eitaa logo
شاعرانه
26.4هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
806 ویدیو
80 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
آن روز با تو بودم امروز بی توأم آن روز که با تو بودم بی تو بودم امروز که بی توام با توأم... 📜 @sheraneh_eitaa
آن‌ها که کهن شدند و این‌ها که نُوَند هر کس به مراد خویش، یک تک به دوند این کهنه‌جهان، به کس نمانَد باقی رفتند و رویم ، دیگر آیند و روند 📜 @sheraneh_eitaa
د آمده رشک بهشت، سرتاسر به یمن مولد مسعود موسی جعفر امام کلّ اعاظم، ولی حقّ کاظم که کظم غیضش یادآورد ز پیغمبر به جعفر بن محمّد عطا شده پسری که بوده است به پیر خرد هماره پدر هزار موسی عمران فدای آن موسی که بود گوشة حبسش ز طور نیکوتر امام هفتم، کز هشت خلد و نُه افلاک رسد نداشکه ده عقل را تویی رهبر خدیو هستی کز یک اشاره‌اش آید قدر به جای قضا و قضا به جای قدر چراغ دودۀ احمد که دیدة دل را فروغ اوست به هر صبح و شام روشنگر به عزم طوف حریم مقدّسش دارند هماره قافلۀ دل، به کاظمین سفر چگونه وصف امامی کنم که در قرآن خدای عزّ و جلّ آمدش ثنا گستر شرف بس است همین خاک پاک ایران را که زیر سایة فرزند اوست این کشور گرفته شهر قم از دخت او شرف آنسان که خاک پاک مدینه ز دخت پیغمبر بود بهشت خراسان، ز مقدم پسرش چنانکه خاک نجف راست فیض از حیدر اگر ولاش نباشد، عبادت ثقلین به صاحبش ندهد سود در صف محشر گدای درگه اویند اسفل و اعلی رهین منّت اویند ز اصغر و اکبر هم اوست باب حوائج هم اوست باب مراد مراد و حاجت خود را بگیر از این در خوش آن غبار که بر خاک او رسید و نشست خوش آن نسیم که از کوی او نمود گذر خوشا دلی که بگردد به گرد تربت او خوشا کسی که بگیرد مزار او در بر زمام سلطنتم گر دهند، نستانم مرا خوش است گدایی به کوی آن سرور اگر به جههۀ خورشید پای بگذارم گمان مبر که از این آستان بگیرم سر ز اهلبیت نگردد جدا دلم آنی جدا کنند اگر جان هماره از پیکر چراغ بزم عزای حسینیان «میثم»! مه جمال منیرش بود به ماه صفر 📜 @sheraneh_eitaa
الهی ! تو آنی که خود گفتی و چنانکه خود گفتی، چنانی پس عظیم شأنی و بزرگ احسانی عزیز سلطانی، دیان ومهربانی هم نهانی و هم عیانی دیده را نهانی و جان را عیانی من سزای تو ندانم و تو دانی... 📜 @sheraneh_eitaa
‍ پاگشا کن‌ صبح من را با نگاهت دلربا لطف کن بر من بتاب و سوی آغوشم بیا تابش چشمان تو نور است ‌و بر دردم دوا من به قربان تو و آن چشم همچون کیمیا |صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
ترین عبد خدا موسی بن جعفر حق است هرکس هست با موسی بن جعفر ما بنده و آقای ما موسی بن جعفر محتاج‌ها گویند یا موسی بن جعفر در پای جودش اغنیا محتاج هستند قربانیش در ماه حج حجاج هستند مستیم مست باده باب الحوائج هستیم ما دلداده باب الحوائج قربان خانواده باب الحوائج آقاست آقا زاده باب الحوائج با بچه هایش صاحب سرمایه هستیم با مشهد و شیراز و قم همسایه هستیم بال ملائک هست فرش زیر پایش ایزد مسخّر کرده هستی را برایش هستند در ایران ما فرزندهایش معصومه‌اش آمد به دنبال رضایش انوار او تقسیم شد بر مشهد و قم او را زیارت میکنم در مشهد و قم او آیت عظمای آیات خدا بود شب تا سحر گرم مناجات خدا بود مات رخش شد عرش او مات خدا بود واضح ترین تصویر از ذات خدا بود او جلوه رب بود اما بندگی کرد انسان کامل بود و ساده زندگی کرد «والکاظمین الغیض»، صبرش حد ندارد خوب است و در بین صفاتش بد ندارد در مومنینش یک نفر مرتد ندارد در صحبتش با خادمان «باید» ندارد خاری رَوَد در پای فرزند عزیزش اخمی نخواهد کرد بر روی کنیزش تابوده این بوده ست «آقا؛ تو، گدا؛ من» مدح تورا گفتن کجا آقا کجا من؟ تو جان بخواه و مابقی کار با من بدکاره آمد محضرت شد پاک دامن با دیدنت ذکر خدا ورد لبش شد از تو سرودن کار هر روز و شبش شد تو آمدی از عرش بر دامان مادر دست تو را دادند بر دستان مادر مثل طلای خالص است ایمان مادر جان امام کاظم است و جان مادر وقت ولادت مادرت تکبیر می‌گفت این عالمه بهر زنان تفسیر می‌گفت 📜 @sheraneh_eitaa
عشق بازی کار هر شیاد نیست این شکارِ دامِ هر صیاد نیست عاشقی را قابلیت لازم است طالب حق را حقیقت لازم است عشق، از معشوق اول سر زند تا به عاشق، جلوه دیگر کند تا به حدی که بَرَد هستی از او سر زند صد شورش و مستی از او شاهد این مدعی خواهی اگر بر حسین و حالت او کن نظر... 📜 @sheraneh_eitaa
طوفان میان قلب مواج تو برپاست هر قطره یِ شور آفرینت مثل دریاست رد می شویم از خشم نیل و موج هایش وقتی عصای قدرت تو دست موساست ای هم وطن با استواری گام بردار رای من و تو انقلاب دوم ماست با دشمنان هر روز در جنگیم و این بار خط مقدم پای هر صندوق آراست ما مرد میداندار پیکار و جهادیم این سرزمین عمری ست مهد آرمان هاست باید به استقبال خورشید جهان رفت وقتی تمام ترس شب از صبح فرداست 📜 @sheraneh_eitaa
باران هم اگر می‌شدی ، در بین هزاران قطره تو را با جام بلورینی می‌گرفتم می‌ترسیدم چرا که خاک هر آنچه را که بگیرد، پس نمی‌دهد... 📜 @sheraneh_eitaa
علی صالحی با نام اصلی علی‌پناه در سحرگاه اولین روز فروردین سال 1334 خورشیدی در دل طایفه‌ی بختیاری پا به این دنیا گذاشت. او در مَرغابِ سیدصالح به‌دنیا آمد، سرزمینی که رشته‌کوه‌های زاگرس آن را محصور کرده‌اند، جایی میان مسجدسلیمان و ایذه. در دوران کودکی یکی از دلخوشی‌ها و سرگرمی‌های سید علی صالحی به گفته‌ی خودش، غرق شدن در افسانه‌ها، قصه‌ها، متل‌ها و خاطرات بزرگ‌ترها بود و با اینکه در سال 1341 در مسجدسلیمان به دبستان سعدی رفت اما پیش از آن، پدرش خواندن و نوشتن را به او آموزش داده بود. سید علی صالحی از دوران دبستان شعر می‌نوشت و به قول خودش یک دفتر فیلی‌نشان پر از شعر داشت و شعرهایش را هم فقط برای برادر بزرگش فرهاد می‌خواند. او در سال 1347 وارد دبیرستان 25 شهریور مسجدسلیمان شد و در همان دوران با نیما یوشیج، فروغ فرخزاد و مهدی اخوان ثالث آشنایی به‌هم زد و با پدیده‌ای حیرت‌انگیز به‌نام شعر نو آشنا شد. اگرچه به اعتراف خودش، تا مدت‌ها نمی‌توانسته بپذیرد که قداست شعر کلاسیک را مخدوش کند. سید علی صالحی اذعان می‌کند که در سال 1349، اولین شعر جدی‌اش متولد شد. در سال بعد، اشعارش در رادیو آبادان و اهواز معرفی شدند. سالی که در آن اشعار سید علی صالحی با کمک ابوالقاسم حالت در نشریه‌ی بومی شرکت نفت به چاپ رسید و این شاعر نوپا مفتخر به حمایت مهدی اخوان ثالث از شعرهایش شد. در سال 1353 اشعارش مورد استقبال روزنامه‌ها قرار گرفت. در همان سال با تعدادی از هم‌نسلانش جریان «شعر موج ناب» را به راه انداختند. جریانی که قصد داشت تحولی تازه در شعر سپید ایجاد کند. منوچهر آتشی و نصرت رحمانی از حامیان تهرانی این جریان بودند و در نشریات معتبر ادبی به معرفی جنبش موج ناب پرداختند. در اردیبهشت 1358 سید علی صالحی در 24 سالگی برای همیشه به تهران مهاجرت کرد. در سال 1356 به عنوان برندهٔ جایزهٔ فروغ فرخزاد در شعر اعلام می‌شود. در سال 1357 صالحی از گروه «موج ناب» فاصله می‌گیرد. او در این باره گفته‌است: «حس می‌کردم همه ما شاعران موج ناب داریم شبیه هم می‌شویم…» 📜 @sheraneh_eitaa
از صبح‌های دور از تو نگویم که مانند است به شب که مانند است به اوجِ چله‌ی زمستان ابدی جان هر شب غمت در دل است و عشقت در سر و هر صبح عشقت در دل و خاطره‌ات در سر طلوع کن صبحم را که عمری‌ست بی خورشید روزهایم شب می شود و بی مهتاب شب‌هایم روز 📜 @sheraneh_eitaa