eitaa logo
شاعرانه
26.3هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
812 ویدیو
81 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
نوای عشق را ساز است آدم گشاید راز و خود رازست آدم جهان او آفرید این خوبتر ساخت مگر با ایزد انباز است آدم 📜 @sheraneh_eitaa
آقای "هوشنگ ديناروند" شاعر خوزستانی، در ۲۹ شهریور ماه ١٣٥٣ خورشیدی، در شوش به دنیا آمد. او که دارای مدرک کارشناسی مدیریت دولتی و کارمند دادگستری است؛ سرودن شعر را از سال ١٣٧٢، آغاز کرد و سبک کلاسیک را برگزید و قالب‌‏های غزل، رباعی و مثنوی را برای سرودن اشعار خود انتخاب کرد و نخستين شعرش در مجموعه‌ای از شعرهای آيينی كه به كوشش حوزه هنری خوزستان منتشر شد به چاپ رسيد. دیناروند مسئول انجمن شعر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شوش بوده است و در چندین جشنواره همچون شعر ناله‌‏های فرات، شعر بسیج کشور و... مقام نخست را کسب کرده است. ‏‌‏‏‏‏‏‏ 📜 @sheraneh_eitaa
خسته از ماندن و دل خسته‌تر از تكرارم از در و پنجره و آينه‌ها بی‌زارم مثل يك عقربه هی دور و برم می‌چرخم قسمتم نيست سرم را به زمين بگزارم چون كه در سينه‌ی من آه عمل می‌آيد كشت اين مزرعه را بغض فقط می‌كارم قافيه آمده و دور و برم می‌چرخد شعر گه‌گاه سرك می‌كشد از ديوارم ولی افسوس كه من خسته‌تر از ديروزم باز هم حال بد شعر نگفتن دارم. 📜 @sheraneh_eitaa
سلام. آیا اشعار ارسالی را در اینجا باید ارسال نمود ؟ ✍ سلام بله
6.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | شعرخوانی آقای هوشنگ دیناروند الف، لام، میم مرا ببوس برای اولین بار قبل از بی حسی کامل 📜 @sheraneh_eitaa
الی مَتی أحارُ فیکَ یا مَولایَ و الی مَتی و أیّ خِطاٍب أصِفُ فیکَ و أیّ نَجوی بعید بود به دل اعتنا نمی کردم غمی برای خودم دست و پا نمی کردم کسی شکستن قلب مرا نمی فهمید اگرچه آینه بودم ، صدا نمی کردم به انتظار نشستن ، عجب مکافاتی‌ست گُمانِ این همه تأخیر را نمی کردم من خراب کجا وُ خرابِ یار شدن... زمان عقب برود ، ادّعا نمی کردم گناه‌کاری من مایه ی عذاب تو شد وفا که هیچ...،نمی شد جفا نمی کردم؟! هزار مرتبه کج رفتم و تو بخشیدی ولی چه فایده ، من که حیا نمی کردم همیشه رِخوَتِ من دور کرد از تو ، مرا همیشه تنبلی ام را بهانه می کردم! اگر وصال تو یکبار سهم من بشود تو را دقیقه ای از خود جدا نمی کردم برای کُشتن من یک اشاره‌ات بس بود قسم به جدّ تو ، چون و چرا نمی کردم هنوز هم که هنوز است ، دوستت دارم وگرنه این همه " آقا ! بیا "...، نمی کردم خوش است اگر برسد دست من به خاک نجف... غبار صحن علی را رها نمی کردم تمام لذت من بوسه بر ضریح علی‌ست فقط به دیدن آن اکتفا نمی کردم دلم گرفته ، علاجش کجاست؟! نزدِ حسین... چگونه آرزوی کربلا نمی کردم ! ▪️ ▪️ مگر تنش چِقَدَر زیر نیزه‌ها ، پاشید... خیال آمدن بوریا نمی کردم 📜 @sheraneh_eitaa
شمع بگریست گه سوز و گداز کاز چه پروانه ز من بیخبر است بسوی من نگذشت، آنکه همی سوی هر برزن و کویش گذر است بسرش، فکر دو صد سودا بود عاشق آنست که بی پا و سر است گفت پروانهٔ پر سوخته‌ای که ترا چشم، بایوان و در است من بپای تو فکندم دل و جان روزم از روز تو، صد ره بتر است پر خود سوختم و دم نزدم گرچه پیرایهٔ پروانه، پر است کس ندانست که من میسوزم سوختن، هیچ نگفتن، هنر است آتش ما ز کجا خواهی دید تو که بر آتش خویشت نظر است به شرار تو، چه آب افشاند آنکه سر تا قدم، اندر شرر است با تو میسوزم و میگردم خاک دگر از من، چه امید دگر است پر پروانه ز یک شعله بسوخت مهلت شمع ز شب تا سحر است سوی مرگ، از تو بسی پیشترم هر نفس، آتش من بیشتر است خویشتن دیدن و از خود گفتن صفت مردم کوته نظر است 📜 @sheraneh_eitaa
ماییم و شکوهِ نصر ان‌شاء‌الله قدس است و شکستِ حصر ان‌شاء‌الله یک جمعۀ نزدیک، نُصَلّی فِی القدس همراه امام عصر ان‌شاء‌الله 📜 @sheraneh_eitaa
کجا دنبال مفهومی برای عشق می‌گردی؟ که من این واژه را تا صبح معنا می‌کنم هر شب شبتون در پناه حق🌙 📜 @sheraneh_eitaa
‍ دیدارِ تو ڪَر صبحِ ابد هم دهَدَم دسٺ مـن سَـرخوشـم از لذٺِ این چشم بہ راهی |صبحتون پرازعشق و آرامش 🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
هر کرا دل، دلبری را منزل است آنکه بی دلبر بماند بی دل است شاهد از یاران کجا گیرد کنار هر کجا شمعی میان محفل است این جفا و جور مخصوص تو نیست هر که شد سیمین بدن سنگین دل است خواجه پندارد که عیب عاشقان تا نگوید، کس نگوید عاقل است عشق دریاییست بیحد کاندر آن موج کشتیبان و توفان ساحل است طالبان را خستگی در راه نیست عشق هم راه است و هم خود منزل است سهل گردد کار اگر از بهر اوست کارها با خود پرستی مشکل است دست صدق آمد برون از جیب عشق زین پس افسون خرد بیحاصل است ظلمت ار یکسر بگیرد خانه را چون فروغ شمعی آید زایل است در همه عالم یکی حق بیش نیست آنکه کثرت می پذیرد باطل است از خرد بگذر نشاط از عشق نیز عاشق از خود غافل از وی عاقل است 📜 @sheraneh_eitaa
شد دلم شیفته زلف گره گیر دگر باز دیوانه در افتاد به زنجیر دگر بر جراحت چه نهی مرهمم آن به که کنی زخم شمشیر مرا چاره به شمشیر دگر خوار شد صید دلم پیش تو خوش آنکه نبود هر سر موی تو در گردن نخجیر دگر ساعد آلوده به خون دگران داری و نیست جز هلاک خودم از دست تو تدبیر دگر عیش ما با لب و دندان بتان شهد و فقیه زهرها خورده به یاد عسل و شیر دگر گفته بود آنچه به من پیر مغان گفت مرا واعظ شهر همان، لیک به تقریر دگر خواهی ار زر کنی این قلب مس اندوده مجوی به جز از خاک در میکده اکسیر دگر دفتر عشق ز یک نکته فزون نیست ولی هر کسی شرحی از او گفته به تفسیر دگر کار یغما نشد از پیر خرد راست کجاست خضر راهی که شتابم ز پی پیر دگر 📜 @sheraneh_eitaa