«شکوفه»
(در هوای انتظار)
شکوفا شد به شادی
شکوفه رنگ در رنگ
بهار دلگشایم!
تو را هستیم دلتنگ.
#تقی_متقی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
زمانه قرعه ی نو می زند به نام شما
خوشا شما که جهان می رود به کام شما
درین هوا چه نفس ها پر آتش است و خوش است
که بوی عود دل ماست در مشام شما
تنور سینه ی سوزان ما به یاد آرید
کز آتش دل ما پخته گشت خام شما
فروغ گوهری از گنج خانه ی دل ماست
چراغ صبح که بر می دمد ز بام شما
ز صدق آینه کردار صبح خیزان بود
که نقش طلعت خورشید یافت شام شما
زمان به دست شما می دهد زمام مراد
از آن که هست به دست خرد زمام شما
همای اوج سعادت که می گریخت ز خاک
شد از امان زمین دانه چین دام شما
به زیر ران طلب زین کنید اسب مراد
که چون سمند زمین شد سپهر رام شما
به شعر سایه در آن بزمگاه آزادی
طرب کنید که پر نوش باد جام شما
#هوشنگ_ابتهاج #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
چه کسی گفته که درد دل من تنهاییست؟
من و یاد تو و شب هر سه رفیقیم رفیق
شبتون در پناه حق🌙
#علی_فرزانه_موحد #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
صُبح و غزل و بوسه و آغوش و نگاهَت
روزی که چُنین وَصف شَود روزِ وصال است
#شعر
|صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃
📜 @sheraneh_eitaa
تا حاصل دردم، سبب درمان گشت
پستیم بلندی شد و کفر ایمان گشت
جان و دل و تن ، حجابِ ره بود و کنون
تن دل شد، دل جان شد و جان، جانان گشت
#امامی_هروی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
زاهد و سبحه صد دانه و ذکر سحری
من و پیمودن پیمانه و دیوانهگری
چون همه وضع جهان گذران در گذر است
مگذر از عالم شیدایی و شوریدهسری
تا کی از شعبدهٔ دور فلک خواهد بود
بادهٔ عیش به جام من و کام دگری
تا شدم بی خبر از خویش، خبرها دارم
بی خبر شو که خبرهاست در این بی خبری
تا شدم بیاثر، از ناله اثرها دیدم
بی اثر شو که اثرهاست در این بی اثری
تا زدم لاف هنر خواجه به هیچم نخرید
بی هنر شو که هنرهاست در این بی هنری
سرو آزاد شد آن دم که ثمر هیچ نداد
بی ثمر شو که ثمرهاست در این بی ثمری
تا سر خود نسپردیم به خاک در دوست
خاطر آسوده نگشتیم از این دربه دری
بیستون تاب دم تیشهٔ فرهاد نداشت
عشق را بین که از آن کوه گران شد کمری
پری از شرم تو در پرده نهان شد وقتی
که برون آمدی از پرده پی پردهدری
شهرهٔ شهر شدم از نظر همت شاه
تو به خوش منظری و بنده صاحب نظری
آفتاب فلک عدل ملک ناصردین
که ازو ملک ندیدهست به جز دادگری
آن که تا دست کرم گسترش آمد به کرم
تنگ دستی نکشیدیم ز بی سیم و زری
تا فروغی خط آن ماه درخشان سر زد
فارغم روز و شب از فتنه دور قمری
#شعر #فروغی_بسطامی #غزل
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | کاش برگردی تا برگردد بهار
شعرخوانی امام زمانی محمدحسین پویانفر در مصلی تهران
📜 @sheraneh_eitaa
شادمان گفتی از آن عاشق تنها چهخبر
خبری نیست، بپرس از غم دنیا چه خبر؟!
خاطرم هست رقیبان پر از کینه من
همنشینان تو بودند، از آنها چه خبر؟!
همه لبتشنه، تو دریایی و من ماهی تنگ
از کنار آمدگان با لب دریا چهخبر؟!
زاهدی دست به گیسوی رهای تو رساند
عاشقی گفت که از عالم بالا چهخبر؟!
باز دیروز به من وعده فردا دادی
آه پیمانشکن از وعده فردا چه خبر؟!
#سجاد_سامانی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
gilani.gif
6.6K
عبدالقادر گیلانی (جیلانی) (تولد ۴۷۰ الی ۴۹۱ - وفات ۵۶۰ الی ۵۶۲ ه.ق) از مشایخ صوفیه و مؤسس سلسله تصوف قادریه است. وی در شعر تخلص «محیی» را اختیار کرده بوده و دیوان شعرش به «دیوان غوث اعظم» معروف است.
#معرفی_شاعر #عبدالقادر_گیلانی
📜 @sheraneh_eitaa
در غم عشق تو زان بگذشت کار دل مرا
کز وفایت کم شود یک لحظه بار دل مرا
فارغم از گشت گلشن کز غم تو هرزمان
بشکفد صد گونه گل از خارخار دل مرا
بر دلم باری حوالت کن غم اندوه خود
چون توان کردن که کردی غمگسار دل مرا
ماهی ای کو برکنار افتد ز دریا چون بود
همچنان باشد بلا دور از کنار دل مرا
آنکه روزم شد سیه باشد ز بی صبری دل
چون تو بودی و فراق یار کار دل مرا
باز آمد روز هجران ناله کن باری ز دل
تیره تر بادا ز روزم روزگار دل مرا
چند چون محیی کشد دل در ره تو انتظار
سوخت همچون سایه بر ره انتظار دل مرا
#شعر #عبدالقادر_گیلانی
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | میخزم کنج اتاق خالی مادر
گنجه را وا میکنم، بو میکشم یکسر
خیره گشته عینکش بر من:
«آمدی فرزند؟ چشم من روشن!»
لحظاتی از شعرخوانی افشین علا در دیدار امشب شعرا با رهبر انقلاب
📜 @sheraneh_eitaa
هرکه باشد اهل ایمان ای عزیز
پاک دارد چار چیز از چارچیز
از حسد اول تو دل را پاک دار
خویشتن را بعد از آن مومن شمار
پاک دار از کذب و از غیبت زبان
تا که ایمانت نیفتد در زیان
پاک اگر داری عمل را از ریا
شمع ایمان مر ترا باشد ضیا
چون شکم را پاک داری از حرام
مرد ایمان دار باشی والسلام
هر که دارد این صفت باشد شریف
ور ندارد دارد ایمان ضعیف
هر که باطن از حرامش پاک نیست
روح او را ره سوی افلاک نیست
چون نباشد پاک اعمال از ریا
است بی حاصل چو نقش بوریا
هر کرا اندر عمل اخلاص نیست
درجهان از بندگان خاص نیست
هر که کارش از برای حق بود
کار او پیوسته با رونق بود
#شعر #عطار
📜 @sheraneh_eitaa