ناگهان آیینه حیران شد، گمان کردم تویی
ماه پشت ابر پنهان شد، گمان کردم تویی
ردّ پایی تازه از پشت صنوبرها گذشت...
چشم آهوها هراسان شد، گمان کردم تویی
ای نسیم بی قرار روزهای عاشقی
هر کجا زلفی پریشان شد، گمان کردم تویی
سایه ی زلف کسی چون ابر بر دوزخ گذشت
آتشی دیگر گلستان شد، گمان کردم تویی
باد پیراهن کشید از دست گل ها ناگهان
عطر نیلوفر فراوان شد، گمان کردم تویی
چون گلی در باغ، پیراهن دریدم در غمت
غنچه ای سر در گریبان شد، گمان کردم تویی
کشته ای در پای خود دیدی یقین کردی منم
سایه ای بر خاک مهمان شد، گمان کردم تویی
#فاضل_نظری #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
غلامعلی حداد عادل ۱۹ اردیبهشت ۱۳۲۴ در تهران متولد شد. او دارای مدرک کارشناسیارشد فیزیک و دکترای فلسفه است و هر دو رشته را در دانشگاه تدریس کرده است. ترجمهاش از کتاب «تمهیدات کانت» برنده جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی شد و کتاب او با عنوان «فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی» اثر شناخته شدهای است. پرداختن به فلسفه او را از شعر دور کرد اما شهادت برادرش باعث شد دوباره حس سرودن در او زنده شود. در سال ۱۳۹۳ نشان افتخار جهادگر عرصه فرهنگ و هنر به او اهدا شد. حداد عادل سابقۀ ریاست مجلس شورای اسلامی و عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی را دارد. وی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی و عضو شورای سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی است. «هنوز هم...» و «آنک بهار» دربردارنده اشعار او است.
#غلامعلی_حداد_عادل #معرفی_شاعر
📜 @sheraneh_eitaa
آسمان ابریست، آیا ماه پیدا میشود؟
ماه پنهان است، آیا گاه پیدا میشود؟
آسمان تاریک و ره باریک و مقصد ناپدید
زیر نور ماه آیا راه پیدا میشود؟
ماه بازی میکند با خاکیان از پشت ابر
گاه پنهان میشود، ناگاه پیدا میشود
ماه پنهان است، اما از برای دیدنش
گاه گاهی فرصتی کوتاه پیدا میشود
یوسف یعقوب در صحرا اگر گم میشود
یک دو روز دیگر اندر چاه پیدا میشود
سینهای دارم که در آن، جا برای کینه نیست
در دل آیینه تنها آه پیدا میشود
گرچه ناپیداست، اما دل گواهی میدهد
قاصدی با مژدهای دلخواه پیدا میشود
بیخدا بودم در آن عمری که با خود زیستم
هر کجا «من» گم شود «الله» پیدا میشود
#شعر #غلامعلی_حداد_عادل
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | روی تو مایهی آرامش جان است آقا
شعرخوانی آقای مجید یراق بافان در ابتدای دیدار اقشار مختلف مردم با رهبر انقلاب به مناسبت نوروز ۱۴۰۳
📜 @sheraneh_eitaa
در دل تنگم
خموشی میکند انبار حرف...
محرمی کو،
تا بگویم اندک از حرف بسیار
#فیض_کاشانی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
شيءٌ ما ينقصني،
رُبَّما أمل، رُبَّما نسيان، رُبَّما صديق، رُبَّما أنا
چیزی مرا کم است
شاید امید، شاید فراموشی، شاید دوست
شاید خودم...
#محمود_درویش #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
شمع از سر خود گذشت و آزاد بسوخت
بر آتش غم خندهزنان شاد بسوخت
من بندهٔ شمعم، که ز بهر دل خلق
ببرید ز شیرین و چو فرهاد بسوخت
#اوحدی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
اگر روزی بدست آرم سر زلف نگارم را
شمارم مو به مو شرح غم شبهای تارم را
شبتون در پناه حق 🌙
#عباس_صبوحی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
همچو صبحم یک نفس باقیست با دیدار تو
چهره بنما دلبرا ! تا جـان برافشانم چوشمع
#حافظ #شعر
|صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃
📜 @sheraneh_eitaa
آنچنان جای گرفتی تو به چشم و دلِ من
که به خوبانِ دو عالم
نظری نیست مرا.
#مولانا #شعر #عاشقانه
📜 @sheraneh_eitaa
عمریست گفتهایم به عشق تو یا علی:
«یا مَظهرَ العَجائِبُ یا مرتضی علی»...
من کیستم که بر سر خوانت بخوانیام؟
شاهان عالماند به خوانت گدا، علی...
در راه عشق، غیر علی در میانه نیست
از ابتدا علیست و تا انتها علی...
با مهرش از عدم به وجود آمدیم ما
یعنی که هست رمز فنا و بقا علی
چون خیر و شر رقم به یدالله میخورد
حُسنالقضاست از پس سوءالقضا علی
در حیرتم که خلق چرا رو به هم زنند!
وقتی که هست بر همه مشکلگشا علی
عالم تمام خصم و فقط دوست حیدر است
خلقی غریبهاند و فقط آشنا علی...
خیبرگشا علیست علی، ای خوشا علی!
مرحبفِکَن علیست علی، مرحبا علی!
دل میبرد به غمزه، ز خیل دلاوران
وقتی زند به خوان دلیری صلا علی
در گویش ملائکه تغییر میکند
حَیِّ عَلَی اَلصَلاة، به حَیِّ عَلَی علی
میایستند خیل ملائک به حرمتش
هرچند مینشست روی بوریا علی
ارض و سما به دور علی چرخ میزنند
فرمانبر است عالم و فرمانروا علی...
هرچند ناخنش به فلک سر به سر رود
با کودکی یتیم رود پا به پا علی
از یُمن طلعتش همه را عفو میکنند
آید اگر به جلوه به روز جزا علی
هرگز نبوده است جدا از علی، خدا
هرگز نبوده است جدا از خدا، علی
مشعر علی و کعبه علی و منا علی
زمزم علی و مروه علی و صفا علی
حیدر، اباالحسن، اسدالله، مرتضی
صفدر، ابوتراب، ولی، ایلیا، علی
نوح و خلیل و موسی و عیسی و مصطفی
سرّ ظهور یک به یک انبیا علی...
او را شناخت شام عروجش نبی که دید
صاحب سخن خداست و صاحب صدا علی
آن شب که فاصله دو کمان بود تا خدا
خود را رسول گرم سخن یافت با علی
چون روز روشن است پس از لیلةالمبیت
تنها یکیست با نبی اهل وفا؛ علی...
در کوچه شد ز جور، قدش گر دو تا علی
در خانه بود مِهر بتولش عصا علی...
چشم خدا علیست، ولی کیست فاطمه؟
کز گَرد چادرش بکشد توتیا علی
شیر خدا علیست، ولی کیست فاطمه؟
کز غم به حِرز او ببرد التجا علی
وجه خدا علیست، ولی کیست فاطمه؟
کز عالمی کند به رخش اکتفا علی
میخواستم که مدح علی سر کنم، ولی
تا خاک پای فاطمه شد رَهنما علی
من اَلکَنم ز مدحت خاتون عالمین
وقتی که گفته حضرت او را ثنا علی
گوید مگر مدیح علی، شخص فاطمه
گوید مگر مدیحۀ خیرالنسا، علی
شادم که جز ولای تو و مهر فاطمه
چیزی نمانده از همه دنیا مرا، علی!
عمریست گفتهایم فقط «یا علی مدد»
آری مدد ز غیر تو ننگ است یا علی!
#محمود_حبیبی_کسبی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
📝شعر زیبای شاعر یمنی
تصویر برای همه صحبت می کند
و به کسى که انذار نمى کند، انذار کن، مراقب باشد
آن که با تکبر و ظلم قیام کرد فرود آمد
هر که به حقوق دیگران طمع کند لغزش می کند
با حمل شرم و خواری وارد و خارج می شود
از یمن شکست خورده از دریا و خشکی
#شعر
📜 @sheraneh_eitaa
زندگی را ورق بزن
زندگی را باید زندگی کرد
آنطور که دل میگوید!
مبادا زندگی را دست نخورده
برای مرگ بگذاری...!
#سیمین_بهبهانی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
مجتبی خرسندی ۲۱ مهر ۱۳۷۲ در بروجرد متولد شد. وی دارای مدرک کارشناسیارشد زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه قم است. بیشتر فعالیت خرسندی در حوزه شعر آیینی است و علاوه بر قالب کلاسیک، در عرصه نوحهسرایی نیز فعالیت میکند. «تیغ هفتاد و دو دم»، «نقطه ضعف» و «امتحان» نام سه مجموعه از اشعار او است.
#معرفی_شاعر #مجتبی_خرسندی
📜 @sheraneh_eitaa
کبوتریم و پی دانهی امامحسن
رسیدهایم درِ خانهی امامحسن
تمام مردم این شهر، شهرت ما را
شناختند به دیوانهی امامحسن
عجیب نیست اگر میشوند دشمن و دوست
اسیر لطف کریمانهی امام حسن
اگر تمام جهان میهمان او باشند
هنوز جا دارد خانهی امام حسن
نمیرویم سراغ کسی به غیر از او
که رزق ماست به پیمانهی امام حسن
دل شکستهی ما آنقدر طوافش کرد
لقب گرفت به پروانهی امام حسن
فقیر بوده ولی پادشاه میگردد
به هرکه میرسد عیدانهی امام حسن
به نام قاسمیون مفتخر شدیم و شدیم
اسیر قاسم دردانهی امام حسن
#مجتبی_خرسندی #شعر #امام_حسن #غزل
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | امروز میآید از باغ بوی بهار من و تو
شعرخوانی آقای مرتضی امیریاسفندقه در حضور رهبر انقلاب
📜 @sheraneh_eitaa
من و این نَفسِ گرفتار الهی العفو
تویی و این دل بیمار الهی العفو
عوضم کن عوضم کن عوضم کن اینبار
خستهام زینهمه تکرار الهی العفو
روبروی حرم و چشم به گنبد دارم
سرم و شانهی دیوار الهی العفو
نکند بگذرد این ماه و نبخشی ما را
بُگذر ای حضرت غفار الهی العفو
دلِ ما را بتکان تاکه بریزد جز تو...
آه از غلفت غمبار الهی العفو
چند شب مانده از این سُفره ، الهی ارحم
چند شب مانده به دیدار الهی العفو
نکند آدمِ قبل از رمضان باز شوم
باز نااهل و گنهکار الهی العفو
نگذاری بروم ، رو بزنم بر غیرت
آه از خاری اصرار الهی العفو
به همان حامی تنهای علی در کوچه
به همان مادر تبدار الهی العفو
به همان دست که از شال علی کنده نشد
مگر از ضربهی بسیار الهی العفو
به همان چادر خاکیِ در آتش مانده
در میان در و دیوار الهی العفو
به نفَسهای حسن ، آه حسن داد حسن
-آی لعنت به تو مسمار - الهی العفو
#حسن_لطفی #شعر #مناجات_باخدا #ماه_رمضان
📜 @sheraneh_eitaa
به نام خدای کرمها؛حسن
نوشته به روی دل ما حسن
چنان عشق را کرده معنا حسن
که مائیم مجنون و لیلا حسن
نداریم معشوقی اِلّا حسن
به وقت سحر،سوختن دیده شد
در آن شعله ها بال من دیده شد
چه ذکر خوشی در دهن دیده شد
در این "یاخدا"، "یاحسن" دیده شد
رسیدیم با ربّنا تا حسن
شعف با دل شیعه راه آمده
چه نوری ز عرش اِلٰه آمده
سحرگاهِ شامِ سیاه آمده
شب نیمهی ماه،ماه آمده
به خورشید گویند حالا:حسن
چنین ذاتِ حقگُستری دیده ای
جمالی به این محشری دیده ای؟!
همانند او دلبری دیده ای؟!
پسر اینقَدَر مادری دیده ای!
خلاصه کنم..،جانِ زهرا؛حسن
سخا اصل رفتار این طایفه است
گداپسزدن عارِ این طایفه است
فقیر محل یار این طایفه است
نمکپروری کار این طایفه است
همه سفرهدارند امّا حسن...!
همان دم که جود از خیالش گذشت
کرامت ز حد کمالش گذشت
تهیدستبودن مجالش گذشت
سه بار از تمامیِّ مالش گذشت
به بازی گرفته کرم را،حسن
قدمهای آغازی اش را نگاه
پر و بال پروازی اش را نگاه
دلِ از خدا راضی اش را نگاه
بیا دست و دلبازی اش را نگاه
گدا را نشانده است بالا حسن
چنان چهره اش هیمنه جمع کرد
که تکبیر از مأذنه جمع کرد
دمِ تیغِ او طنطنه جمع کرد
جمل را خودش یکتنه جمع کرد
عجب ضربهشصتی زد آنجا حسن
دو خط مدح در وصف دریا بگو
کمی از مرامش به دنیا بگو
رفیق جذامی شدن را بگو
غذا دادنش را به سگ ها بگو
به وللهِ آقاست،آقا..،حسن
شبی جنگِ عاشقکُشی در گرفت
دل ما تمایل به دلبر گرفت
گدا دید این خانه را..،پر گرفت
چُنان خصلتش را برادر گرفت؛
علی اکبرش شد سراپا حسن
منم سائل مجتبای علی
فدای همه بچه های علی
نجف؛آرزوی گدای علی
رسیدی به ایوانطلای علی
بگو یا حسین و بگو یا حسن
به تو دِین خود را ادا می کنیم
میان بقیعات چهها می کنیم
شبات را شبِ کربلا می کنیم
ضریحی برایت بنا می کنیم
به زیبایی مشهد ما؛حسن
#بردیا_محمدی #شعر #امام_حسن
📜 @sheraneh_eitaa
🩸 رسیده دگر بر لب غزه، جان
کو حقوق بشر؟
کو حقوق زنان؟
🏷 #غزه #بیمارستان_شفا #فلسطین
📜 @sheraneh_eitaa
میبینمت از دور و زیاد است همین هم
این سوختهدل ساخته با کمتر از این هم
صدبار صدایت زدم اما نشنیدی
یک چشم بگردان به من گوشهنشین هم
عشقی که زمینی نشود فایدهاش چیست؟
ای ماه بینداز نگاهی به زمین هم
گفتی که ز خود بگذر و دیدی که گذشتم
از روح و روان هم، تن و جان هم، دل و دینهم
ماز پیچ و خم رود گذشتیم و رسیدیم
از چشمۀ تردید به دریای یقین هم
ای زاهد اگر منکر عشقی به جهنم!
ما با تو نیاییم به فردوس برین هم
#فاضل_نظری #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
تو آن خیال محالی به حال هر شب من
من آن حضور پریشان، نشسته بر غم تو!
شبتون در پناه حق🌙
#شعر #لیلا_مقربی
📜 @sheraneh_eitaa
اِی کاش که دَر قِسمتِ مَن هَم بِنویسَند:
روزی که شَوَد با نَفَسِ گرمِ تو آغاز...
#الهه_سلطانی #شعر
|صبحتون به عشق و آرامش 🌸🍃
📜 @sheraneh_eitaa
پیش از این
عاشقان از عشقشان که میگفتند
میخندیدم!
اما به مهمانخانه که بازگشتم
قهوهام را در تنهایی که نوشیدم
دانستم که چگونه
خنجری از تبار عشق پهلو میشکافد
و بیرون نمیرود...
#نزار_قبانی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
مرا آفریده خدای حسن
برای خودش نه، برای حسن
میفتم از امشب به پای حسن
گدایم گدایم گدای حسن
حسن اسم رحمان و اسم رحیم
بخوان یاحسن، یاعلی یاعظیم
هوالله روی دهن ریخته
چه شوری در این جان و تن ریخته
شراب مرا بوالحسن ریخته
روی لب، حسن جان من ریخته
خمارم خرابم در این میکده
شب مستی ام با حسن آمده
همه برکت فصل کشتم حسن
از اول فقط می سرشتم حسن
بهشتم حسن، سرنوشتم حسن
نوشتم کریم و نوشتم حسن
حسن پیش حق بود، تنزیل داشت
هوای مرا مثل فامیل داشت
به سوز و به تب های ماه خدا
به خشکی لب های ماه خدا
به قند رطب های ماه خدا
به العفو شب های ماه خدا
من عمریست که هرچه را خواستم
فقط با حسن از خدا خواستم
ابد بود از اول، ازل را شکست
شب خلوت این محل را شکست
به والله، لات و هبل را شکست
حسن، پشت جنگ جمل را شکست
علی گر درِ خیبر آورده است
حسن چشم فتنه در آورده است
اگر جلوه ای از خدا شد حسین
اگر آبرو دار ما شد حسین
اگر هم دوا هم شفا شد حسین
اگر شاه کرببلا شد حسین...
درست است کار ربش بوده است
ولی یاحسن بر لبش بوده است
نشستم زمین، دلبرم خاکی است
چه گنجی است او، گوهرم خاکی است
اگرچه پریدم، پرم خاکی است
نپرسیدم از چه حرم خاکی است
فدای غم هر دو چشم ترش
که خاکی شده چادر مادرش
برای دفاع فدک دیر شد
و آن بزدل بی حیا شیر شد
ته کوچه مادر زمینگیر شد
بمیرم همانجا حسن پیر شد
امان از مسیری که بسته شده
دوتا گوشواره شکسته شده
#رضا_دین_پرور #شعر #امام_حسن #دوشنبه_های_امام_حسنی
📜 @sheraneh_eitaa
پریدن بی پر تدبیر، مستی است
جهان را گه بلندی، گاه پستی است
به پستی در، دچار گیر و داریم
ببالا، چنگ شاهین را شکاریم
من اینجا چون نگهبانم، تو چون گنج
ترا آسودگی باید، مرا رنج
تو هم روزی روی زین خانه بیرون
ببینی سحربازیهای گردون
از این آرامگه وقتی کنی یاد
که آبش برده خاک و باد بنیاد
نهای تا زاشیان امن دلتنگ
نه از چوبت گزند آید، نه از سنگ
مرا در دامها بسیار بستند
ز بالم کودکان پرها شکستند
گه از دیوار سنگ آمد گه از در
گهم سرپنجه خونین شد گهی سر
نگشت آسایشم یک لحظه دمساز
گهی از گربه ترسیدم، گه از باز
هجوم فتنههای آسمانی
مرا آموخت علم زندگانی
نگردد شاخک بی بن برومند
ز تو سعی و عمل باید، ز من پند
#پروین_اعتصامی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
جز وصف پیش رویت در پشت سر نگویم
رو کن به هر که خواهی گل پشت و رو ندارد
گر آرزوی وصلش پیرم کند مکن عیب
عیب است از جوانی کاین آرزو ندارد
#شهریار #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
zahir.gif
5.4K
ظهیرالدین ابوالفضل طاهر بن محمد فاریابی (۵۵۰ - ۵۹۸ ه.ق) از قصیدهسرایان بزرگ قرن ششم در فاریاب (در نزدیکی بلخ) زاده شد. مدتی را در نیشابور به سر برد و پس از وفات در مقبرةالشعرای تبریز به خاک سپرده شد.
وی از شاعران استاد و سخنسرایان بلیغ پایان قرن ششم و یکی از بزرگان قصیده و غزل است که در تحول غزل نقش مهمی را ایفا کرده است. سخن ظهیر روان و پر از معانی دقیق و در عین حال فصیح و دارای معانی و الفاظ صریح می باشد.
خواننده دیوان او جز در چند مورد معدود کمتر به موارد پیچیده و مبهم بر می خورد. او در عین این که به ردیفهای مشکل روی آورده، سخنی روان دارد و ردیفها مغلوب قدرت بیانش هستند. توانایی ظهیر در مدح بسیار است و در این مورد آفریننده معانی گوناگون و قادر بر مبالغههای شگفتانگیز و ایراد مضامین بدیع است.
او را در تحول غزل واسطه انوری و سعدی میدانند. زبان صاف و روان و هموارش در غزل که زبانی واسطه بین سبک خراسانی و عراقی است راه را برای ظهور سعدی هموار ساخت. در واقع ظهیر فاریابی با قصاید و غزلیات شیوا و روان خود یکی از مؤثرترین شاعران حد واسط سبک خراسانی و سبک عراقی در تحول سبک به شمار میآید.
#ظهیر_فاریابی #معرفی_شاعر
📜 @sheraneh_eitaa
دلم چون بر سر زلف تو جان بست
برو عشقت در هر دو جهان بست
سر زلفت چو زین حالت خبر یافت
به قصد جان من جان در میان بست
تو را کاین رسم و آیین باشد ای جان
چه بار از وصل تو بر خر توان بست؟
لطافت در جهان روی تو آورد
صبا چیزی از آن بر گلستان بست
شکر در نی چو خطت سبز و تردید
از آن خود را در آن شیرین دهان بست
لبت را لعل خوانم نه ز کان خون
ز سودای لبت در عرق کان بست
ندانم تا چه می خوانی تو زان لب
مرا باری در آن معنی زبان بست
دری کز فتنه بر روی تو بگشود
به دست معدلت صاحب قران بست
#شعر #ظهیر_فاریابی
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شعری که اشک همه را درآورد
موسی عصمتی شاعر روشندل، از شرکت کنندگان برنامه رقابتی سرزمین شعر، شعری با مضمون سختی زندگی کارگران خواند و این شعر را تقدیم به همه کارگران کشورمان کرد.
📜 @sheraneh_eitaa