#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
درد تنم به ضعف تنم گريه مي کند
بر درد هاي من بدنم گريه مي کند
از چشمِ زخمِ سینه ی من اشک خون چکد
بر اين نفس نفس زدنم گريه مي کند
امشب به زخم سينه من پيرهن گريست
فردا به زخم من کفنم گريه مي کند
پروانه وار زینب من دور بسترم
بر اين چو شمع سوختنم گريه مي کند
از درد شانه آه کشم آه میکشد
شانه به موی او نزنم گریه میکند
کشته مرا غمش که نشسته کنار من
اين شير مرد بت شکنم گريه مي کند
گاهي برای اين پر و بال شکسته ام
گاهي براي پر زدنم گريه مي کند
هربار روي خود ز علي مي کنم نهان
گويد که رو نگیر، منم! گريه مي کند
من میکنم نهان زعلی روی خویش را
بيش از علي ولي حسنم گريه مي کند
#محمد_معارف_وند
_________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مرثیه_حضرت_زهرا
یا فاطمه جان! دست من و دامانت
ای چشم امید همه بر احسانت
بادا به فدایت پدر و مادر من
ای گفته پیمبر، پدرت قربانت
#استاد_سیدرضا_مؤید
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
چه ماتمی است که بر جان نشاندنش سخت است
خدا کمک کند این روضه خواندنش سخت است
کسی که ذوق نشستن کنار حیدر داشت
چطور شد که در این خانه ماندنش سخت است؟
ببین چقدر بزرگ است جرمشان، زهرا...
دلش شکست، که این دل شکاندنش سخت است
اگر که فاطمه این سو گرفته مولا را
بگو چهل نفر آن سو، کشاندنش سخت است
اگر تکان ندهد روزگار صبرت را
غبار چادر مادر تکاندنش سخت است
کبوتری که نمیبیند آسمانش را
به لانه با پر زخمی رساندنش سخت است
نخوانده موی سیاه غزل سپید شده
خدا کمک کند این روضه خواندنش سخت است
🔸شاعر:
#حسین_صیامی
_____________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
ای تا همیشه مطلع الانوار لبخندت
آیینه در آیینه شد تکرار لبخندت
جان پدر را تا بهشتی غرق گل می برد
در لحظه های روشن دیدار لبخندت
لبریز بود از مادری لبریز چشمانت
سرشار بود از عاطفه سرشار لبخندت
نه سال در دنیای حیدر صبح و ظهر و شب
تکرار شد تکرار شد تکرار لبخندت
با گردش دستاس خیر و نور می پاشید
بر هرچه صحرا هرچه گندمزار لبخندت
از روزه ی بی نان و بی خرما چه شیرین تر
وقتی که باشد لحظه ی افطار لبخندت
اما چرا این روزها دیگر نمی خندی
اما چرا این روزهای تار لبخندت...
مثل گلی توفان زده پژمرد، پرپر شد
بعد از پدر بعد از در و دیوار لبخندت
این روز های آخری یک بار خندیدی
اما چه تلخ است آه تلخ این بار لبخندت
با چشم های خسته تا تابوت را دیدی
بر چشمهای فضه شد آوار لبخندت
مادر جهان ما یتیم عشق و احساس است
قدری بخند ای مهربان بگذار لبخندت…
چادر نماز دخترم از یاس لبریز است
تابیده بر این چادر گلدار لبخندت
🔸شاعر:
#محمدجواد_شرافت
___________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
دنیای بی زهرا شبیه یک سراب است
هستی بدون حضرتش نقشی بر آب است
اصلاً بدون فاطمه بودن، عذاب است
هرکس که بی زهرا شود، در اضطراب است
هرکس که شد بی فاطمه تنهاست، تنها
سرمایهی هستی فقط زهراست، زهرا
زهرا کجا و آن همه آزار، ای وای
زهرا کجا و در کجا، دیوار، ای وای
انسیه ی احمد کجا و نار، ای وای
حورا کجا و ضربه ی مسمار، ای وای
بین در و دیوار و آتش بود زهرا
با دشمنان هم در کشاکش بود زهرا
افسوس مشتی دیو و دد از او گذشتند
با ضربه ی مشت و لگد از او گذشتند
بر دست او شلاق زد، از او گذشتند
فریاد زد: "بابا مدد!" از او گذشتند
یک لحظه یاد محسنش افتاد و افتاد
یک صیحه از عمق جگر سر داد و افتاد
🔸شاعر :
#امیر_عظیمی
___________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
چشم وا کردم و دیدم که شدم سینه زنت
همه ی عالم و آدم به فدای حسنت
می چکد نام دل آرای علی از سخنت
سپر حیدر کرار شده جان و تنت
زیر پاهای تو صد چشمه ی کوثر جاری ست
جای خون در رگ تو عشق به حیدر جاری ست
شهر روشن شده از نور تو ، بانوی علی
ای نفس های حسن ، ای همه نیروی علی
ما ثناگوی تو ایم و تو ثناگوی علی
نفس حیدری ات قوت بازوی علی
سایه ی چادر تو بر سر هر سینه زن است
نام تو وقت سحر ذکر قنوت حسن است
وصف تو کار بشر نیست...فقط کار خداست
همه ی خلق به عشق تو بمیرند، رواست
پادشاه است کسی که در این خانه گداست
خاک پاهای غلامان شما نیز شفاست
ذکر پرواز مَلَک های مُقَرب زهراست
همه ی دلخوشی حیدر و زینب زهراست
🔸شاعر:
#احسان_نرگسی_رضاپور
__________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مرثیه_حضرت_زهرا
یادِ غسل و یادِ تکفین یادِ تشییعِ شبونه
یادِ تابوتِ غریبت دلِ شب شده روُنه
یادِ اون شبهای غربت یادِ اون زخمِ جراحت
یادِ آهسته گرِستن یادِ قبرِ بی نشونه!
#هستے_محرابے
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
ای آشنا به درد علی در وطن بمان
خانه شود بدون تو بیت الحزن بمان
هستی بهار و داخوشی این چمن به توست
ای توبهار من مرو از این چمن بمان
وقتی که میزنی مژه دلگرم میشوم
آرامش علی مرو از پیش من بمان
دیدی که من چقدر غریبم؛سپاه من
پس لااقل تو حرف جدایی مزن بمان
از دست تا نرفته؛تو بگشا دو چشم خویش
ترسم ز غصه ی تو بمیرد حسن بمان
بایک اشاره باز شود زخم سینه ات
آخر چگونه غسل دهم این بدن بمان
فکری به حال بی کفنی حسین کن
از بهر آن شهید بدون کفن بمان
ترسم تنش به هم بخورد زیر نعل ها
تاکه ضخیم تر شود آن پیرهن بمان
🔸شاعر:
#محمود_اسدی
_________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
ماه، پیش روی ماهش رخصت تابش نداشت
ابر بی لطف قنوتش برکت بارش نداشت
ظاهراً گردانده زهرا دسته ی دستاس را
باطناً دور فلک بی اذن او گردش نداشت
نیمِ عمرش با نبی بوده ست، نیمی با وصی
از ازل عمر کسی اینقدر گنجایش نداشت
بی نشانی خود نشان اعتراض فاطمه ست
مدفنش مخفی نمی مانده اگر رنجش نداشت
رنج او را روز اگر می دید می شد شام تار
لحظه ای بعد از پدر ریحانه آرامش نداشت
هر کجا که کوچه ی باریک دیدم گفته ام
کاش که شهر مدینه یاغی سرکش نداشت
شانه بر گیسوی طفلان پریشان می کشید
دست اگر بالا می آمد یا اگر لرزش نداشت
رفت یکبار از علی خواهش کند، تابوت خواست
در تمام عمر کوتاهش جز این خواهش نداشت
🔸شاعر :
#مرضیه_نعیم_امینی
_________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
رو بگرداني زِ ما دنيا جهنم مي شود
روزيِ ما روز و شب اندوه و ماتم مي شود
پلكهايت باز كن درهاي رحمت را نبند
بي نگاه تو دل ما خانة غم مي شود
عاقبت هركس دلش را شستشو داد از گناه
در حريم آية تطهير ، مَحرم مي شود
در سر و رويم شده پيدا دگر موي سپيد
فرصت ديدار دارد روز و شب كم مي شود
چون خَمِ گيسوي تو اي ليليِ صحرا نشين
قامت چشم انتظاران شما خم مي شود
با تکان ابرُوانت زود مي ريزم به هم
نبض عالم با نگاه تو منظم مي شود
يا ولي اله راضي مي شوي از دست من ؟ !
با رضاي تو رضاي حق فراهم مي شود
هر كه زهرا مادرت را الگوي راهش كند
وقت لبخند تو مشمول دعا هم مي شود
خاك پاي مادر تو سرمة چشمان ماست
دست بوسِ او رسول اللهِ خاتم مي شود
شك ندارم كه حسين هم با دعاي مادرش
صاحب كرب و بلا ، اربابِ عالَم مي شود
گرية ما باعث تسكين قلبِ فاطمه است
اين حسين جانها به زخم سينه مرهم مي شود
فاطميه كربلا شبهاي جمعه ديدني ست
مادرت صاحب عزاي ذبح اعظم مي شود
اين پسر هم مثل مادر جاي تنگي گير كرد
دنده ها اينگونه شكلش نا منظم مي شود
روضة گودال مثل روضة مسمار شد
ماجراي كوچه زير چكمه ها تكرا شد
🔸شاعر:
#قاسم_نعمتى
__________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
@shere_aeini
همینکه درد زِ چشمِ تو خواب میگیرد
تمامِ جانِ مرا اضطراب میگیرد
بیا به همسرِ خود لحظهای تبسم کُن
دلم از اینهمه حالِ خراب میگیرد
گشوده دخترِ تو آیههایِ قرآن را
نشسته رویِ سرِ خود کتاب میگیرد
عوض شده است در این خانه کارها امشب
حسین پیشِ لبت ظرفِ آب میگیرد
مواظب نَفَسَت باش ای تَرک خورده
یواشتر که تنت را عذاب میگیرد
خدا کند که نبینند پهلوانی را
که آستین رویِ ردِ طناب میگیرد
سلام میکند اما علی از این مردم
فقط زِ خندهیِ قنفذ جواب میگیرد
ببین به خاکِ سیاهم نشاند آن نامرد
که خانومم به رُخِ خود نقاب میگیرد
کسی به سینهی دیوار و در فشارت داد
شبیه آنکه زِ گلها گلاب میگیرد
سه تا کفن به رویِ دست زینب و غش کرد
به طفل حق بده این روضه تاب میگیرد
حسین بی کفن و تو به شام میآیی
و بند بندِ تو را التهاب میگیرد
تمامِ دُخترکانت گرسنهاند اما
خرابه را همه بوی کباب میگیرد
همانکه تَرکهی او می خورَد به طشتِ طلا
نشسته پیش حسینت شراب میگیرد
صدایِ چوبِ بلند و صدایِ نامحرم
میانِ دست سرش را رُباب می گیرد>>
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
______________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مرثیه_حضرت_زهرا
با ناله هایش عرش را سوزاند مادر
تا شد کنار بچه هایش ماند مادر
با دستهایی که برایش شانه سخت است
عجل وفاتی را دو دستی خواند مادر
#حمیدرضا_محسنات
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini