#حضرت_خدیجه #ام_المؤمنین
@shere_aeini
از آن عشقِ بدونِ نقص در حیرت اگر بودی
برایش در مقام ِ همسری زینت اگر بودی-
-دلیلش جذبهٔ ایمان و خُلقِ مهربانش بود
پیاپی با پیمبر(ص) عاشقِ صحبت اگر بودی
دلت میخواست اسلام ِ محمد(ص)بهترین باشد
برای دین به فکرِ وقفِ اموالت اگر بودی
مسلمان پروری کارِ خودت بود و به دنبالِ
تجارت، یا که رونق دادنِ ثروت اگر بودی
أمیرالمؤمنین تنها علی(ع) بود و به این علت
موافق با مرامش بوده؛ با حضرت اگر بودی
ولایت در مسیرِ فتنه و شبهه نمی افتاد
اگر بودی و در تبلیغِ آن حجّت اگر بودی
در آن نُه سالگی، ٱم أبیها(س) نیز مادر داشت
در آن نُه سالگی، با قلبِِ پُر مهرت اگر بودی-
-دلش آرام بود و دور بود از بغض و دلتنگی
کنار دخترت زهرا(س)؛ شبِِ «وصلت» اگر بودی
حسن(ع)سیلی به مادر را نمیدید و جوان می ماند
هوادارانه در آن کوچهٔ خلوت اگر بودی
نمیدانم چه حالی داشتی در آتش ِ کینه
گرفتارِ چهل نامردِ بیغیرت اگر بودی
زمین افتاد و «در» بر رویِ بارِ شیشه اش افتاد
تو میرفتی به جای فضه(س)آن ساعت اگر بودی
زمان رفت و زمینِ کربلا در انتظارت بود
شبی با کاروانِ خسته در حرکت اگر بودی
فقط میخواستی کام ِحسینت(ع)بی عطش باشد
تمام عمرِ خود، دنبالِ یک حاجت اگر بودی
تک و تنها، عطش، گودال، خنجر، سر، قفا، نیزه
به صورت میزدی لطمه! در آن هیئت اگر بودی
یقیناً میسپردی جان اگر میدیدی اَش عریان
به روی تل پریشان شاهدِ غارت اگر بودی
در آغوش تو زینب(س) زار میزد داغ هایش را
غروبِ روزِ عاشورا در آن غربت اگر بودی
بهشتِ چادرِ تو سرپناهِ کودکان میشد
میانِ خیمه در آن عصرِ پُر وحشت اگر بودی!
🔸شاعر:
#مرضیه_عاطفی
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_خدیجه #ام_المؤمنین
@shere_aeini
زن آن زنی که در اسلام، ثروتش همه رو
به ذوالفقارِ یدلله می زند پهلو
زن آن زنی که سلام آورَد بر او جبریل
زن آن زنی که ملک نزد او زند زانو
زنی که هست از القاب او بزرگ قریش
نداشته ست پیمبر زنی به رتبه ی او
زنی که معنی و مصداق صِبغةَ الله است
بدون جلوه ی او دین نه رنگ داشت نه بو
چه زن؟ زنی که تمام پیمبران خدا
برای بردن نامش گرفته اند وضو
خدیجه پشت نبی بسته بود قامت عشق
در آن زمان که کسان داشتند با بت خو
هر آنچه داشت شتر بذل کرد و داد، مکن
شتر سوار جمل را قیاس با بانو
خدیجه بود و علی پیشتاز در اسلام
دوبار آمده السابقون خود از این رو
خدیجه مادر شیعه ست، لفظ مادر را
به آن زنی که سزاوار لعنت است نگو
خدیجه مادر شیعه ست، مادر شیعه
بگو بلند اگر چه کرست گوش عدو
به سال رفتن او گفته است عام الحزن
غم خدیجه و قلب نبیست، سنگ و سبو
خدیجه بود که در هجمه ی حسودان داشت
چنان عبای علی بر دلش نشان رفو
خدیجه بود کز آن ثروت عظیمِ نخست
به قدر یک کفنی هم نداشت رویارو
کفن مرا به کجاها نبرد در این شعر
به یاد داغ عزیزی شکست بغض گلو...
🔸شاعر:
#مسعود_یوسف_پور
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مناجات_باخدا
#ماه_رمضان
@shere_aeini
دست سائل در این خانه اگر پر نشود
سنگِ درخواست او جای دگر دُر نشود
سالها هست که دستم به در خانه توست
روزی ام مرحمت سفره ی شاهانه توست
من گدایت که شدم قدر و بهایم دادی
سنگِ دل آینه کردی و جلایم دادی
من فقط اشک بصر خون جگر میخواهم
حال روضه دم افطار و سحر میخواهم
دوست دارم که گرفتار تر از قبل شوم
اشک ماتم شده سرشار تر از قبل شوم
از همین رنگ سیاهی که به دیوار زدند
در حسینیه ی دل خیمه ی بسیار زدند
من به جز روضه نرفتم به سرای دگری
گوش من نیست بدهکار صدای دگری
همه زندگی ام روضه ، حسینم دین است
گوشه روضه اگر جان بدهم شیرین است
دستم از مرثیه ها جام بلا میگیرد
روضه ی یازدهم جان مرا میگیرد
.
جای دارد که برون آید از پیکر جان
محملی نیست که زینب بنشیند بر آن
دختران را که خودش برد روی ناقه گذاشت
چاره ساز همه آفاق خودش چاره نداشت
هر طرف را که نظر کرد یکی یار ندید
قاسم و اکبر و عباس علمدار ندید
اشک چشمش به روی پوشیه اش راه کشید
زیر لب گفت اباالفضل و فقط آه کشید
دمی از علقمه ای شیر دلاور برگرد
محض آسودگی خاطر خواهر برگرد
با کسی غیر تو هم گام نبودم برگرد
قبل از این در ملا عام نبودم برگرد
ای خدا دست حرامی به نقابی نرسد
وای اگر راه بیفتند و رکابی نرسد
🔸شاعر:
#محمد_علی_بقایی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_خدیجه #ام_المؤمنین
@shere_aeini
گرفته بود هوای دل پریشانش
نشسته بود غبار اجل به دامانش
صبور بود و شکایت ز روزگار نکرد
ولی هزار محن بود بین چشمانش
کنار بستر او فاطمه به سر میزد
خدیجه بود و تب و گریه های پنهانش
چقدر پیر شده بانوی رسول الله
زنی که بود زمین و زمان بفرمانش
قرار شد کفن مصطفی تنش باشد
شکست پشت رسول خدا ز هجرانش
کفن شد و بدنش خاک شد خداراشکر
حسین بود غم سینه سوز پایانش
گذشت دور فلک، عصر روز عاشورا
درآن میانه حسین بود و جسم عریانش
حسین بود و سنان بود و نیزه ای بی رحم
کشید پنجه روی گیسوی پریشانش
هوا ز جور مخالف چون قیرگون گردید
کسی برید سرش را میان طوفانش
هزاربار صدا زد که تشنه آبم
بغیر چکمه نیامد به کام عطشانش
همانکه برد سر شاه را روی نیزه
کشیده زد به رخ خواهر هراسانش
🔸شاعر:
#سید_پوریا_هاشمی
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_خدیجه #ام_المؤمنین
@shere_aeini
ای مهربان بانوی پیغمبر خدیجه
ای محو خلق و خوی پیغمبر خدیجه
ای قدرت بازوی پیغمبر خدیجه
ای قوت زانوی پیغمبر خدیجه
مداح تو پیغمبر و زهرا و حیدر
تو کیستی بانو!؟ هزار الله اکبر
در اول وصفت زبان از پای افتاد
در مدح تو عقلم به جایی قد نمیداد
مثل تو در اسلام الهی بیشتر باد
سلمان، ابوذر، مالک و عمار و مقداد
مدیون تو هستند دینداریِّشان را
از نان تو دارند نام جاودان را
مدح تو را باید که پیغمبر بگوید
یا غیر او صدیقۀ اطهر بگوید
شاعر چرا گوید؟ چرا ابتر بگوید؟
شاعر دگر خاموش تا حیدر بگوید
ای مادر حوریۀ دنیا! خدیجه!
زهرا در آغوش تو شد زهرا؛ خدیجه!
وقتی رسولالله در میدان جنگ است،
در پشت جبهه یاوریِّ تو قشنگ است
گفتی به ما دنیای بی اسلام، ننگ است
دل بی علی دل نیست آری تکهسنگ است
ثروت اگر که خرج دین باشد میارزد
وقف امیرالمؤمنین باشد میارزد
اسلام اگر بعد از هزار و چارصد سال
امروز بیش از هر زمان دارد پر و بال
امروز اگر داریم حبّ احمد و آل
امروز اگر از ترس، کافر میشود لال
امروز اگر تدبیر دشمن بینتیجهست
از لطف نام حیدر و نان خدیجهست
درد رسولالله را تسکین تو بودی
در عاشقی هم قابل تحسین تو بودی
بیداری اسلام را تضمین تو بودی
الگوی زهرا در دفاع از دین تو بودی
ایثار تو فاطمه را ایثارگر کرد
جان را برای جان مولایش سپر کرد
زهرا در آتش سوخت تا حیدر بماند
تا فتنههای دشمنان ابتر بماند
در شعلهور شد، محسن و مادر... بماند
مرثیۀ مکشوف میخ در بماند
اف بر تو ای دنیا که هستم از تو خسته
دستان حیدر بسته شد، زهرا شکسته
زهرا به زینب داد درس استقامت
تا او شود الگوی صبرِ در مصیبت
اما امان از لحظههای تلخ غارت
زینب تک و تنهاست؛ آن هم در اسارت
یک دست بر سر داشت تا معجر نیفتد
دست دگر بر ناقه تا دختر نیفتد
🔸شاعر:
#حمید_رمی
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#مناجات_باخدا
#ماه_رمضان #مناجات_با_امام_حسین
@shere_aeini
نصیحت پدرم مانده است در گوشم
که روز فقر، شبش نان روضه نفروشم
غم گرسنگی ات قوت غالب من شد
همیشه در وسط روضه اشک مینوشم
قسم به کتری جوشیده در حسینیه
که با کسی که نخواهد تو را نمیجوشم
گرفت نور خدا زندگی تاریکم
به لطف شعله ی در چلچراغ بر دوشم
حسین گفت پدر جای لای لایی شب
شراب ریخت به جانم هنوز مدهوشم
به چار گوشهی قبرم قسم که بعد از مرگ
برای تنگی قبرم گدای شش گوشم
کفن که دستِ مرا بست؛ دست تو باز است
وَ دست باز تو یعنی بیا در آغوشم
چرا به یاد لب تشنه ات نمیمیرم
مرا ببخش عزیزم که آب مینوشم
مصیبت پدر و مادرم ز یادم رفت
مصیبت پسر تو نشد فراموشم
میان روضه ی بزم یزید فریادم
به یاد شام غریبان اگر که خاموشم
عزیز فاطمه خیلی برای من سخت است
تو پاره پیرهنی، من لباس می پوشم
🔸شاعر:
#گروه_یا_مظلوم
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_خدیجه #ام_المؤمنین
@shere_aeini
پس از احمد اگر نازل شود پیغمبری دیگر
نمیآید شبیه همسرِ او همسری دیگر
زنی از جنسِ «اَعطَیناک» بین نازَنان تنهاست
که محشور است آنجا ابتری با ابتری دیگر
کنار همرکابش «یاعلی» گفت و به جنگ جهل
نرفت از سنگرِ همسنگرش در سنگری دیگر
علی با ذوالفقارش زور بازوی پیمبر شد
و این زن با وفا و مِکنتش شد حیدری دیگر
به دور شمع پیغمبر نمیبینیم تا محشر
به جز بال و پرِ پروانهاش خاکستری دیگر
به جز دامانِ پاک او که رحلِ نور اعطیناست
نجوشیدهست در عرش برین هم کوثری دیگر
به غیر از دفترِ مدح طلاکوبش که قرآن است
نخورده مُهرِ «اُمُّالْمُؤمِنین» بر دفتری دیگر
اگر جا میشود دریا میان کاسهای لبپَر
بگو داریم غیر از اُمّزهرا مادری دیگر
زنی که میفروشد نور عقبی را به دنیایش
نخواهد داشت جز شیطان و آلش مشتری دیگر
زنی که جای «اُمُّالْمُؤمِنین» اُمُّالحَسَد شد رفت
نخواهد رفت بغض بچههایش از سری دیگر
🔸شاعر:
#رضا_قاسمی
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
جهت دسترسی به اشعار ولادت امام حسن (ع)
روی هشتگ مورد نظر بزنید
#امام_حسن
#مدح_امام_حسن
#امام_حسن #مدح_امام_حسن
@shere_aeini
با اجازه از خداوند حسن
کیست امشب رب هر بنده؟!حسن!
میروم با ذوق در بند حسن
"هو" نوشتم جای پسوند حسن
آری آری این بود توحید من
سجده کردم بر یکی! آن هم حسن!
کاسه ی تقوایم امشب لب پر است
گوشم از توصیه ی زاهد کر است
جای ساغر خُم بیاری بهتر است
این می از انگور نه! از کوثر است
کیف کن امشب شب سلطانی است
باده ی ناب علی مجانی است
به به از این کوچه بوی نان رسید
اولین فرزند آقاجان رسید
برکت اسمش به هر دکّان رسید
آی نوکرها خبر! سلطان رسید
اولین باری که گفتم یا حسن
دشت اول را گرفتم با حسن
چینی خرد دلم را بند زد
عقل و ایمان مرا پیوند زد
یک حسن گفتم به کامم قند زد
فاطمه بر صورتم لبخند زد
یاحسن گفتم به ما مرهم رساند
پول تو جیبی مارا هم رساند
از علی تا درجمل رخصت گرفت
دشت را آن جذبه و هیبت گرفت
جان لشگر را به یک ضربت گرفت
آن زن از ترس حسن لکنت گرفت
کیف کرد آنجا علی،گفت این سخن
تو معز المومنینی یا حسن!
گرچه نوکر بیشتر دارد حسین
عاشقانی خون جگر دارد حسین
کشته مرده هر قَدَر دارد حسین..
دل به دست یک نفر دارد حسین..
ای حسینی ها حسین کربلا..
بوده خود از شیعیان مجتبی
مجتبی یعنی امام کربلا
سفره دار خاص و عام کربلا
پرشده از او تمام کربلا
صلح او روح قیام کربلا
تربت اعلی اگر شد موتمن..
چون به خاکش خورده دستان حسن!
رسم باشد بهر مردی با کرم..
سنگ قبری خوب و یک صحن و حرم
پس چه شد آن نذرهای مادرم؟!
پس چرا گنبد نداری دلبرم؟!
دادِ ما درآمده از صبر تو
کشت مارا داغ سنگ قبر تو
آفتاب این سمت ها اصلا نتاب
وای از دست تو، وای ای آفتاب
گاه تابیدی مکرر بر رباب
گاه تابیدی سه روز بی حساب
ما قیامت را چو هیات میکنیم
از تو به زهرا شکایت میکنیم
🔸شاعر:
#سید_پوریا_هاشمی
===========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_حسن #مدح_امام_حسن
@shere_aeini
چه شِکّری ست چه طعمی ست عطر هر دهنی ست
که عزّتِ کلمات و شکوهِ هر سخنی ست
قسم به نام حسن ، هر که مهرِ او را داشت
انیس و مونسمانَ ست قوم و خویشِ تنی ست
رسیده نیمهٔ ماه و نگاه ها اینجاست
چقدر این پسرِ خانواده خواستنی ست
به یمنِ آمدنش نرخ ها شکسته شده
بگو به کعبه اذان را، چه ماهِ بت شکنی ست
به روزِ حشر که خوبان حسینی اند همه
حدیثِ عشق بگوید ، حسین خود حسنی ست
چه چشمه ایست دو چشمش چه ابروئیست کمان
عزیزِ فاطمه یعنی عزیزِ هر دو جهان
هر آنچه رزقِ جهان هست آب و دانهٔ اوست
و جود مانده اگر عمرِ جاودانهٔ اوست
همیشه سفرهٔ بذلِ کریم باز بود
همیشه بخششِ بی منّت از نشانهٔ اوست
چنان به مهرِ خودش فقر را بغل گیرد
فقیر حس نکند در میان خانهٔ اوست
خدا تمامِ کرم را به مجتبی داده
کلیدِ خانهٔ فردوس در خزانهٔ اوست
بهشت را به بها می دهد خدا ، آری
بهشت اگر بدهد حتم با بهانهٔ اوست
دلم به سفرهٔ شاهانه دعوت ست امشب
بساط آنکه گدا نیست ، حسرت ست امشب
🔸شاعر:
#حامد_آقایی
===========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_حسن #مدح_امام_حسن
@shere_aeini
-
شكسته مى شود امشب سبوى چشمانم
دوباره بر سر اين سفره نيز مهمانم
قلم به دست شدم شعر تازه مى خوانم
غزل به شوق خداوند جود و احسانم
-
نوشتم از سر شوقم به يك دل آگاه
نوشتم اشهدان حسن كريم الله
-
به نام نامىِ مولاى ما امامِ حسن
حسن تمام خدا و خدا تمام حسن
خزان بهار شد امشب به احترام حسن
حسن امام من است منم غلام حسن
-
هر آنچه خواسته ام را خدا به من بخشيد
به من نگاه كريمانه ى حسن بخشيد
-
به هيبتى علوى و به جلوه اى زهراست
قيام اوست كه بانىِ ظهر عاشوراست
چقدر محترم است و چقدر او آقاست
فقط به روز جزا پرچم حسن بالاست
-
چقدر دست كريم و گره گشا دارد
چقدر پيش خدايش برو بيا دارد
-
چكيده ى غزل و شور محتشم هستى
وزير اعظم حق،صاحب كرم هستى
نوشته ى قلم سبز هر علم هستى
كه گفته است كه آقا تو بى حرم هستى؟
-
تو احتياج ندارى به گنبد و به ضريح
به اين دليل كه باشى به فاطمه تو شبيه
-
اگر بناست بسوزم،خودت بسوزانم
چنان كه آتش عشقت نشست بر جانم
به دامن تو گره خورده است دستانم
اگرچه پيش شما پر شدست پيمانه م
-
تو رد نمى كنى از خانه ات گدايى را
على الخصوص دهد بر تو آشنايى را
-
منم گداى گدايان مادرت آقا
خراب ذبح گلوى برادرت آقا
اسير چادر خاكىِ خواهرت آقا
شكسته بال و پر ياس پر پرت آقا
-
قسم به جان خودت جز تو را نمى خواهم
به غير نوكرى ات از خدا نمى خواهم
-
هر آنچه از تو بگويم نگفته ام سخنى
قبول كن كم مارا..شما كجا و منى؟؟
بگويم از لب عطشان پاره پيرهنى
نمانده است برايش سرى و نه بدنى
-
به سينه ميزنم و از ته دلم فرياد
بلند مرتبه شاهى ز صدر زين افتاد
🔸شاعر:
#آرمان_صائمی
===========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_حسن #مدح_امام_حسن
@shere_aeini
کیست آقام ، شاه ذوالمنن است
به همه گفته ام که عشق من است
بنویسید روی بابِ نجف
کنیهٔ مرتضی ابوالحسن است
او فقط صاحب کرمخانه است
سفره دارِ تمام پنج تن است
ناقهٔ ام فتنه را پی کرد
پسرِ کعبه زاده ، بت شکن است
خطبه می خواند عین ِ پیغمبر
از همان کودکی چه خوش سخن است
با وجودیکه بی حرم شده است
صاحبِ این همه گدا حسن است
مظهر ِ اسم ِ یا کریم ِ خداست
او بزرگِ همه بنی الزهراست
جلوات خدا نماست حسن
اولین شبهِ مصطفاست حسن
شیر خورده ز سینهٔ زهرا
مَحرَمِ عصمتِ خداست حسن
پسرِ ارشدِ امیرِ نجف
شاهِ ما بعدِ مرتضاست حسن
همه حاجت روا روید امشب
دست هایش گره گشاست حسن
در دو دنیا نگاهِ قاسمِ او
چاره سازِ امورِ ماست حسن
ظاهراً در مدینه بی حرم است
مالکِ کُلِّ کربلاست حسن
بی جهت نیست پرچمش بالاست
حسنی کیست ؟! سیدالشهداست
حلم دارد به وسعت عالم
در کرم دست بوسِ او حاتم
گیسوانِ سپید ِ او دارد
خاطراتی ز روزهای غم
ای بمیرم چه زود پیر شده
روزگارش گذشته با ماتم
قاتلش گشته کوچه ای باریک
کوچه ای تنگ و پُر ز پیچ و خم
دست در دست مادرش می رفت
آمد از روبرو یکی کم کم
جلو آمد دو سه قدم نامرد
مادرش رفت عقب یکی دو قدم
مانده ام من چه نسبتی دارد
رویِ حوریه....سیلی ِ محکم
صورتی که تمام عصمت بود
غرقِ خون شد به دست نامَحرم
یک طرف دست و یک طرف دیوار
چهره از آن به بعد شد درهم
تا قیامت برای ما بد شد
پا به چادرگذاشت و رد شد
🔸شاعر:
#قاسم_نعمتی
===========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini