صبح دم سرد زند🌸
از پی خورشید زند
از پی خورشید تو است
این نفس سرد مرا🌸🍂
#شعر
🌸سلام و درود بر شما
☕️صبحتون بخیر و شـادی
🌸براتون بهتـرین ها
☕️را آرزو می کن
🌸زندگیتون پر از نگـاه
☕️پرمهر و محبت خدا
📜 @sheraneh_eitaa
چنین است رسم جهانِ جهان
همی راز خویش از تو دارد نهان
نسازد تو ناچار با او بساز
که روزی نشیب است و روزی فراز...
#فردوسی
#شعر
📜 @sheraneh_eitaa
مولانا محمد بن خواجه زینالدین علی بن جمالالدین شیرازی ملقب به جمالالدین و متخلص به عرفی از مشاهیر و شعرای شیراز در قرن دهم هجری است. وی درسال ۹۶۳ هجری قمری متولد شد. در زادگاهش به تحصیل علم و دانش پرداخته و به قدر توان در موسیقی و خط نسخ مهارت بدست آورد. از جوانی به سرودن شعر تمایل داشت، دیری نپایید که در شیراز شهرت یافت و به محافل ادبی آن شهر راه پیدا کرد. در اوان جوانی از راه دریا به هندوستان مهاجرت کرد و با فیضی دکنی برخورد کرد و مصاحبت وی را اختیار نمود و سپس توسط وی با حکیم مسیحالدین ابوالفتح گیلانی آشنا شد و در قصیدهای مدح او را گفت. ابوالفتح گیلانی نیز او را به عبدالرحیم خانخانان، سهپسالار ادبپرور جلالالدین اکبرشاه، معرفی کرد و از آنجا در سلک مداحان ویژهٔ اکبرشاه در لاهور درآمد. عرفی همچنان در لاهور به سر برد تا درسال ۹۹۹ هجری قمری در سن سی و شش سالگی درگذشت. پس از چندی پیکرش را به نجف منتقل کردند. شهرت او در قصیدهسازی و از سخنسرایان بنام سبک هندی است. عرفی در قالبهای دیگر شعر نیز طبعآزمایی کرده اما مهارت او در قصیده دیگر سرودههای وی را تحتالشعاع قرار داده است. «کلیات» اشعار عرفی مشتمل بر چهارده هزار بیت شامل قصیده و رباعی و مثنوی و قطعه است. جمالالدین دو مثنوی به نامهای «مجمع الابکار» و «فرهاد و شیرین» و رسالهای به نثر دربارهٔ تصوف به نام «نفسیه» نیز نگاشته است.
#معرفی_شاعر
#عرفی_شیرازی
📜 @sheraneh_eitaa
ای مهر تو جان آفرینش
نعت تو زبان آفرینش
لطف تو چمن طراز امکان
خشم تو خزان آفرینش
جودت همه بخش عالم کون
علمت همه دان آفرینش
با لقمه همت تو بس تنگ
میدان دهان آفرینش
همتای تو بهترین خطابش
بی نام و نشان آفرینش
در جنب تعینت دو عالم
بهمان و فلان آفرینش
تا گوهر فطرت تو گردید
آیین دکان آفرینش
تیزی بگذاشت تیغه صنع
در کاوش کان آفرینش
ناشی ز هوای جلوه تو
ارخای عنان آفرینش
در ضمن شمردن عطایت
افلاج بنان آفرینش
اندیشه احتمال شانت
زآنسوی گمان آفرینش
مهمانی میزبان جودت
عید رمضان آفرینش
شمشیر کمال تو نیامد
محتاج فسان آفرینش
معراج تو در هوای لاهوت
حد طیران آفرینش
با طالع حاسد تو همزاد
فوج حدثان آفرینش
با نطفه دشمن تو توأم
صد مرثیه خوان آفرینش
امکان وجود دشمن تو
زنار میان آفرینش
عیسی مگس و تکلم تو
حلوای دکان آفرینش
صافی شکر شفاعت تو
قوت مگسان آفرینش
با دیدن آب گوهر تو
دفع یرقان آفرینش
تأثیر ملال غیبت تو
وجه خفقان آفرینش
نعلین تو تاج قاب قوسین
تمکین تو شان آفرینش
در بازوی قدرت تو مضمر
صد زور کمان آفرینش
با علم تو آشنا نیفتاد
یک مسئله دان آفرینش
نظاره چهره حسودت
وجه غشیان آفرینش
افسانه سرنوشت خصمت
تزریق بیان آفرینش
با مستی شوق تست عرفی
از بیخبران آفرینش
در مغز دماغ او خبر نیست
از عنبر و بان آفرینش
دعوی کن نعت لایق تو
رسوای جهان آفرینش
دارد بعنایت تو عرفی
حرفی ز زبان آفرینش
برخیز که شور کفر برخاست
ای فتنه نشان آفرینش
#شعر
#عرفی_شیرازی
📜 @sheraneh_eitaa
8.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | شاعر بزرگی که با حکومت صفوی نساخت، عرفی شیرازی
#فرزند_ایران
📜 @sheraneh_eitaa
جوونی هم بهاری بود و بگذشت
به ما یک اعتباری بود و بگذشت
میون ما و تو یک الفتی بود
که آن هم نوبهاری بود و بگذشت
#باباطاهر
#شعر
📜 @sheraneh_eitaa
6.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 |
یک نفر داد زد: «چرا غزه؟
نان ما واجب است یا غزه؟
جنگ آنها به ما چه مربوط است؟
خاک ایران کجا، کجا غزه؟
خودمان بدتر از فلسطینیم
چقدَر هی عزا عزا غزه؟»
حاج قاسم بلند شو از جا
بگو از اصل ماجرا غزه
حاج قاسم بگو هدف ماییم
خورده موشک بجای ما غزه
همهی کفر یک طرف هستند
تک و تنهاست با خدا غزه ...
#غزه
#فلسطین
📜 @sheraneh_eitaa
مثنوی در مثنوی درگیرِ رویایِ توام
کیستی بامن بگو اینگونه شیدایِ توام
مثل شمسی باز تابیدی تو برجان ودلم
گم شدم در خود ولی انگار پیدایِ توام
بی دل وبی جان و بی نام و نشانم کرده ای
ناخدایِ این دلی من باز دریایِ توام
یوسفم ! من بی نصیبم از جمالِ رویِ تو
بی مروت مرهمی! آخر زلیخایِ توام
هی غزل گفتم که شاید باز رحم آید دلت
من که در ابیاتِ آن محوِ تماشایِ توام
وامقِ من ! شاه بیتِ این غزل تقدیم تو
عاقبت دستِ دلم رو شد که عذرایِ توام
#سراب
#شعر
📜 @sheraneh_eitaa
تو ای شرقی ترین احساس در جغرافیای تابش معنا
نگاهت را نگیر از من
که من مفهوم عشق و مهربانی را
میان قاب لبخند تو دیدم
شبیه حس پرواز کبوتر
پشت پلک آبی رؤیا.
#معصومه_امیریان_نور
#شعر
📜 @sheraneh_eitaa
نگفتیام که: بیایم، چو جانِ تو به لب آید؟
ز هجر، جانِ من اینک به لب رسید، کجایی؟
#عراقی
#شعر
📜 @sheraneh_eitaa
الهی!
هر که ترا شناسد کار او باریک
و هر که ترا نشناسد راه او تاریک،
تو را شناختن از تو رستن است
و به تو پیوستن ،از خود گذشتن است...
#خواجه_عبدالله_انصاری
#مناجات_نامه
پشتِ تمام آرزوهایت
خدا ايستادہ
ڪافيست بـہ حڪمتش
ايمان داشتـہ باشے
تا قسمتت سر راهت قرار گیرد
وی را بخوانيد
تا شـما را اجابت ڪند
شبتون بخیر 🌙
📜 @sheraneh_eitaa
هدایت شده از قاصدک
💘دلبرانه ای برای تو 💕
💝کانالی مخصوص عاشقان و شاعران💝
🌿https://eitaa.com/joinchat/1220018528C979b40fb7e