي حَتَّى أَرِدَ عَلَى رَسُولِ اللَّه ، حضرت زهرا (سلام الله علیها ) از نزد معاذ بیرون آمد و فرمود: بخدا قسم کلمهای با تو حرف نمی زنم تا نزد پیامبر جمع شویم.( الاختصاص شیخ مفید ص ۱۸۴؛ بحار الأنوار ج ۲۹ ص ۱۹۰)