#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
@shere_aeini
حیدر امام ما و حیدر امام قنبر
قنبر غلام حیدر ، ما هم غلام قنبر
خدمت به مرتضی را لایق نبود هرکس
مرغ سعادت اما پر زد به بام قنبر
او احترام دارد از احترام مولا
ما احترام داریم از احترام قنبر
هرکس به رتبه ی خود جایی مقام دارد
او زیر پای حیدر ما زیر گام قنبر
از شیعیان زهرا ، زنها به فضه معروف
از شیعیان مولا ، مردان به نام قنبر
وقتی سلام حیدر در شهر بی جواب است
می شد دل علی شاد از یک سلام قنبر
القصه ما کجا و درک مقام مولا
مائیم و آرزوی درک مقام قنبر
🔸شاعر:
#محسن_ناصحی
____
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
@shere_aeini
تو را با کینه و آزار کشتند
تو را تکرار در تکرار کشتند
نه دیروز و نه امروز است، عمریست
تو را مردم هزاران بار کشتند
تو را در مسجد کوفه نه، بابا
تو را بین در و دیوار کشتند
تو را با تیزی شمشیرشان نه
تو را با تیزی مسمار کشتند
تو را در کوفه در مسجد ولیکن
مرا در کوفه در انظار کشتند
مرا دروازه ی ساعات بابا
مرا در شام در بازار کشتند
🔸شاعر:
#وحید_محمدی
________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
@shere_aeini
هرگز نمیرد آنکه حی لایموت است
حیدر وجودش علّتِ اصل ثبوت است
تابوت بر دوش جنابان جهان رفت
دفن نمادین علی در آن زمان رفت
فی الواقع آن واقع برای اهل دین بود
مقصود از آن آینده ی اهل یقین بود
تدفین او ایجاد کعبه در نجف بود
تعیین قبله سمت او از هر طرف بود
جبریل و میکاییل که ره را گشودند
تابوت نه ، در حال حملِ کعبه بودند
حیدر کلامش حرف نه ، اوج بیان بود
صدیق اکبر در زمین و در زمان بود
وقتی قسم خوردست هر کس که بمیرد
در هر مکان هر مذهبی ، من را ببیند
یعنی «الیه راجعون» دیدار با اوست
رفته علی سوی علی ، از دوست تا دوست
نقل است در بعضی کُتب حتی که دارند
تابوت حیدر را به حیدر می سپارند
صدها گواه دیگر از این دست داریم
بر صحت این مدعا صحه گذاریم
هرگز نمیرد آنکه حیّ لایموت است
حیدر وجودش علّت اصلِ ثبوت است
🔸شاعر:
#سید_حسین_میرعمادی
________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
@shere_aeini
صورت همینکه بر کفِ پای پدر گذاشت
آتش گرفت از غم و روی جگر گذاشت
سوزانده بود زهر علی را در این دو روز
پا ، بس که داغ بود به رویش اثر گذاشت
چون بچههای فاطمه بر گِرد بسترند
او رفت سر به زیر و سرش را به در گذاشت
امالبنین به شانهی او گریه میکند
از اضطراب ، دستِ دعا روی سر گذاشت
آمد صدای زخمی مولا ؛ تو هم بیا
لب را به گوشِ او پدری محتضر گذاشت
جانِ تو جانِ دخترِ زهرا عزیزِ من
آتش به سینهاش ، نفَسی شعلهور گذاشت....
کف را به آب برد و نهیبی به آب زد
آبِ فرات سر کفِ پای قمر گذاشت
ناموس مرتضاست به خیمه بیا رویم
خم شد به روی مشک قدم در گذر گذاشت
نگذاشت تا به خیمه رسد مَشک با عمو
زخمی که حرمله به دو چشمان تر گذاشت
تیری که کُشت اهل حرم را رُباب را
تیری گذشت و فاطمه را خونجگر گذاشت
یک نانجیب تیغ به کتفش زد و گذشت
یک نانجیب بر روی دستش تبر گذاشت
زینب دوید و دخترکان را به خیمه بُرد
وقتی حسین دست به روی کمر گذاشت
زخمِ سهشعبهای که عمو را به مَشک دوخت
نفرین به حرمله که به حلق پسر گذاشت
از آن به بعد جای عموجان و شانهاش
سر رویِ سنگ دخترکی دربهدر گذاشت..
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
@shere_aeini
بگو به خواب که آید به چشم بیدارش
دلا بسوز که مولا تمام شد کارش
سریعتر بدنش را به خاک بسپارید
که در بهشت، علی وعده کرده با یارش
زمینیان غمیگین آسمانیان خوشحال
که بیقراردلی میرسد به دلدارش
برای دیدن دست کبود فاطمهاش
به عرش رفته یدالله دست حق یارش
خدا کند ز علی باز رو نگیرد؛ آه
خدا کند برود ابر از شب تارش
دوباره دست به پهلوی خود نگیرد کاش
دوباره گل نکند کاش زخم مسمارش
خلاصه باز علی جان دهد اگر آید
دوباره فاطمهٔ زخمیاش به دیدارش
علی که سیر شد از کوفه زینبش هم رفت
چه کوفهای که تمامی نداشت آزارش
چه کوفهای که دوباره کشاند زینب را
نه بین مجلس تفسیر بین انظارش
رواست کوفه خودش را فرو برد در خاک
که رفت دختر غیرت میان بازارش
گرفت كوفه كس و كار دخت حيدر را
امان ز مردم نامرد بی کس و کارش
🔸شاعر:
#محمد_علی_بیابانی
________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
@shere_aeini
هنوز مانده بفهمیم اینکه کیست علی
برای عشق و عدالت غریب زیست علی
چنان به لبخندش پشت کردهایم انگار
میان ما بدعهدان غریبهایست علی
کدام چاه در این شهر مرده میفهمد
که چیست معنی «یک عمر خون گریست علی»..
و خویش را چه عجیب است شیعه مینامیم
من و شما که نفهمیدهایم کیست علی
بیا عدالت و شمشیر خویش را بردار
و بار دیگر در بینمان بایست علی!
🔸شاعر:
#زین_العابدین_ارجمند
________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
@shere_aeini
نمی دانم چرا از روشنی از نور می ترسم
به من نزدیکی و من از تو دورا دور می ترسم
چنان با تیرگی خو کرده ام یک عمر که حتی
ببینم خانه ام را می کنی پر نور می ترسم
بمیرانم ولی اول بخوان این اعترافم را
خدایا هرچه باشم باز هم از گور می ترسم
الهی وحشتی مِن ضیقِ لحدی ، رحم کن بر من
من از تاریکی این قبر سرد و کور می ترسم
الهی لا تؤدبنی ، عقوبت کار رحمان نیست
من از اخم و سوال آن دوتا مأمور می ترسم
اگر نیش زبانم خانه و همسایه را آزرد
به فریادم برس ، از نیش مار و مور می ترسم
خدایا هرچه کردم ، بر حسینت گریه هم کردم
من از بی آبرویی پیش او ، بدجور می ترسم
به اشکی بر حسبنت می کنی خاموش آتش را
مرا بر آتش خشمت نکن مجبور ، می ترسم
🔸شاعر:
#محسن_ناصحی
________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
@shere_aeini
بر عفو بیحسابت، این نکتهام گواه است
گفتی که یَأس از من، بالاترین گناه است
من غرق در گناهم، مسکین و رو سیاهم
تنها تویی پناهم، «لا تَقنَطُوا» گواه است
هرگز نمیپسندی، دَر بَر رویم ببندی
آخر کجا گریزد، عبدی که بیپناه است
در دیده اشک سُرخم، بر چهره رنگ زردم
مویم شده سفید و، پروندهام سیاه است
بازآمدم به سویت، برگشتهام به کویت
این بندۀ فراری، محتاج یک نگاه است
من عهد خود شکستم، من راه خویش بستم
ور نه به جانب تو، هر سو هزار راه است
یک جمله با تو گفتن، ذکر هزار سال است
یک لحظه بیتو بودن، یکعمر اشتباه است
یک یا اِلهی اَلْعَفو، جبرانِ جُرمِ یک عمر
یک شام قَدر با تو، بِهْ از هزار ماه است
🔸شاعر:
#استاد_غلامرضا_سازگار
________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
#دوبیتی_و_رباعی
@shere_aeini
زاهد به کَرَم تو را چو ما نشناسد
بیگانه تو را چو آشنا نشناسد
گفتی که گُنَه کنی به دوزخ بَرَمَت
این را به کسی گو که تو را نشناسَد
🔸شاعر:
#ابوسعید_ابوالخیر
____
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_حسین #مناجات_با_امام_حسین
@shere_aeini
سر نخواهم کرد خَم پیش کسی الا حسین
قلب من خورده به نام نامی مولا حسین
در رهش امروز هر کس یک قدم برداشته
خوب میداند تلافی میکند فردا حسین
آه از آن روزی که خلوت میشود دور مزار
بعد میبینی که مانده پیش تو تنها حسین
بندگان شیخ و شاه و مال و دنیا نیستیم
از همه عالم کفایت میکند ما را حسین
شک ندارم نوکران را از صف یوم الحساب
میکشد بیرون ملک، میگوید: این ها با حسین
ابر و باد و ماه و خورشید و فلک در مشت اوست
لحظهای ابرو بیاندازد اگر بالا حسین
کولهباری از گناه آوردهام، چون گفتهاند
با دو قطره اشک، پاکش میکند یکجا حسین
رمز و راز کاف و ها و یا و عین و صاد، اوست
کَلْمَةُ الحسنی حسین و عُروةُ الوثقی حسین
بس که بخشیدهست میترسم میان قتلگاه
شمر را بخشیده باشد روز عاشورا حسین
مادرم میگفت اگر شوق حرم داری بگو_
بعد تسبیحات بی بی حضرت زهرا، حسین
هر که دلتنگ است بسم الله، هموار است راه
خرج چندانی ندارد کربلا، یک یا حسین !
🔸شاعر:
#سعید_پاشازاده
==========================
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
با سلام
در کانال تلگرام نظر سنجی برگزار شد که
با توجه به آن نظر سنجی تا این لحظه
درصد رای ها نشان میدهد از تعداد ۱۴۰۰ نفر
رای دهنده بالای هفتاد درصد مداح هستند
باتوجه به برآیند نظرسنجی
باحتساب افرادی که شرکت نکردند و دیرتر پست ها را میبینند میشود نتیجه گرفت در کانال شعر آیینی بالای ۴۰۰۰ مداح در تلگرام
و بیش از ۲۰۰۰ مداح در ایتا عضو هستند
که در مناسبت های مختلف از اشعاری
که در کانال درج شده بهره میبرند
خدا را شاکریم که کانال اشعار ناب آیینی در تلگرام و ایتا به یکی از بزرگترین
حلقه های اتصال شاعران عزیز و مداحان گرانقدر تبدیل شده است
ما را از دعای خیر خود فراموش نکنید 🙏
چنانچه اشعاری در اختیار دارید و قصد درج در کانال دارید چند روز جلوتر از مناسبت مربوطه
به ادمین ارسال کنید تا پس از بررسی در کانال درج شود.
آیدی ادمین :
@ad_shereaeini
#وداع_با_ماه_رمضان
@shere_aeini
ای روزهای ختم ِ قرآنی خداحافظ
لحظاتِ نابِ أدعیه خوانی خداحافظ
ای ماهِ نجواهایِ عاشقانه در خلوت
شب زنده داری هایِ طولانی خداحافظ
ای سفرهٔ افطار! ای شوق ِ لکَ صُمتُ
ای بهترین معنایِ مهمانی خداحافظ
ای اشکِ جاری در مناجاتِ أبوحمزه
ای چشم های خیس ِ بارانی خداحافظ
ای جنّتِ جوشن کبیر ای ذکرِ خَلّصنا
شبهای قدر ای حالِ عرفانی خداحافظ
خوف و رجایِ دلنشینِ وقتِ استغفار
ای حسّ بیتابی و حیرانی خداحافظ
ای فرصتِ انفاق در پس-کوچهٔ اخلاص
ای نان و خرماهایِ پنهانی خداحافظ
ای روضهٔ فزتُ و ربّ العکبه در محراب
ای فرقِ خونین! زخم ِ پیشانی خداحافظ
*
میگفت شاید بی رمق حیدر شبِ آخر
ای عمرِ سرتاسر پریشانی خداحافظ!
🔸شاعر:
#مرضیه_عاطفی
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
برای دسترسی به اشعار
وداع با ماه مبارک روی هشتگ زیر بزنید
#وداع_با_ماه_رمضان
#وداع_با_ماه_رمضان
@shere_aeini
ای کاش نشانی از هلالم بدهند
روزی خبرِ خوبِ وصالم بدهند
از رؤیت روی ماهِ مهدی چه خبر؟
ای کاش جوابی به سؤالم بدهند
🔸شاعر:
#سید_مجتبی_شجاع
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#وداع_با_ماه_رمضان
@shere_aeini
چشم تا بر هم زدم، یک ماه مهمانی گذشت
لحظههایی مملو از الطاف رحمانی گذشت..
رفت از کوی و خیابان سفرهاش را جمع کرد
ای دل غافل! کجا بودی فراوانی گذشت
تشنگی گاهی برایم روضه میخواند از حسین
ظهر با لبهای تشنه چشم بارانی گذشت
بعد از این سی روز روزه از خودت حتی بترس
چند روزی را که شیطان بود زندانی گذشت
شادی فطر آمد اما غم دلم را برده است
چشم تا بر هم زدم یک ماه مهمانی گذشت
🔸شاعر:
#محمد_خادم
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
جهت دسترسی به اشعار جدید و قدیم
شهادت امام صادق (ع) روی هشتگ زیر بزنید
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini
کشید بند طناب و تو را زمینت زد
میان کوچه تو را بی هوا زمینت زد
همین که پا شدی از جا دوباره افتادی
دوباره کینه آن بی خدا زمینت زد
بلند شو که دوباره جسارتی نکند
چه ها نگفت به تو، هر کجا زمینت زد
رسیده ای وسط کوچه بنی هاشم
صدای ناله خیرالنسا زمینت زد
صدای سیلی و آن گوشواره می آید
صدای سیلی او بی صدا زمینت زد
فدای گریه تو یا مروج العاشور
همیشه یاد غم کربلا زمینت زد
سری که گشت جدا از قفا شما را کشت
سری که رفت روی نیزه ها زمینت زد
میان شعله به یاد رقیه افتادی
کشید بند طناب و تو را زمینت زد
🔸شاعر:
#وحید_محمدی
___
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini
خواستی عمامه برداری اگر نگذاشتند
از تن جدّت ولیکن پیرهن برداشتند
شخم زد ده اسب جدّت را و بعدش کوفیان
تیغ ها و نیزه ها را روی جسمش کاشتند
پیکرش را دشنه ها هر قدر برمی داشتند
سنگ اندازان به رویش سنگ را انباشتند
سر بریدن ، ارباًاربا ، تاختن ، جای خودش
عمه را بر دیدن این صحنه ها واداشتند
خوب شد سالم به خانه آمدی اما حسین
پیکری از او برای خواهرش نگذاشتند
🔸شاعر:
#حامد_آقایی
___
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini
آسمان در سجده افتاد است پیش پای تو
عرش آرام است زیر سایه ی طوبای تو
بادها را مسخ کرده عطر جان افزای تو
ماه،فانوسی برای شب نشینی های تو
تو تجلّی اصولی،تو بنای منطقی
تو امام راستینی،تو امام صادقی
خط ابروی تو سرمشق شب هر فاضل است
خواندن املای گیسوی سیاهت مشکل است
کسب علم از غیر باغ دانشت بی حاصل است
طفل ابجدخوانِ دَرسَت هم فقیه کامل است
نور علم ات را به ژرفای جهان تابانده اند
بعد از آن مردم تو را شیخ الائمه خوانده اند
حال عاشق نیمه شب با چشم بارانی خوش است
پس سحر لطفی کنی من را بگریانی،خوش است
یک نظر تنها،به سمتم،سربگردانی خوش است
در تنور عشق من را هم بسوزانی،خوش است
خواب شیرینی به چشم خیسِ فرهادم بده
مثل "هارون" راه و رسم عاشقی یادم بده
می چکد عطر خدا از اَلسّلام آخرت
شش قدم می خواست تا معراج، چشمان ترت
جبرئیل افتاد وقتی باز شد بال و پرت
بندگی ات شیعه را انداخت یاد مادرت
اشک را مانند مادر می کنی آب وضو
آنقدر،مولای من،زهراخِصالی که نگو
فصل کوچ عاشقی دل را پرستو می کنم
شالِ ممسوسِ به اشک روضه را بو می کنم
دست چشمم را کنار قبر تو رو می کنم
بارگاه خاکی ات را آب و جارو می کنم
کاش در خاک بقیع تو حرم می ساختیم
چارتا گنبد در آنجا دسته کم می ساختیم
بارها گفتی که اشک روضه ها مشکلگشاست
دردمندان گریه بر هر در بی درمان دواست
ختم منبر هایت آغاز گریز کربلاست
قاتلِ جان تو آقا روضه ی طشت طلاست
اشک های گریه کن ها را شمارش کرده ای
گریه بر جدِّ غریبت را سفارش کرده ای
آه از آن شب که کوچه باز بوی غم گرفت
آسمان قلبش شکست و بارشی نم نم گرفت
روضه خوان"دیوار"شد "در" پا به پایش دم گرفت
دخترت از ترس دامان تو را محکم گرفت
نیمه شب بال و پر پروانه را آتش زدند
پیش چشم دختر تو خانه را آتش زدند
پیش پای ات اشک های همسرت افتاده است
جای جای این گذر بال و پرت افتاده است
تکه ای از شعله بر روی سرت افتاده است
رد میخ آیا به روی پیکرت افتاده است؟
ریسمانِ بی مروّتها اسیرت کرده است
ناسزای بی حیا در کوچه پیرت کرده است
بین این کوچه تو را در نیمه ی شب می کِشند
بی عمامه بی عبا در پشت مرکب می کشند
تا گذر از جمعیت می شد لبالب می کشند
ذهنِ ما را سمت شام و داغ زینب می کشند
سوخت در بین گذر بال و پر پروانه ها
عمه جانت سنگ خورد از پشت بام خانه ها
گیسوان کودکی با پنجه شانه می خورد
پیش چشمانش رقیه تازیانه می خورد
طفلکی از زجر سیلی بی بهانه می خورد
دست سنگینی به رویِ کودکانه می خورد
دور تو شکر خدا انبوه شامی ها نبود
معجر ناموس تو دست حرامی ها نبود
🔸شاعر:
#بردیا_محمدی
___
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini
صدق سخن های کلیم الله طوری
روح مسیحی ، حلم ایوب صبوری
ذکر نجات یونس و آرامش نوح
صوت خوش داوود در متن زبوری
شرح کتاب آیات جان بخش لب توست
با چشم های روشنت تفسیر نوری
با قال صادق ها چراغ راه مایی
همراه مان تا موسم سبز ظهوری
هارون مکی را که عشقت شعله ور کرد
در شعله ی خود کی بسوزاند تنوری
گفتم تنور آتش به جان خرمنم ریخت
با یاد زخمی کهنه در کابوس دوری
این شهر قبل از خانه ات سوزانده در خود
دیوارو میخ و شعله و جام بلوری
🔸شاعر:
#سعیده_کرمانی
___
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini
کوچهای بود و دری بود و امامی روی خاک
میدوید آشفتهرو ماه تمامی روی خاک
بی عمامه، بی عصا، بیتاب قرآن میدوید
چند نوبت بین کوچه ریخت جامی روی خاک
رشتهی پوسیدهای را روی مرکب دیدهام
عُروَةُ الوُثقی و حبل لَاانفِصامی روی خاک...
میچکاند ابیات بر پای دری، آن نیمهشب
روضههایی شور را با تلخکامی روی خاک
از نجف آیینه آوردند در آغوشِ سنگ
ریخت در تعجیلشان وادِی السَّلامی روی خاک
از مدینه تا مدینه اسمهایی اعظمست
اسمهایی روی نی، چندین اسامی روی خاک
قبلهی حاجاتِ ما را بینمازان میبرند
میرود در دست بت «بیت الحرامی» روی خاک
🔸شاعر:
#مجید_لشکری
___
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini
سایه نشینِ رحمت شیخ الائمه ایم
حیرانِ از کرامت شیخ الائمه ایم
سینه به سینه لطف مدامش به ما رسید
لبریزِ از محبت شیخ الائمه ایم
از بین هرچه مذهب و دین و عقیدهای
ما پیروان نهضت شیخ الائمه ایم
آری اگر که خادم سلطانِ مشهدیم
مدیونِ به امامت شیخ الائمه ایم
فرمودهاست، شیعهی ما از سرشت ماست
یعنی که در حمایت شیخ الائمه ایم
در عرصهی قیامت و آن روزِ بی کسی
ما شامل شفاعت شیخ الائمه ایم
یک گوشه از مصیبت او قبر خاکیاش
در حسرتِ زیارت شیخ الائمه ایم
اما چقدر روضهی او مثل مرتضاست
ما روضهخوانِ حضرت شیخ الائمه ایم
دستان بسته ، آتش و دیوار و کوچهها
گریه کنانِ غربت شیخ الائمه ایم
🔸شاعر:
#علی_گلچین_پور
___
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini
چون خلیل الله،اما شعله گلزارش نشد
آنکه آتش آمد و حرمت نگه دارش نشد
گنج علمش زیر طوق جهل بی دینان اسیر،
دست ظلمت کیشِ دوران،یار افکارش نشد
سرگذشتش را پر از مهر و گذشت آورده اند،
قدر دانی، پاسخ آن کوه ایثارش نشد
صبح صادق بود اما تیره شد ایام او،
سهم ظالم،یاریِ چشمان بیدارش نشد
گر چه دل خون شد ز دست شعله های در امام،
لا اقل چون فاطمه درگیر مسمارش نشد
کربلا را در میان خانه و در کوچه دید
پیرمردی که در آن غربت کسی یارش نشد
🔸شاعر:
#محمد_حسن_جنتی
___
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini
به هر کجا که روی ورد هر زبان شده است
که عالم العلما هست و روضه خوان شده است
لوای مذهب شیعه علم نمود و ولی
ز داغ جد غریبش چنین کمان شده است
نمازش اول وقت است هر که صادق شد
نماز خواندن صادق به ما بیان شده است
ز صادق و ز مصدق، ز طاهر و ز محقق
شنیده نام فقیهان به هر زمان شده است
به وقت واقعه گویی چو فجر صادق شد
ز زهر کین چو حسین، آن شه شهان شده است
فقیه تر زفقیه است، روضه خوان حسین
که عالم العلما بود و روضه خوان شده است
🔸شاعر:
#رجبی_کاشانی
___
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini