eitaa logo
اشعار ناب آئینے
22.1هزار دنبال‌کننده
630 عکس
14 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini دل حرم می شود سحرگاهی که شود صحن دیده تر گاهی قطره ی آب در مرور زمان می کند در حجر اثر گاهی دل من سخت تر ز سنگ که نیست امتحان کن بر این جگر گاهی ای خریدار بر رضای خدا جنس پس مانده را بخر گاهی یعنی آن قدر بی بها هستم نیستم لایقِ نظر گاهی بین سجاده دیده بر راهم نیمه شب می شود خبر گاهی بنده ای را که دست و پا گیر است همرهت تا خدا ببر گاهی قتلگاهی به پا کنی با ناز گر ازین جا کنی گذر گاهی پسری که کریم زاده بود می کند جلوه ی پدر گاهی تاج اصحاب یا علی اکبر یابن ارباب یا علی اکبر تو مطهر شدی ز هر چه بدی تا بگوئی ز نسل لم یلدی صد و ده بار هو کشم ز جگر که تو با کعبه زاده هم عددی همه دلگرمی ام محبت توست یابن لیلا «علیک معتمدی» گر تو شاگرد مجتبی هستی دست خالی نمی رود احدی ناز تو فاطمی تر از همه است راه دل بردن از علی بلدی نوه ی ارشد دو دریایی موجی از عشق گاه جذر و مدی جای مادر بزرگ تو خالی زود پر زد به وادی ابدی تو ز هر پنج تن نشان داری تو حدیث کسای مستندی جز برای دل ابوفاضل پرده از روی خویش پس نزدی تا خدا پرده از رخ تو کشید چشم عباس مرتضی را دید تا که بابا تو را صدا می کرد محشری در حرم به پا می کرد با نگاهی به قد و بالایت یاد پیغمبر خدا می کرد تو که هستی که پیر میخانه با مناجات تو صفا می کرد ای دل آرام خوش صدای حجاز مأذنه بر تو اقتدا می کرد آتش روی بام خانه ی تو کوچه ها را پر از گدا می کرد هر کسی داشت نذر پیغمبر به در خانه ات ادا می کرد دور از چشم شور مردم شهر از رخ تو نقاب وا می کرد بوسه ای از لب تو هر دردِ پدری پیر را دوا می کرد گوشه ای می نشست و با زینب نظری سوی مجتبی می کرد بعد می گفت این پسر غوغاست چقدر شکل مادرم زهراست تو ز اجداد خود چه کم داری نسبی پاک و محترم داری وارث آدم و کلیم و مسیح بهر احیای مرده دم داری گشته شش گوشه این حرم یعنی تو جداگانه یک حرم داری تو ز پایین پا ولایت بر کرسی و نون و والقلم داری ما به نام تو سینه زن شده ایم حق شاهیِ بر عجم داری تو که باب الحوائجی بی شک بس که آقایی و کرم داری یک قدم تو عقب تر از عباس بر سر دوش خود علم داری شانه هایت ز بس مودب بود دومین تکیه گاه زینب بود خیز و شمشیر مرتضی بردار بزن ای شیر بر دل کفار زره مصطفی بپوش علی در رکاب عقاب پا بگذار نعره ای زن منم علی اکبر نوه ی حق حیدر کرار هم چو شیری بزن به قلب سپاه تا بریزی به هم یمین و یسار ضجه ی کوفه را در آوردی ای ابر مرد عرصه ی پیکار هر طرف تاب می دهی تیغت پشته سازی ز کشته ی بسیار تشنگی را بهانه فرمودی رو نمودی به جانب دلدار لب نهادی بر آن لبان خشک گفتی آهسته این سخن با یار کی محاسن سپید در بندم دست خود از محاسنت بردار تا که دل کنده از تو بابا شد بال های شهادتت وا شد ناگه از دشت یک صدا آمد ناله ی ای پدر بیا آمد پدر آمد ولی چه آمدنی چه کسی گفته روی پا آمد پیرمردی کنار نعش جوان با سر زانو از قفا آمد روضه ات گشته شرح موت حسین وسط هلهله نوا آمد آن چنان نعره زد علی ولدی ناله اش بین که تا کجا آمد دست خود را گرفته روی سر زینب از سوی خیمه ها آمد شد حسین زنده با دم زینب پای معجر میان تا آمد با تن ریخته به هم چه کند نوبت یاری عبا آمد شب جمعه است بس کن ای شاعر چون که مادر به کربلا آمد هر شب جمعه کربلا غوغاست فاطمه روضه خوان کرب و بلاست 🔸شاعر: ============================ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ماه روزیم و آفتاب شبیم از قدیم عاشقیم! در طلبیم ما عجم زادگان منتخبیم... که گرفتار دلبری عربیم این که هم‌ احمد است هم علی است علی بن‌ الحسین اَوَّلی است بیخیال غم و مصیبت و درد ام لیلا مسیح را آورد همه مستش شدند فَردافرد! پدر از دیدنش چه کیفی کرد... تا حسین است اسم اعظم علی ست پدرش هم علی پسر هم علی ست مثل پروردگارخود اکبر مثل اجداد خویش پیغمبر مثل بابابزرگ خود حیدر مثل زهراست خیر او کوثر احمد و حیدر و حسن شده  است حاصل جمع پنج تن شده است آنچه دارد تمامی اش نوراست آنچه را خواسته ست مقدور است آنچه میلش کشیده انگوراست باعلی جمع کربلا جور است اهل عالم! بهشت ازین باب است قبله پایین‌ پای ارباب است درد دادیم و دارو اورده باخودش دام گیسو آورده هرزمان خم به ابرو آورده دشمنان را به زانو آورده وقت پیکار عزم او جزم است علی اکبر معلم رزم است برکتی را که بوی نان دارد حکمتی را که امتحان دارد کعبه ای  را که حق مکان دارد همه را اکبر جوان دارد اینکه ایینه جمال خداست شرف الشمس سیدالشهداست وسعتش انتها ندارد که بی علی دل بها ندارد که جنت حق صفا ندارد که شاه پایین‌ پا ندارد که السلام علیک یا دلبر با ابی انت یا علی اکبر درغم روضه امتداد تویی کاف وها یا وعین وصاد تویی آنکه بی درد جان نداد تویی انکه خورده لگد زیاد تویی لحظه ی احتضار جان تو شد پدرت تشنه ی اذان توشد چه حیاتی است جاری ازدهنت چه مماتی است دست وپا زدنت چه رواقی است وسعت بدنت چه عبایی است خرج آمدنت این جوانان تورا که میبردند توزمین ریختی زمین خوردند 🔸شاعر: ============================ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini قد قامت الصلاة ، نماز آفریده شد امشب دوباره روی خداوند دیده شد مژده ، که نور آمده پابوسِ قبله اش شوق از نگاهِ ماه ترین ها چکیده شد تا که قرار شد بشود سروِ نشأتین طوبی به عشق اکبرِ لیلا کشیده شد یک دل ، نه صد دل از همه عالم ربوده است تا عاشقی کند به ملک ، دل دمیده شد نامش علی ست کنیهٔ او هم قیامت است آیاتِ حشر از لبِ قرآن شنیده شد هر کس گرفت بوسه از او گفت ، عارفان قبل از بهشت ، مزهٔ کوثر چشیده شد دریا گرفت ماهِ خودش را به روی دست در بین چشمهای عمو هم ، پدیده شد بابا از اولین دمِ مولودِ این پسر هر بار خواست بوسه بگیرد خمیده شد 🔸شاعر: ============================ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini سلام ای ماه را جانان؛ سلام ای شاه را نائب سلام ای درد را درمان؛ سلام ای قلب را صاحب به مدحت کاری از دست غزل که برنمی‌آید چگونه وصف تو گویند شاعرها در این قالب تو قرآن حسینی که خدا تقدیم او کرده که در هر سوره نه؛ هر آیه داری سجده‌ای واجب ملائک در دلِ هفت‌آسمان تنها تو را دیدند فراوانند انجم؛ کیست غیر از روی تو ثاقب؟ گمانم صبح میلاد تو ای پیغمبر ثانی کسی ناقوس نشنیده؛ اذان می‌گفته هر راهب هنر زیباتر است آن‌گاه که خرج علی گردد بخوان مداح؛ بسم‌اله؛ بگو شاعر؛ بزن مطرب الا ای جارچی‌ها طبل بردارید که آمد علی ‌بن ‌حسین ‌بن‌ علی ‌بن ‌ابی‌طالب چه جذابیتی داری که عباس از طلوع صبح به روی ماه تو مانده‌ست خیره تا دم مغرب تو از راه آمدی تا پشت حق باشی و حق با تو که از امروز می‌لرزد به خود هر ظالمِ غاصب میان معرکه شانه به شانه با اباالفضلی کدام ابله گمان کرده که بر این دو شود غالب تو برمی‌گردی ای شیرِ جوانان بنی‌هاشم تو رجعت می‌کنی با آن امام حاضرِ غائب 🔸شاعر: ============================ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini آورده کسی روزیِ سالانه‌ی ما را کرده متبرک لبِ پیمانه‌ی ما را تا اینکه نگیریم، شراب از کس و ناکس برده‌ست به میخانه‌ی خود خانه‌ی ما را دستی پَرِ پرواز عطا کرده؛ که آن دست هر روز، رسانده‌ست به ما دانه‌ی ما را از گرد و غبارِ حرم آورده؛ که با آن آباد کند خانه‌ی ویرانه‌ی ما را ما موی پریشان شده از بادِ بلاییم دادند به سرپنجه‌ی او شانه‌ی ما را او کیست، به جز رونقِ کاشانه‌ی ارباب پیغمبرِ حیدر شده‌ی خانه‌ی ارباب یلدا شده تکثیر، در آیینه‌ی مویش ماه آمده تعظیم کند محضر رویش هوهوی بهشت است، نسیمی که وزیده از های نفس‌های علی آمده بویش قدقامت سرو آمده از شاخه‌ی طوبی ارثیّه رسیده‌ست به او قدّ عمویش گفتند به ما: موسم حج است بیایید رفتیم به قربانش، با هروله سویش رودی شده و ریخته در آیه‌ی دریا هر قطره که نازل شده از آب وضویش خورده گره اوقات عبادت به اذانش خورشید، کند عرض ارادت به اذانش از مأذنه‌ی میکده‌ها نور بریزید در شعرِ اذان، اشهدی از شور بریزید ما را سرِ راهِ قدمش کاش نبینید از خاکِ سلیمان به سر مور بریزید اصلا نگذارید که لب تر کند اکبر در مسجدِشان باغی از انگور بریزید ما ماهی اشکیم به دریای غم او ای کاش، که روی سرمان تور بریزید عید آمده؛ پس خانه‌ی دل را بتکانید غیر از علی‌اکبر همه را دور بریزید مجنون شدنِ ما؛ همه زیر سر لیلاست «دل» خانه‌ی موقوفه‌ی پیغمبر لیلاست جبریل بیا! آمده پیغمبرِ دیگر نازل شده از سوی خدا کوثر دیگر تصویر خودش قاب شده بین نگاهش حیدر شده آیینه‌ی یک حیدر دیگر سرچشمه‌ی چشمان نجیبش شده کوثر زهرا متولد شده از منظر دیگر گفتند، در اوصاف جمالش صد و ده جلد در مدح کمالش صد و ده دفتر دیگر تا صاحب یک گوشه‌ی شش‌گوشه عیان شد وا شد به گدایانِ حرم یک در دیگر خاکیم، در افلاکِ حریمِ سرِ ارباب پایینِ قدم‌های علی‌اکبرِ ارباب 🔸شاعر: ============================ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini دل از ما بُرد و او را حضرتِ دلبر تصوّر کن جهان را اینچنین با جذبه ای دیگر تصوّر کن صدایش زد علی، تا چشم دشمن کورتر باشد دلِ اربابمان را خانه حیدر تصوّر کن وجودِ این پدر-فرزند ممسوس خدا بوده ست دو روحِ پاک را در یک تن و پیکر تصوّر کن سرِ شهزاده ما را به «تاجِ زر» نیازی نیست به جای خاک؛ زیر هر دو پایش «زر» تصوّر کن چه مجنونانه میزد شانه موهای جوانش را از این تصویر، لیلا بودنِ مادر تصوّر کن تداعی شد علی تا با غضب شمشیر را برداشت عبایش را به دوش انداخت، پیغمبر تصوّر کن برادر زاده شیرین است! پس با شوق بی پایان کنار عمه جان زینب، علی اکبر تصوّر کن برای آخرین دیدار سمتِ خیمه راهی شد همیشه روضه ها را اول از آخر تصوّر کن فرود آمد به روی پیکرش بارانی از نیزه گُلی را زیر پا افتاده و پرپر تصوّر کن 🔸شاعر: ============================ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini سلام! صبح تجلی خاندان حسین! سلام! روشنی چشم مهربان حسین! بدون نور تو خورشید محتضر شده است پس از تو تیره شود رنگ آسمان حسین برای اینکه تجلی کنی به نام شهید چه پیر کرده پدر را غمت، جوان حسین تو از حسینی و سوی حسین بازآیی که بازگشت تو باشد به آستان حسین بنوش جرعه به جرعه جراحت از لب تیغ بیا و جام عطش نوش، از دهان حسین تو را بریده بریده صدا زده پدرت چه خوب شرح نموده تو را زبان حسین کنار حائر تو آسمان نشسته به خاک کنار تو به زمین خورده زانوان حسین در این عبا جگر پاره پاره حسن است که روی هم همگی میشوند جان حسین اجازه‌ای بده تا بر حسین سجده بریم که از گلوی تو جاری شده اذان حسین 🔸شاعر: ============================ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini علی سیرت، حسن طینت، محمد خو، علی اکبر که در صورت نمیزد با پیمبر مو علی اکبر حسین از بس که بیتاب پیمبر بود حق میخواست شود پیغمبری دیگر برای او، علی اکبر دو پایش پلکان عرش بر روی زمین میشد چو میزد پیش پای عمه اش زانو علی اکبر و دشمن میهراسد از دَم "اَینَ تَفرّوا"یش که با سربند حیدر میکند هوهو علی اکبر برای کشتن لشکر به شمشیر احتیاجی نیست که جای تیغ دارد تیزی ابرو علی اکبر شبیه شیشه ی عطری که پاشیده ست در میدان تمام تیرها را میکند خوش بو علی اکبر جوانان بنی هاشم به دقت جستجو کردند که قطعه قطعه پیدا میشد از هر سو علی اکبر 🔸شاعر: ============================ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بعد از تولد، هر كسى كه ديد او را مى گفت: گويا خواب مى بينم خدايا الله اكبر! بر سراپاى وجودش يكجا پيمبر بود و حيدر بود و زهرا 🔸شاعر: بر قامت دلربای دلبر صلوات بر نور جمال علی اکبر صلوات او بود خلاصه علی و احمد بفرست به پیغمبر و حیدر صلوات 🔸شاعر: ============================ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
این خانواده ای که مرا صید کرده اند حالا اسیر زلف علی اکبرند و بس وقتی میانِ کوچهٔ ما راه میرود یک شهر در زیارتِ پیغمبرند وبس 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ماه روزیم و آفتاب شبیم از قدیم عاشقیم! در طلبیم ما عجم زادگان منتخبیم... که گرفتار دلبری عربیم این که هم‌ احمد است هم علی است علی بن‌ الحسین اَوَّلی است بیخیال غم و مصیبت و درد ام لیلا مسیح را آورد همه مستش شدند فَردافرد! پدر از دیدنش چه کیفی کرد... تا حسین است اسم اعظم علی ست پدرش هم علی پسر هم علی ست مثل پروردگارخود اکبر مثل اجداد خویش پیغمبر مثل بابابزرگ خود حیدر مثل زهراست خیر او کوثر احمد و حیدر و حسن شده  است حاصل جمع پنج تن شده است آنچه دارد تمامی اش نوراست آنچه را خواسته ست مقدور است آنچه میلش کشیده انگوراست باعلی جمع کربلا جور است اهل عالم! بهشت ازین باب است قبله پایین‌ پای ارباب است درد دادیم و دارو اورده باخودش دام گیسو آورده هرزمان خم به ابرو آورده دشمنان را به زانو آورده وقت پیکار عزم او جزم است علی اکبر معلم رزم است برکتی را که بوی نان دارد حکمتی را که امتحان دارد کعبه ای  را که حق مکان دارد همه را اکبر جوان دارد اینکه ایینه جمال خداست شرف الشمس سیدالشهداست وسعتش انتها ندارد که بی علی دل بها ندارد که جنت حق صفا ندارد که شاه پایین‌ پا ندارد که السلام علیک یا دلبر با ابی انت یا علی اکبر درغم روضه امتداد تویی کاف وها یا وعین وصاد تویی آنکه بی درد جان نداد تویی انکه خورده لگد زیاد تویی لحظه ی احتضار جان تو شد پدرت تشنه ی اذان توشد چه حیاتی است جاری ازدهنت چه مماتی است دست وپا زدنت چه رواقی است وسعت بدنت چه عبایی است خرج آمدنت این جوانان تورا که میبردند توزمین ریختی زمین خوردند 🔸شاعر: ============================ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini افتاد مسیرم به در خانه ات امشب تا اینکه رسد لطف کریمانه ات امشب بد مست شدم از تب پیمانه ات امشب آری..شده ام یک سره دیوانه ات امشب - تا اینکه مسیرم به در خانه ات افتاد شد خانه ام آباد..علی…خانه ات آباد - ای نور رخت شمس جهان تاب..علی جان چشمان تو سر منشا مهتاب…علی جان شد محو تماشای تو ارباب…علی جان آواره ی لب های تو شد آب…علی جان - محصول غم عشق تو شد خون جگری ها از رایحه ات مست تمام سحری ها - شیرینیِ لب های تو چون قند..مکرر پیغمبر این خانه تویی بعد پیمبر مصداق اباالفضلی و آئینه ی حیدر جبریل به پا بوسی تو آمده با سر - ما چشم فقط جانب منشور تو داریم دردیم..چه غم؟نور علی نور تو داریم - مجنون شده دیوانه ی تو..خواب ندارد یک لحظه هم از عشق شما تاب ندارد این جذبه ی زیبای تو مهتاب ندارد مانند تو در خانه اش ارباب ندارد - ای نور ازل خلقا و خلقا به که رفتی؟ ای مدح تو با دوست و دشمن به که رفتی؟ - سر تا به قدم نیز نشانیِ علی تو در معرکه ها دست پرانی علی تو در واقع همان قلعه تکانی علی تو گفتند و نوشتند جوانی علی تو - ای سرو بلند حرم یار…دمت گرم شاگرد اباالفضل علمدار…دمت گرم - رفتی و حرم ریخت بهم پشت سر تو ای وای ز حال پدر خون جگر تو دیدند همه روی زمین بال و پر تو از خیمه ی جراحه رسیده خبر تو - این دشت شده پر ز تنت…آه..علی جان پخش است عزیزم..بدنت..آه…علی جان 🔸شاعر: ============================ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini